اندیشکده راهبردی تبیین- اخیراً انتشار اخباری از حملات متقابل در حوزه دریایی نشان داد که ایران و رژیم صهیونیستی در بحبوحه یک درگیری گسترده قرار دارند. نمونه برجسته این درگیری هدف قرار گرفتن کشتی ایرانی ساویز در دریای سرخ بود که رژیم صهیونیستی تلویحاً مسئولیت حمله به آن را پذیرفت. بر اساس گزارش ماه پیش نیویورک تایمز، اسرائیل طی دو سال گذشته حداقل ۱۲ کشتی تجاری و نفتکش ایرانی را که عمدتاً حامل نفت برای سوریه بودند در آبهای منطقه از دریای سرخ و عرب تا مدیترانه مورد اصابت قرار داده است. در مقابل اخباری از هدف گرفتن حداقل ۳ کشتی اسرائیلی از سوی ایران طی ماههای اخیر وجود داشته است. این مقاله به دنبال بررسی این درگیریها، اهداف رژیم صهونیستی در این زمینه و تاثیرات آن در صحنه کلان نزاع ایران و رژیم صهیونیستی است.
- بررسی حوادث دریایی اخیر
از زمان آغاز جنگ داخلی سوریه و حضور ایران و گروههای مورد حمایت دولت ایران در آن کشور، مراکز استقرار، انبارهای اسلحه و مهمات و کاروانهای حمل اسلحه برای این نیروها بارها توسط اسرائیل مورد حمله هوایی و موشکی قرار گرفته بود. این حملات بخشی از راهبرد واحد رژیم صهیونیستی به نام «کارزار بین جنگها» برای مقابله با ایران و گروههای مقاومت بود؛ راهبردی که سالهاست توسط رژیم صهیونیستی پیگیری میشود و اهداف عمده آن به تأخیر انداختن جنگ و ایجاد بازدارندگی در برابر دشمنان از طریق تضعیف مدام فرآیندهای نیروسازی آنها و خسارت زدن به داشتهها و قابلیتهایشان، تقویت مشروعیت این رژیم برای اعمال زور و در عین حال ضربه زدن به مشروعیت دشمنان از طریق افشای اقدامات نظامی پنهان و ناقض حقوق بینالملل از سوی آنها و در نهایت ایجاد شرایط بهینه برای ارتش اسرائیل در صورت وقوع جنگ است.[۱]
در سال ۲۰۱۷، اسرائیل به میزان قابلتوجهی سرعت فعالیت خود را به عنوان بخشی از راهبرد مذکور برای مقابله با استقرار ایران در سوریه بدون درگیر شدن در یک جنگ منطقهای افزایش داد. در همین راستا نیروی دریایی اسرائیل کشتیهای باری حامل سلاح برای حماس و حزبالله را رهگیری کرده است.
همزمان با افزایش تنش بین ایران و ایالات متحده بعد از خروج یکجانبه آمریکا از توافق هستهای و تلاش این کشور برای به صفر رساندن فروش نفت ایران، یک سری حملات مرموز به کشتیها معمولاً با چسباندن مینهای ماسورهای توسط نیروهای ویژه غواص به بدنه کشتیها صورت میگرفت.[۲]
در این میان حمله به نفتکش سابیتی در ۱۸ مهر ۹۸ در دریای سرخ ۶۰ مایلی بندر جده، حمله به کشتی شهرکرد در سواحل سوریه در ۲۱ اسفند ۹۹ و حمله به کشتی ساویز در ۱۷ فروردین ۱۴۰۰ در دریای سرخ حملاتی بوده که عمومی شده و به رژیم صهیونیستی منتسب شدند. در مقابل حمله به کشتی «هلیوس ری» در دریای عمان در ۸ اسفند ۹۹، حمله به کشتی «لوری» در شمال دریای عرب در ۵ فروردین ۱۴۰۰ و حمله به کشتی «هایپریون ری» در نزدیکی بندر فجیره امارات در ۲۴ فروردین حملاتی علیه کشتیهای اسرائیلی بوده است که به ایران منتسب شدهاند. البته این موارد صرفاً شامل حملاتی است که رسانهای شده و قطعاً عملیاتهای بسیار دیگری نیز توسط طرفین انجام شده که تاکنون رسانهای نشده و یا طرفین ترجیح دادهاند بصورت عمومی سخنی از آن به میان نیاورند.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
مهمترین مورد این درگیری دریایی ایران و رژیم صهیونیستی هدف قرار گرفتن کشتی ساویز در دریای سرخ بود؛ چراکه این کشتی ماموریت نظامی داشت. اسرائیل تلویحاً مسئولیت حمله به این کشتی ایرانی را که یک کشتی غیرنظامی با ماموریت نظامی بوده و ایران از آن برای اسکورت کشتیهای تجاری خود در دریای سرخ استفاده میکرد، پذیرفت. ابتدا روزنامه «نیویورکتایمز» به نقل از یک مقام آمریکایی در این خصوص نوشت: «اسرائیلیها به آمریکا خبر دادند که نیروهای آنها در ساعت ۷:۳۰ صبح به وقت محلی، به این کشتی حمله کردند و این کشتی از ناحیه زیر آب دچار شکستگی شده است».[۳] به گزارش روزنامه «اسرائیل هیوم»، یگان کماندوی دریایی وابسته به نیروی دریایی این رژیم که با عنوان «قوای ۱۳» شناخته میشود، مسئول حملات به کشتیهای ایرانی در طول دو سال گذشته است و حملهای که کشتی ایرانی ساویز را هدف گرفت، در پاسخ به حمله ایران به دو کشتی تجاری اسرائیلی بوده که در دریای عرب شناور بودند.[۴] «بنی گانتز» وزیر دفاع رژیم صهیونیستی نیز در این خصوص گفت «در هر مکانی که با چالش عملیاتی مواجه شویم یا ضرورت عملیاتی وجود داشته باشد، اقدام خواهیم کرد». این اقدام اسرائیل با حمله به کشتی «هایپریون ری» در نزدیکی بندر فجیره امارات در ۲۴ فروردین پاسخ داده شد و بعد از آن اسرائیل اعلام کرد «به منظور جلوگیری از تشدید اوضاع در منطقه» قصد ندارد به این درگیریها ادامه دهد.[۵]
- اهداف رژیم صهیونیستی
حملات اخیر در حوزه دریایی همزمان با تحرکات و مذاکرات در خصوص احیای برجام بوده است و این گمانه را تقویت میکند که برای اثرگذاری در این مذاکرات و مشخصاً جلوگیری از حصول توافق در این خصوص انجام شدهاند. رژیم صهیونیستی همواره اقداماتی علیه برنامه هستهای ایران به صورت خرابکاری فیزیکی، حمله سایبری و ترور دانشمندان هستهای انجام داده است. این رژیم اقدامات دیپلماتیک زیادی نیز علیه مذاکرات منجر به توافق برجام انجام داد به گونهای که در این خصوص تنشهایی بین این رژیم و دولت اوباما ایجاد شد. این سابقه رژیم صهیونیستی و همزمانی حملات اخیر در حوزه دریایی مخصوصاً حمله به کشتی ساویز با مذاکرات وین و نیز خرابکاری در تاسیسات هستهای نطنز بعد از آن، نشان میدهد که این اقدامات میتواند تلاشی در راستای ضربه زدن به مذاکرات هستهای تفسیر شود؛ ولی هدف رژیم صهیونیستی نمیتواند منحصر به موضوع هستهای باشد.
کشتی ساویز یک کشتی غیرنظامی با ماموریت نظامی بوده و ایران از آن برای اسکورت کشتیهای تجاری خود در دریای سرخ استفاده میکرد. در واقع ماموریت این کشتی برقراری امنیت و مقابله با دزدان دریایی در دریای سرخ و خلیج عدن بود. با این حال گزارشهایی از سوی رسانههای عربی و صهیونیستی وجود داشت که ادعا میکردند این کشتی یک سکوی ردیابی الکترونیک و پشتیبانی عملیاتی بوده که به نیروهای انصارالله برای انجام حملات علیه اهداف ائتلاف سعودی کمک میکرد. علاوه بر این، پایگاه «دبکا فایل» که به محافل اطلاعاتی رژیم صهیونیستی وابسته است، مدعی شده که کماندوهای دریایی اسرائیل بنا به درخواست سعودیها اقدام به قرار دادن مین بر سر راه کشتی ساویز کردند.[۶] اگرچه این امر، هدف پیشگفته یعنی تاثیرگذاری بر مذاکرات هستهای را رد نمیکند ولی بر وجود یک هدف دیگر یعنی حمایت از ائتلاف سعودی در جنگ یمن دلالت دارد؛ در شرایطی که این ائتلاف با پیشرویهای انصارالله مخصوصاً در جبهه مأرب در شرایط دشواری قرار داشته است.
از طرف دیگر شرایط داخلی رژیم صهیونیستی نیز باید مورد توجه قرار گیرد. بنبست سیاسی این رژیم و ناتوانی نتانیاهو در تشکیل کابینه با توجه به نتایج انتخابات اخیر میتواند عاملی تاثیرگذار در این زمینه تلقی شود. سابقه نتانیاهو نشان میدهد هر زمان وی جایگاه سیاسی خود را در خطر میدیده به تنشزایی در منطقه مبادرت کرده است تا با ایجاد شرایط اضطراری و مطرح کردن خود به عنوان برند امنیتساز برای رژیم صهیونیستی، فضای سیاسی را به نفع خود تحتالشعاع قرار دهد.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
اما فراتر از همه اینها، این حملات رژیم صهیونیستی در چارچوب «کارزار بین جنگها» قابل تحلیل است و به عبارتی دیگر میتوان این حملات را گسترش برنامه مقابله با نفوذ منطقهای ایران به حوزه دریایی تلقی کرد. در نوامبر ۲۰۱۸، بعد از تحریم بانک مرکزی ایران و یک بانک عراقی، وزارت خزانهداری آمریکا از یک طرح مالی پیچیده از سوی ایران برای انتقال نفت به سوریه خبر داد. در سپتامبر ۲۰۱۹ نیز یک گزارش از خزانهداری خاطرنشان میکرد که ایران نفت «به ارزش صدها میلیون دلار یا بیشتر» را از طریق یک شبکه حمل و نقل با همکاری حزبالله به سوریه منتقل کرده است. ادعا شده که این شبکه هدف کارزار حملات دریایی اسرائیل بوده است.[۷] بر این اساس بالا بردن هزینههای انتقال نفت به سوریه و ضربه زدن به حضور ایران در این کشور از اهداف رژیم صهیونیستی بوده است.
- پیامدها
این درگیریهای دریایی ابتدا در خاموشی کامل و به دور از چشم رسانهها در دریا آغاز شد اما به سرعت در جهت تبدیل شدن به یک درگیری خشن و خطرناک حرکت کرد که بطور گسترده توسط رسانهها بازتاب یافت. رسانهای شدن این موضع در واقع پرده برداشتن از عرصه جدید منازعه نظامی ایران و اسرائیل بود. تداوم پاسخهای ایران به حملات اسرائیل در درگیریهای اخیر و اعلام اینکه اسرائیل قصد ندارد به این درگیریها ادامه دهد، نشان داد ایران دست بالا را در این زمینه دارد و رژیم صهیونیستی در این زمنیه دچار خطای راهبردی شده است.
این رژیم با واقف شدن بر هزینههای این درگیری مخصوصاً افزایش هزینههای بیمهای و سایر مشکلات ایجاد شده برای خطوط کشتیرانی این رژیم که یکی از منابع مهم درآمدی آن محسوب میشود، فعلاً عقبنشینی کرده است. رژیم صهیونیستی که با عادیسازی روابط با امارات به دنبال یک مسیر دریایی مستقیم از دبی به بندر حیفا بوده تداوم تنشهای دریایی را مانعی بزرگ در این راستا میبیند و بر این اساس از دامن زدن به حملات خودداری خواهد کرد.
از سوی دیگر با شکست راهبرد فشار حداکثری آمریکا در دوران ترامپ که یک عنصر اساسی آن جلوگیری از فروش نفت ایران بود و تلاشها برای احیای برجام، آمریکا دیگر از حملات این رژیم علیه نفتکشهای ایران حمایت نخواهد کرد. در واقع گزارش نیویورک تایمز از مسئولیت اسرائیل در حمله به کشتی ساویز نوعی هشدار از سوی آمریکا بود مبنی بر این که این کشور دیگر قصد ندارد از این نوع اقدامات اسرائیل حمایت کند. این امر در حقیقت یکی از دلایلی بود که باعث شد رژیم صهیونیستی اعلام کند به حمله به کشتی هایپریون پاسخ نخواهد داد.
نتیجهگیری
تنشهای دریایی اخیر میان ایران و رژیم صهیونیستی بخشی از نزاع گسترده آنها در سطح منطقه است. اسرائیل برای مقابله با نفوذ ایران در سطح منطقه و به طور مشخص در سوریه و لبنان تلاش میکند؛ ایران نیز در پی عادیسازی روابط رژیم صهیونیستی با کشورهای عربی نمیتواند حضور این رژیم را در خلیج فارس بپذیرد. از سویی رژیم صهیونیستی در چارچوب تقابل آمریکا با ایران عمل کرده است و بر این اساس همسو با فشار حداکثری آمریکا به دنبال بالا بردن هزینههای انتقال نفت ایران به سوریه بوده است. این درگیریها نشان داد ایران دست بالا را در این زمینه دارد به گونهای که رژیم صهیونیستی با آگاه شدن بر هزینههای حملاتش اعلام کرد قصد ندارد پاسخ آخرین حمله ایران به کشتی این رژیم را بدهد.
منابع
[۱] – مهدی آشنا، حملات به عراق و لبنان؛ راهبرد نظامی جدید رژیم صهیونیستی، اندیشکده راهبردی تبیین، منتشر شده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۳۹۸، قابل بازیابی در پیوند زیر:
http://tabyincenter.ir/print/?print=33965
[۲] – JON GAMBRELL, Attack on Iran ship off Yemen escalates shadow war, April 8, 2021, at: https://apnews.com/article/donald-trump-israel-iran-iran-nuclear-united-arab-emirates-9835ba4644959e9cb4584ca999f49002
[۳] – خبرگزاری فارس،مقام آمریکایی: اسرائیل عامل حمله به کشتی ایرانی است، ۱۸ فرودین ۱۴۰۰، قابل بازیابی در پیوند زیر:
https://www.farsnews.ir/news/14000118000391/
[۴] – پایگاه خبری انتخاب، اختلاف فرماندهان ارتش و دستگاههای اطلاعاتی اسرائیل درمورد مقابله دریایی با ایران، ۲۲ فروردین ۱۴۰۰، قابل بازیابی در پیوند زیر:
https://www.entekhab.ir/fa/news/612079/
[۵] – ایسنا، نیویورک تایمز: اسرائیل قصد ندارد به حمله به کشتی “هایپرین” پاسخ دهد، ۲۵ فروردین ۱۴۰۰، قابل بازیابی در پیوند زیر:
https://www.isna.ir/news/1400012514045/
[۶] – خبرگزاری تسنیم، عصبانیت صهیونیستها از اخبار گفتگوی عربستان و ایران؛ افشای بخشی از همکاری ریاض و تلآویو، ۲۹ فروردین ۱۴۰۰، قابل بازیابی در پیوند زیر:
https://www.tasnimnews.com/fa/news/1400/01/29/2487274/
[۷] – Matthew Levitt, Iran and Israel’s Undeclared War at Sea (Part 1): IRGC-Hezbollah Financing Schemes, Apr 6, 2021, at: https://www.washingtoninstitute.org/policy-analysis/iran-and-israels-undeclared-war-sea-part-1-irgc-hezbollah-financing-schemes