اندیشکده راهبردی تبیین– جمهوری خلق چین در سالی که گذشت به تدریج آماده مقابله با سیاستهای تهاجمی ایالات متحده در دولت بایدن شد. گسترش فناوریهای نظامی و توسعه برنامه نظامی هستهای، تمجید حزب از نقش ژی و افزایش اقتدار وی، افزایش مانورهای نظامی در دریای چین جنوبی و نزدیکی سواحل تایوان، همگی از مواردی بود که این فرضیه را تقویت میکند. مسأله افغانستان و حفظ امنیت مرزهای غربی پس از استقرار طالبان، گسترش ارتباطات در غرب آسیا و همچنین تلاش برای گسترش نفوذ اقتصادی از دیگر وجوه سیاست خارجی چین در سال جاری بوده است. در این راستا، روندها و رویدادهای ناشی از آن را میتوان بدین شرح ذکر کرد.
توسعه نظامی
توسعه تجهیزات متعارف: چین در سال جاری درصدد توسعه فناوریها و تجهیزات نظامی برآمده و سعی کرده مزیتهای نسبی بیشتری در حوزههای هستهای، موشکی و تجهیزات متعارف، کسب کند. یکی از این موارد توسعه موتورهای بومی هواپیماهای غولپیکر Y20 میباشد که در جریان مقابله چین با شیوع کرونا، نقش مهمی در نقلوانتقالات مرسولات پزشکی داشتند[1]. این هواپیماها در صورت بروز یک درگیری نظامی، در انتقال سریع نیروها و تجهیزات، کاربردی خواهند بود. آغاز ساخت سومین ناو هواپیمابر چینی در سال میلادی گذشته، بخش دیگری از توسعه نظامی در حوزه دریایی و مقابله با مزیتهای انحصاری آمریکا در اقیانوس آرام بود[2]. ویژگی سومین ناو هواپیمابر آن است که هواپیماهایی بمبافکن بزرگتری که حامل بمبهای سنگینتری هستند را منتقل میکند[3].
زرادخانه هستهای: رویداد دیگری که در فرآیند توسعه نظامی چین اهمیت راهبردی مییابد، تقویت زرادخانه هستهایاش بوده است. طبق برخی برآوردها تعداد موشکهای بالستیک قارهپیمای مجهز به کلاهکهای هستهای که قادر به تهدید آمریکا هستند احتمالاً در پنج سال آینده به 200 خواهد رسید[4]. یکی از رخدادهایی که توسعه زرادخانه هستهای چین را سرعت بخشید، افول معاهدات کنترل تسلیحات میان آمریکا و روسیه در دوران ترامپ بود. علاوه بر اینکه دولت ترامپ خواستار آن بود که در معاهدات جدید کنترل تسلیحات هستهای، چین نیز یک سوی توافق باشد. اراده آمریکا برای جلوگیری از تقویت قدرت هستهای پکن، اراده چین را در این زمینه تشدید کرد.
بازیابی اقتصادی
هدفگذاری اقتصادی: با افول شیوع کرونا در چین، تمرکز بر رشد اقتصادی بار دیگر در دستور کار پکن قرار گرفت. تلاش ژی برای احیای اقتصاد و سبقت از قدرتهای دیگر در این زمینه مورد تحسین حزب کمونیست چین قرار گرفت. به همین دلیل حزب در قطعنامه پایانی اجلاسیه سالانه، بیانیهای تاریخی درباره سیر تحول چین در دوران حکومت حزب کمونیست صادر کرد که این مسیر را به سه دوره مائو، شیائوپینگ و ژی جینپینگ تقسیم کرده و نوشته است: «هر دوره اجتماعی به مردان بزرگ خود نیاز دارد و اگر چنین مردانی وجود نداشته باشند، آنها را خلق میکند.» بیانیه، ژی را بنیانگذار سومین عصر چین کمونیست عنوان کرده است. بخش دیگری از بیانیه که به اهداف اقتصادی چین مرتبط بوده یک هدف اصلی را مد نظر قرار داد: تبدیل چین به جامعهای مرفه تا سال ۲۰۳۵ و افزایش سرانه تولید ناخالص داخلی تا ۲۵ هزار دلار[5].
سیاستگذاری چرخه دوگانه: مهمترین رویداد در سیاستگذاریهای اقتصادی چین در این سال را میتوان راهبرد «چرخه دوگانه» دانست. اعلام استراتژی «چرخه دوگانه» به عنوان برنامه اقتصادی پنجساله از ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۵ ضمن توسعه توان اقتصادی چین، میتواند رویکرد تهاجمیتری به سیاست خارجی این کشور در قبال آمریکا ببخشد. راهبرد «چرخه دوگانه» اولین بار در جلسات سیاسی کمیته مرکزی حزب کمونیست چین در اواخر ۲۰۲۰ و اوایل ۲۰۲۱ مطرح شد. رییسجمهور چین این استراتژی را چنین معنا کرد که چین باید به چرخه قویِ تقاضا و ابتکار داخلی بهعنوان موتور اول محرک اقتصادی روی آورد در حالی که بازارها و سرمایهگذاران خارجی را به مثابه موتور دوم رشد حفظ کند[6]. اهمیت اساسی این راهبرد در تلاش برای خودکفایی در فناوریهای نو و بهویژه نیمههادیهاست. همان مسألهای که دولت ترامپ نیز به آن حساس شد و اکنون دولت بایدن را نیز به افزایش سرمایهگذاری در آن واداشته است. این مسأله نیز از جنبه دیگری اهمیت تایوان را به عنوان یکی از منابع نیمههادیها در آینده اقتصادی چین، نشان میدهد.
سیاست خارجی تهاجمی
مهار چین از مهمترین اولویتهای سیاست خارجی تیم بایدن است ولی کاخ سفید تلاش دارد از تشدید تنش به سطح خصومت پرهیز کند. به همین دلیل چین در سالی که گذشت بستهای پیشنهادی به آمریکا ارائه کرده که در آن آمریکا در مقابل درخواست همکاری در مسائل جهانی مانند تغییرات آبوهوایی، باید از انتقاد از سیستم داخلی چین و سیاستهای آن در قبال هنگکنگ، سینکیانگ، تبت و تایوان خودداری کند. ولی دولت آمریکا با انعقاد پیمان آوکیس میان استرالیا، آمریکا و بریتانیا سعی نمود حلقه محاصره علیه چین را تنگتر کند[7]. همچنین بایدن تصمیم ترامپ در اعطای مجوز حضور مقامهای آمریکایی در تایوان را تأیید کرده و هیئتی را عازم این جزیره نمود[8]. اقداماتی که عزم چین برای گسترش مناسبات سیاسی و اقتصادیاش در دیگر مناطق ژئوپلتیک بهویژه غرب آسیا، شرق اروپا و آمریکای لاتین را افزایش داد.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]تهدید تایوان: یکی از مهمترین روندهای سیاست خارجی چین را میتوان آمادگی برای الحاق تایوان به چارچوب سیاسی چین در آینده دانست. آیندهای که شاید نزدیک نباشد ولی اراده پکن برای تحقق آن جدی است. شاهد مثال اینکه پکن در سال جاری به دفعات ورود به حریم هوایی پکن را سرعت بخشیده و موضع خود را بر سر «تعهد تزلزل ناپذیر» برای اتحاد با تایوان سختتر کرد[9]. به همین دلیل نخبگان سیاسی آمریکا از هماکنون نگران چنین روندی هستند. برای مثال، مایک گلگر، نماینده جمهوریخواه مجلس آمریکا در یادداشتی در فارنافرز خواستار افزایش کمکهای تسلیحاتی آمریکا به تایوان شده است. در این یادداشت به نقل از فرماندهی حوزه پاسیفیک ارتش آمریکا (یواسپکام) آمده که چین تا شش سال آینده توانایی حمله تمامعیار به تایوان و الحاق آن را کسب خواهد کرد. وزیر دفاع تایوان برآورد کمتری قائل است و معتقد است ارتش چین این توانایی را تا سال 2025 کسب خواهد کرد[10]. این واقعیت غیرقابل انکار است که مطلوبترین سناریو برای پکن درباره تایوان در آینده، یک عملیات سریع و کوتاهمدت میباشد. بنابراین نهایت تلاش آمریکا برای حمایت از تایوان، اقداماتی بر مبنای بازدارندگی جهت هشدار به چین مبنی بر وقوع یک نبرد فرسایشی میان چین و آمریکا و متحدان منطقهایاش خواهد بود. وگرنه در صورت حمله، بعید است امکان آمادگی علیه ارتش چین وجود داشته باشد.
شرق اروپا: در شرق اروپا و به خصوص حوزه بالکان سرمایهگذاریهای مالی و تجاری چین، به نفوذ از طریق سهامداری شرکتهای چینی در پروژههای صنعتی و بدهی دولتهای منطقه به پکن انجامیده است. بوسنی، صربستان، مونتهنگرو، مقدونیه شمالی و کوزوو، در این زمره قرار دارند[11]. در شرایط پساکرونا که دولتهای اروپایی راه دشواری برای بهبود شرایط اقتصادی دارند، چین از مزیتهای نسبی خود برای تعمیق نفوذش در این قاره استفاده میکند. نفوذ چین در میان متحدان سنتی آمریکا، در رقابت پکن و واشنگتن در کسب حوزههای نفوذ بیشتر، حیاتی است.
غرب آسیا: غرب آسیا در مقایسه با اروپا و آمریکای لاتین، برای نفوذ سیاسی و اقتصادی چین مستعدتر است. زیرا اولاً چین به دلیل دریافت بالای انرژی از این منطقه روابط مساعدی با عمده کشورهای نفتخیز و صادرکننده نفت دارد و ثانیاً نیازمندیهای توسعهای کشورهای این منطقه در زیرساختهایی مانند تولید انرژی، حملونقل و صنایع تولیدی و کشاورزی، فراتر از آن است که صرفاً با کمکهای اقتصادی دیگر قدرتها بهخصوص آمریکا و اتحادیه اروپا تأمین گردد. حضور مؤثر چین در غرب آسیا نه فقط در مقابله با آمریکا بلکه در ایجاد توازن با نفوذ منطقهای روسیه نیز برای چین اهمیت دارد. مسکو گرچه در مقابله با بخشی از فشارهای غرب بهویژه در زمینه قدرت تسلیحاتی و مسائل حقوقبشری با چین همراستا باشد ولی آسیای مرکزی، اروپای شرقی و غرب آسیا عرصه رقابت اقتصادی و دیپلماتیک آنهاست. حضور نظامی چین در خلیج فارس و دریای سرخ؛ فروش تسلیحات به کشورهای منطقه و همکاری در برنامه هستهای این کشورها سه حوزه مهم رقابت چین و روسیه در غرب آسیا محسوب میشود[12]. در همین چارچوب باید ذکر کرد که پس از حمله روسیه به اوکراین، تأکید ژی در گفتگو با پوتین بر راهکارهای دیپلماتیک و همچنین رأی ممتنع چین به قطعنامه آمریکا علیه مسکو، نشان دیگری است از اینکه پکن ترجیح میدهد ضمن مدیریت تنش با غرب، فرصت تقویت بیش از پیش روسیه نیز فراهم نگردد.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]افغانستان: رویداد مهم دیگری که در سال جاری، سیاست خارجی چین را تحت تأثیر قرار داد، خروج نیروهای نظامی آمریکا از افغانستان بود. استقرار طالبان برای چین از دو منظر اهمیت اساسی یافت. اول احتمال ترویج بنیادگرایی تکفیری که به تقویت نیروهای تجزیهطلب در مناطق مسلماننشین اویغور منجر خواهد شد. دوم، تضعیف سرمایهگذاریهای اقتصادی چین بهویژه در مسیر پروژه «یک کمربند، یک جاده». به همین دلیل به گفتگو با طالبان روی آورد[13]. عدم تداوم توسعه میدان مس عینک از جمله مثالهایی است که از کاهش اولویتهای اقتصادی پکن در افغانستان حکایت دارد. پکن به احتمال زیاد، قبل از پیشبرد منافع خوشبینانه خود در افغانستان، زمانی را صرف خواهد کرد تا اطمینان حاصل کند الزامات امنیتی و دفاعی آن برآورده میشود.
جمعبندی
استراتژی بزرگ چین بر چهار پایه استوار است: تشکیل قدرتمندترین ارتش جهان، رشد فناوری و تکنولوژیک، توسعه ایدئولوژیک و سازمانهای اطلاعاتی و سرانجام شکلدهی «شبکههای مشارکت راهبردی» در سیاست خارجی که مانع توسعه نفوذ آمریکا شود. آنچه در رقابت آمریکا و چین، مزیت نسبی آمریکا محسوب میشود، قدرت نرم است. به همین دلیل پکن دریافته که باید در کنار تعمیق نفوذ اقتصادی و رشد نظامی، دیپلماسی عمومی و قدرت نرم خود در رسانههای کشورهای مقصد را ارتقا بخشد. مواردی از نمونه تلاشهای چین در این زمینه را میتوان در ارسال کمکهای بشردوستانه به افغانستان پس از خروج نظامیان آمریکایی، ارسال کمکهای پزشکی و دارویی به کشورهای درگیر در کرونا و همچنین برگزاری المپیک زمستانی مشاهده کرد. همچنین عدم حمایت صریح از حمله روسیه به اوکراین را نیز میتوان در راستای جلوگیری از خدشه بر تصویر چین در رسانهها و افکار عمومی اروپا قلمداد نمود. بنابراین تمرکز بر مؤلفههای قدرت نرم را میتوان از مهمترین روندهای سیاست خارجی چین در آینده میانمدت تصور نمود.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr4', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr4", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]یکی دیگر از روندهای سال آتی سیاست خارجی چین را میتوان تقویت روابط پکن و متحدانش در سطح منطقهای در شرق آسیا و همچنین در دیگر محدودههای ژئوپلتیک قلمداد کرد. محور این تقویت روابط به احتمال قریب به یقین، پیشبرد پروژه «یک کمربند، یک جاده« خواهد بود. در این راستا غرب و جنوب آسیا و شرق و مرکز اروپا در هسته مرکزی این سیاست خواهد بود. البته مسأله حفظ امنیت و ثبات در افغانستان از مهمترین چالشهای این روند خواهد بود که تکثیر ناامنی آن به مرزهای چین، پاکستان و ایران، منافع اقتصادی و امنیتی پکن را در این محدوده دستخوش تغییر خواهد کرد.
با توجه به آنچه گفته شد، در سال گذشته روندها و رویدادهای متعددی در سیاست خارجی چین به وجود آمده که ارزیابی آنها واجد اهمیت بوده است. به همین منظور اندیشکده راهبردی تبیین با نگارش مقالات و یادداشتهایی سعی در تجزیه و تحلیل این موارد داشته است. عناوین و پیوند دسترسی این موارد در ادامه ذکر میشود که برای استفاده پژوهشگران به کار خواهد آمد.
رویکرد تهاجمی چین در سایه استراتژی «چرخه دوگانه»
نفوذ چین در بالکان غربی
چین چگونه میخواهد از تسلط طالبان در افغانستان سود ببرد؟
سیاست خارجی چین در غرب آسیا در دولت بایدن
منابع
[1] لیه گلدستین، چین ممکن است از این توانایی علیه تایوان استفاده کند، نشنالاینترست، 9 بهمن 1400، قابل دسترسی در
https://nationalinterest.org/blog/reboot/china-may-use-advanced-fighter-aircraft-war-over-taiwan-200101
[2] کریس اوسبورن، نگاهی به جدیدترین ناو هواپیمابر پیشرفته چین، نشنالاینترست، 6 بهمن 1400، قابل دسترسی در
https://nationalinterest.org/blog/reboot/watch-out-chinas-newest-high-tech-aircraft-carrier-199904
[3] کلب لارسون، آنچه باید در مورد برنامه ناو هواپیمابر چین بدانید، نشنالاینترست، 8 بهمن 1400، قابل دسترسی در
https://nationalinterest.org/blog/reboot/heres-what-you-need-know-about-chinas-aircraft-carrier-program-199908
[4] کریس اوسبورن، تداوم توسعه زرادخانه هستهای چین، نشنالاینترست، 1 بهمن 1400، قابل دسترسی در
https://nationalinterest.org/blog/reboot/china-continues-expand-its-nuclear-arsenal-199800
[5] لان جانسون، معنای ارتقای ژی برای سیاست خارجی چین، 21 آبان 1400، قابل دسترسی در
https://www.cfr.org/in-brief/what-xi-jinpings-elevated-status-signals-chinese-foreign-policy?utm_source=eyesonasia&utm_medium=email&utm_campaign=EyesOnAsia2021November30&utm_term=EyesonAsia
[6] چرخش اقتصادی چین و استراتژی چرخه دوگانه، معاونت دیپلماسی اقتصادی وزارت خارجه، ۸ مهر ۱۳۹۹، قابل دسترسی در
https://economic.mfa.ir/portal/NewsView/611935
[7] پاتریشیا کیم، به سوی رقابت مسئولانه با چین، بروکینگز، 16 مهر 1400، قابل دسترسی در
https://www.brookings.edu/blog/order-from-chaos/2021/10/08/working-toward-responsible-competition-with-china/
[8] لیندسای میزلند، تنش در روابط چین و تایوان، شورای روابط خارجی، 20 اردیبهشت 1400، قابل دسترسی در
https://www.cfr.org/backgrounder/china-taiwan-relations-tension-us-policy
[9] صبا ستار، آیا چین واقعاً برای حمله به تایوان آماده می شود؟، نشنالاینترست، 28 آبان 1400، قابل دسترسی در
https://nationalinterest.org/blog/buzz/china-really-getting-ready-invade-taiwan-195876
[10] مایک گلگر، تایوان نمیتواند منتظر بماند، فارنافرز، 12 بهمن 1400، قابل دسترسی در
https://www.foreignaffairs.com/articles/china/2022-02-01/taiwan-cant-wait
[11] دوناتین روی، پروژه چین در بالکان غربی، مؤسسه مطالعات راهبردی و بینالمللی، 11 اسفند 1399، قابل دسترسی در
https://www.csis.org/analysis/red-flags-triaging-chinas-projects-western-balkans
[12] سید حامد حسینی، رقابت روسیه و چین در خاورمیانه، مؤسسه آیندهپژوهی جهان اسلام، ۱۴ اسفند ۱۳۹۹
[13] https://www.brookings.edu/blog/order-from-chaos/2021/08/18/how-will-china-seek-to-profit-from-the-talibans-takeover-in-afghanistan/