🔸 به اعتقاد نویسنده، کلید موفقیت روسیه را میتوان چنین برشمرد: اهداف محدود عملیاتی، جلوگیری از گسترش بیرویه مناطق عملیاتی، پشتیبانی هوایی برای پیشروی ایران و متحدانش و همکاری با عموم دولتهای درگیر در بحران سوریه.
🔸 روسیه نه هزینه اقتصادی و نه تلفات انسانی چندانی در جنگ سوریه نداشت. تنها درگیری مستقیم با نیروهای آمریکایی نیز مربوط به شرکت واگنر در فوریه 2018 بود که اعضای آن نیروهای داوطلب و مزدور بودند.
🔸 تسلط بر بندر طرطوس در شرق مدیترانه، مؤلفه مهمی در بازدارندگی علیه حضور ناتو و همچنین پشتیبانی از حضور روسیه در دریای سیاه، بهویژه پس از اشغال کریمه میباشد. علاوه بر اینکه پشتیبانی از نیروهای متحد کرملین در لیبی را نیز تسهیل کرده است.
🔸 تقویت آموزشهای عملیاتی و افزایش تجربه نیروهای نظامی، اثرگذاری بر فروش تسلیحات روسی و ارتقای وجهه بینالمللی روسیه به عنوان بخشی از راهحل سیاسی بحران سوریه، از دیگر منافع مسکو در این مداخله بوده است.
🔸 نویسنده سناریوی مطلوب مسکو را «درگیری منجمد» میداند. بدین ترتیب که بحران، بدون پیشروی طرفین تداوم یابد تا بهانه حضور روسیه در این کشور وجود داشته باشد. این نکته با توجه به هزینههای اندک این مداخله برای روسیه، توجیهپذیر است.
✅ اهمیت نقشآفرینی روسیه در بحران سوریه را میتوان در تلاش این کشور برای ایفای نقش تعیینکننده در بحرانهای بینالمللی دانست. روسیه تلاش میکند این انگاره را تقویت کند که آمریکا و اروپا نمیتوانند هیچ بحران بینالمللی را بدون ملاحظه و مراعات منافع کرملین حل کنند. روسیه از این طریق به دنبال تقویت موقعیت خود در سطح جهانی است.
https://www.washingtoninstitute.org/policy-analysis/russias-strategic-success-syria-and-future-moscows-middle-east-policy