استدلال‌های موافقان و مخالفان سخنرانی نتانیاهو در کنگره

نتانیاهو شخصیتی است که آینده رژیم صهیونیستی و آینده مناسبات حسنه آمریکا و این رژیم را به بهانه فرصت‌طلبی‌های سیاسی داخلی خود برای پیروزی در انتخابات پارلمانی و نجات «لیکود در حال غرق» به خطر انداخته است. نتانیاهو با این خودسری‌ها و یکه‌تازی‌ها و مداخله در امور داخلی آمریکا، دولت و جامعه آمریکا را علیه اسرائیل بسیج می‌کند و دولت آینده باید انرژی زیادی برای احیای روابط با آمریکا صرف کند.

سخنرانی نتانیاهو در کنگره بازتاب‌های مختلفی بر افکار عمومی و احزاب رژیم صهیونیستی گذاشته است. با نگاهی به رسانه‌های صهیونیستی و رصد اظهارات شخصیت‌ها و نخبگان سیاسی، علمی، اقتصادی و امنیتی این رژیم می‌توان دو خط متفاوت را در میان احزاب و جامعه شناسایی کرد: نخست؛ جریان ملی‌گرا و مذهبی‌های تندرو (راست‌گرایان) که این سخنرانی را پیروزی بزرگی برای اسرائیل قلمداد می‌کنند؛ دوم؛ جریان چپ و میانه که با انتقاد از این سخنرانی آن را برای آینده رژیم صهیونیستی و موجودیت آن تهدیدزا می‌دانند. هر یک از این دو جریان استدلال‌های ویژه خود را در رد یا دفاع از سخنرانی نتانیاهو ارائه می‌کنند.

طیف نخست بر شگفت‌انگیز بودن سخنرانی نتانیاهو، جذابیت لحن، حماسی بودن کلام و حرکات تأثیرگذار نتانیاهو در حین سخنرانی تأکید کرده و بر تبحر و مهارت بالای سخنوری وی در اقناع مخاطبان و وادار کردن نمایندگان کنگره به تشویق‌های مکرر استناد می‌کنند. از این منظر رژیم صهیونیستی نیازمند رهبری مانند نتانیاهو است که بتواند این‌چنین روان، سلیس و با اعتماد به نفس به زبان انگلیسی صحبت کرده و از موجودیت اسرائیل در مجامع بین‌المللی دفاع کند. چیزی که افرادی مانند «هرزوگ» و «لیونی» فاقد آن هستند. به باور حامیان این جریان، در منطقه پرآشوب کنونی خاورمیانه که تروریسم اسلامی قدرت‌نمایی می‌کند و حزب‌الله و ایران قدرت منطقه‌ای خود را افزایش داده و بغداد، دمشق، صنعا و بیروت را زیر سلطه خود درآورده‌اند، تنها توسل به «زور» است که می‌تواند حیات و بقای رژیم صهیونیستی را تضمین کند.

به‌زعم آن‌ها دست‌یابی ایران به سلاح هسته‌ای بر قدرت و هژمونی منطقه‌ای این کشور خواهد افزود و آن را به بازیگری غیرقابل کنترل تبدیل خواهد کرد. ازاین‌رو نتانیاهو برای حامیان این جریان یگانه رهبری است که می‌تواند جلوی پیشروی سریع ایران در سطح منطقه را بگیرد؛ هم او که تمام زندگی سیاسی خود را وقف مقابله با خطر ایران کرده است. طرفداران این جریان معتقدند نتانیاهو با مهارت خاصی توانست طبقه حاکم آمریکا- و نه صرفاً دولت اوباما- را متقاعد کند که خطر هسته‌ای ایران را از زاویه رژیم صهیونیستی مشاهده کنند؛ ازاین‌رو او با تأکید بر هولوکاست بار دیگر دولت‌مردان آمریکا را به‌ضرورت حمایت جدی از یهودیان فراخواند و با تأکید بر داستان تاریخی استر و مردخای عملاً خواهان حمله پیش‌دستانه به ایران برای جلوگیری از وقوع مجدد فاجعه‌ای دیگر در حق یهودیان شد.

به‌هرروی به باور این طیف، فارغ از هر چیز نتانیاهو یک سخنرانی تاریخی انجام داد، چراکه بار دیگر به یهودیان احساس غرور و هویت بخشید و اشک بسیاری از آنان را سرازیر نمود و انگاره مظلومیت قوم یهود را در محیطی که رفتارهای سامی‌ستیزی روز به روز در حال افزایش است، بار دیگر احیا نمود. ازاین‌رو آن‌ها بر این باورند که نتانیاهو توانست چهره اسرائیل را در افکار عمومی جهانی که در اثر جنگ‌های متوالی و تجاوز علیه غزه تیره و مخدوش شده بود، تا حد زیادی بهبود بخشد.

اما طیف دوم معتقدند که سخنرانی نتانیاهو چیز جدیدی نداشت؛ همه سخنان نتانیاهو تکرار اظهارات پیشین وی بود. نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی همه مشکلات و چالش‌هایی که شهروندان اسرائیلی با آن درگیر هستند را به کناری نهاده و تنها بر تهدید ایران پافشاری می‌کند. حال‌آنکه هزینه‌ زندگی طی سال‌های حکومت نتانیاهو افزایش چشم‌گیری یافته، تنها هزینه مسکن در چند سال اخیر بیش از 40 درصد افزایش داشته است. دو گزارش بازرس کل رژِم صهیونیستی که اخیراً منتشر شده نیز حاکی از افزایش قیمت مسکن و بالا رفتن هزینه‌های زندگی است؛ این گزارش‌ها عملکرد دولت نتانیاهو در زمینه اقتصاد و مسائل اجتماعی را به‌صورت جدی زیر سؤال می‌برند.

طبق گزارش سازمان آمار، فقر و شکاف غنی و فقیر نیز در رژیم صهیونیستی روز به روز گسترش یافته، حال آن‌که «سارا نتانیاهو» فساد اقتصادی‌اش برملا گشته؛ نتانیاهو از اموال دولتی برای پیروزی در انتخابات سوءاستفاده کرده و پرونده‌های فساد اقتصادی اعضای حزبش «لیکود» بر همگان عیان شده است. این فساد تنها مختص لیکود نبوده بلکه تمامی شاخه‌های جریان راست ملی‌گرا را در بر گرفته است؛ از «خانه یهودی» به رهبری نفتالی بنت گرفته تا «آینده هست» یائیر لاپید و «اسرائیل خانه ماست» لیبرمن.

تا جایی که «گربوز» فعال چپ اسرائیلی، راست‌گرایان را به «فساد، آدمکشی، رشوه‌خواری، ضدیت با دموکراسی و تجاوز به عنف» متهم کرده و آن‌ها را «اقلیتی» می‌داند که بر «اکثریت» حکومت می‌کنند. این جریان انتقادات دیگری نیز به نتانیاهو وارد می‌کند، ازجمله اینکه نتانیاهو در سخنرانی کنگره خود با استناد دروغ به کتاب استر، درصدد توجیه حمله نظامی به ایران برآمد. او کشته شدن هزاران انسان بی‌گناه به‌دست استر و مردخای را نادیده گرفت. از سال 1992 که نتانياهو وارد عرصه سیاست شد، پیش‌بینی‌هایش درباره دست‌یابی ایران به سلاح هسته‌ای نادرست از آب درآمده است. نتانیاهو خود را منجی موعودی می‌داند که قادر است مانع از دست‌یابی ایران به سلاح هسته‌ای شود، حال‌آنکه این افکار نتانیاهو واقعی و عمل‌گرایانه نیست و رژیم صهیونیستی را غرق در چالش کرده است.

این رژیم نیازمند تغییر در کادر رهبری خود است و تظاهرات 40 هزارنفری اسرائیلی‌ها در میدان رابین تل آویو پس از سخنرانی نتانیاهو که شعار تغییر در اسرائیل و ضرورت رفتن راست‌گرایان را سر دادند، بیانگر مخالفت طبقات مختلف جامعه با حکومت فعلی است. داگان که سخنران اصلی این گردهمایی مخالفان نتانیاهو بود، «تداوم رهبری کنونی» اسرائیل را خطری برای «آینده» اسرائیل دانست و گفت: نتانیاهو فردی خودسر است که چهار سال پیش برخلاف ارزیابی سرویس‌های امنیتی «می‌خواست به ایران حمله کند». او هنوز هوای «حمله به ایران» را در سر می‌پروراند و حال‌آنکه این «آخرین چیزی است که ما بدان نیاز داریم». داگان معتقد است درگیری با فلسطینی‌ها «هزینه زیادی برای اسرائیل داشته» و تداوم سیاست‌های کنونی، اسرائیل را به یک رژیم آپارتاید در جهان تبدیل خواهد کرد.

در نگرش این مخالفان، نتانیاهو هم‌چنین کسی است که آینده رژیم صهیونیستی و آینده مناسبات حسنه آمریکا و این رژیم را به بهانه فرصت‌طلبی‌های سیاسی داخلی خود برای پیروزی در انتخابات پارلمانی و نجات «لیکود در حال غرق» به خطر انداخته است. نتانیاهو با این خودسری‌ها و یکه‌تازی‌ها و مداخله در امور داخلی آمریکا، دولت و جامعه آمریکا را علیه اسرائیل بسیج می‌کند و دولت آینده باید انرژی زیادی برای احیای روابط با آمریکا صرف کند.

به‌هر روی به‌طور خلاصه می‌توان گفت سخنرانی نتانیاهو به‌مثابه «آرامش قبل از طوفانی» بود که علی‌رغم برانگیختن تحسین اولیه بسیاری از یهودیان، با گذشت زمان و فروکش کردن جو احساسی در جامعه انتقادها را به همراه داشته است. بااین‌حال بعید به نظر می‌رسد چنین مواضع انتقادی بتواند مانع از پیروزی مجدد جناح راست شود.

ارسال دیدگاه