اندیشکده راهبردی تبیین – آنچه در ادامه میآید، ترجمه متن یادداشتی درباره سوابق برجسته جانشین مایک فلین در وبگاه «nation» است که توسط گروه رصد اندیشکده راهبردی تبیین صورت گرفته است.
***
در میان افراد مختلفی که از سوی ترامپ در زمان کارزار تبلیغاتی انتخاب شدند، توجه چندانی به ژنرال بازنشستۀ ارتش، ژوزف کیت کلاگ نشد. وی بعد از استعفای فلین در حال حاضر به طور موقت مشاور امنیت ملی ترامپ است و اگر فرد جدیدی انتخاب شود، وی هم چنان در تیم امنیت ملی ترامپ باقی می ماند.
کلاگ به عنوان مدیر عملیاتهای «حکومت موقت ائتلاف» “CPA” که پس از حملۀ سال 2003 عراق را اداره میکرد، نقشی حیاتی در اِشغال فاجعهبار عراق داشت. از زمان ترک ارتش، او عمیقاً درگیر سبک رایانهای نبرد با تکنولوژی پیشرفته بوده است و این سبک درمیان غول های تجاری پیمانکاران و تأمینکنندگان گسترش یافته است، غول هایی که از سیا تا آژانس امنیت ملی بر واشنگتون دیسی احاطه دارند.
کلاگ اکنون در موقعیت مناسبی قرار گرفته تا مسؤولان اجرای سیاستهای نظامی ترامپ را انتخاب کند. در این موقعیت، کلاگ 20 سال تجربهاش به عنوان مدیر برخی از بزرگترین و بدنامترین پیمانکارهای اطلاعاتی کشور را به میدان میآورد.
تا همین اواخر، کلاگ معاون بخش طرحهای استراتژیک در پابلیککُرپ (Public Corp) بود که آموزش نبرد زمینی و دیگر پشتیبانیهای فنی را در اختیار پنتاگون میگذارد. پیش از آن، کلاگ رییس ابراکساس (Abraxas) بود: یک زیرمجموعۀ بسیار مرموز پابلیککُرپ که توسط عناصر بازنشستۀ سیا بنیانگذاری شده است.
در سال 2012، ابراکساس به خاطر طراحی یک ابزار نظارتی قدرتمند به اسم TrapWire در کانون پیگیریهای شدید رسانهها قرار گرفت. بنا به گزارشهای منتشرشده در ویکیلیکس که توسط نیویورکتایمز تحلیل شدهاند، این نرمافزار میتوانست «تصاویر از دوربینهای مداربسته و دیگر دادهها» را تحلیل کند «تا سعی کند تروریستهایی را شناسایی نماید که برای حمله برنامهریزی میکنند.»
از سال 2005 تا 2009، کلاگ مدیر ارشد CACI International بود: یکی از شرکتهایی که بازجویانی را [در اختیار ارتش] میگذاشت که زندانیان عراقی در زندان ارتش ایالات متحده در ابوغریب را آزار داده و شکنجه میکردند.
کلاگ پیش از پیوستن به دنیای پیمانکاری، بیش از 20 سال در ارتش بود. در دهۀ 1960، او در ویتنام جنگید و سپس نردبان ترقی را طی کرد تا فرماندۀ لشکر هوابُرد هشتاد و دوم شود که همه آن را بزرگترین نیروی چترباز دنیا میدانند. حرفۀ نظامی او در سال 2003 در منصب مدیر فرماندهی، کنترل و ارتباطات ستاد کل در پنتاگون، پایان یافت.
در آنجا کلاگ روی استفاده از فناوری برای آنچه برنامهریزان ارتش «جنگافزار شبکهمحور» مینامیدند کار میکرد: یعنی مقدمۀ ترکیب پیچیدۀ امروزی از ابزارهای الکترونیک و اطلاعاتی که موتور محرّک نبردهای هوایی و پهپادی است. کار او در آن حوزه، کلاگ را نزد دونالد رامسفلد (وزیر دفاع وقت، و به گفتۀ لسآنجلستایمز هوادار جدی ایدۀ شبکهمحوری) محبوب کرد.
در سال 2003، کلاگ پنتاگون را ترک کرد تا به شرکت اوراکل (Oracle) برود. در اوراکل که یکی از بنیانگذارانش استاد رایانه لری الیسون بود، کلاگ مدیر «ابزارهای راهحل امنیت میهنی» بود که فناوری اطلاعات را در اختیار آژانسهای دفاعی و اطلاعاتی میگذاشت. همچنین در آن زمان اسم وی در هیئتمدیرۀ شرکت GTSI بود که روزگاری یکی از بزرگترین تأمینکنندگان فناوری اطلاعات برای ارگانهای حکومتی بوده است.
کاسبکار بودن تقریباً پیشنیاز همکاری با ترامپ است. اما کارهای کلاگ در عراق پس از اشغال، تباین روشنی با دیدگاههایی دارد که ترامپ در کارزار انتخاباتیاش علیه هیلاری کلینتون مطرح کرد. فوریۀ 2016، در مصاحبهای با فاکسنیوز که بسیار از آن نقلقول شد، ترامپ حمله ایالات متحده به عراق را «بدترین تصمیمی که در کل تاریخ کشورمان گرفته شده» خواند. در ماههای پس از آن، او مکرراً به خاطر حمایت از این حمله به کلینتون حمله کرد، حملهای که به تعبیر صحیح او بذرهای ظهور داعش را کاشت: قوای نظامی تروریست اسلامگرایی که هماکنون نیروهای آمریکایی، عراقی و کُرد در تلاشند از عراق و سوریه بیرونش کنند.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
اما کلاگ به عنوان یک مسؤول ارشد حکومت موقت ائتلاف، نقشی حیاتی در اشغال فاجعهبار عراق داشت که به گسترش آن قوای نظامی ناراضی دامن زد که بعداً به قالب داعش درآمدند. در حکومت موقت ائتلاف، او مسؤول ارشد عملیات بازسازی در زمان ریاست پُل برمر (وابستۀ هنری کیسینجر که بوش و رامسفلد برای ادارۀ عراق اشغالشده منصوب کردند) بود. در آن منصب، کلاگ دهها پیمانکار و پرسنل را برای اعطاء قراردادهای ساختوساز استخدام کرد که بسیاری از آنها ایدئولوگهای جوان راستگرا از واشنگتون بودند.
کلاگ به لسآنجلستایمز گفت: «من آن کسی هستم که باید قطارها را سروقت راه بیاندازد.» (به روایت شرکت CACI، او «نقشی کلیدی در تلاش برای بازسازی عراق و پیوند زدن میان امنیت و زیرساختهای حیاتی بازی کرد.») این در زمانی بود که عراق ثروت بادآوردۀ بنگاههای آمریکایی قلمداد میشد که دستهجمعی به عراق رفتند چون رامسفلد و متحدان نئومحافظهکارش وعدۀ خصوصیسازی آن کشور و تبدیلش به بهشت بازار آزاد را داده بودند. من شوریدگی و التهاب آن دوران را در یک مقالۀ اصلی مجلۀ Nation در سال 2003 شرح دادهام:
پشت درهای بسته در پنتاگون و وزارت خارجه و در کریدور خیابان K در واشنگتون [محل استقرار تعداد زیادی از اندیشکدهها]، مدیران، بانکداران، وکلای تجاری و مشاوران از نفوذ خود بهره میگیرند تا فرصتهایی برای سودهای آتی در عراق خلق کنند. آن گروهها، و روابطی که با تبعیدیهای عراق و مسؤولان فعال در واشنگتون برقرار کردهاند، بر دو چیز صحه میگذارد: ماهیت سیاسیشدۀ برنامۀ بازسازی ایالات متحده، و امیدهای بسیاری از مسؤولان که عراق به موتور رشد نه فقط برای منطقه بلکه همچنین برای بنگاههای آمریکایی تبدیل خواهد شد که به دنبال بازارها و سرمایهگذاریهای جدیدند.
اما با آغاز جدی شورشها که تا حد زیادی مدیون تصمیم برمر برای انحلال ارتش عراق بود، برنامههای بزرگ نئومحافظهکارها فروپاشید. برخی از ژنرالهایی که از ارتش تصفیه شدند بعداً هستۀ داعش را شکل دادند، چنانکه جوبی واریک در کتاب عالی «پرچمهای سیاه» (Black Flags) دربارۀ تاریخچۀ داعش شرح داده است.
یکی از رخدادهایی که جرقۀ شورش را زد، رفتار بیرحمانه با بازداشتیهای عراقی در زندان بدنام ابوغریب بود. شرکت CACI، که آن زمان و هماکنون یکی از پیمانکارهای مهم پنتاگون است، چندین تن از بازجویانی را استخدام کرده بود که در آزارهای زندان ابوغریب دست داشتند (این شرکت هنوز هم درگیر دفاع علیه شکواییهای است که چهار تن از زندانیان تسلیم کردهاند و مدعیاند توسط پرسنل CACI شکنجه شدهاند).
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
در سال 2005، تقریباً هشت ماه پس از افشاء رسوایی ابوغریب توسط سیمور هرش (روزنامهنگار) و شبکۀ خبری CBS، شرکت CACI کلاگ را به عنوان معاون گروه تحقیق و فناوری خود استخدام کرد. در آن زمان، یک بیانیۀ مطبوعاتی CACI میگفت که گروه کلاگ «اطلاعات، فناوری اطلاعرسانی و پشتیبانی تدارکاتی برای ارتش ایالات متحده و دیگر مشتریان در وزارت دفاع» فراهم میکند. او تا پایان دولت بوش برای CACI کار کرد.
کلاگ پیش از پیوستن به شرکت Cubic، برای چند پیمانکار اطلاعاتی مهم یگر نیز کار کرد. او مدتی عضو هیئتمدیرۀ شرکت Analex بود: پیمانکار «دفتر فعالیت میدانی ضداطلاعاتی» پنتاگون که پس از حملات یازده سپتامبر به جاسوسی داخلی متهم شد (این شرکت بعداً به شرکت انگلیسی QuinetiQ فروخته شد). در سال 2009، کلاگ به عنوان مدیرعامل RedXDefense منصوب شد که خود را «عرضهکنندۀ راهحلهای کامل برای دفاع علیه تهدیدهای انفجاری» توصیف میکند.
در کارزار انتخابات ریاستجمهوری ترامپ، نام کلاگ اولین بار در ماه مارس به میان آمد: زمانی که ترامپ در مصاحبهای با واشنگتونپست از او به عنوان عضو تیم سیاستخارجیاش نام بُرد. در طول کارزار، کلاگ عمدتاً در پشتصحنه نقشش را بازی میکرد اما هرازگاهی در برنامههای خبری ظاهر شد تا از مواضع جنجالی ترامپ دفاع کند.
مثلاً در ماه آگوست کلاگ مجبور شد فراخوان ترامپ برای «بررسی شدیدِ سوابق» مهاجران را توضیح دهد که به گفتۀ ترامپ مانع میشد کسانی «که به قانون اساسی ما باور ندارند یا از تعصب و نفرت حمایت میکنند» از مرزهای ایالات متحده بگذرند.
فردای آن روز، کلاگ در سیانان این گفتهها را «آغاز یک دیالوگ جدید» وصف کرد و افزود که «ما به روشی بسیار استوار و قوی برای بررسی افرادی نیاز داریم که به کشور میآیند… ما بر کلیت مفهوم ایدئولوژی و بررسی سوابق تمرکز کردهایم.»
به هر روی، گذشتۀ کلاگ او را آماده کرده تا مسؤولان و پیمانکاران سابق را در بخشهای خصوصیشدۀ خدمات نظامی و اطلاعاتی به کار بگیرد.
***