فروپاشی؛ سرنوشت محتوم جیش الفتح

به طور خلاصه می‏‌توان دلایل و ضرورت تشکیل جیش الفتح را این گونه برشمرد: 1) جلوگیری از درگیری موازی میان گروه‏های تروریستی تکفیری در سوریه با یکدیگر، 2) تجمیع توان گروه‏های تروریستی تکفیری برای تقابل با نظام سوریه، 3) ایجاد مرکزی واحد برای هماهنگی و ارسال کمک از سوی کشورهای حامی گروه‏های تروریستی تکفیری و 4) ساخته شدن سازمانی واحد و رفع نگرانی کشورهای حامی گروه‏های تروریستی تکفیری برای دولت احتمالی جایگزین اسد.

مقدمه

وقوع خیزش‏‌های مردمی در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا در اوایل سال 2011 از کشور کوچک و کم‌جمعیت تونس آغاز و زمینه‏‌ساز تغییر رژیم سیاسی در چهار کشور عربی شامل تونس، مصر، لیبی و یمن شد. اتفاقاتی که در اوایل سال 2011 به سوریه هم کشیده شد و در ابتدا به نظر می‏‌رسید شباهت‏‌هایی به وقایع سایر کشورهای عربی دارد، اما هر چقدر بیشتر از تحولات سوریه گذشت، تفاوت این تحولات با آنچه در سایر کشورهای عربی رخ داد نیز عیان شد. این تحولات در سوریه به عرصه‏‌ای برای جولان گروه‏های تروریستی و تقابل آن‌ها با دولت این کشور تبدیل شد. در یک تقسیم‏‌بندی کلی طرف‏‌های درگیر در سوریه شامل دولت اسلامی عراق و شام (داعش)، جبهه النصره (به عنوان نماینده القاعده در سوریه)، کردها، ارتش موسوم به ارتش آزاد و دولت سوریه می‏‌شود. در حال حاضر بخش اعظم مناطق شرقی سوریه در تصرف داعش قرار دارد، کردها نیز مناطقی از استان قامیشلی در شمال شرقی سوریه و به تازگی بخش زیادی از نوار شمالی و در مرز با ترکیه را در اختیار دارند. جبهه النصره و گروه‏های تروریستی همسو با آن نیز بخش‌هایی از استان حلب، تقریباً تمام استان ادلب و نیز بخش‌هایی از جبهه جنوبی را در تصرف خود دارند. ارتش آزاد هم عمدتاً در جبهه جنوبی فعال است.

اما علاوه بر گروه‏‌های تروریستی داعش و جبهه النصره، گروه‏‌های متعدد تروریستی دیگری مانند فیلق الشام، لواء الحق، احرار الشام و… نیز در جریان تحولات سوریه تشکیل شد که متعاقب آن میان این گروه‏‌ها نیز رقابت و درگیری گسترده‏‌ای در سوریه پدید آمد. از جمله میان النصره و داعش به عنوان بزرگ‏ترین گروه‏‌های تروریستی فعال در سوریه بارها تقابل و درگیری رخ داد. با تشتت و تعدد گروه‏‌های تروریستی فعال در سوریه و قدرت گرفتن داعش در شرق سوریه و مناطق سنی‌نشین عراق، برخی از این گروه‏‌ها برای سازماندهی و هماهنگی فعالیت‏‌های تروریستی خود در سوریه تصمیم به تشکیل یک مرکز عملیات مشترک تحت عنوان «جیش الفتح» گرفتند.

تأسیس جیش الفتح

جیش الفتح، سازمانی است که گروه‏‌های تروریستی سلفی و تکفیری سوریه، خارج از داعش، آن را طرح‏‌ریزی کردند تا از طریق آن بتوانند یک مرکز عملیات مشترک راه‏‌اندازی کنند. سازمان جیش الفتح در روز 24 مارس 2015 با متحد شدن هفت مجموعه بزرگ از گروه‏‌های تروریستی سوریه علیه دولت این کشور تشکیل شد. گروه‏‌های تشکیل‏‌دهنده جیش الفتح شامل جبهه النصره، احرار الشام، جند الاقصی، جیش السنة، فیلق الشام، لواء الحق و اجناد الشام می‏‌شود. این گروه‏‌های تروریستی برای متحد شدن تحت یک عنوان و با فرماندهی نظامی واحد به توافق رسیدند، به گونه‏‌ای که این دستورات از سوی همه گروه‏‌های تشکیل دهنده آن پذیرفته شود.

سازمان جیش الفتح در روز 24 مارس 2015 با متحد شدن هفت مجموعه بزرگ از گروه‏های تروریستی سوریه علیه دولت این کشور تشکیل شد.

ائتلاف گروه‏های تروریستی مذکور، فقط در عرصه مسائل نظامی خلاصه نشده است بلکه این گروه‏ها در خصوص برنامه‏‌ریزی برای اداره شهرهایی که تصرف کرده‏‌اند نیز اتاق‏‌های مشترک ایجاد کرده‏‌اند و تلاش می‏‌کنند که این شهرها را به لحاظ سیاسی و اداری نیز به صورت واحد اداره کنند.

تعداد تروریست‏‌های این سازمان جدید، به ده هزار نفر می‏‌رسد که بیشتر آنها پیش از این در گروه‏های النصرة، احرار الشام، فیلق الشام و اجناد الشام حضور داشتند و حالا تحت فرماندهی مشترک جیش الفتح با جهت‏گیری ایدئولوژیک نسبتا یکسان فعالیت می‏‌کنند.

جیش الفتح را به لحاظ ایدئولوژی می‏‌توان در زمره جریان‏های اسلامی دانست که معتقد به حرکت مسلحانه علیه حکومت سوریه با هدف ادعایی برپایی حکومت اسلامی در این کشور است. براساس این ایدئولوژی، گروه‏های تروریستی مذکور تحت عنوان جیش الفتح از مارس 2015 فعالیت‏‌های تروریستی خود در تقابل با نظام سوریه را آغاز کردند.

اما به رغم جهت‏‌گیری اسلامی که جیش الفتح بر اساس آن بنا شده است، رهبران این گروه تروریستی، شعار «انقلاب ملت» را برای خود برگزیده‏‌اند و آمادگی خود را برای مشارکت با همه گروه‏‌های مخالف دولت در سوریه اعلام کرده‏‌اند.

ابویوسف المهاجر، فرمانده نظامی جیش الفتح در مصاحبه‌‏ای مدعی شده که این گروه بایستی از سوی هر کسی که اراده ملت سوریه برای رسیدن به آزادی و کرامت را به رسمیت می‏‌شناسد، مورد حمایت قرار گیرد. وی همچنین نزدیکی عربی- ترکی را گام اساسی برای حمایت از براندازی نظام سوریه دانسته است.[1]

فعالیت‏ها و حامیان جیش الفتح

نخستین عملیاتی که پس از تأسیس جیش الفتح، از سوی این گروه در سوریه طرح‏‌ریزی شد، «جنگ ادلب» بود که نتیجه آن تصرف ادلب در مارس 2015 بود، در حالی که تنها 4 روز از تأسیس جیش الفتح می‌‏گذشت. تصرف ادلب را می‏‌توان در زمره بزرگ‏ترین پیروزی نظامی و استراتژیک گروه‏‌های تروریستی خارج از داعش، از زمان بحران سوریه از سال 2012 دانست.

جیش الفتح در 22 آوریل 2015، عملیات دیگری با عنوان «معرکة النصر» را برای تصرف شهر استراتژیک جسرالشغور آغاز کرد و پس از سه روز توانست در 25 آوریل وارد این شهر شود و غنائم نظامی بسیاری هم به لحاظ کمی و هم به لحاظ کیفی به دست آورد.

به طور خلاصه می‏‌توان دلایل و ضرورت تشکیل جیش الفتح را این گونه برشمرد: 1) جلوگیری از درگیری موازی میان گروه‏های تروریستی تکفیری در سوریه با یکدیگر، 2) تجمیع توان گروه‏های تروریستی تکفیری برای تقابل با نظام سوریه، 3) ایجاد مرکزی واحد برای هماهنگی و ارسال کمک از سوی کشورهای حامی گروه‏های تروریستی تکفیری و 4) ساخته شدن سازمانی واحد و رفع نگرانی کشورهای حامی گروه‏های تروریستی تکفیری برای دولت احتمالی جایگزین اسد؛ هرچند گزینه‌های دیگری نیز در این خصوص قابل بررسی است.

 

این سازمان تروریستی در 27 آوریل 2015، در درگیری با ارتش سوریه بر سر تصاحب پادگان نظامی استراتژیک «قرمید» در استان ادلب، در نهایت موفق شد این پادگان را به تصرف خود در آورد و تعداد قابل توجهی تجهیزات نظامی سنگین و متوسط را به غنیمت بگیرد. این پادگان در مسیر بین‏‌المللی حلب به دمشق، نقش مهمی در پشتیبانی نظامی ارتش سوریه داشت و با خارج شدن آن از تسلط ارتش سوریه امکان پشتیبانی نظامی از نیروهای ارتش سوریه در مناطق شمال غربی این کشور دشوار شده است.

از دیگر اقدامات جیش الفتح می‌توان به تصرف پادگان «مسطومة» در 18 می، تصرف شهر اریحا در حومه ادلب در 28 و 29 می 2015، اشاره کرد. با تصرف شهر اریحا به نظر می‏‌رسد، تسلط جیش الفتح بر استان ادلب تقریباً کامل شده است. بدین ترتیب، می‏‌توان گفت این استان پس از استان رقه، دومین استان سوریه است که تقریباً به طور کامل از تسلط دولت مرکزی سوریه خارج شده است.

همچنین جیش الفتح در کوه‏های قلمون سوریه با نیروهای حزب‌الله لبنان و ارتش سوریه درگیر شد، اما تاکنون نتوانسته به موفقیتی در این منطقه دست یابد. به نظر می‏رسد، تروریست‏های جیش الفتح در ادامه تحرکات خود با تجهیز خود به تسلیحات بیشتر، در تلاش برای حرکت به سوی لاذقیه و استان حلب هستند. اما این موفقیت‏ها از سوی جیش الفتح، بدون حمایت خارجی ممکن نبوده است.

به لحاظ نظامی، گفته می‏‌شود جیش الفتح به تسلیحاتی که از درگیری با ارتش سوریه به غنیمت می‏‌گیرد، متکی است. رهبران نظامی این گروه مدعی هستند اگر تجهیزاتی همچون ضدهوایی در دسترس آنان قرار گیرد، در مدت کوتاهی می‏‌توانند کل معادلات بحران سوریه را تغییر دهند.

فرماندهان جیش الفتح در حالی مدعی هستند که به لحاظ نظامی متکی به تسلیحات غنیمت گرفته شده از ارتش سوریه هستند که ترکیه بر حمایت خود از تروریست‏هایی که تحت جیش الفتح گرد هم آمده‌اند تمرکز کرده است. جیش الفتح مرکز فرماندهی خود را در ادلب، شمال سوریه و در مجاورت مرزهای ترکیه قرار داده است تا از کمک‏‌های دامنه‏‌دار دولت ترکیه بهره‏‌مند شود. مقامات ترکیه نیز به حمایت لجستیکی و اطلاعاتی از مقر فرماندهی جیش الفتح اذعان کرده‌‏اند.[2]

بشار اسد، رییس جمهور سوریه نیز تأکید کرده است که حمایت نظامی و لجستیکی ترکیه عامل اصلی پیشرفت‏‌های اخیر تروریست‏ها برای سیطره بر شهر ادلب در شمال غرب سوریه بوده است. ترکیه همواره از زمان آغاز بحران سوریه، مرز بیش از 800 کیلومتری خود با سوریه را به روی تروریست‏‌ها باز گذاشته و پشتیبانی قوی‏‌ای از حمله تروریست‏‌های جیش الفتح به استان ادلب به عمل آورده است. به اعتقاد بشار اسد، عربستان سعودی و قطر نیز با حمایت مالی خود از تروریست‏های جیش الفتح در پیشروی‏‌های آن، تأثیرگذار بوده‏‌اند.[3]

حمایت‏‌های عربستان سعودی از گروه‏های تروریستی سوریه و ائتلاف آنها با یکدیگر، با روی کار آمدن ملک سلمان در این کشور شدت یافته است. در واقع به نظر می‏‌رسد عربستان سعی دارد تا با هماهنگ نمودن اقدامات کشورهای منطقه‏‌ای و فرامنطقه‏‌ای، سیاستهای خود در کشور سوریه را با نظم بیشتری دنبال کرده و به همین جهت با تفاهم بر سر ایجاد گروه جیش الفتح با چراغ سبز ایالات متحده، تمامی حامیان منطقه‏‌ای تروریست‏ها را هماهنگ نموده است.[4]

ضرورت تأسیس جیش الفتح

از زمان آغاز بحران سوریه و ورود تروریست‏های تکفیری به این کشور، علاوه بر داعش، گروه‏های تروریستی مختلف و متعددی همچون جبهه النصره، احرار الشام، فیلق الشام و اجناد الشام و… با حمایت کشورهای ترکیه، قطر و عربستان سعودی تشکیل شده است. این گروه‌های تروریستی علاوه بر تقابل و جنگ مسلحانه با نظام سوریه، در موارد بسیاری با یکدیگر درگیر شده‏‌اند که همین موضوع زمینه‏‌ساز ناکامی گسترده آنها در مقابل ارتش سوریه تا پیش از ایجاد جیش الفتح بوده است.

نخستین عملیاتی که پس از تأسیس جیش الفتح، از سوی این گروه در سوریه طرح‏‌ریزی شد،«جنگ ادلب» بود که نتیجه آن تصرف ادلب در مارس 2015 بود، در حالی که تنها 4 روز از تأسیس جیش الفتح می‏‌گذشت. تصرف ادلب را می‏‌توان در زمره بزرگ‏ترین پیروزی نظامی و استراتژیک گروه‏‌های تروریستی خارج از داعش، از زمان بحران سوریه از سال 2012 دانست.

با ادامه ناکامی‏‌های این گروه‏‌های تروریستی و درگیری موازی آنها با یکدیگر، ترکیه، عربستان و قطر برای هماهنگی میان این گروه‏ها و تجمیع توان آن‏ها برای تقابل با نظام سوریه تلاش کردند تا آنها را در زیر یک چتر گرد آورند. در نتیجه ایجاد یک اتاق عملیات مشترک با هدف هماهنگی فعالیتهای گروه‏های تروریستی در سوریه ضرورت یافت. بدین ترتیب به منظور تحقق این هدف، جیش الفتح به عنوان یک اتاق عملیات مشترک میان گروه‏های تروریستی تکفیری خارج از داعش در شمال غربی سوریه ایجاد شد.

همچنین جیش الفتح به عنوان یک مرکز مشترک میان گروه‏های فعال تروریستی در سوریه، می‏‌تواند نگرانی‏‌های کشورهایی مثل ترکیه، عربستان و قطر را در مورد دولت جایگزین احتمالی اسد حل و فصل نماید و این کشورها می‏‌توانند از طریق جیش الفتح و حمایت واحد از آن، سیاست‏‌های خود را در قبال بحران سوریه هماهنگ نمایند.

فرماندهان جیش الفتح امیدوارند موفقیت در عملیات ادلب و غیر آن انگیزه و مشوقی برای تشکیل اتاق علمیات مشابه در استان‏های دیگر سوریه شود و نمونه‏‌ای برای مشارکت گروه‏های مختلف تروریستی و نه تقابل آنها با یکدیگر باشد.

به طور خلاصه می‏‌توان دلایل و ضرورت تشکیل جیش الفتح را این گونه برشمرد: 1) جلوگیری از درگیری موازی میان گروه‏های تروریستی تکفیری در سوریه با یکدیگر، 2) تجمیع توان گروه‏های تروریستی تکفیری برای تقابل با نظام سوریه، 3) ایجاد مرکزی واحد برای هماهنگی و ارسال کمک از سوی کشورهای حامی گروه‏های تروریستی تکفیری و 4) ساخته شدن سازمانی واحد و رفع نگرانی کشورهای حامی گروه‏های تروریستی تکفیری برای دولت احتمالی جایگزین اسد؛ هرچند گزینه‌های دیگری نیز در این خصوص قابل بررسی است.

آینده جیش الفتح

گفته شد که از مهم‏ترین دلایل شکل‏گیری جیش الفتح، جلوگیری از تفرقه و فرسایش توان گروه‏های تروریستی تکفیری متعدد در سوریه و تجمیع توان آن‏ها در یک مرکز مشترک برای تقابل با نظام سوریه بوده است. اگرچه از زمان شکل‏‌گیری اتاق عملیات مشترک جیش الفتح به عنوان مرکزی واحد برای فرماندهی 7 گروه تشکیل‏‌دهنده آن، این گروه‏‌ها توانسته‏‌اند مناطقی از شمال و شمال غربی سوریه را تصرف کنند اما با توجه به تجربه این گروه‏‌ها در سوریه بعید به نظر می‏‌رسد که این ائتلاف بتواند به صورت پایداری باقی بماند.

از جمله شواهدی که می‏‌توان در خصوص عدم امکان پایداری بلندمدت جیش الفتح به آن اشاره کرد جدایی داعش از جبهه النصره در جریان سوریه است. به طوری که در ابتدای بحران سوریه، نیروهای دولت اسلامی عراق که توسط ابومصعب الزرقاوی در 2004 در عراق تشکیل شده بود به سوریه رفتند و در کنار نیروهای جبهه النصره به فرماندهی ابومحمد جولانی قرار گرفتند اما پس از مدتی نیروهای دولت اسلامی عراق و شام به فرماندهی ابوبکر البغدادی از جبهه النصره که از سوی القاعده حمایت می‏‌شود، جدا شد و انتقاداتی را متوجه جبهه النصرة و القاعده کرد.

علاوه بر تجربه جدایی و انفکاک گروه‏های تروریستی از یکدیگر، از دیگر دلایل عدم امکان پایداری جیش الفتح، تفاوت‏‌های گروه‏های تشکیل‏‌دهنده آن است. در حالی‏که جبهه النصره از سوی قطر و ترکیه حمایت می‏‌شود اما گروه دیگری مانند احرار الشام که همانند جبهه النصره از گروه‏های اصلی تشکیل دهنده جیش الفتح است، از سوی عربستان سعودی پشتیبانی می‏‌شود.

بر همین اساس، روز 12 ژوئن 2015، جبهه النصره به روستای الباره در ریف شمالی حلب که از مهمترین پایگاه‌های احرار الشام محسوب می‏‌شود حمله کرد و علاوه بر کشته و زخمی کردن برخی از نیروهای احرار الشام تعدادی از آنها را نیز به اسارت گرفت.[5]

از سوی دیگر، حزب عدالت و توسعه به عنوان حزب حاکم در ترکیه از ابتدای بحران سوریه از مهم‏ترین حامیان گروه‏‌های تروریستی در این کشور بوده است اما به دنبال عدم موفقیت این حزب در به دست آوردن اکثریت آراء در انتخابات پارلمانی اخیر ترکیه و لزوم تشکیل دولت آینده این کشور به صورت ائتلافی، می‏‌توان انتظار داشت که سیاست خارجی ترکیه در قبال بحران سوریه تا حدودی تغییر کند. دست‏کم با تشکیل دولت ائتلافی در ترکیه و مخالفت سه حزب عمده ترکیه شامل جمهوری‌خواه خلق، دموکراتیک خلق‌ها و جنبش ملی ترکیه با جهت‌گیری حزب عدالت و توسعه در قبال سوریه، دولت آینده ترکیه مانند پیش از آن، نخواهد توانست به راحتی و با دست باز از گروه‏‌های تروریستی سوریه حمایت کند هرچند روند حمایت‌ها ادامه خواهد داشت. طبیعتاً این مسأله به نوبه خود از حمایت خارجی از جیش الفتح خواهد کاست.

براساس آنچه در خصوص آینده جیش الفتح مطرح شد، در یک جمع‏‌بندی می‏‌توان گفت به دلیل تجربه انفکاک و انشعاب گروه‏های تروریستی در سوریه، تفاوت‏‌های داخلی و حامیان خارجی متفاوت این گروه‏‌ها و عدم موفقیت حزب عدالت و توسعه در ترکیه در به دست آوردن اکثریت آراء در انتخابات پارلمانی اخیر ترکیه، ائتلاف گروه‏های تروریستی سوریه تحت عنوان «جیش الفتح» را در بلندمدت علی‏‌رغم پیروزی‏‌های اخیر آن در شمال غربی سوریه، نمی‏‌توان پایدار دانست.

نتیجه‏‌گیری

با آغاز بحران سوریه در سال 2011، گروه‏‌های تروریستی مختلف در این کشور ایجاد و تأسیس شدند. از جمله مهم‏ترین این گروه‏‌ها می‏‌توان به داعش، جبهه النصرة و احرار الشام اشاره کرد. با وجود آنکه داعش در مناطق شرقی سوریه موفقیت‏‌هایی به دست آورد اما گروه‏های تروریستی مانند جبهه النصره، احرار الشام، فیلق الشام و… در مناطق شمال و شمال غربی سوریه نتوانستند به موفقیت قابل توجهی در مقابل ارتش سوریه دست یابند. براین اساس و با حمایت قطر، ترکیه و عربستان در مارس 2015، هفت گروه تروریستی شامل جبهه النصرة، احرار الشام، جند الاقصی، جیش السنة، فیلق الشام، لواء الحق و اجناد الشام برای متحد شدن تحت یک عنوان و با فرماندهی نظامی واحد به توافق رسیدند و «جیش الفتح» را به عنوان اتاق عملیات مشترک تشکیل دادند.

به دلیل تجربه انفکاک و انشعاب گروه‏های تروریستی در سوریه، تفاوت‏های داخلی و حامیان خارجی متفاوت این گروه‏ها و عدم موفقیت حزب عدالت و توسعه در ترکیه در به دست آوردن اکثریت آراء در انتخابات پارلمانی اخیر ترکیه، ائتلاف گروه‏های تروریستی سوریه تحت عنوان «جیش الفتح» را در بلندمدت علی‏‌رغم پیروزی‏‌های اخیر آن در شمال غربی سوریه، نمی‏‌توان پایدار دانست.

ازجمله دلایل تشکیل این سازمان جدید می توان به الف) جلوگیری از درگیری موازی میان گروه‏های تروریستی تکفیری در سوریه با یکدیگر ب) تجمیع توان گروه‏های تروریستی تکفیری برای تقابل با نظام سوریه ج) ایجاد مرکزی واحد برای هماهنگی و ارسال کمک از سوی کشورهای حامی گروه‏های تروریستی تکفیری و د) ساخته شدن سازمانی واحد و رفع نگرانی کشورهای حامی گروه‏های تروریستی تکفیری برای دولت احتمالی جایگزین اسد اشاره کرد هرچند گزینه‌های دیگری نیز در این خصوص قابل بررسی است.

پس از تشکیل جیش الفتح، این سازمان موفق شد شهرهای ادلب، جسر الشغور، اریحا و پادگانهای قرمید و مسطومة را تصرف کند. اما درعین حال در نبرد در کوه‏های قلمون در مقابل نیروهای حزب‏‌الله و ارتش سوریه موفقیتی تاکنون به دست نیاورده است.

اما با وجود موفقیت‏های اولیه جیش الفتح در سوریه، در خصوص آینده این سازمان می‏‌توان گفت به دلیل تجربه انفکاک و انشعاب گروه‏های تروریستی در سوریه، تفاوت‏‌های داخلی و حامیان خارجی متفاوت این گروه‏ها و عدم موفقیت حزب عدالت و توسعه در ترکیه در به دست آوردن اکثریت آراء در انتخابات پارلمانی اخیر ترکیه، ائتلاف گروه‏های تروریستی سوریه تحت عنوان «جیش الفتح» را در بلندمدت علی رغم پیروزی‏های اخیر آن در شمال غربی سوریه ، نمی‏‌توان پایدار دانست.


[1] http://www.aljazeera.net/encyclopedia/movementsandparties/2015/4/30/جيش-الفتح

[2]  http://www.vetogate.com/1628254

[3] همان

[4] http://alef.ir/vdcamynuo49n0i1.k5k4.html?274659

[5] http://farsnews.com/newstext.php?nn=13940323000997

ارسال دیدگاه