توافق میان عبدالله عبدالله و اشرف غنی احمدزی در گفتگو با دکتر ظهوری حسینی

خارجی‌ها و مخصوصا آمریکا دولت قدرتمند و باثبات را به هیچ وجه نیاز ندارد و نمی‌خواهد و به هر شکلی می‌خواهد که افغانستان یک حکومت ضعیف و رئیس جمهور ضعیف بدون پشتوانه قوی آرای مردمی و یا شفافیت آرا داشته باشد تا درخواست‌ها، خواهش‌ها و برنامه‌های آتی خود را از این طریق بتواند اعمال کند.

– با سلام آقای دکتر ظهوری. ضمن تشکر از وقتی که در اختیار اینجانب قرار می‌دهید، سوال بنده این است که تا چه اندازه توافق انجام شده میان دو نامزد با میانجیگری آقای کری پایدار خواهد بود و تا چه اندازه متضمن امنیت و ثبات در آینده‌ی سیاسی افغانستان است؟

 

– همانطور که شما مطرح کردید و در سطح بین‌المللی نیز این مسائل مطرح شد، اختلافاتی که بین دو کاندیدا مبنی بر وجود تقلب گسترده در سطح کل کشور برای انتخابات مطرح شد، نهایتا مشکل بحران افغانستان باید به نحوی حل می‌شد و کاندیداها علاقه‌مند به حل این بحران بودند، ظاهرا شرایط به گونه‌ای مساعد شده بود که باید بسیاری از صندوق‌هایی که در آن تخلف صورت گرفته‌است بازشماری شود یا اینکه اصلا آن صندوق‌ها باطل گردد. در این صورت احتمال اینکه آقای عبدالله که معترض بود برنده شود یا اینکه آرای وی بالا بیاید، وجود داشت. مسلم است که بحث اعتراضات و تظاهرات و برخی از مسائل پیش آمد و همانطورکه در جریان قرار دارید سخنگوی دبیرخانه ی کمیسیون مستقل انتخابات متهم شد و درنهایت با توجه به فشاری که آقای عبدالله وارد کرد استعفا داد. در نهایت بحث بر این منوال قرار گرفت که باید بسیاری از این صندوق‌ها شمارش شود و در این راستا تقریبا توافقی میان هر دو کاندیدا به وجود آمده بود و همانطور که معاون رئیس جمهور کرزی  آقای یونس قانونی اعلام کرد، باید این توافق با تضمین همراه باشد و به یک برنامه نیاز داشت و رعایت آن برنامه و تضمین باعث شد که حتی کری پای خود را به افغانستان بکشاند و سعی کند که از این آب گل‌آلود، ماهی مخصوص بگیرد و نهایتا قرعه به نام آقای کری بیفتد که وی آمده‌است و میان آن دو آشتی برقرار کرده‌ است. بحث بر سر اینکه آن‌ها توافق کنند خیلی سخت بود اما بحث سخت‌تر، تضمینی بود که باید بعد از توافق انجام شود. این موضوع باعث طولانی‌تر شدن موضوع شد و در نهایتا به حضور جان کری در افغانستان موکول شد که در حضور ایشان تقریبا تمامی شرایط به وجود آمده بود و تقریبا آقای کری به نوعی موج سواری کرد و نهایتا این توافق را با تضمینی که خود داد و همچنان تهدیدهایی که برای تحریم کرده‌بود موارد لازم برای تضمین این قرارداد را فراهم ساخت. الان شرایط به گونه‌ای است که همانطور که دیدید بازشماری بسیاری از صندوق‌ها آغاز شد و جامعه بین‌الملل، …. و همچنین مسئولین خارجی نظارت بر بازشماری این آرا و همچنین مسئولین نظارت هر دو کاندیدا در این بازشماری‌ها حضور داشتند اما نهایتا با توجه به اختلافی که میان این ناظرین به وجود آمد روند بازشماری، متوقف گردید اما به زودی دوباره از سر گرفته شد و در آخر به نوعی مورد توافق واقع شده است که این موضوع به نوعی یک بازتاب بین‌المللی داشت. به عقیده بنده افغانستان به آرامش احتیاج دارد و این آرامش به هر نحوی که به دست بیاید برای مردم مهم است و مردم از آن حمایت می‌کنند، چنانچه که بعد از اینکه این توافق حاصل شد، آقای عبدالله از طرفدارانش خواست که از اعتراضات دست بردارند و در شرایط آرام بگذارند و اجازه دهند که این بازشماری در شرایط آرام صورت بگیرد و نهایتا اگر آن شرایطی که دکتر عبدالله مطرح محقق شود دیگر  طرفداران آقای عبدالله خواسته‌ای ندارند و شرایطی که آقای عبدالله گذاشته‌است به نوعی تحمیل حاکمیت و تقسیم قدرت محسوب می‌شود و همین تشکیل دولت وحدت ملی شرایط را به نوعی تغییر می‌دهد برای اینکه دکتر عبدالله نیز به اصطلاح در قدرت سهیم باشد یا حتی اگر ایشان برنده شد تضمینی برای طرف مقابل که آقای اشرف غنی احمد زی است که ایشان نیز در قدرت شریک می‌باشد یعنی هر دو در این نفع خواهند برد و هیچ یک ضرر نخواهند کرد. مسلم است که طرفداران آن ها نیز در میان باقی خواهند ماند و حمایت خواهند کرد. اما اینکه از نظر تحلیل های سیاسی و کارشناس‌ها و بحث تقسیم قدرت و توجه به آرای مردم و اکثریتی که انتخاب می‌شوند و صیانت از آرای مردم به چه شکل رعایت شده‌است، بحث مفصلی دارد که متاسفانه یک چالش بزرگ در افغانستان است و این تخلف و شرایط بحرانی در کشور مانع رسیدگی و شفافیت صحیح و خوب انتخابات در شمارش آرا باشد.

– به نظر شما این توافقی که حاصل شده‌است پایدار می‌ماند، یعنی این دولتی که در آینده تشکیل خواهدشد ثبات خواهدداشت و به خوبی از وظایف خود برخواهد آمد یا مانند بسیاری از دولت‌هایی که در کشورهای مختلف ائتلافی اند با چالش مواجه خواهدبود مثلا اگر ائتلاف آقای عبدالله از دولت کنار بکشد، مشروعیت دولت به خطر بیفتد. آیا وقوع چنین رخداد‌ها را پیش‌بینی می‌کنید یا نه معتقدید که توافقی که صورت دولتی را سر کار خواهد آورد که قوی خواهد بود و به درستی تقسیم کار خواهد شد و به وظایف خود عمل می‌کند؟

 

– در واقع آمریکا و کشورهای خارجی به نوعی در رابطه با انتخابات در افغانستان اعمال نفوذ کردند و نفوذ آن‌ها باعث شد که شرایط  در افغانستان به این شکل تبدیل شود. خارجی‌ها و مخصوصا آمریکا دولت قدرتمند و باثبات را به هیچ وجه نیاز ندارد و نمی‌خواهد و به هر شکلی می‌خواهد که افغانستان یک حکومت ضعیف و رئیس جمهور ضعیف بدون پشتوانه قوی آرای مردمی و یا شفافیت آرا داشته باشد تا درخواست‌ها، خواهش‌ها و برنامه‌های آتی خود را از این طریق بتواند اعمال کند. این توافقی نیز که اعمال شد در واقع بعید به نظر می‌رسد که باثبات باشد، اگرچه هر دوی کاندیداها گفته‌اند که ما به هیچ وجه این شرایط را برهم نخواهیم زد و هر دو حمایت می‌کنیم و دولتی قوی به وجود خواهیم آورد و شعارهای تبلیغاتی زیادی از این قبیل داده‌اند اما مسلم است و تجربه نشان داده‌است که در یک ده دو کدخدا نمی‌گنجد و مسلم است که یکی دچار اختلاف و مشکل شود عقب خواهد کشید و این مشکل بحث عدم مشروعیت را به دنبال خواهدداشت. دولت ائتلافی درواقع به ‌عنوان ائتلاف مشروعیت دارد و آرای مردم به نحوی نادیده گرفته‌شده است. در اینجا اگر چنین اتفاقی نیز بیفتد، مسلم است که نه تنها بی‌توجهی به آرای مردم شده‌است بلکه خواسته‌های آقای عبدالله نیز چیزهای دیگری است و به هیچ وجه زیر بار قبول آمریکا و یا نامزد دوم نمی‌رود که آقای اشرف غنی به هیچ وجه این‌ها را قبول نخواهدکرد و او نیز ‌خواسته‌های تغییر نظام ریاستی افغانستان به یک نظام پارلمانی یا صدراعظمی را دارد. این موضوع را نیز آقای عبدالله مشروط کرده است که در آینده باید به آن رسیدگی شود و به شکلی باشد که هم رئیس شورای اجرایی که این‌ها انتخاب کردند به‌عنوان رئیس دولت باشد که رئیس دولت به اصطلاح به عنوان نخست وزیر خواهد بود و رئیس جمهور نیز کار خود را خواهد کرد. این‌ها یقینا مخالفت‌ها و مشکلاتی را به بار خواهد آورد که به برنامه‌های قانون اساسی برمی‌گردد و این‌ها هیچ کدام از یک پشتوانه قوی قانون اساسی نیز برخوردار نیستند. حکومتی نیز که می‌خواهد تشکیل شود به‌عنوان یک حکومت موقت است و ما به نوعی داریم واپس‌گرایی را تجربه می‌کنیم که دوباره باید به قانون اساسی دست برده شود و آن‌ها باید بازنویسی و اصلاح شود و شرایط حاکمیت نظام ریاستی به پارلمانی تبدیل شود و اینکه آیا طرف‌های دیگر نیز آن را قبول می‌کنند یا خیر بحث دیگری است ولی آنچه که مسلم است این است که آمریکا هم راضی نیست و این کار هم در واقع آقای اشرف غنی احمد زی که به‌نوعی امروز خود را رئیس‌جمهور افغانستان می‌داند و حمایت‌های خارجی که از ایشان صورت گرفته‌ است ایشان شرایط را می‌خواهد آرام بسازد تا بتواند حاکمیت را به‌نوعی به دست بگیرد.

– آقای دکتر هر دو کاندیدا نسبت به اینکه آیا پیمان امنیتی با آمریکا امضا شود، نظر مثبتی داشته‌اند و آن‌ها گفته‌اند که امضا می‌کنند. حال می‌دانیم که چنین پیمان امنیتی نیز میان آمریکا و عراق وجود داشت و آمریکا یک نوع تضمین‌هایی به عراق داده‌بود اما الان شاهد هستیم که عراق به‌طور جدی با خطر تروریسم مواجه است و بخشی از خاک این کشور از کنترل دولت مرکزی خارج شده است. سابق بر این نیز، آمریکا یک طرح مذاکره با طالبان را پیش می‌برد و بعضی‌ طرح‌ها که مطرح شد مبنی بر اینکه ما حوزه قدرت طالبان را رسما به‌ آن‌ها واگذار کنیم و تقریبا یک حالت فدرالیسم (البته نه به این عنوان) در افغانستان ایجاد کنیم که طالبان حوزه اداره خودش را رسما در اختیار بگیرد. سؤال این است که با توجه به اتفاقاتی که در عراق افتاده است و همچنین صحبت‌هایی که سابقا برخی از مقامات آمریکایی داشتند آیا امضای پیمان توسط کاندیداها دوباره به قوت خود باقی خواهد ماند و چقدر این امضای پیمان امنیتی می‌تواند برا افغانستان مفید باشد؟

 

– بحث امضای قرارداد امنیتی یکی از پرچالش‌ترین و پر سروصداترین بحث‌های افعانستان در طول این 12-10 سال گذشته افغانستان بوده است. همان‌طور که در جریان هستید پیمان استراتژیک میان افغانستان و آمریکا امضا شد و همچنین پیمان‌هایی با دیگر کشورها توسط افغانستان امضا شد. در رابطه با پیمان‌هایی که آمریکا با دیگر کشورها امضا کرده است در جریان هستیم همانند پیمان عراق. در افغانستان نیز این پیمان امضا شد اما بحث روی این مسئله است که قرارداد امنیتی با آن پیمان‌هایی که گفتم متفاوت است. قرارداد امنیتی به نوعی مصونیت قضایی آمریکایی‌ها و سربازان آمریکایی را در پی دارد. بحث مهم دیگر ماندن درازمدت این نیروها در کشور است و از آن گذشته بحث ایجاد و یا کنترل پایگاه‌ها توسط آمریکا است، ورود و خروج هواپیماهای آمریکا بدون مالیات و اجازه و همچینی واردات و صادرات و همچنین مسائل اقتصادی آن‌ها و موارد بسیار مفصلی دارد که همه آن‌ها بیشتر به این قرارداد امنیتی برمی‌گردد که به‌خاطر این قرارداد امنیتی باید تمامی این شرایط توسط دولت افغانستان پذیرفته شود و این پذیرش به نوعی نقض حاکمیت افغانستان محسوب می‌گردد. با این حساب بنده فکر می‌کنم که کاندیداها برای این که جو انتخابات- که آمریکا ممکن است آن را به هم بزند- را آرام نگه دارند و هر دوی کاندیداهای فعلی و حتی کاندیداهای قبلی همگی موافقت خودشان را نسبت به قرارداد امنیتی با آمریکا اعلام کرده بودند. همه این مسائل تفاوت‌هایی دارد. یکی از تفاوت‌ها عمده‌ای که میان کاندیداها وجود دارد این است که اگر یک کاندید قوی با انتخابات آرای مردمی روی کار می‌آمد مسلم است که آن رئیس جمهور با پشتوانه مردم نسبت به این قرارداد امنیتی تجدید نظر می‌کرد و نهایتا ممکن بود که آمریکا با شکست مواجه شده و آن قرارداد امضا نگردد، چنانچه در گذشته نیز شرایطی که توسط حامد کرزی دنبال شد دیدیم. از طرف دیگر بحث این است که اگر رئیس‌جمهور ضعیف باشد و رئیس‌جمهوری باشد که می‌تواند به خاطر تهدیداتی که ممکن است پیش بیاید زیر بار آمریکا برود، بر این اساس مسلم است که قرارداد امنیتی نیز امضا خواهد شد که آمریکا این هدف را دنبال می‌کند. از طرفی دیگر چنانچه آمریکا در افغانستان می‌خواهد مهره‌هایی را به حاکمیت برساند، که به نر به این هدف نرسید اما امضای قرارداد امنیتی که اشرف غنی احمد زی مطرح کرده‌بود در صورت انتخاب ایشان به عنوان رئیس جمهور به راحتی می‌توانست تمامی اهداف و خواسته‌های آمریکا را تحقق ببخشد. اما اگر این اتفاق در مورد آقای عبدالله پیش می‌آمد کاملا وضعیت متفاوت بود و حتی ممکن بود نسبت به تجدید نظر آن امضا و مسائل دیگر بحثی صورت بگیرد.

– اما آقای عبدالله که گفته بود که قرارداد امنیتی را امضا خواهدکرد؟

 

– بله ایشان گفته بودند که بنده امضا می‌کنم. بنده نیز می‌خواهم همین را عرض کنم که با وجود اینکه ایشان گفت که پیمان را امضا می‌کند اما اگر بعدا پشتوانه صریح مردمی، چون ایشان بیشتر پشتوانه مردمی را به دنبال داشت روی کار می‌آمد، مسلم است که موضوع را به مردم واگذار می‌کرد چنانچه که آقای کرزی نیز از این ترفند استفاده کرد و چند بار زیر بار امضای قرارداد نرفت. اما خوب اگر آقای اشرف غنی احمد زی روی کار بیاید دیگر نیازی به چنین ترفندی نیست  و او به راحتی ممکن است زیر بار چنین قراردادی برود. تفاوت قبولی هر دو کاندیدا برای امضای توافق امنیتی بیشترین نکته‌اش این است که می‌تواند روی این بعد مطرح شود.

– خود شما حدس می‌زنید که نیروهای امنیتی افغانستان توانایی این را دارند که بدون حضور نیروهای ائتلاف و نیروهای آمریکایی یا به طور کلی نیروهای خارجی، افغانستان را تامین امنیت بکنند؟ یک سؤال اینکه ساختار نیروهای امنیتی افغانستان آیا واقعا یک ساختار ملی است و شکل گرفته از یک تفکر ملی، با دغذغه ملی و یا نه نگاه قومیتی دارد؟

 

– در رابطه با قسمت دوم سؤال شما عرض کنم که نیروهای امنیتی افغانستان با یک دیدگاه ملی و علاقه‌مندی به حفظ حاکمیت افغانستان و علاقه‌مندی به صیانت از مرزوبوم ملی افغانستان ایجاد شده‌ است و وجود دارد. امروز نیز اکثریت نیروهای امنیتی ملی افعانستان چه پلیس و چه نیروهای ارتش همه این‌ها با دید حمایت ملی در کنار هم قرار دارند. بحثی که در اینجا به وجود می‌آید این است که در طول این 12-10 سال با توافقاتی که در کنفرانس‌های مختلف بین‌المللی صورت گرفت و آمریکا و دیگر کشورهای جامعه جهانی هم از بعد اقتصادی و هم از بعد آموزش‌ها ملزم شدند به اینکه افغانستان را برای سال بعد از 2014 آماده بسازند تا بتواند حاکمیت ملی خود را خود به دست بگیرد و نیروهای امنیتی، آموزش‌های لازم را ببینند و تجهیزات نظامی در اختیار آن‌ها قرار بگیرد، متاسفانه به هیچ وجه این اهداف تحقق پیدا نکرد و هیچ یک از کشورها مخصوصا آمریکا نسبت به این تعهدش وفادار نبود و اصلا این شفافیت وجود ندارد. بحث این است که افغانستان نیاز به تجهیزات پیشرفته نظامی دارد و آموزش کار با این تجهیزات و مسائل نظامی و حمایت از مرزو بوم ملی همگی نیاز به یکسری آموزش‌هایی داشت که قرار  بود آمریکا تا سال 2014 همه این تجهیزات و آموزش‌ها را کامل کند در حالی که ما هنوز در اول راه هستیم و متاسفانه یک همچنین تعهدی که داده بود به هیچ وجه به آن عمل نشد. بحث دیگر این است که در افغانستان حتی به این تعهدات عمل نشده است مراحل مختلف واگذاری مناطق امنیتی به نیروهای بومی افغانستان با گفتگو و موفقیت پیش رفت و ما شاهد این هستیم که در مناطقی که نیروهای ملی افغانستان مسئولیت امنیت آن را بر عهده گرفته اند از امنیت کافی و خوبی برخوردار است. مشکل در جاهایی وجود دارد که نیروهای خارجی هستند. نیروهای خارجی که در مناطق نفوذ می‌کنند و باعث ناامنی می‌شوند و حتی نفوذ طالبان نیز از این طریق صورت می‌گیرد. بحث در مورد اینکه مذاکره با طالبان را مطرح می‌کنند و بحث‌های امنیتی بعدی را می‌خواهند به چالش بکشند که طالبان ممکن است تهدید بزرگی باشد و امنیت افغانستان را بر هم بزند، این بحث‌ها هم بیشتر همراه با نیروهای خارجی مطرح می‌شود در غیر این صورت اکثر مناطقی که در اختیار نیروهای بومی و دولتی است چنانچه سخنگوی وزیر دفاع آقای جنرال عظیمی نیز به صراحت اعلام کردند که ما قادر به انجام مسئولیت امنیتی سراسر کشور افغانستان توسط نیروهای دولتی هستیم و به هیچ وجه به نیروهای خارجی نیازی نداریم، اما باز هم می بینیم که این روند به کندی پیش می‌رود در حالی که من مطمئن هستم و احساس می‌کنم که اگر دخالت‌های خارجی نباشد و در مناطقی که در اختیار نیروهای دولتی و امنیتی بومی و ملی افغانستان است امنیتی فعلی که دارند بر هم زده نشود، افغانستان می‌تواند در آینده بدون حضور خارجی‌ها امنیت کامل خود را به‌دست بیاورد حتی اگر این آموزش‌ها و تغییرات انجام نشده‌باشد.

– ممنون از وقتی که در اختیار اندیشکده تبیین قرار دادید.

ارسال دیدگاه