اندیشکده راهبردی تبیین- شناخت ابعاد مختلف حملات انصارالله به ابوظبی و دلایل و علل رویکرد جدید انصارالله در مواجهه با امارات، در کنار بررسی پیامدهای این رویداد با تأکید بر شناخت اثرات آن بر آینده بحران یمن موضوع مهمی است که در ایجاد فهم دقیقتر از چشمانداز جنگ یمن و مختصات آن و تحلیل سیاست امارات در یمن میتواند راهگشا باشد.
بررسی ابعاد حملات انصارالله به ابوظبی
در میانه زمستان (اواسط فوریه سال میلادی جاری) یگان پهپادی و موشکی ارتش یمن در اقدامی نادر در طول جنگ هفت ساله یمن با چندین موشک و پهپاد اهدافی را در شهر ابوظبی با محوریت فرودگاه این شهر مورد اصابت قرار داد. تصاویر این عملیات به سرعت در رسانههای منطقهای و بینالمللی به طور گسترده پخش شد و مانع از انکار ماجرا توسط سران ابوظبی گشت و آنها طی بیانیهای ضمن پذیرش حملات، به اصابت چند نقطه در فرودگاه و کشته شدن سه نفر اذعان کردند.
با گذر زمان کمکم ابعاد این عملیات که «طوفان یمن» نام گرفته بود، بیشتر آشکار شد. نکته قابل توجه اینکه رهبران انصارالله از چند روز قبل به طور علنی و آشکار امارات را به حملاتی اینچنین تهدید کرده بودند ولی در زمان وقوع این حملات در عمل هیچ آمادگی از سوی ارتش امارات مشاهده نشد و موشکها و پهپادها بدون هیج مزاحمتی اهداف خود را مورد اصابت قرار دادند. جالبتر اینکه پایگاه «الظفره» که محل استقرار نیروهای آمریکایی در امارات است نیز هیچ اقدام و یا حتی هشداری نداشت و بعدها معلوم شد تنها اقدام سربازان آمریکایی در زمان وقوع حملات رفتن به پناهگاه بوده است. این مسئلهای بود که به روشنی عمق آسیبپذیری کشورهای عربی و سیستمهای پدافندی آمریکایی را آشکار کرد.
پس از این عملیات سیلی از واکنشها و محکومیتها از سوی کشورهای منطقه و جهان علیه انصارالله سرازیر شد. حتی شورای امنیت هم که در حال حاضر امارات عضو غیردائم آن است با صدور بیانیهای این اقدام انصارالله را محکوم کرد. اما نکته تلخ ماجرا این بود که همه این کشورها و سازمانهای بینالمللی در هفت سال گذشته به صورت روزانه شاهد کشتار مردم بیگناه یمن اعم از زن و کودک و نظارهگر بزرگترین قحطی معاصر در یک کشور به اذعان سازمان ملل هستند ولی نه تنها اقدامی برای توقف آن نمیکنند بلکه حاضر به محکومیت آن هم نیستند ولی زمانی که تنها چند موشک و پهپاد برای مجازات کشور متجاوز شلیک میشود سیلی از محکومیت را روانه میکنند.
متأسفانه به پشتوانه همین حمایتها ائتلاف عربی در تلافی حملات علیه ابوظبی به شکلی دیوانهوار حملات هوایی علیه مناطق مسکونی در صنعاء انجام داد و فقط در یک مورد با بمباران یک زندان بیش از 100 نفر را به خاک و خون کشید که حتی محکومیت شدید دبیرکل سازمان ملل را در پی داشت.
در پاسخ به این جنایت انصارالله مجدداً با شلیک چند موشک اهدافی در ابوظبی شامل پایگاه «الظفره» را هدف قرار داد. ارتش امارات هم با صدور بیانیه مدعی رهگیری و انهدام آنها شد و و البته بعدها روشن شد این بار نیروهای آمریکایی مستقر در پایگاه الظفره به دلیل اینکه دو فروند از موشکها، پایگاهشان را هدف گرفته بود، سامانه پاتریوت را فعال نموده و علیه موشکهای یمنی استفاده کرده بودند.
این رویداد به دلایل مختلفی از حیث نوع و کیفیت نقطه عطفی در وقایع هفت ساله جنگ یمن محسوب میشود و دارای پیامدهای گستردهای است که بررسی آن دارای است. اولین مسئلهای که نیاز به واکاوی دارد دلایل این حملات است.
چرایی تغییر رویکرد انصارالله در مواجهه با امارات
پاسخ به این پرسش که چرا انصارالله رویکرد خود را در قِبال امارات تغییر داده نیازمند مرور رویدادهای دوسال قبل است. در سال 2019 امارات اعلام کرد که به صورت رسمی از ائتلاف عربی ضد یمن خارج شده و تمامی نیروهای خود را از خاک این کشور خارج میکند. در همان زمان یک سری مذاکرات غیر رسمی نیز میان مقامهای اماراتی و رهبران انصارالله انجام شد و در توافقی نانوشته مقرر شد، اماراتیها در قبال مصون ماندن از حملات انصارالله به منافع این جنبش در یمن به صورت مستقیم ضربهای وارد نکرده و علیه آنها توطئه ننمایند. میتوان گفت این توافق تا دو سال نیز اجرا شد و طرفین به تعهد خود عمل کردند. هم انصارالله تهدیدی را متوجه حاکمیت امارات نکرد و هم اماراتیها بهرغم میدانداری گسترده در جنوب یمن با انصارالله وارد چالش نشدند.
این معادله برقرار بود تا زمانی که در اوایل زمستان امارات با بسیج گسترده نیروهای وابسته به خود و سازماندهی و تجهیز آنها با محوریت گردانهای عمالقه و البته در قالب نیروهای ائتلاف، نبرد گستردهای را در استان شبوه و علیه مواضع انصارالله در این استان به راه انداختهاند و موفق شدند ظرف چند هفته اکثر مواضع انصارالله را در این استان تصرف کنند و حتی تهدیدی جدی علیه مواضع انصارالله در جبهه مهم و راهبردی مأرب ایجاد نمایند. این جا بود که رهبران انصارالله پس از چند دور تبادل پیام با سران امارات و بینتیجه بودن آن به این جمعبندی رسیدند که سران امارات عهدهای پیشین را زیر پا گذاشته و بنا دارند مجری طرحهای عربستان، رژیمصهیونیستی و آمریکا در یمن باشند. بر این اساس تصمیم نهایی مبنی بر هدف قرار دادن ابوظبی اتخاذ شد تا طرف اماراتی به روشنی دریابد در صورتی که بخواهد معادله را به ضرر انصارالله تغییر دهد لاجرم خود نیز در امنیت نخواهد بود و میبایست هزینههای ماجراجویی خود را بپردازد.
واکاوی سیاست امارات در یمن
سیاست امارات در یمن دارای پیچیدگیها و ظرافتهای خاصی است که فهم و شناخت آن را برای ناظران و تحلیلگران این حوزه تا اندازهای دشوار مینماید. امارات از طرفی در کنار عربستان از اعضای ائتلاف عربی در ابتدای تجاوز به یمن بوده ولی در سال 2019 به صورت رسمی و نه عملی از این ائتلاف خارج شد. در طول این سالها اماراتیها تمرکز خود را بر خلاف عربستان بر مناطق جنوبی یمن گذاشتند و با حمایت از مجموعههای سیاسی مانند «شورای انتقالی جنوب» یا حمایت از چهرههایی مانند «طارق صالح» و ایجاد تشکیلاتی مانند «نیروهای مقاومت وطنی» توانستند تقریباً بر کل مناطق جنوبی و جزایر آن مسلط شوند. این سلطه به حدی جدی بود که عربستان بهرغم اینکه توانست با فشار سیاسی و حمایت آمریکای دوره ترامپ توافق ریاض را بین نیروهای سیاسی همسو با خود و امارات منعقد کند ولی در عمل نتوانست آن را به اجرا بگذارد و دولت حاصل از توافق ریاض هنگام ورود به عدن با حملهای با مبدأ نامعلوم شروع کار ناکامی داشت و در ادامه نیز شبهنظامیان وابسته به امارات اجازه ندادند نیروهای همسو با دولت منصورهادی در مناطق تحت تسلط آنها مستقر شوند و با شکست عملی پروژه توافق ریاض، حضور نیروهای همسو با عربستان (منصور هادی و حزب اصلاح) عملاً به استان مأرب محدود شد که در آنجا نیز با عملیات گسترده انصارالله محدود به شهر محاصره شده مأرب شده است. لذا در یک منظر میبینیم امارات در طی چند سال اخیر با پیگیری سیاست حمایت از شبهنظامیان و پراکسیسازی در یمن بدون اینکه حضور مستقیمی در این کشور داشته باشد، توانسته به یکی از سه ضلع اصلی قدرت در کنار انصارالله و عربستان تببدل شود. گفتنی است بر اساس برخی گزارشها تعداد شبهنظامیان وابسته به امارات که حقوق دریافت کرده و حمایت لجستیک میشوند از صد هزار نفر نیز تجاوز میکند!
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]نکته حائز اهمیت اینکه اماراتیها به عنوان یک کشور در منطقه که پایههای قدرت خود را بر اقتصاد «دریا پایه» و وابسته به تجارت دریایی بنا نهادهاند، به هیچوجه خواهان این نیستند که اولاً رقیبی برای بندر «دوبی» در جزایر جنوبی یمن ایجاد شود و از طرفی خواستار تضمین امنیت آبراههای راهبردی یمن شامل دریای عرب، خلیج عدن، تنگه بابالمندب و دریای سرخ هستند که همان امنیت کشتیرانی آنهاست و تصور اینکه طرفی مانند انصارالله بر این مناطق مسلط شود برای آنها ناگوار است. حتی اینکه عربستان یا نیروهای تحت کنترل سعودی که رقیب منطقهای امارات هستند بر این مناطق مسلط شوند نیز برای اماراتیها و آینده اقتصادیشان قابل پذیرش نیست.
پس به صورت خلاصه میتوان گفت اماراتیها به منظور کنار زدن رقبا و حذف دشمنان خود، تمرکزشان را بر مناطق جنوبی با هدف تسلط بر آنها به منظور کسب حداکثری منافع خود در درازمدت قرار دادهاند.
نتیجهگیری
ارزیابی اجمالی سیاست امارات در یمن بیانگر این واقعیت است که حاکمان ابوظبی به بحران یمن از منظر منافع خود آن هم در درازمدت و به صورت کلان مینگرند و بر این اساس دریچه نگاهشان به یمن شاید متفاوت از عربستان باشد. البته عدم پیوستگی سرزمینی و نداشتن مرز مشترک مزیتی است که امارات نسبت به عربستان در قبال یمن دارد و به این معنی است که شاید تهدیدی به صورت مستقیم متوجه آنها نیست. (عربستان چون یمن را عمق راهبردی خود میداند در نتیجه به صورت طبیعی قدرتیابی انصارالله را تهدیدی مستقیم راهبردی برای خود تلقی میکند). البته حملات موشکی و پهپادی انصارالله به ابوظبی در واقع شلیکی به این ذهنیت سران امارات بود و حامل این پیام روشن بود که نمیتوانند بدون محدودیت و نداشتن نگرانی از جانب یمنیها، نقشههای خود را در یمن پیگیری کنند.