از فشار حداکثری تا مقاومت حداقلی

تارنمای بنیاد ضد ایرانی دفاع از دموکراسی‌ها در یادداشتی نوشته است برجام فرصتی برای ایران بود تا برنامه هسته‌ایش را پس از غروب هسته‌ای در ۲۰۲۶، با سرعت فزاینده‌ای ادامه یابد و خروج ترامپ از برجام آن را جلوتر انداخت. در واقع، خروج آمریکا از برجام، ناکارآمدی توافق هسته‌ای در مهار برنامه هسته‌ای ایران را نمایان ساخت.

 

🔸 در این یادداشت آمده که امیدواری ایران به حذف گزینه نظامی از میز آمریکا پس از پیروزی بایدن، سبب تصویب قانون مجلس در منع نظارت‌های فراپادمانی شد. به ادعای این یادداشت، آغاز غنی‌سازی شصت درصدی، تولید سانتریفیوژهای پیشرفته و هم‌چنین فعال‌سازی فردو، همگی در نتیجه ضعف دولت بایدن در افزایش فشارها بوده است.

🔸 نویسندگان معتقدند که آمریکا و اروپا باید در شورای حکام قطعنامه‌ای علیه ایران صادر می‌کردند. ولی به جای این کار، آمریکا با حذف انصارالله از فهرست گروه‌های تروریستی، عملاً در برابر سیاست‌های منطقه‌ای نیز عقب‌نشینی کرده است. در این یادداشت ذکر شده که نشانی از «طرح ب» آمریکا وجود ندارد. ولی این طرح باید چنین باشد:

1️⃣ در پرونده هسته‌ای باید ضرب‌الاجلی برای ایران با هدف توقف سطح غنی‌سازی در محدوده برجام تعیین شود، در غیر این صورت پرونده از شورای حکام به شورای امنیت ارجاع یابد و سپس فعال‌سازی مکانیسم ماشه در دستور کار اروپا قرار بگیرد.

2️⃣ در بُعد منطقه‌ای، حملات پهپادی و هوایی علیه شبه‌نظامیان مورد حمایت ایران در سوریه و عراق تشدید شود تا محاسبات ایران درباره اراده نظامی آمریکا در حمایت از نیروها و متحدانش تغییر یابد.

✅ به نظر می‌رسد سیاست ایران در افزایش سطح و غنای اورانیوم توانسته موجب نگرانی بخشی از ساختار سیاسی در آمریکا شود. ولی فضای سیاست داخلی و هم‌چنین ملاحظات رابطه آمریکا و اروپا، فعلاً به گونه‌ای نیست که انگیزه افزایش ملموس فشارها بر ایران همچون پیشنهادهای یادداشت فوق را در طرف مقابل تقویت کند.

From ‘Maximum Pressure’ to ‘Minimal Resistance’

☘️ اندیشکده راهبردی تبیین🌿

@Tabyincenter

ارسال دیدگاه