اندیشکده راهبردی تبیین- رهبر معظم انقلاب در بیانات خود در آخرین جلسه با اعضای دولت دوازدهم، با اشاره به تجربه عبرتآموز لزوم بیاعتمادی به غرب که در نتیجه هشت سال عملکرد دولت آقای روحانی به دست آمد، خواهان توجه آیندگان به این تجربه گرانسنگ شدند. بنابراین به نظر میرسد شناخت این تجربه و تجزیه و تحلیل آن، میتواند مقدمهای برای توجه دولت فعلی و دولتهای آینده به لزوم تکیه بر توان داخلی و عدم اطمینان به بیرون از مرزها به ویژه دولتهای غربی به دلیل دههها اقدامات خصمانه علیه ایران باشد. نوشتار حاضر، تجزیه و تحلیل این تجربه مهم را دنبال میکند که در بیانات رهبری معظم بارها مورد اشاره قرار گرفته است.
ریشههای لزوم عدم اعتماد دولتها به محیط بیرونی در نظریات روابط بینالملل
تحلیل نظری تاریخ روابط خارجی ایران با قدرتهای بزرگ بویژه با قدرتهای غربی، فهمی تئوریک از الگوهای رفتاری دولتهای ایرانی در مقاطع مختلف تاریخ ارائه میکند و میتواند به مثابه پلی برای ساختن آینده سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران باشد. اساسا مبحث بیاعتمادی به سایر دولتها در نظام بینالملل قدمتی به تاریخ تاسیس دولتها دارد و از اصول زیربنایی نظریههای واقعگرا بشمار میرود. نظریه رئالیسم و نئورئالیسم به دلیل آنکه فهم روشنی از ساختار نظام بینالملل و آنارشی موجود در آن ارائه میدهد و همچنین به این دلیل که به ماهیت نبود اقتدار مرکزی در نظام بینالملل پرداختهاند، جاذبه فراوانی برای پژوهشگران علم سیاست و روابط بینالملل دارد.
بر مبنای این نظریه، اصل نظمدهنده نظام بینالملل دولتها را ناگزیر میکند بدون توجه به میزان ظرفیتشان، به وظیفه اولیه خویش یعنی تقویت قدرت نظامی و خودیاری عمل کنند. در حقیقت در فرآیند جامعهپذیری، دولتها میآموزند که ضمن اتکا به خود و بیاعتمادی به دیگران، از طریق انباشت امکانات برای جنگیدن علیه یکدیگر، امنیت خویش را حفظ کنند. [۱]
بنابراین رویکرد واقعگرایی به عنوان یک چارچوب تحلیلی که کاربرد بالایی برای تجزیه و تحلیل روابط بینالملل به ویژه در نقاط آشوبزده دنیا مانند غرب آسیا دارد، خودیاری، ماهیت آنارشیک نظام بینالملل، لزوم توجه به اصل بقا و همچنین اتکای به توانمندیهای خود را برای هر دولتی ضروری میداند.
بررسی لزوم اتخاذ سیاست بیاعتمادی به غرب در بیانات رهبر معظم انقلاب
یکی از مهمترین چالشهای سیاست خارجی ایران پس از انقلاب اسلامی، موضوع روابط با دولتهای دیگر به خصوص غربیها و اعتماد به آنها بوده است. حساسیت درباره اعتماد به بیگانگان مختص نخبگان و سیاستمداران نبوده و افکار عمومی هم کم و بیش ذهنیت مثبت درباره بیگانگان نداشتهاند.
بررسی بیانات مقام معظم رهبری درخصوص بی اعتمادی به غرب حاوی نکات مهمی است. ایشان تجربه غرب در نظام اجتماعی را ناموفق دانسته[۲] و معتقدند فرهنگ غرب یک فرهنگ مهاجم است و این فرهنگ نابودکننده فرهنگهاست.[۳] در تبیین این موضوع و افول ارزشهای انسانی و دینی در غرب، بیانات زیادی توسط معظم له ایراد گردیده که میتوان گفت از نگاه ایشان، یکی از دلایل بی اعتمادی به غرب و خصوصا آمریکا را میتوان در تعارض نظامهای ارزشی اسلام و غرب دانست. در تبیین بیشتر این موضوع باید گفت: تحلیلگران معتقدند این امر که غرب آسیا اینچنین به مرکز ثقل سیاست خارجی ایالات متحده تبدیل شد و برای بینالمللگرایان آمریکایی از جاذبه بیشتری برای حضور برخوردار است، مسلّماً به ماهیت حیات ارزشی در این منطقه برمیگردد. درواقع ارزشهای حاکم بر منطقه خاورمیانه که توسط ساختارهای ایدئولوژیکی و بازیگران اسلامگرا تولید و بازتولید میشود، بهشدت در تعارض با ارزشهای مورد نظر آمریکاییهاست که در پی اشاعه آنها در جهان هستند؛ چراکه متناسب با منافع آنها نبوده و موازی با آنچه که آمریکا میخواهد، قلمداد نمیشود. در این میان، رویکردهای منطقهای ایران که برآمده از ارزشهای انقلابی است، برای سیاستهای خاورمیانهای آمریکا تهدید اساسی تلقی شده و آمریکاییها هم شدیداً در پی مقابله با آن هستند.[۴]
بعد از مذاکرات طولانی درخصوص پرونده هستهای در چند دهه اخیر، این فضای بی اعتمادی همچنان وجود دارد. مقام معظم رهبری همواره از مذاکرات منطقی دولتها ممناعت نکردند اما در اکثر بیانات خود به این نکته اشاره کردهاند که باید نسبت به غرب بی اعتماد بود. ایشان بارها به دیپلمات هایمان توصیه کرده که نسبت به جزئیات مذاکره دقیق باشند و فریب خندهها و وعده های طرف مقابل را نخورند.[۵] نکته مهم زیاده خواهی غربی ها در مذاکرات است و برجام این موضوع را به وضوح روشن ساخت که آنها در مذاکرات خود به دنبال ورود به پرونده های دیگر از جمله پرونده منطقهای و موشکی هستند.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]این موضوع نیز در بیانات رهبری بارها به آن اشاره شده است. ایشان در جایی می فرمایند: «من این را همینجا عرض بکنم: ما هم میگوییم توافق خوب، آمریکاییها هم میگویند توافق خوب؛ منتها ما که میگوییم توافق خوب، منظورمان توافق منصفانه و عادلانه است؛ آنها که میگویند توافق خوب، توافق تمامیتخواهانه است. اندکی در مذاکرات پیش رفته بودیم که زیادهخواهیهای حضرات شروع شد؛ هرروز یک حرفی، یک بهانهای؛ شش ماه تبدیل به یک سال شد؛ طولانیتر شد. مذاکرات شکلهای گوناگونی پیدا کرد. چانهزنیها و زیادهخواهیها مذاکرات را طولانی کرد، تهدید کردند، تهدید به تحریم بیشتر، حتّی تهدید به بکارگیری نظامیگری؛ این تهدیدها را کردند؛ روی میز و زیر میز و این حرفهایی که شنیدهاید. این رفتار این حضرات تا امروز بوده.»[۶].
زیادهخواهی غربیها در روزهای پایانی دولت دوازدهم نیز آشکار شد و رهبر انقلاب در آخرین دیدار رییسجمهور و وزرا، بار دیگر به این موضوع اشاره و دلیل اصلی به نتیجه نرسیدن مذاکرات را درخواست غربیها از ما جهت گنجاندن تبصرهای به متن مذاکرات اعلام و آن چیزی نبود جز تکرار درخواست های قبلی یعنی ورود به پروندههای هایهای موشکی و منطقهای.[۷]
مصادیق اعتماد به غرب در رویکردهای چنددهه اخیر ایران و ارزیابی نتایج آن
در مهرماه ۸۲ توافق سعدآباد بین ایران و تروئیکای اروپایی (انگلیس، فرانسه و آلمان) منعقد شد. در سال۸۹، توافق تهران یا همان مذاکرات رئیس دولتهای نهم و دهم با روسای جمهور ترکیه و برزیل پیگیری و در تیرماه ۹۴ نیز توافق برجام میان ایران و ۱+۵ امضاء شد. این مذاکرات به یک نتیجه مشترک ختم شد و آن «دستاورد تقریباً هیچ» برای ایران بود که در زیر به صورت مختصر به این مذاکرات خواهیم پرداخت.
توافق سعدآباد
آنچه از این توافق در ذهنها نقش بسته، چیزی شبیه جمله معروف «امضای کری سند است.» در دوران مذاکرات برجام محسوب میشود. براساس اعتراف مسئولان وقت، مذاکرهکنندگان ما پیش از پذیرش، درباره تعریف آژانس از «تعلیق داوطلبانه» از البرادعی استعلام میکنند. دبیرکل آژانس انرژی اتمی در پاسخ به تیم مذاکرهکننده ما اعلام میکند که تعلیق داوطلبانه به معنای عدم تزریق گاز به سانتریفیوژهاست.
ایران همین پاسخ را معیار قرار داد و تعلیق داوطلبانه را پذیرفت. اما پس از پذیرش ایران، آژانس در پاسخ به درخواست طرفین برای ارائه تعریف رسمی و مکتوب خود از تعلیق داوطلبانه، بسیاری از فعالیتهای هستهای را ذیل این تعریف قرار داد و ایران مجبور به پذیرش آن شد. این رویداد، تجربه تلخی از اعتماد به آژانس و کشورهای غربی بود.
در مجموع در توافقنامه سعدآباد، ایران به تعلیق غنیسازی، اجرای سریع پروتکل الحاقی و ارائه یک اظهارنامه کامل درباره تاریخچه فعالیتهای هستهای خود متعهد شد و این موارد همانهایی بود که در قطعنامه شورای حکام در ۲۱ شهریور ۸۲ آمده بود. اروپاییها هم ظاهرا سه تعهد در مقابل ایران قبول کردند؛ یکی کمک به توسعه فعالیت صلحآمیز هستهای ایران، یکی هم کمک در جهت عاری شدن خاورمیانه از سلاحهای هستهای و دیگری بسته شدن پرونده هستهای ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی. در این راستا ایران به هر سه تعهد خود عمل کرد، اما طرف غربی به هیچیک از تعهدات خود عمل نکرد.[۸]
مذاکرات با روسای جمهور ترکیه و برزیل موسوم به توافق تهران
در ۲۷ اردیبهشت ۸۹ با حضور محمود احمدینژاد، رجب طیب اردوغان و لولا داسیلوا رئیسجمهور وقت برزیل بیانیهای صادر شد که از آن با عنوان بیانیه تهران نام برده میشود. در این توافق قرار شد ۱۲۰۰ کیلوگرم سوخت اورانیوم کمتر غنی شده ایران در ترکیه به صورت امانت نگهداری شود اما مالکیت آن همچنان در اختیار ایران و آژانس هم بر آن نظارت داشته باشد. آقای احمدی نژاد مدعی بود با این توافق سهجانبه موضوع هستهای ایران حل شده است.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]مقامات ترکیه و برزیل با موافقت آمریکا برای امضای این بیانی به تهران آمدند. حتی یک ماه بعد از امضای بیانیه تهران، نامهای از رئیسجمهور آمریکا به همتای برزیلی خود منتشر شد که در این نامه که زمان آن به قبل از امضای بیانیه تهران بر میگردد، اوباما صراحتا از داسیلوا خواسته بود تا توافقنامهای با ایران درباره تبادل سوخت هستهای که آمریکا در ماه اکتبر سال گذشته موفق به پیگیری آن نشده بود، منعقد کند و این بار برزیل پیگیری کند. اوباما در این نامه تأکید کرده بود که موفقیت در امضای این توافق با تهران در جامعه بینالمللی اعتمادسازی خواهد کرد و تنشهای اخیر درباره برنامه هستهای ایران را رفع میکند. اما در اقدامی که که حتی تعجب مقامات ترک و برزیلی را به همراه داشت، واشنگتن بلافاصله پس از امضای این بیانیه ۳ جانبه، قطعنامه تحریمهای شدیدتر علیه ایران را به شورای امنیت سازمان ملل فرستاد. در قطعنامه، ایران برای اولین بار ذیل ماده ۴۲ فصل هفتم منشور رفت. این عملا به معنای مجوز اقدام نظامی علیه ایران بود.[۹]
در اینخصوص رهبر انقلاب نیز در سخنان خود در ابتدای سال ۹۲ در جمع زائران حرم رضوی با اشاره به ماجرای موافقت ایران با نشست ترکیه و برزیل در موضوع هسته ای فرمودند: «این غنىسازى بیست درصد، همان چیزى است که در سال ۸۹ آمریکایىها و دیگران براى تولید آن شرط گذاشتند. ما میباید براى مرکز اتمىِ آزمایشگاهى تهران که مال رادیوداروهاست، اورانیوم غنىشده ۲۰ درصد تهیه میکردیم؛ چون سوخت بیست درصدمان تمام شده بود. آنها براى این کار شرط گذاشتند و گفتند باید اورانیومى را که تولید کردهاید، خارج بفرستید؛ اما ما قبول نکردیم. آمریکایىها دولت برزیل و دولت ترکیه را واسطه کردند که با ما صحبت کنند، میانه را بگیرند؛ چیزى مورد توافق به وجود بیاید. ما قبول کردیم. مسئولان ترکیه، مسئولان برزیل به اینجا آمدند و با رئیسجمهور ما نشستند بحث کردند، صحبت کردند و یک نوشتهاى را امضاء کردند. بعد که این توافقنامه امضاء شد، آمریکایىها زدند زیر قولشان! آنها نمیخواستند این قرارداد امضاء بشود؛ میخواستند امتیاز زیادى بگیرند، زورگویى کنند، باج بگیرند. به خاطر بدقولىاى که آمریکایىها کردند، دولت برزیل و دولت ترکیه پیش ما شرمنده شدند. ماجراى این بیست درصد این است.»[۱۰]
برجام
وضعیت برجام به عنوان مهمترین پرونده سیاست خارجی ایران طی بیش از یک دهه اخیر، با فراز ونشیبهای فراوانی مواجه بود. براساس برخی تحلیلها «اولاً: تیم مذاکره کننده به لحاظ حقوقی بیدقتی کرد و امتیازاتی را نقد داد و در مقابل امتیازات گرفته شده را بهصورت نسیه دریافت کرد. ثانیاً: تعجیل در حصول توافق بود که باعث شد طرف مقابل دست برتر را داشته باشد. سومین اشکال هم این است که تیم مذاکره کننده به طرف مقابل اعتماد کرد و بر این باور بود که طرف مقابل هر آنچه میگوید، در نهایت عمل خواهد کرد. وقتی به طرف مقابل اعتماد صورت گرفت، در مقابل هیچ ضمانتی برای اجرای تعهدات گرفته نشد و این در حالی بود که هر امتیازی که ما دادیم، همه تضمینی بود و تا زمانی که تعهدات ایران اجرا نمیشد، طرف مقابل به تعهدات خود عمل نمیکرد و این نشانه تضمینی بودن تعهدات ما بود.[۱۱]
برجام تجربهای را در سیاست خارجی ایران به میراث گذاشت که شاید مهمترین عبرت آن، افزایش بیاعتمادی به دولتهای غربی بود. به گونهای که احتمالاً دستگاه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در آینده با احتیاط بیشتری نسبت به طرفهای خارجی پرونده هستهای بهویژه آمریکا و اروپا عمل خواهد کرد و مواجهه خود را با بدگمانی مبتنی بر بدعهدیهای پیشین گره خواهد زد. این عبرت در صورت بهبود نگرش میتواند در بلندمدت، به ارتقای بینش سیاست خارجی ایران بینجامد.[۱۲]
عبرتها و تجویزها برای دولت آینده در راستای اتخاذ راهبرد صحیح در قبال غرب
مذاکرات چند دهه اخیر نشان داد که غربیها و در راس آن آمریکا، همچنان به تفاهم هستهای بهعنوان پلی برای ورود به سایر موضوعات غیرمرتبط مانند مسائل منطقهای و موشکی نگاه میکنند. بنابر بیان خود اعضای مذاکرهکننده ایرانی، در مذاکرات وین، حتی فراتر رفتند و اصرار کردند که خواستهشان بهنوعی در متن گنجانده شود. هدفشان این است که از این طریق بلافاصله بعد از هر تفاهمی، سراغ این موضوعات بیایند و آن را جزئی لاینفک از تفاهم هستهای تلقی کنند و زمینه را برای مداخلات خود در این حوزهها فراهم کنند و هر کجا هم که به اهداف خود نرسیدند، ایران را مقصر معرفیکرده و زمینه را برای اعمال فشار به بهانههای دیگر بر ایران فراهم کنند.[۱۳]
باید به این نکته توجه کرد که رهبر انقلاب در آخرین دیدار با اعضای هیءت دولت دوازدهم، واقعیت امر را مشخص کردند که راههای دیگری برای رشد و توسعه و تعامل اقتصادی ایران با کشورهای دیگر وجود دارد. در واقع این نقشه راه دولت منتخب و رئیس جمهور آینده است که یافتن راههای نو برای همکاریهای اقتصادی بهتر باید به کارشناسان خبره این موضوع سپرده شود.[۱۴]
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr4', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr4", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]شروع به کار دولت سیزدهم در حالی رقم خورد که رییسجمهور منتخب به صراحت اعلام کردند: «لغو تحریمها و اطمینان از بهبود اقتصادی، اولویتهای اصلی دولت من است.» موفقیت دولت جدید در سیاست خارجی در گرو درک واقعیات نظام بینالملل، عبرت از اعتماد دولتهای گذشته به ویژه دولتهای یازدهم و دوازدهم به غرب، تمرکز بر راهکارهای جدید و ایدههای نو در مراودات بینالمللی و تلاش مضاعف درجهت برداشتن موانع تجارت خارجی است. در پایان این یادداشت، راهکارهای زیر به دولت جدید در راستای اتخاذ راهبرد صحیح در قبال غرب پیشنهاد میگردد:
۱- لزوم توجه به «منطقهگرایی» در سیاست خارجی و پرهیز از کنشگری صرف در فضای بازی قدرتهای جهانی(آمریکا، چین و روسیه)
۲- لزوم توجه به تجارت دوجانبه در ساختاری خارج از تجارت بینالملل: به دلیل تحریمهای آمریکا، ایران نیازمند یافتن و اجرایی کردن راهکارهایی برای تجارت دوجانبه غیر تحریمی با شرکای اقتصادی خود است.
۳- در بخش نیروی انسانی، بر لزوم تغییر رویکرد فکری تصمیمگیران تأکید شود. دنیای امروز، مانند دهه ۹۰ میلادی، متمرکز بر چندجانبهگرایی نیست و ساختار ذهنی افراد نباید نسبت به چندجانبهگرایی تعصب داشته باشد.
۴-کمک به بخش خصوصی در جهت حمایت از بازرگانان در مراودات بین المللی: این موضوع نیازمند مدیرانی کارآمد در اتاق بازرگانی ایران است تا با شناخت فرصت ها و آسیب ها، راه را برای تجارت خارجی تسهیل کنند. در این حوزه در سالهای گذشته بسیار ضعیف عمل کردهایم و اکثر نشستها با بازرگانان خارجی، در وسط راه به اتمام رسیده است. پیگیری جدی این موضوع میزان وابستگی به غرب را کاهش خواهد داد.
۵-لزوم عملکرد واقعبینانه رسانههای کشور: فضای غالب در رسانهها اکنون این گزاره را به افکار عمومی منتقل میکند که نجات کشور در گرو به سرانجام رسیدن مذاکره با غرب است. لازم است در این زمینه روشنگری شود که اعتماد به غرب بارها تجربه شده و به جز زیان، آورده قابل توجهی برای کشور نداشته است. بنابراین نجات اقتصاد کشور در گروه رفع تحریم های ظالمانه غرب نیست و میتوان راه های فراوانی را در جهت مقابله با تحریم ها و رونق اقتصاد کشور اتخاذ کرد.
نتیجهگیری
مذاکرات ایران از سعدآباد تا توافق تهران و از برجام تا وین، نشان داده غرب اولاً قائل به یک توافق متوازن و برد-برد نبوده و نیست، ثانیاً به حداقل توافقات و تعهداتی که در قبال ایران میپذیرد، عمل نخواهد کرد و ثالثاً مذاکره را پلی برای ورود به مسائل حیاتی کشور میداند و میخواهد از آن برای تضعیف قدرت نظامی و منطقهای ایران بهرهبرداری کند. از اینرو ضروری به نظر میرسد باید از مذاکرات و توافقات پیشین عبرت گرفت و توان روانی و عملی کشور را بر نیروی انسانی، منابع کشور و توانمندیهای داخلی متمرکز کرد.
منابع
[۱] – علیرضا محمدخانی، تبیین رویکرد نوواقعگرایی در روابط بین الملل،فصلنامه مطالعات سیاسی، بهار۱۳۸۸،شماره۳، ص۹۹
[۲] – بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان استان کرمان،۱۹/۲/۱۳۸۴
۳- بیانات در دیدار جوانان استان خراسان شمالی،۲۳/۷/۱۳۹۱
[۴] -علیرضا رضاخواه، چرا به آمریکا اعتماد نداریم؟وبگاه دفتر حفظ و نشر اثار حضرت آیت الله خامنه ای، ۱۲/۸/۱۳۹۲، قابل دسترس در:
https://farsi.khamenei.ir/others-note?id=24363
[۵] – بیانات در دیدار دانشآموزان و دانشجویان، ۱۲/۸/۱۳۹۲
[۶] – بیانات در دیدار مسئولان نظام،۲/۴/۱۳۹۴
[۷] – بیانات در مراسم تنفیذ حکم سیزدهمین، ۱۲/۵/۱۴۰۰
[۸] -گزارش روزنامه فرهیختگان، مجلس ششم و دولت خاتمی چگونه هستهای را تعطیل کردند؟، حانیه موحدین،۲۶/۲/۱۳۹۷، قابل دسترس در ذیل:
https://farhikhtegandaily.com/news/18382/
[۹] – سایت یورونیوز، مروری بر سیاست خارجی ایران از ۸۴ تا ۹۷؛ قطار از ریل خارج میشود،سعید جعفری، ۲۲/۱۱/۱۳۹۷، قابل دسترس در:
https://per.euronews.com/2019/02/11/iran-foreign-policy-review-40-years-after-revolution-ahmadi-nejad-rouhani
[۱۰] – پایگاه خبری رجا نیوز، دروغ هسته ای اوباما به داسیلوا و اردوغان چه بود؟، ۲۵/۶/۱۳۹۳، قابل دسترس در:
http://www.rajanews.com/news/186791
[۱۱] – خبرگزاری مهر،گفتگوی خبری، ۳ اشکال «برجام»/ توافق هستهای شکست گفتمان اعتماد به غرب بود۲۴/۴/۱۳۹۹، قابل دسترس در ذیل:
https://www.mehrnews.com/news/4974045/
[۱۲] -احسان کیانی،وبگاه اندیشکده راهبردی تبیین، سیاست خارجی دولتهای یازدهم و دوازدهم در پرونده هستهای۱۶/۵/۱۴۰۰، قابل دسترس در ذیل:
[۱۳] -خبرگزاری ایسنا، روایت غریبآبادی از جزئیات مذاکرات اخیر ایران با آمریکا و اروپا،۶/۵/۱۴۰۰، قابل دسترس در زیر:
https://www.isna.ir/news/1400050604519/
[۱۴] -وبگاه خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران، چرا اعتماد به غرب جواب نمیدهد؟، گفت وگوی سایت خبری و تحلیلی راهبرد معاصر با سیدرضا صدرالحسینی،۹/۵/۱۴۰۰، قابل دسترس در:
https://www.irna.ir/news/84421433/