♦️ سه درس افغانستان برای اروپا
#گزارش_کوتاه
🔹 اندیشکده شورای روابط خارجی اروپایی در یادداشتی بیان داشته که احتمالاً اتحادیه اروپا از تجربه افغانستان چنین خواهد آموخت که تجربه دولتسازی در کشورهای دیگر و صدور مدرنیته را به کنار بگذارد. با این وجود چنین امری به وجهه و مرجعیت اروپا در جامعه جهانی آسیب خواهد زد.
🔸 به نظر نویسنده درس اصلی افغانستان این است که کشورهای غربی برای بهبود چنین مأموریتهایی باید مبنا را بر اصلاح و تقویت نیروهای نظامی و امنیتی به عنوان هسته اصلی دولت مدرن، بگذارند. زیرا هیچ حوزه دیگر اعم از بهداشت و درمان، صنعت، کشاورزی، آموزش و دیگر زیرساختها بدون امنیت، پایدار نخواهد بود. او در این خصوص سه نکته را درباره افغانستان یادآور میشود.
۱️⃣ حضور خارجی بسیار محدود، همراه با پشتیبانی هوایی از نیروهای ملی، طالبان را برای چندین سال دور نگه داشته و شرایطی ایجاد کرد که طی آن یک جامعه بازتر توانست قدرت پیدا کند و ارتش روی پای خود بایستد. مدلی که اروپا میتواند در کشورهای شمال آفریقا پیاده کند.
۲️⃣ درس دوم اینکه ارتش افغانستان به جز تجهیزات و پشتیبانی لجستیک، به انگیزه و سیستم حقوق و دستمزد عادلانه و به دور از فساد نیز نیازمند بود که آمریکا و ناتو نتوانستند آنها را برآورده کنند. به همین دلیل سربازان کاملاً بیروح شده و تمایلی به نبرد با طالبان نداشتند.
۳️⃣ سومین درس برای اروپا از تجربه افغانستان مربوط به چارچوب زمانی تعاملات خارجی است. حمایت خارجی از یک ارتش شکننده، به دولت فضا و زمان لازم برای تغییر جامعه را میدهد. باید بلندمدت نگریست. برخلاف آنچه گفته میشود تجربه این دو دهه دستاوردهای خوبی برای افغانستان به همراه داشته و نسل جوان کنونی به عقب بازنمیگردد.
✅ با وجود انتقادات و پیشنهادات فوق در خصوص ناکارآمدی دستگاههای نظامی و امنیتی افغانستان در برابر طالبان، این پرسش باقی است که آیا کشورهای اروپایی صبر راهبردی برای یک برنامه زمانی بلندمدت برای حضور نظامی در کشوری با زمینههای فرهنگی متفاوت و حتی متباین را دارند؟ آیا نیروهای نظامی غربی حاضرند برای چنین آرمانهایی عمر و جان خود را از دست بدهند؟
منبع
https://ecfr.eu/article/three-lessons-for-europe-from-the-fall-of-afghanistan/
☘️ اندیشکده راهبردی تبیین🌿
@Tabyincenter