معرفی کتاب؛

زوال هژمونی ایالات‌متحده در نیمکره غربی

کتاب «زوال هژمونی ایالات ‌متحده در نیمکره غربی» روابط بین آمریکا و کشورهای آمریکای لاتین را تبیین می‌کند و با تشریح نحوه شکل‌گیری هژمونی ایالات‌ متحده در نیمکره غربی میزان زوال آن را در این منطقه از جهان مورد بررسی قرار می‌دهد.

اندیشکده راهبردی تبیین- کتاب «زوال هژمونی ایالات متحده در نیمکره غربی[1]» به قلم توماس اندرو اُکیف[2] در سال 2018 توسط انتشارات روتلج[3] به چاپ رسیده است. این کتاب به بررسی تعاریف و مفاهیم گوناگون هژمونی در طرح‌ها و رخدادهای متنوع سیاست خارجی طی دوران ریاست ‌جمهوری جرج دبلیو. بوش و باراک حسین اوباما می‌پردازد. هدف از این بررسی عبارت است از تحلیل این نکته که آیا در دوران ریاست‌جمهوری بوش و اوباما در سلطه و رهبری سنتی ایالات متحده در نیمکره غربی زوالی رخ داده است یا خیر. بدین ‌ترتیب کتاب حاضر نظام بین – آمریکایی را معرفی و تحلیل می‌کند، علل شکست در ایجاد منطقه آزاد تجاریِ قاره آمریکا را مورد کاوش قرار می‌دهد و طرح ناکام مشارکت در زمینه انرژی و اقلیم در قاره آمریکا را بررسی می‌کند. این کتاب همچنین به بحث درباره تبعات تبدیل شدن جمهوری خلق چین به شریک تجاری عمده و منبع اصلی تأمین مالی و سرمایه‌گذاری در سراسر آمریکای لاتین و کارائیب می‌پردازد. بررسی‌های انتقادی کتاب به موارد متعددی معطوف هستند که عبارتند از طرح کلمبیا، طرح ابتکاری مریدا، مسیرهای رونق در قاره آمریکا، طرح ابتکاری امنیت منطقه‌ایِ آمریکای مرکزی، طرح ابتکاری امنیت حوزه کارائیب، طرح 100 هزار نیرومند در قاره آمریکا، و احیای روابط عادی دیپلماتیک ایالات متحده با کوبا. تحلیل‌های گسترده و البته جدیدی نیز درباره اتحاد بولیواری مردمان آمریکای ما (آلبا)، جامعه دولت‌های آمریکای لاتین و کارائیب (سلاک) و اتحاد ملت‌های آمریکای جنوبی (اوناسور) وجود دارند.

ویژگی‌ها و امتیازات این اثر عبارتند از مرور کلی و تأمل‌برانگیز بر موضع هژمونیک ایالات متحده در نیمکره غربی خصوصاً در دوران ریاست جمهوری جرج دبلیو. بوش و باراک اوباما، اتخاذ رویکرد انتقادی نسبت به موضع هژمونیک ایالات متحده در نیمکره غربی، تبیین تلاش‌های کشورهای آمریکای لاتین برای تقویت موضع سیاسی و اقتصادی خویش بدون دخالت ایالات متحده، اشاره به ظهور چین در عرصه اقتصادی نیمکره غربی به عنوان رقیب هژمونی اقتصادی ایالات متحده در این منطقه و ارائه اطلاعات به‌روز و کاربردی درباره تحولات منطقه آمریکای لاتین. بنابراین مخاطبان این کتاب می‌توانند طیف وسیعی از اساتید و دانشجویان رشته‌های علوم سیاسی، روابط بین‌الملل، مطالعات منطقه‌ای، مطالعات آمریکا، مطالعات آمریکای لاتین و سایر علاقه‌مندان به حوزه‌های مذکور باشند.

 

معرفی نویسنده

توماس اندرو اُکیف از سال 1993 رئیس شرکت گروه مشاوره مرکوسور (بازار مشترک جنوب در آمریکای لاتین) بوده است و در حال حاضر مشغول تدریس در دانشگاه استنفورد است. وی که دارای دو تابعیت شیلیایی – آمریکایی است، مدارک تحصیلی خود را از دانشگاه کلمبیا، مدرسه حقوق دانشگاه ویلانوا و دانشگاه اکسفورد دریافت کرده است. اُکیف که مؤلف کتب و مقالات متعدد درباره آمریکای لاتین و کارائیب است، بین سال‌های 2011 و 2016 ریاست برنامه مطالعات منطقه‌ایِ حوزه نیمکره غربی در گروه دولت ایالات متحده در مؤسسه خدمات خارجی را بر عهده داشت.

معرفی مترجم

دکتر الهه نوری غلامی زاده، استادیار گروه مطالعات آمریکا، دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران است و مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته مطالعات آمریکای لاتین و مدرک دکتری خود را در رشته مطالعات آمریکای شمالی از دانشکده مطالعات جهان، دانشگاه تهران با درجه عالی دریافت کرده است. وی به سه زبان انگلیسی، اسپانیایی و ایتالیایی تسلط دارد، پژوهش‌های متعددی در حوزه‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی آمریکای لاتین انجام داده است و با مراکز پژوهشی گوناگون در داخل و خارج ایران همکاری داشته است. دکتر نوری در حال حاضر به تدریس سیاست و اقتصاد آمریکای لاتین در دانشگاه تهران اشتغال دارد.

[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]

محتوای کتاب

فصل اول کتاب 338 صفحه‌ای «زوال هژمونی ایالات متحده در نیمکره غربی» با این سوال آغاز می‌شود که هژمونی چیست و چه زمانی ایالات متحده آمریکا به هژمون تبدیل شده است؟ بدین‌ترتیب تمایز بین امپریالیسم و هژمونی و تعاریف مختلف هژمونی از منظر واقع‌گرایی، نو-واقع‌گرایی، نظریه ثبات هژمونیک، لیبرالیسم بین‌المللی، نظریه رژیم‌های بین‌المللی، مارکسیسم، رویکرد انتقادی گرامشی و نظریه نئو-گرامشی ارائه می‌گردد. در پایان این فصل هم مروری تاریخی بر پیدایش ایالات ‌متحده به عنوان هژمون در نیمکره غربی از نیمه دوم قرن نوزدهم و سراسر قرن بیستم صورت می‌گیرد. فصل دوم کتاب به بررسی نظام بین – آمریکایی تحت لوای هژمونی ایالات متحده می‌پردازد که یک پیشاهنگ عالی برای تشریح ظهور و اِعمال هژمونی آمریکایی در نیمکره غربی و همچنین هر گونه تبیین زوال آن به شمار می‌آید. این فصل در واقع نظام بین – آمریکایی را در دوران اوج هژمونی ایالات متحده در قاره آمریکا بررسی می‌کند و شرح می‌دهد که اولین گام‌ها برای تشکیل اتحادیه پان – آمریکن و سازمان دولت‌های آمریکایی چه زمانی و چگونه برداشته شدند.

فصل سوم نظام بین – آمریکایی پسا – هژمونیک و کاهش نفوذ ایالات متحده آمریکا بر سازمان دولت‌های آمریکایی را مورد بررسی قرار می‌دهد که زمینه‌ساز پیدایش نهادهای رقیب برای سازمان دولت‌های آمریکایی مانند اتحاد ملت‌های آمریکای جنوبی (اوناسور) و جامعه دولت‌های آمریکای لاتین و کارائیب (سلاک) شده است. فصل چهارم از مذاکرات مربوط به تشکیل منطقه آزاد تجاری قاره آمریکا سخن می‌گوید که به علت اختلاف میان ملت‌های نیمکره غربی به سرانجام نرسید و در عوض طرح‌های جایگزین بولیواری برای مردم آمریکای ما و معاهده مردمی تجارت را معرفی می‌کند که با موفقیت بین برخی کشورهای آمریکای لاتین امضا شدند. این دو فصل در واقع نمونه‌های بارز از روند زوال هژمونی ایالات‌متحده در نیمکره غربی را ارائه می‌دهند.

فصل پنجم طرح مشارکت در زمینه انرژی و اقلیم در قاره آمریکا را معرفی می‌کند تا نشان دهد که شکست ایالات متحده در پشتیبانی از طرح‌های ابتکاری در زمینه انرژی و تغییر اقلیم در نیمکره غربی از کاهش موقعیت مسلط این کشور در اداره امور منطقه حکایت دارد. موقعیتی که بنابر توضیحات فصل ششم درباره حضور روبه‌رشد چین در آمریکای لاتین و کارائیب بیش از پیش در معرض تهدید قرار دارد. فصل هفتم هم طرح‌های مختلف دوران ریاست‌جمهوری جرج دبلیو. بوش و باراک اوباما مانند طرح کلمبیا، طرح ابتکاری مریدا، مسیرهای رونق در قاره آمریکا، طرح ابتکاری امنیت منطقه‌ایِ آمریکای مرکزی، طرح ابتکاری امنیت حوزه کارائیب، 100 هزار نیرومند در قاره آمریکا را معرفی و بررسی می‌کند تا نشان دهد فرآیند زوال هژمونی ایالات‌متحده در قالب این طرح‌ها چگونه قابل مشاهده است. هشتمین فصل هم یک جمع‌بندی کلی از مطالب فصول قبلی ارائه می‌دهد.

نتیجه‌گیری

کتاب «زوال هژمونی ایالات متحده در نیمکره غربی» با تمرکز بر سیاست خارجی ایالات‌متحده در دوران ریاست‌جمهوری جرج دبلیو. بوش و اوباما و پیش از ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ به این نتیجه می‌رسد که اگرچه برخی نظریات همچنان از موضع برتر ایالات‌ متحده در نیمکره غربی سخن می‌گویند، اما بر مبنای تعاریف استاندارد مکاتب مختلف روابط بین‌الملل، هژمونی ایالات‌ متحده در نیمکره غربی در مقایسه با گذشته کاهش یافته است. این امر به بسیاری از حکومت‌های آمریکای لاتین اجازه داده است تا اشکال جدیدی از حکمرانی و سیاست‌های اقتصادی عاری از مداخلات ایالات‌ متحده را تجربه کنند.

اثر توماس اندرو اُکیف

مترجم: دکتر الهه نوری غلامی زاده

[1] Bush II, Obama, and the Decline of U.S. Hegemony in the Western Hemisphere

[2] Thomas Andrew O’Keefe

[3] Routledge

ارسال دیدگاه