اندیشکده راهبردی تبیین به میمنت ایام هفته دفاع مقدس، نشستی داخلی با حضور یکی از کارشناسان ارشد مسائل سوریه دربارهی نقش سوریه در همکاری با انقلاب اسلامی بخصوص در خلال جنگ تحمیلی هشت ساله ترتیب داد. آنچه در ادامه میخوانید، چکیدهای از سخنرانی علیرضا احمدیان، کارشناس ارشد مسائل سوریه در اندیشکده راهبردی تبیین است:
سوریه نقش بسزایی در حمایت از انقلابیون ایرانی و سایر کشورها دارد. به عبارتی محل امن چهرههای انقلابی قبل از انقلاب اسلامی، سوریه بوده است. یکی از مسئولین امنیتی سوریه که پروندهی انقلابیون ایرانی فراری به سوریه قبل از انقلاب 1357 در دستان وی بود، در خاطرات خود از هماهنگیهایی سخن به میان میآورد که برای پیگیری کارهای مبارزین ایرانی انجام داده است. اصولا مسئولین ایرانی، قبل و بعد از انقلاب ارتباط خوبی با سوریها داشتند. حافظ اسد از ابتدای انقلاب معتقد بود که انقلاب ایران را خیلی خوب میشناسد و این را بارها برای مسئولین ایرانی مطرح کرده است. زمانی که جنگ هشت ساله به ملت ما تحمیل میشود؛ وزیر خارجهی کویت که در راستای ایجاد اجماع اعراب علیه ایران، به دیدار حافظ اسد رفته بود با مخالفت وی روبرو میشود. حافظ اسد در جواب وزیر خارجهی کویت که گفته بود ایران برای جهان عرب یک تهدید است به وی میگوید که:«انقلاب اسلامی بعنوان یک کشور غیر عرب در مقابل اسرائیل میتواند از اهمیت بالایی برخورد باشد» و لذا با هرگونه جنگ علیه ایران مخالفت میکند. گفته میشود بعد از حمله عراق به کویت، همین وزیر خارجه به نشانه اظهار ندامت در عدم تشخیص شخصیت صدام حسین، نزد مقامات سوری میرود.
ایستادن سوریه در کنار جمهوری اسلامی ایران در خلال جنگ تحمیلی هشت ساله، دو اهمیت بسیار راهبردی به نفع ما و ضد منافع استکبار داشت:
1- از تبدیل جنگ، به جنگ عرب و عجم جلوگیری کرد.
2- در آن مقطع سوریه پل ارتباطی ما با جهان عرب و نیز مامور انتقال پیام آنها به ما بود.
نقش ناسیونالیسم عربی
نکته بسیار مهمی مطرح است و آن اینکه سوریه تا زمانی که بحث ناسیونالیسم عربی مطرح نبود؛ کاملا در حمایت از ما گام برمیداشت و برمیدارد. با وجود اینکه تعصب جریان حاکم و حزب بعث سوریه نسبت به مقولهی عربیت کمتر از سایر اعراب بود، ولی در جاهایی نیز دیده شده به واسطهی همین رگههای تعصب عربی اقداماتی صورت گرفته است.
مثلا در جریان اختلاف ایران و امارات بر سر جزایر سهگانه، سوریه نسبتا موضعی بیطرف میگیرد. حتی وقتی معاون رئیس جمهور وقت ایران، جناب آقای حبیبی، به سوریه میرود و جریان جزایر سهگانه را مطرح میکند و طالب حمایت سوریه از ایران میشود؛ بشار اسد نقلی به این مضمون دارد: «با وجود اینکه میدانم اگر این جزایر به امارات برگردد به ناوهای ثابت آمریکا تبدیل میشود ولی چون ما (سوریه) قبلا در مورد جزایر سه گانه علیه ایران رای دادیم، الان نمیتوانیم رایمان را تغییر دهیم.» همچنین به رغم تکذیب مقامات سوری، منابع آگاه میگویند که هنگام تسخیر جزیرهی فاو عراق در عملیات والفجر8، حافظ اسد و جریان حاکم بر سوریه نسبت به عملکرد جمهوری اسلامی در تسخیر جزیرهی عربی، کمی دیدگاه منفی پیدا کرده بود. در نتیجه از ایران افرادی میروند و تشریح میکنند که این تسخیر به قصد اشغال یک سرزمین عربی نبود. بلکه تنبیه متجاوز است.
حمایت نظامی و لجستیکی سوریه در خلال جنگ تحمیلی
با وجود مسائل گفته شده دربارهی حزب بعث سوریه، شاید بتوان سه دلیل عمده برای حمایت دولت اسد از جمهوری اسلامی بیان کرد. دلیل اول اعتقادی است. یعنی علویون سوری و حزب بعث برآمده از آنان به دلیل تشابههای بسیار زیاد اعتقادی با شیعیان، به انقلاب برآمده از مذهب تشیع نیز تعلق خاطری دارند. دلیل دوم رقابت حزب بعث سوریه و عراق است بر سر ادعای نفوذ در جهان اسلام. سومین دلیل نیز در روحیهی مقاومت و دفاع از جهان اسلام و بخصوص سوریه، در مقابل اسرائیل است که بخشی از خاک سوریه را نیز در اشغال خود دارد. لذا ما شاهد کمکهای بسیار چشمگیری در همهی ابعاد از دولت سوریه در خلال جنگ تحمیلی هستیم. از جمله اینکه سوریه رسما به پایگاه سوختگیری هواپیماهای نظامی ما برای حمله به قسمتهای غربی عراق تبدیل شده بود. حتی بخشی از تجهیزات نظامی مرتبط با جنگندههای ما در پایگاه هوایی سوریه مستقر شده بود. در یک مورد هم جنگندهی ما در پوشش یک هواپیمای مسافربری وارد سوریه شد. همچنین دولت سوریه در زمینهی آموزش لجستیک و استفاده از موشک، خیلی به ما کمک کرد. امثال شهید طهرانی مقدم نیز در اوایل شروع به کار چندین سفر به این منظور به سوریه رفتند. در ابتدا که ما از دولت سوریه موشکهای اسکات روسی خواستیم، حافظ اسد گفت که من به روسیه تعهد دادم که این موشکها را به کشور ثالث ندهم ولی آموزشهای لازم را برای موشکهایی که عمدتا از لیبی تهیه میکردیم، به ما ارائه داد. حافظ اسد بعدا نشان داد که حتی برای حمایت از ایران حاضر است تعهد خود به روسیه را نیز نقض کند.
مبادلات مالی و اقتصادی ایران و سوریه
بر خلاف توهمی که در عامه مردم و با جهتدهی جریانات معلوم وجود دارد، که حمایت جمهوری اسلامی از هر کشوری را به مثابهی خرج کردن سرمایههای ملی ملت نیازمند ایران در آن کشور تصویر میکند؛ تا به حال سوریه با ما کاملا حسابی پایاپای داشته است و هیچگونه طلب وبدهی بخصوصی وجود ندارد. مثلا در هنگام جنگ، به اندازه 1 میلیاد دلار از سوریه مبلغ نفت خریداری شده طلب داشتیم. ولی در دورهی آقای هاشمی سوریها حاضر بودند به نرخ روز این مبلغ را بر گردانند ولی دولت آقای هاشمی برای حفظ این اعتبار مالی نزد کشور سوریه، این کار را نکرد. ولی در نهایت که در دولت آقای خاتمی این مبلغ مطالبه شد، و به نرخ روز 50 درصد از آن بازگشت و مابقی با رضایت خود ما در سوریه سرمایهگذاری شد. تا الآن نیز کلیه مبادلات ما پایاپای بوده است و هیچگونه طلب خاصی از طرف سوری نداریم.
نتیجه
فارغ از اهمیت راهبردی سوریه در جبهه مقاومت، نقش سوریه در شکلگیری هلال موسوم به هلال شیعی و وساطت سوریه در حمایت مستقیم ما از حزب الله لبنان و مقاومت فلسطین، سوریه بعنوان یک همپیمان نظامی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی از گذشته تا کنون برای کشور ما دارای اهمیت بوده است. درتعامل دولت سوریه با ایران، به ندرت نشانی از خیانت و حتی بعضا محاسبهگری اقتصادی دیده نمیشود. لذا هر عقل سلیمی اقتضا میکند که وقتی جمهوری اسلامی میتواند با کمترین هزینهی اقتصادی، با نگاه به تاکتیک مشغولسازی دشمن بزرگ و غدهی سرطانی منطقه یعنی اسرائیل در کنار مرزهای سرزمینهای اشغالی، از تلفات وهزینهی بسیار بزرگتر اجتناب کند؛ لذا اهمالکاری در راستای حمایت همه جانبه و حتی اظهارنظرهای نابخردانه که موجب ضعیف شدن موضع سوریه در افکار عمومی جهان شود؛ قطعا اشتباهی بزرگ است.