اندیشکده راهبردی تبیین- اندیشکده «بروکینز» در گزارشی (1) به قلم «بوروس ریدل» کارشناس ارشد مسائل کشورهای حاشیه خلیج فارس و مدیر مرکز سیاست خاورمیانه بروکینز به بررسی سرنوشت جنگ یمن پرداخته و معتقد است انصارالله بیشک پیروز جنگ هفت ساله یمن بوده و توانسته رقبای داخلی را در کنار عربستان و حامی خارجیاش یعنی آمریکا شکست دهد. اکنون آمریکا میبایست با توجه به شرایط جدید اقدام به تغییر جدی در سیاست خود در قبال یمن نماید و مجموعهای از اقدامات شامل تصویب قطعنامه جدید شورای امنیت و اعمال فشارهای جدی بر عربستانسعودی برای پایان دادن به درگیری را انجام دهد.
بخشهای اصلی گزارش
حوثیها در جنگ یمن پیروز شدهاند و مخالفان خود در جنگ داخلی و سعودیها و همچنین ایالاتمتحده که از سعودیها حمایت میکند را شکست دادند. این دستاوردی قابل توجه برای یک گروه شبهنظامی فاقد نیروی هوایی و دریایی است. همچنین به طرز شگفتانگیزی شبیه داستان موفقیت حزب الله در لبنان است.
چرا آنها پیروز شدند؟
حزب الله، جنبش شیعی در لبنان به الگوی اولیه و مربی برای حوثیها تبدیل شد. ایران منبع دیگری برای حمایت از آنها بود، به خصوص که حوثیها و ایرانیها دشمن مشترکی (عربستانسعودی) دارند.
موفقیت حزبالله و حوثیها از جهات بسیاری مشابهتهایی دارد. هر دو خود را به عنوان مدافعان جدی هویتملی در برابر تجاوز و اشغال خارجی نشان دادند. دشمن منفور هر دو یعنی اسرائیل و عربستان مورد حمایت آمریکا است.
حال چه باید کرد؟
دولت بایدن از ابتدای روی کارآمدن، صلح در یمن را به عنوان اولویت اصلی خود معرفی کرد، اما برای پایان دادن به درگیری کاری انجام نداده است. این کشور به سیاست دو سلف خود مبنی بر حمایت و فروش تسلیحات به سعودیها ادامه میدهد. در همین حال، حوثیها عجلهای برای پایان دادن به جنگی که قبلاً برنده شدهاند، ندارند.
هیچ سیاست واحدی نمیتواند صلح را در یمن به ارمغان بیاورد. در نهایت صلح به خود یمنیها بستگی دارد و نه آمریکاییها و قطعاً سعودیها. یمن امروز جامعهای بسیار متشتت شده است. هیچ تضمینی مبنی بر اتحاد مجدد کشور وجود ندارد. شاید علی عبدالله صالح آخرین یمنی باشد که بر یمن متحد حکومت کرده است! بر این اساس شاید عاقلانه این باشد که جامعه بینالملل اهداف خود را به جای وحدت کل یمن بر تشویق صلح بین بخشهای مختلف یمن معطوف کند.
نقطه شروع این رویکرد در شورای امنیت سازمان ملل است. یمن به یک قطعنامه جدید شورای امنیت برای هدایت تلاشهای صلح نیاز دارد. قطعنامه فعلی عامدانه به سمت منافع عربستان متمایل شده است. در این راستا به عنوان اولین اصل، شورای امنیت باید خواستار توقف فوری و کامل همه مداخلات خارجی در یمن شود. این به معنای پایان محاصره و حملات هوایی عربستان در داخل یمن است. همچنین میبایست تمام حمایتهای نظامی از دولت هادی به طور کامل متوقف شود.
این همچنین به این معنی است که ایران و متحدانش باید حمایت خود از حوثیها شامل انتقال دانش فنی برای ساخت پهپادها و موشکها را متوقف کنند. مشاوران ایرانی و حزبالله نیز باید یمن را ترک کنند. اما پروازهای تجاری هوایی بین صنعا و تهران و همچنین پروژههای توسعه یمن از جمله در بندر الحدیده توسط ایران باید مجاز باشد.
مکانیسم راستیآزمایی و بازرسی سازمان ملل برای یمن (UNVIM) باید در مأموریت و پرسنل خود به میزان زیادی گسترش یابد تا بازرسان در همه بنادر و فرودگاههای یمن حاضر باشند تا اطمینان حاصل شود که هیچیک از طرفین نقض عمده قطعنامه جدید را انجام نمیدهند. دستور موجود UNVIM با قطعنامه 2216 شورای امنیت سازمان ملل مرتبط است و تنها شامل بازرسی بنادر تحت کنترل حوثیها مانند الحدیده است.
اگر عربستانسعودی عملیات نظامی و محاصره در یمن را متوقف نکند، آمریکا باید تمام برنامههای فروش تسلیحات و قراردادها با پادشاهی را متوقف کند. همه پرسنل نظامی و پیمانکاران آمریکایی همانند افغانستان باید از عربستان خارج شوند. این شامل مستشارانی است که نیروی هوایی سلطنتی عربستان را در هدایت عملیات هوایی علیه یمن کمک میکنند. بدیهی است که تأثیر چنین اتفاقی بر ارتش سعودی فوری و ویرانگر خواهد بود. نیروی هوایی عربستان بدون کمک آمریکا حتی قادر نخواهد بود جنگندههای خود را در آسمان نگه دارد! ارتش و گارد ملی عربستان نیز فلج خواهند شد. نیروی دریایی کمترین آسیب را خواهد دید، زیرا منابع متنوعتری برای کشتیهای جنگی خود دارد، اما این نیرو نیز با مشکل مواجه خواهد شد.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
معامله با حوثیها پس از جنگ آسان نخواهد بود. موضع ضدآمریکایی آنها عمیقاً ریشه در خاستگاه این جنبش دارد، میراثی که مرتبط با تصمیم غلط آمریکا برای حمله به عراق در سال 2003 است. این امر با حمایت هفت ساله آمریکا از جنگی که توسط همسایهای که اکثر یمنیها به واسطه محاصره و گرسنگی عمدی سراسری از آن نفرت دارند، تشدید شده است. اما ضرورت فوری توقف محاصره و انجام کمک به مردم یمن باید اولویت اصلی آمریکا باشد.
ارزیابی
این گزارش را میتوان جزو معدود گزارشهایی دانست که توانسته رویکردی تاحدودی منطقی و منصفانه در مواجهه با بحران یمن داشته باشد و برخلاف جریان غالب رسانهای و اندیشکدهای در غرب که نگرشی یک سویه به تحولات یمن دارد و عمدتاً از موضوع ائتلاف سعودی جانبداری میکند و از واقعیتهای جامعه یمن چشمپوشی میکند، نوشته شده است.
البته برخی گزارههای گزارش بیش از اندازه خوشبینانه تألیف شده و با شناخت سیاست موجود بعید است چنین توصیههایی عملی باشد. مثلاً بعید است آمریکا به هر دلیلی رویکردی مشابه افغانستان در قبال عربستان پیاده نماید.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
از سویی برخی گزارههای گزارش مانند پیشنهاد صدور قطعنامهای جدید در شورای امنیت کاملاً منطقی و ضروری به نظر میرسد و از قضا پیشنهادهای مشابهی توسط برخی اندیشکدهها در این راستا ارائه شده است.
گزاره اصلی گزارش هم که مبتنی بر پیروزی کامل انصارالله در جنگ یمن است نیز مخالفهای جدی در بین نخبگان عربی و غربی دارد و چند روز پس از انتشار این گزارش، «جرالد فییرستین» از مقام های ارشد سابق وزارت خارجه آمریکا طی یادداشتی (2) در اندیشکده «موسسه خاورمیانه» به گزارش «ریدل» انتقاد کرده و او را متهم کرد که اطلاع دقیقی از تحولات میدانی یمن ندارد و توصیههای او نیز موجب وخیمتر شدن اوضاع یمن میشود.
منابع
- https://www.brookings.edu/blog/order-from-chaos/2022/02/01/the-houthis-have-won-in-yemen-what-next
- https://www.mei.edu/blog/peace-makers-case-designating-houthis