نگرش مردم اروپا به دولت بایدن

این یادداشت به تحلیل و ارزیابی نتایج نظرسنجی اخیر شورای روابط خارجی اروپایی از مردم این قاره درباره دولت بایدن می‌پردازد. نتایجی که از بی‌اعتمادی نسبت به ارتقای روابط دو سوی آتلانتیک حکایت دارد.

اندیشکده راهبردی تبیین- شورای روابط خارجی اروپایی در نظرسنجی اخیر خود[۱] در زمستان ۱۳۹۹ به ارزیابی افکار عمومی مردم در ۱۱ کشور اروپایی نسبت به دولت جدید ایالات متحده پرداخته است. در این نظرسنجی نظر مردم درباره نتایج انتخابات آمریکا و تأثیر آن بر روابط دو سوی آتلانتیک مورد پرسش قرار گرفته است. نتایجی که نشان می‌دهد گرچه موفقیت بایدن بیش از ترامپ برای اکثریت مردم اروپا مطلوبیت داشته ولی نسبت به بازگشت به روال پیش از ترامپ، تردیدهای جدی وجود دارد.

 

نتیجه انتخابات

تصویر زیر احساس مردم اروپا نسبت به نتایج انتخابات آمریکا را نشان می‌دهد.

از منظر زندگی فردی، اکثریت بالایی احساس خاصی نداشته‌اند. این نشان می‌دهد که تأثیرگذاری انتخابات را بر وضعیت شخصی و خانوادگی خود بالا قلمداد نمی‌کنند. ولی برای کشور و کل اتحادیه، بیش از نیمی از مردم، نزدیک به ۵۳ درصد درباره کشورهای‌شان و نزدیک به ۶۰ درصد درباره کل اتحادیه احساس مثبتی داشته‌اند. موضعی که از تجربه تمایزانگاری آمریکا از اروپا در دوره ترامپ و هم‌چنین شعارهای بایدن مبنی بر احیای روابط دو سوی اقیانوس اطلس نشأت می‌گیرد.

فضای انتخابات

تصویر زیر نشان می‌دهد امیدواری‌ها نسبت به پس از بایدن، در فضایی پُرابهام و تردید جریان دارد.

حدود ۴۰ درصد معتقدند که این انتخاب، انتخاب درستی برای کشور آمریکا بوده و نزدیک به نیمی از این میزان، اعتقاد دارند که انتخاب صحیحی نبوده است. این مسأله از وجود گرایش‌های ناسیونالیستی و راست‌گرایانه در اروپا، مشابه فضای غالب در بخشی از حامیان ترامپ، حکایت دارد. در عین حال این نکته را در پرسش دیگری نیز می‌توان یافت که حدود ۱۵ درصد معتقدند آمریکا در دوران ترامپ در مسیر درستی قرار داشته است. و البته حدود ۶۰ درصد چنین اعتقادی ندارند. هم‌چنین ۱۸ درصد مخالف این گزاره هستند که جهان در دوره ترامپ جای بدتری بوده، ولی تقریباً ۵۰ درصد با این گزاره موافق می‌باشند. علاوه بر این در خصوص شبهاتی که پیرامون نتایج وجود داشته، نزدیک به ۷۰ درصد معتقدند باید کشورهای‌شان بی‌توجه به آن صحت انتخابات را بپذیرند تا روابط بهتری با آمریکا داشته باشند. شاید مهم‌ترین گزاره آن است که بیش از ۳۰ درصد اعتقاد دارند که پس از پیروزی ترامپ در ۲۰۱۶ دیگر نمی‌توان به مردم ایالات متحده اطمینان کرد و ممکن است بار دیگر چنین انتخابی را از سوی آنان شاهد باشند. مسأله‌ای که به‌واقع در بنیاد خود، بی‌اعتمادی به روابط دوجانبه کنونی با آمریکا را نیز شامل می‌شود، زیرا احتمال می‌دهند که با یک انتخاب دیگر در چهار سال آتی، بار دیگر کشتی‌بان را سیاستی دگر آید.

[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]

آمریکای پساترامپ

پرسش مهم‌تر اینکه چقدر به ساختار سیاسی ایالات متحده پس از طی دوره ترامپ اطمینان دارند؟ پرسشی که آینده نگرش افکار عمومی قاره سبز به دولت بایدن را روشن می‌سازد.

به جز لهستان و مجارستان، احتمالاً ناشی از رشد گرایش‌های راست‌گرایانه در این دو کشور، در باقی کشورها بیش از نیمی از جامعه معتقدند سیستم سیاسی آمریکا طی دوره مدیریت ترامپ شکسته شده و به خوبی کار نمی‌کند. این میزان در بریتانیا به شدت بالاست. پس از آن، آلمان که چالش‌های زیادی با دولت ترامپ داشت و هم‌چنین در دیگر دولت‌های اروپای غربی مانند فرانسه و اسپانیا نیز میزان بی‌اعتمادی به ساختار آمریکا بالاست. بنابراین سخن بایدن مبنی بر اینکه «آمریکا بازگشته» به سختی مورد پذیرش مردم اروپا قرار خواهد گرفت. در مجموع طبق پرسش دیگری، نزدیک به ۵۰ درصد مردم اروپا معتقدند آمریکا باید به مشکلات داخلی‌اش رسیدگی کند و صرفاً ۳۰ درصد به توانایی ایالات متحده در حل مشکلات جهانی اعتماد دارند. این مسأله ایده «استقلال راهبردی» اروپا یا کاهش وابستگی‌هایش به ایالات متحده را در میان مردمان این کشورها به شدت تقویت کرده است. به طوری که در هر یک از این کشورها بیش از ۵۰ درصد و مجموعاً نزدیک به ۷۰ درصد معتقدند که آمریکا توان حمایت از اروپا را نخواهد داشت. این مسأله آینده همکاری‌های ناتو را نیز به چالش خواهد کشید. زمزمه‌های ائتلاف‌های نظامی درون اتحادیه با برگزیت افزایش یافته و با فعالیت‌هایی به رهبری فرانسه مانند ائتلاف ۸ کشور در خلیج فارس برای حمایت از نفت‌کش‌ها بیش‌ازپیش برجسته شده است. پرسش دیگری در تأیید این مسأله، نیازمندی یا بی‌نیازی از «تضمین امنیتی» آمریکا برای مصونیت در برابر حمله نظامی خارجی است که در فرانسه و آلمان ۱۰ درصد و بریتانیا ۱۴ درصد است ولی در لهستان ۴۴ درصد است. به بیان دیگر کشورهای محوری اتحادیه، به‌تدریج از ناتو نیز احساس بی‌نیازی خواهند کرد. طبق پرسش دیگری، ۳۵ درصد مردم در این کشورها معتقدند در هنگامه بحران‌های اقتصادی باید همدیگر را دریابند و به سوی اتحاد درونی بروند و صرفاً ۱۷ درصد به پشتیبانی آمریکا در این مشکلات اعتماد دارند. گرایش به درون اتحادیه در فرانسه با ۴۸ درصد، ایتالیا با ۴۳ و آلمان با ۳۸ درصد بیش از دیگر کشورهاست.

 

اتحاد علیه چین و روسیه؟

محور دیگری از نظرسنجی، نگرش مردم نسبت به تعارض ایالات متحده و جمهوری خلق چین بوده است. بیش از نیمی از مردم اروپا، چین را طی دهه آینده قدرت برتر جهان قلمداد می‌کنند. این رقم در تمامی کشورها بیش از ۵۰ درصد است و فقط در دانمارک و مجارستان، نزدیک به ۳۰ درصد مخالف این عقیده هستند وگرنه مخالفان چنین نگرشی در دیگر کشورها کمتر از این میزان است. نتیجه طبیعی این نگرش آن است که طبق تصویر زیر، عمده جوامع اروپایی اعتقاد به بی‌طرفی در منازعه چین و آمریکا دارند. صرفاً در دانمارک و لهستان بیش از ۳۰ درصد در طرف آمریکا قرار می‌گیرند و جالب آن‌که البته رقمی هر چند بسیار اندک در اروپا در طرف چین هستند. برای مثال ۱۰ درصد در هلند، ۹ درصد در ایتالیا و ۸ درصد در آلمان.

ولی حتی اگر بی‌طرفی در رقابت چین و آمریکا، به دلیل قدرت اقتصادی چین، فقدان دست‌اندازی نظامی چین به مناطق اروپایی و رویکرد تعاملی این دولت نسبت به دیگر کشورها؛ توجیه‌پذیر باشد. بی‌طرفی در مجادله آمریکا و روسیه، نشان‌گر چالشی جدی در اتحاد دو سوی آتلانتیک است.

صرفاً در دانمارک ۴۰ درصد و در لهستان ۳۶ درصد به حمایت از آمریکا برمی‌خیزند، ولی در دیگر کشورها طرفداری از آمریکا در این رقابت، کمتر از ۳۰ درصد است که کمترین آن در مجارستان با ۱۳ و سپس آلمان با ۱۶ درصد است. علاوه بر اینکه در ایتالیا و هلند ۱۰ درصد و در آلمان و فرانسه نیز ۸ درصد حامی روسیه هستند.

[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]

جمع‌بندی

نگرش کنونی اروپاییان به آمریکا امری نیست که صرفاً ریشه در سال‌های ریاست‌جمهوری ترامپ داشته باشد. آمریکا از زمان حمله به عراق در ۲۰۰۳ و سپس بحران اقتصادی ۲۰۰۸ رویکرد خودمحور و منفعت‌طلبانه‌ای در پیش گرفت که بعدها نیز با سیاست‌های دولت اول اوباما در تعامل با چین و روسیه فراتر از اتحاد دو سوی اقیانوس اطلس و تأکید بر موقعیت آمریکا نمود یافت. ترامپ نهایت این سیاست‌گذاری بود که با شعار «اول آمریکا» قصد داشت حتی هزینه‌های ایالات متحده را از دولت‌های اروپایی اخذ کند. به نظر می‌رسد دولت بایدن نیز به دلیل گرفتاری در مشکلات داخلی مانند کرونا، بیکاری، نژادپرستی و تنش‌های سیاسی دو حزبی؛ توان بالایی برای رفع این مسائل در کوتاه‌مدت نداشته باشد و گرایش‌های استقلال‌طلبانه نسبت به آمریکا تقویت گردد.

 

پی‌نوشت

[۱] https://ecfr.eu/publication/the-crisis-of-american-power-how-europeans-see-bidens-america/

ارسال دیدگاه