آن روی سکه تروریسم؛ اعترافات یک قاتل اقتصادی

«اگر فقط یک امپراتوری شرور وجود داشته باشد، ماییم (آمریکا)»؛ این بخشی از توبه نامه جان پرکینز است، مامور آژانس امنیت ملی آمریکا که ماموریتش خم کردن قامت کشورهای در حال توسعه با ترفندهای اقتصادی بود.

تروریسم اقتصادی از 11 سپتامبر 1973 که با کودتای خونبار نظامیان به فرماندهی پینوشه علیه سالوادور آلنده رئیس جمهوری پیشین شیلی با همکاری سازمان جاسوسی آمریکا انجام شد و به قتل او و سه هزار طرفدارش انجامید تا امروز اشکال مختلفی را تجربه کرده است. آلنده ترور شد زیرا مانع بزرگی بر سر راه طرح های اقتصادی آمریکا در شیلی بود.
از 11 سپتامبر خونبار شیلی در سال 1973 تا 11 سپتامبر 2001 آمریکا حدود سه دهه به تخریب و ترور اقتصادی کشورهای مختلف از سوی ایالات متحده گذشت و این روند با ابزارهای دیگری مانند تحریم کشورهای هدف و تهدید شرکای این کشورها ادامه دارد.
به جان پرکینز برگردیم؛ فردی که در 11 سپتامبر 2001 به ویرانه های برج های دوقلوی نیویورک به عنوان نماد سرمایه داری غرب به رهبری آمریکا چشم می دوزد و در می یابد که این توفان نتیجه بادهایی است که جنایتکاران اقتصادی مانند خودش در کشورهای در حال توسعه کاشته بودند تا منافع ابرشرکت ها را در بالاترین رده های حکومتی و اقتصادی آمریکا تامین کنند. 
بعد از مدت ها تردید، جان پرکینز فشار رنج آور عذاب وجدان خود را تاب نمی آورد و کتابی می نویسد؛ «اعترافات یک جنایتکار اقتصادی» (Confessions of an Economic Hit Man) 

**سازوکار جنایت اقتصادی
جان پرکینز اقتصاددانی آمریکایی است که زمانی زیر نظر آژانس امنیت ملی آمریکا ماموریت یافت تا کشورهای در حال توسعه را با وام های سنگین به زانو درآورد و زمینه را برای چپاول ثروت ها و منابع طبیعی این کشورها از سوی غول های سرمایه داری غرب به بهانه ناتوانی از بازپرداخت بدهی ها فراهم کند.
نویسنده کتاب کارشناس ارشد تیم اقتصادی شرکت «مین» آمریکا بود و وظیفه رسمی اش «قاتل اقتصادی» (Economic Hit Man ). او قاتلان اقتصادی را این گونه معرفی می کند: «مردانی حرفه ای که دستمزد بالایی برای فریب دولت های جهان با استفاده از تریلیون ها دلار می گیرند، پول ها را از بانک جهانی، اداره توسعه بین‌المللی آمریکا (USAID ) و سازمان های خارجی دیگر حواله و به خزانه شرکت های بزرگ و جیب اقلیتی از خانواده های ثروتمندی می ریزند که منابع طبیعی کشورهای هدف را در اختیار دارند. روش های این قاتلان اقتصادی شامل ارائه گزارش های گمراه کننده مالی، تقلب در انتخابات، رشوه، باج گیری، اغوای جنسی و قتل یا حذف فیزیکی است. آنها بازی های قدیمی امپراتوری های گذشته را انجام می دهند اما بازی هایی که در عصر جهانی سازی ابعاد جدید هولناکی دارد.» 
پرکینز نقش خود و سایر قاتلان اقتصادی در شرکت های مشاوره آمریکایی را تهیه بررسی هایی می داند که در نتیجه آن سازمان های بین المللی با اعطای وام به کشورهای در حال توسعه و فقیر با هدف ساخت زیربناهای اساسی و نیروگاه های برقی، جاده ها، بندرها، فرودگاه ها و شهرهای صنعتی موافقت می کنند مشروط بر اینکه امتیاز عملیات اجرایی ساخت این زیربناها را دفاتر مهندسی و شرکت های آمریکایی دارا باشند. چه اتفاقی می افتد؟ با این روش، سرمایه ها هرگز از آمریکا خارج نمی شود و به سهولت از حساب های بانکی واشنگتن به حساب های شرکت ها در نیویورک، هیوستن یا سانفرانسیسکو منتقل می شود اما این پایان کار نیست.
با وجود اینکه پول، فورا به جیب شرکت های بزرگ آمریکا باز می گردد، بازگرداندن اصل وام و سود آن تبدیل به بار سنگینی بر دوش کشورهای بدهکار می شود. بعد از چند سال دولت قرض گیرنده مفلس و برداشت اصلی آمریکا آغاز می شود. شروط آمریکا در این مرحله شامل رای کشور بدهکار در سازمان ملل به سود آمریکا یا در اختیار گرفتن منابع مشخصی در آن کشور یا قبول حضور نیروهای نظامی آمریکا و تشکیل پایگاه در کشور هدف می شود. ادامه ماجرا نیز نیاز به توضیح ندارد.
کتاب اعترافات یک جنایتکار اقتصادی در سال 2004 منتشر و سپس به 30 زبان ترجمه شد. ترجمه این کتاب به زبان فارسی با همین عنوان است و در برخی زبان ها با نام «اعترافات یک قاتل اقتصادی» منتشر شده است. نسخه عربی آن با عنوان «الإغتیال الإقتصادی للأمم» (قتل اقتصادی ملت ها) انتشار یافته است. 

**تحریم به مثابه تروریسم
به نظر می رسد ابزار تحریم علیه کشورهای مخالف سیاست آمریکا با دستاویزهای مختلف اشکال دیگری از تروریسم اقتصادی را به وجود آورده است. اشاره محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان را می توان ناظر به همین واقعیت دانست که گفت: این فقط جنگ اقتصادی نیست، بلکه تروریسم اقتصادی است.
دایره شمول تروریسم و اقدام تروریستی نمی تواند تنها محدود به اقدام مسلحانه فرد یا گروهی برای کشتن بی گناهان یا ترور کور باشد. گاهی سلاح اقتصادی بسیار مرگبارتر از گلوله های سربی یا انفجارهای خیابانی است. 
نمونه اخیر تروریسم اقتصادی آمریکا با استفاده از سلاح تحریم را می توان در قطع امداد رسانی بین المللی به سیل زدگان ایران مشاهده کرد.
محمد جواد ظریف در پیامی توئیتری نوشت: سیاست فشار حداکثری ترامپ که نقض صریح قطعنامه 2231 شورای امنیت و دستور دیوان بین المللی دادگستری است در کمک رسانی هلال احمر ایران به تمامی مناطق آسیب دیده از سیل بی سابقه، اخلال ایجاد کرده است.
ظریف افزود: از جمله اقلام ممنوعه هلی کوپترهای امداد است. این فقط جنگ اقتصادی نیست؛ این تروریسم اقتصادی است.
ظریف در توییتی تازه افزود: جان بولتون و تیم ب (بولتون، بنیامین نتانیاهو، بن زاید و بن سلمان) می‌گویند که مردم ایران شایسته‌ وضعیتی بهتر هستند؛ ولی در عین حال اعتراف کرده اند که به دنبال توهم خود برای تغییر نظام، مردم ایران را آماج تروریسم اقتصادی و حتی جنگ قرار داده ند. آیا دونالد ترامپ اجازه خواهد داد آنها رویای خود برای یک جنگ بی‌پایان دیگر را محقق کنند؟

 

  • این مطلب، صرفاً جهت اطلاعِ مخاطبان، نخبگان، اساتید، دانشجویان، تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران بازنشر یافته و الزاماً منعکس‌کننده‌ی مواضع و دیدگاه‌های اندیشکده راهبردی تبیین نیست.
  • منبع: خبرگزاری ایرنا

ارسال دیدگاه