مذاکرات هسته‌ای و برنامه شماره 2 آمریکا

محدود کردن نفوذ منطقه‌ای ایران و ضربه به برنامه هسته‌ای همراه با حفظ تحریم‌ها، پروژه‌ای است که آمریکا احتمالاً در صورت به نتیجه ‌نرسیدن مذاکرات هسته‌ای با شراکت متحدان منطقه‌ای خود پیگیری کند.

اندیشکده راهبردی تبیین- با تداوم ابهام در آغاز مجدد مذاکرات هسته‌ای، برخی محافل و رسانه‌های غربی از احتمال اعمال برنامه شماره 2[1] آمریکا در صورت شکست مذاکرات سخن گفته‌اند. البته این موضع بیشتر از سوی آمریکایی‌ها مطرح می‌شود به طوری که وزیر خارجه آمریکا و نماینده ویژه آمریکا در امور ایران به آن اشاره کرده‌اند. جوزف بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا توجه به برنامه شماره 2 از سوی این اتحادیه را رد کرده است. این نکته نیز حائز اهمیت است که مقامات رژیم صهیونیستی در هفته‌های گذشته دیدارهایی را با مقامات آمریکایی برای هماهنگی دو طرف داشته‌اند که این دیدارها نمی‌تواند بر موضع اعلامی آمریکا بی‌تأثیر باشد. سوال اصلی این است که برنامه شماره دو آمریکا در قبال مذاکرات هسته‌ای چه می‌تواند باشد و آمریکا از پیگیری چنین برنامه‌ای چه اهدافی را دنبال می‌کند و در این مسیر چه گزینه‌هایی در اختیار دارد؟

مواضع مقامات آمریکایی

در روزهای اخیر مقامات مرتبط با مذاکرات هسته‌ای در آمریکا، از کار بر روی برنامه شماره 2 در صورت به نتیجه نرسیدن مذاکرات هسته‌ای سخن گفته‌اند. ند پرایس سخنگوی وزارت خارجه آمریکا گفته است دیپلماسی دو طرفه است اما تاکنون اقداماتی از سوی ایران در این راستا ندیده‌اند و نمی‌دانند ایرانی‌ها در کوتاه‌مدت به دنبال چه هستند اما در همچنان باز است.[2] رابرت مالی نماینده ویژه آمریکا در امور ایران نیز در هفته‌های اخیر سفرهایی به منطقه داشته و با مقامات عربستان، امارات و قطر مذاکره کرده است. او گفته به عقیده دولت آمریکا بهترین راه، بازگشت به توافق است اما ما واقع‌گرا هستیم. مالی ادامه داده است همچنان این احتمال وجود دارد که ایران به توافق هسته‌ای بازنگردد و واشنگتن در حال کار با متحدان منطقه‌ای بر روی برنامه شماره 2 هست.[3] همچنین رسانه‌ها در گزارش‌های خود از دیدار وزرای خارجه آمریکا و رژیم صهیونیستی نوشته‌اند که دو طرف در حال یافتن برنامه شماره 2 در صورت عدم بازگشت ایران به مذاکرات هستند. بلینکن گفته است ما به هر گزینه‌ای که به چالش‌ها از سوی ایران مربوط است توجه خواهیم کرد.[4]

آنچه از صورت سخنان مقامات آمریکایی به نظر می‌رسد این است که تاکنون به جمع‌بندی نهایی در مورد آنچه که تحت عنوان برنامه شماره 2 مطرح می‌شود نرسیده‌اند و در حال مشورت با متحدان منطقه‌ای خود در این خصوص هستند.  با این وجود تصور عدم وجود برنامه جایگزین (فارغ از کیفیت این برنامه) اندکی سخت به نظر می‌رسد. اگر آمریکا تاکنون برنامه‌ای برای پس از به نتیجه نرسیدن مذاکرات نداشته است این موضوع نشان‌دهنده محدود بودن گزینه‌های این کشور و تداوم وضع وجود در صورت چنین سناریویی است. بنابراین این احتمال تقویت می‌شود که مواضع مذکور بیشتر اهرم فشاری از سوی آمریکا در مذاکرات آتی است و این کشور گزینه‌هایی عملی، فراتر از گزینه‌هایی که پیش از این به کار برده در دسترس ندارد.

برنامه شماره 2 آمریکا و بازیگران دخیل

در پرونده هسته‌ای ایران، بازیگران متعددی دخیل و هر یک به دنبال کسب منافع حداکثری خود هستند. بنابراین برنامه شماره 2 آمریکا متأثر از کنشگری این بازیگران خواهد بود. پس از مطرح‌شدن برنامه شماره 2 توسط مقامات آمریکایی، جوزف بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا چنین برنامه‌ای را رد کرد و مطلوبیت آن را زیر سوال برد. این موضع بورل قابل توجه به نظر می‌رسد به خصوص آنکه مقامات آمریکایی برنامه شماره 2 مدنظر خود را نه با اروپا بلکه با مقامات اسرائیلی و کشورهای عربی مطرح کرده‌اند. البته مواضع بریتانیا را باید با احتیاط بیشتری بررسی کرد. این کشور می‌تواند در صورت عدم احیای برجام، همراهی بیشتری با آمریکا نشان دهد. با وجود اینکه چین همواره موضع مبهمی در مذاکرات داشته اما روسیه نشان داده که این پتانسیل را داراست که در صورت به نتیجه نرسیدن مذاکرات، بخشی از مسئولیت را متوجه ایران بداند. برخی توئیت‌های نماینده دائم این کشور در سازمان‌های بین‌المللی را می‌توان در این راستا دانست.

گزینه‌های پیش‌روی آمریکا در صورت به نتیجه نرسیدن مذاکرات

با فرض اینکه دستگاه سیاست‌گذاری آمریکا مانند هر دستگاه سیاست‌گذاری هوشمندی، شکست طرح اولیه را پیش‌بینی کرده و برای آن برنامه جایگزین طراحی کرده است می‌توان به گزینه‌های آمریکا در این مسیر پرداخت. باید به این نکته توجه داشت که احیای برجام برای دولت بایدن یک دستاورد تلقی نخواهد شد و چه بسا احیای توافق به مستمسکی برای فشار رقبای داخلی وی بدل شود. اظهارنظرهای محدود و انگشت‌شمار بایدن در خصوص مذاکرات را می‌توان در این راستا ارزیابی کرد؛ تقریباً تمامی اعلام مواضع در این‌باره به مقامات سیاست خارجی محول شده است. با این وصف، این انگاره را می‌توان مطرح کرد که دولت بایدن شاید اراده و تمایل کافی برای احیای برجام را نداشته باشد. خبرهای منتشر شده در روزهای اخیر مبنی بر اینکه آمریکا در ادوار پیشین مذاکرات، از تعهد عدم خروج مجدد این کشور از توافق حتی در دوره ریاست‌جمهوری بایدن خودداری کرده است مویّد این انگاره است.[5]

مقامات دولت اوباما در هنگام امضای توافق هسته‌ای در سال 2015 به طور مکرر به مخاطبان داخل آمریکا اعلام می‌کردند که برجام تنها به برنامه هسته‌ای ایران محدود است و پاسخگوی سایر مسائل با ایران نیست. تجربه سال‌های پس از خروج آمریکا از برجام در برابر دیدگان دولت بایدن است. این دولت به دنبال آن است که هم از مزایای برجام در محدود کردن برنامه هسته‌ای ایران استفاده کند و هم بدون برداشتن موثر تحریم‌ها علیه ایران، پروژه منطقه‌ای خود بر پایه کنترل نفوذ ایران را به پیش برد. نگرانی‌ها بابت خروج دولت آتیِ احتمالاً جمهوری‌خواه در آمریکا از توافق و عدم ارائه تضمین از سوی دولت بایدن، کاملاً در راستای سیاست کلان این دولت است و دولت بایدن از این شرایط سود می‌برد؛ حتی در صورت احیای توافق، هراس از خروج دوباره آمریکا، مانع از انتفاع ایران از مزایای اقتصادی احتمالی است.

[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]

در برنامه شماره 2 آمریکا هر چند اقدامات امنیتی و اطلاعاتی می‌تواند بخش قابل توجهی از آن باشد اما به نظر می‌رسد همچنان مسیر دیپلماسی در اولویت قرار گیرد. این مسیر سناریوهای مختلفی را می‌تواند به همراه داشته باشد. یک سناریو، سناریوی مذاکره برای مذاکره و تداوم وضع موجود است. در این سناریو پس از به نتیجه‌نرسیدن مذاکرات ابتدایی و هزینه بالا و غیرضرور برنامه‌های جایگزین، طرفین بار دیگر به میز مذاکرات باز می‌گردند. سناریوی دیگر، شکست مذاکرات همراه با عدم اجماع نظر آمریکا، روسیه، چین و اروپا بر سر تعیین مسئول به وجود آمدن این شرایط است. در این سناریو، روسیه، چین و حتی سه کشور اروپایی، ایران و آمریکا هر دو را مسئول دانسته و در این شرایط احتمال صدور قطعنامه علیه ایران در شورای حکام وجود دارد اما احتمال رجوع به مکانیسم ماشه و بازگشت قطعنامه‌های سازمان ملل ضعیف به نظر می‌رسد. در سناریوی سوم، شکست مذاکرات با مقصر جلوه‌دادن ایران همراه است، آمریکا می‌تواند سایر کشورها را متقاعد کند و پرونده ایران به شورای امنیت بازمی‌گردد. با توجه به اینکه رویکرد آمریکا حفظ اهرم تحریم‌ها علیه ایران است هر سه سناریو می‌تواند پاسخگوی نیاز آمریکا باشد. در این شرایط اقدامات ایران می‌تواند قواعد بازی را تغییر دهد.

به نظر می‌رسد در برنامه شماره 2 آمریکا، متحدان منطقه‌ای این کشور نقش مهمی ایفا کنند و نوعی تقسیم کار میان آنها رخ دهد. گفتگوها پیرامون برنامه شماره 2 نیز اغلب با این بازیگران صورت گرفته است. عربستان و رژیم صهیونیستی دو بازیگر مهم در این زمینه محسوب می‌شوند. عربستان می‌تواند بار مذاکرات منطقه‌ای با ایران را بر دوش کشد. البته با کاهش مداخله آمریکا در منطقه و تمرکز این کشور بر منطقه ایندوپاسفیک، بازیگران منطقه‌ای به طور خودکار سعی در پر کردن این خلاء خواهند داشت. ترکیه، امارات، قطر، عراق و سایرین هر کدام ایفاگر نقشی خواهند بود. رژیم صهیونیستی نیز احتمالاً نقش مخرب اطلاعاتی-امنیتی خود علیه برنامه هسته‌ای را ادامه خواهد داد. محدود کردن نفوذ منطقه‌ای ایران و ضربه به برنامه هسته‌ای همراه با حفظ تحریم‌ها، پروژه‌ای است که آمریکا احتمالاً در صورت به نتیجه ‌نرسیدن مذاکرات هسته‌ای با شراکت متحدان منطقه‌ای خود پیگیری کند.

[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]

نتیجه‌گیری

رویکرد دولت بایدن در قبال ایران در مقطع کنونی را می‌توان بر سه پایه استوار دانست: حفظ شاکله تحریم‌ها، کنترل برنامه هسته‌ای و کاهش نفوذ منطقه‌ای ایران به کمک سایر بازیگران.  برنامه شماره 2 آمریکا در صورت شکست مذاکرات نیز در همین چارچوب قابل فهم است. به نظر می‌رسد آمریکا به دنبال آن است که پس از احیای برجام بر روی کاغذ، مذاکرات برای قوی‌تر و طولانی‌تر کردن و همچنین مذاکرات منطقه‌ای را پیگیری کند، بنابراین به حفظ تحریم‌ها نیاز دارد. عدم احیای برجام و تداوم شرایط کنونی نیز موجب بقای تحریم‌ها می‌شود. همچنین با نظارت‌های فعلی آژانس، برنامه هسته‌ای نیز همچنان از سطحی که موجب نگرانی آمریکا باشد فاصله خواهد داشت. مذاکرات منطقه‌ای نیز بدون حضور مستقیم آمریکا و به کمک بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای می‌تواند انجام شود. یعنی مسئولیت کاهش نفوذ منطقه‌ای ایران نیز به سایر بازیگران محول شود. بنابراین شاید آنچه به عنوان برنامه شماره 2 آمریکا یاد می‌شود در حقیقت برنامه شماره 1 باشد. تحولات هفته‌های آینده این موضوع را مشخص خواهد کرد اما آنچه حائز اهمیت به نظر می‌رسد کنشگری ایران به گونه‌ای است که در پازل طراحی‌شده از سوی آمریکا در خصوص برنامه هسته‌ای و مسائل منطقه‌ای گرفتار نشود. اجرای برنامه شماره 2 شاید هم‌اکنون نیز آغاز شده باشد.

منابع

 

[1] Plan B

[2] The US Department Press Briefing, October 18, 2021, Available at:

https://www.state.gov/briefings/department-press-briefing-october-18-2021/

[3] The Times of Israel, “US envoy: Iran may not return to nuclear deal, we’re working on Plan B”, October 13, 2021, Available at:

https://www.timesofisrael.com/liveblog_entry/us-envoy-iran-may-not-return-to-nuclear-deal-were-working-on-plan-b/

[4] The Guardian, “US and Israel exploring ‘plan B’ for if Iran does not resume nuclear talks”, October 13, 2021, Available at:

https://www.theguardian.com/world/2021/oct/13/us-and-israel-exploring-plan-b-for-if-iran-does-not-resume-nuclear-talks

[5] Parsi, Trita, “Revealed: Biden rejected way forward in Iran deal talks”, October 20, 2021, Available at:

https://responsiblestatecraft.org/2021/10/20/revealed-how-biden-rejected-a-reasonable-way-forward-in-iran-deal-talks/

ارسال دیدگاه