ترجمه اختصاصی

پتانسیل هسته‌ای ایران را می‌توان کاهش داد، اما نمی‌توان از بین برد

تارنمای آمریکایی «بولتن دانشمندان هسته‌ای» در مقاله‌ای[1] به قلم جان ولفستال[2]، به اهمیت احیای توافق هسته‌ای در مقطع کنونی پرداخته است.

اندیشکده راهبردی تبیین- امروزه ایران بسیار بیشتر از زمانی که ترامپ برجام را نقض کرد یا زمانی که توافق در سال 2015 اجرا شد، به کسب مواد هسته‌ای مورد نیاز برای ساخت سلاح اتمی نزدیک شده و اگر اراده کند، طی چند هفته می‌تواند آن را به دست بیاورد. توافق هسته‌ای به این دلیل موضوع مذاکره قرار گرفت که بین تصمیم ایران برای دست‌یابی به مواد کافی برای تسلیحات با توانایی تولید این مواد، فاصله‌ای یک‌ساله ایجاد شود. ولی از زمانی که رییس‌جمهور ترامپ با اِعمال مجدد تحریم‌ها، بدون دلیل توافق را نقض کرد، ایران اقداماتی انجام داده که در نتیجه آن‌ها به نظر می‌رسد بازآفرینی بازه زمانی یک‌ساله غیرممکن باشد. هر توافق جدیدی، احتمالاً زمان گریز کوتاه‌تری نسبت به برجام خواهد داشت. اما احتمالاً این زمان را نسبت به آنچه اکنون وجود دارد، افزایش خواهد داد.

برجام بر اساس چند حقیقت غیرقابل انکار شکل گرفت. ایران حداقل از سال 2003 دانش ساخت تسلیحات هسته‌ای را کسب کرد. این فناوری بیش از 70 سال قدمت دارد. دانش ایران در این خصوص از طریق گزارش‌های متعدد آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اثبات شده است. ایران همچنین از بیش از 15 سال پیش، فناوری غنی‌سازی اورانیوم به وسیله سانتریفیوژ را به دست آورده و در آستانه برجام، هزاران سانتریفیوژ را مورد استفاده قرار می‌داد. این دو مسأله حتی پیش از پیروزی رییس‌جمهور اوباما که بر سر برجام مذاکره کرد، وجود داشت. پس برجام حامل یک حقیقت کلیدی بود: تنها مانعی که می‌تواند مسیر ایران برای دست‌یابی به سلاح هسته‌ای را مسدود کند، جلوگیری از دسترسی دولت ایران به مواد هسته‌ای با غنای بالاست. به همین دلیل ایران حتی با در اختیار داشتن 300 کیلوگرم مواد با غنای پایین، امکان ساخت یک بمب را نخواهد داشت. ایجاد بازه زمانی یک‌ساله در برجام، یک تصمیم سیاسی بود. این بازه به معنای مدت زمان لازم برای یک پاسخ بین‌المللی به هر اقدام ایران برای ساخت تسلیحات است.

آنچه از طریق برجام به دست آمد، واقعاً قابل توجه است. ایران داوطلبانه میزان مواد هسته‌ای خود را به حد نصاب 300 کیلوگرم اورانیوم غنی‌شده محدود کرد که سقف غنای آن بیش از 67/3 درصد اورانیوم با ایزوتوپ 235 نباشد. ایران همچنین شدیدترین نوع نظارت را که تا به حال توسط یک توافق‌نامه همکاری مورد مذاکره قرار گرفته، پذیرفت. در قبال آن، قرار بود ایران به پول خود که تقریباً 40 سال است مسدود شده، دسترسی یافته و توانایی تجارت رسمی در بازار جهانی را داشته باشد.

همه این مفاد ارزشمند با اقدام یک‌جانبه رئیس‌جمهور سابق آمریکا برای نقض برجام تضعیف شده است. امروز ایران شش برابر بیش از مقدار مجاز در برجام، یعنی بیش از 2000 کیلوگرم اورانیوم غنی‌شده دارد که برای تولید چندین سلاح کافی است. و به جای اینکه سقف غنی‌سازی 67/3 درصد باشد، بخشی از این حجم، تا سطح 60 درصد غنی شده است. این دوسوم غنای لازم برای تولید یک سلاح است. علاوه بر این، ایران بسیار فراتر از استفاده از نسل اول سانتریفیوژهای غنی‌سازی اورانیوم یا همان IR1، پیشرفت کرده و اکنون در حال به دست آوردن تجربیات ارزشمندی با استفاده از مدل‌های Ir2، IR4 و IR6 است. ایران همچنین بر فرآیند پیچیده پیوند این مدل‌ها تسلط دارد تا بتواند اورانیوم با غنای پایین را در آبشارها تزریق کند، به این معنی که در آینده می‌تواند با سرعت بیشتری از سطوح غنی‌سازی پایین به سطوح بالا حرکت کند.

[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]

تصمیم رییس‌جمهور ترامپ که توسط مایک پمپئو وزیر امور خارجه و جان بولتون مشاور امنیت ملی دولت وقت امکان‌پذیر شد، یک شکست کامل سیاسی، فنی و امنیتی بوده است. ایران اکنون نسبت به زمانی که در برجام بود اگر نه بیشتر، دستکم به همان میزان در خاورمیانه فعال است، ولی در حال حاضر بسیار بیشتر از گذشته می‌تواند از قابلیت‌های هسته‌ای علیه کشورهای منطقه استفاده کند. اکنون نه ایران، بلکه ایالات متحده، به عنوان یک بازیگر غیرقابل اعتماد در مسئله هسته‌ای تلقی می‌شود. علاوه بر اینکه بازگشت به توافق بیش از یک سال تلاش رییس‌جمهور بایدن و تیم مذاکره کننده‌اش را به خود اختصاص داده است.

متأسفانه در نتیجه اقدامات رییس‌جمهور ترامپ، هیچ گزینه خوبی باقی نمانده است. اما گزینه مناسبی وجود دارد: مذاکره برای اینکه ایران مجدداً محدودیت‌هایی را درباره میزان مواد هسته‌ای و سطح غنی‌سازی بپذیرد. مذاکرات جاری در وین بین اعضای برجام به کلی در مورد همین محدودیت‌هاست. اما یک مسأله وجود دارد. حتی اگر بتوان مفاد اولیه برجام را مجدداً اعمال کرد، ایران بسیاری از موانع فنی را برطرف کرده است. این موانع، توافق اولیه را قادر می‌ساخت تا ایران را حداقل یک سال از توانایی ساخت تسلیحات دور کند. ناتوانی در ایجاد مجدد بازه زمانی یک‌ساله، بهایی است که جهان باید برای تصمیم رییس‌جمهور ترامپ در خروج از توافقی تأییدشده و با دقت مذاکره‌شده بپردازد. بنابراین، هر توافق جدیدی احتمالاً دارای یک زمان گریزی بسیار کمتر از یک سال است. همانطور که گفته شد، خبر خوب این است که بازه زمانی یک ساله یک تصمیم سیاسی بود، نه فنی. این بازه زمانی، یک سیستم هشدار است که به کشورها امکان می‌دهد تا در صورت لزوم، اقداماتی را انجام دهند تا از هرگونه تصمیم ایران برای دستیابی به بمب جلوگیری یا آن را معکوس کنند. این اقدامات می‌تواند یک گام اقتصادی، سیاسی یا حتی نظامی باشد و می‌تواند یک عامل بازدارنده قوی برای مقابله با هر گونه منفعت ایران در راستای حرکت به سمت بمب باشد.

[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]

اعضای برجام باید تصمیم بگیرند که به چه مدت برای «زمان گریز» نیاز دارند تا اطمینان یابند که می‌توانند به هر گونه اقدام ایران برای کسب تسلیحات هسته‌ای پاسخ دهند. این کشورها ابزارهایی دارند که می‌توانند از آنها برای جلوگیری از ساخت سلاح هسته‌ای ایران در صورت شکست توافق، استفاده کنند، اما همه این اقدامات، کارآمدی کمتری از توافقی دارند که از طریق مذاکره حاصل شود. و در پایانِ هر توافقی، اگر ایالات متحده و شرکا و متحدانش به این باور برسند که ایران به یک برنامه صرفاً صلح‌آمیز متعهد نیست، می‌توان مذاکرات و تحریم‌های بیشتر را در آستانه پایان مفاد توافق اولیه، پیگیری کرد.

ایالات متحده در چند سال گذشته چه آموخته است؟ اول، تصمیم دولت گذشته برای نقض توافق ایران نتیجه معکوس داشت و امنیت جهانی و منطقه‌ای را تضعیف کرد. دوم، از طریق فشار سخت یا اقدام یک‌جانبه، نمی‌توان به هیچ توافقی بهتر از برجام 2015 دست یافت. در دوران رییس‌جمهور ترامپ، ایالات متحده این فرض را مورد آزمون قرار داد که می‌توان به توافق بهتری دست یافت، و ثابت شد که این یک رویای خطرناک است. سوم، کسانی که مخالف برجام بودند یا ادعا می‌کردند که توافق بهتری وجود دارد و همچنین کسانی که ایالات متحده را به نقض توافق 2015 سوق دادند، در تقویت یک تهدید هسته‌ای که اکنون ایران ایجاد می‌کند، نقش دارند. مسئولیت این خطر بر عهده آن‌هاست. و به این ترتیب توصیه‌های آنها -که در صورتی که توافق جدیدی حاصل شود آزادانه و با صدای بلند ارائه خواهد شد- اگر قاطعانه رد نشود، ولی باید به شدت مورد ارزیابی قرار گیرد. بسیاری از این منتقدان همان افرادی هستند که در اوایل دهه 1990 با توافق با کره شمالی مخالفت کردند. میراث آنها، یک کره شمالی کاملا مسلح به تسلیحات هسته‌ای است. هیچ‌کس نمی‌خواهد شاهد تکرار این مسأله درباره ایران باشد.

[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr4', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr4", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]

درس آخر این است که توافقات دیپلماتیک در گذشته از گسترش سلاح‌های هسته‌ای جلوگیری کرده است. در حالی که اقدامات یک‌جانبه و مداخله نظامی تقریباً همیشه کمتر از مذاکره، مؤثر بوده است. مذاکرات و توافقات، با حمایت یکپارچه جهانی، اغلب جواب می‌دهد. گرچه راه‌حل‌های مبتنی بر مذاکره کامل نباشند، ولی در مقایسه با اقدام نظامی، بسیار خوب به نظر می‌رسند. ممکن است هیچ راهی برای بازآفرینی کامل مزایای برجام وجود نداشته باشد مگر اینکه ایران محدودیت‌های عمیق‌تری را در مورد میزان ذخایر اورانیوم خود بپذیرد. چیزی که احتمالاً به مشوق‌های بیشتری از سوی ایالات متحده و دیگران نیاز دارد. در حال حاضر، چنین محدودیت‌هایی غیرواقعی به نظر می‌رسند، اما در صورت مذاکره ممکن است در یک توافق دیگر امکان‌پذیر باشند.

ایالات متحده، اروپا و متحدان آمریکا در خاورمیانه تا سال‌های آینده هزینه شکست ترامپ، پمپئو، بولتون را خواهند پرداخت. هر تصمیمی عواقبی دارد. اما اگر ایالات متحده آماده مذاکره با رویکردی واقع‌گرایانه باشد، هنوز برای جلوگیری از یک ایران کاملاً هسته‌ای دیر نیست. این ممکن است یک نتیجه ایده‌آل نباشد. توافقات مذاکره‌شده در دنیای واقعی به ندرت کامل هستند. اما با هر معیاری، توافقی که ایران را از ساخت تسلیحات هسته‌ای دور کند، بهتر از وضعیت موجود خواهد بود.

 

متأسفانه، هیچ نتیجه‌ای ناشی از مذاکره یا اجبار وجود ندارد که بتواند ایران را از تبدیل‌شدن به یک دولت نهان هسته‌ای باز بدارد. حتی تهاجم و اشغال نظامی نیز در شرایط کنونی نمی‌تواند چنین هدفی را حاصل کند. زمان انتخاب‌های سخت فرا رسیده است. و گزینه‌ها به دلیل رویای پیشین «معامله بهتر» از طریق فشار حداکثری، محدودتر شده‌اند.

  • مقاله فوق صرفاً جهت مطالعه و استفاده علاقه‌مندان و پژوهشگران گرامی ترجمه شده است و محتوای آن الزاماً مورد تأیید اندیشکده راهبردی تبیین نمی‌باشد.

[1] قابل دسترسی در

Iran’s nuclear potential can be cut, but not eliminated

[2] Jon B.Wolfsthal

عضو هیئت تحریریه بولتن دانشمندان هسته‌ای و مشاور رییس‌جمهور ایالات متحده در حوزه کنترل تسلیحات از 2014 تا 2017

ارسال دیدگاه