سرانجام دومینوی آشوب و اعتراض به ترکیه و اردوغان رسید.
اعتراضات مدنی صورت گرفته در یک هفته گذشته درترکیه نهتنها داخل این کشور بلکه دامنههای آن به برخی کشورهای اروپایی مانند آلمان و انگلیس نیز کشیده شده است. طبق آخرین اطلاعات منتشر شده تاکنون بیش از هزاران نفر از مردم معترض دستگیر، 700 نفر زخمی و چند تن نیز کشته شدهاند.
اعتراضات از دخالت خشونتآمیز نیروهای پلیس ترکیه و به اغتشاش کشیده شدن تجمع آرام تعدادی از جوانان که در مخالفت با قطع درختان میدان تقسیم در استابول به راه افتاده بود، شکل گرفت.
دیری نگذشت که این تجمع به اعتراضی گستره نسبت به سیاستهای غلط و مستبدانه اردوغان تبدیل شد.
تظاهرکنندگان در میدان تقسیم و در شهرها و کشورهای دیگر از اینکه سیاستهای اردوغان ترکیه را در منجلابهای داخلی و خارجی قرار داده است، ابراز انزجار کرده و خواهان استعفای اردوغان از سمت خود هستند.
اما نکته قابل توجه اظهارات اردوغان در این زمینه و متهم کردن حزب جمهوری خلق است وی در تازهترین سخنان خود گفت: «حزب جمهوری خلق به میدان آمده تا با دست زدن به چنین اقدامات بیهودهای، آرای ما را از چنگمان دربیاورد. اما جایگاه اجتماعی حزب عدالت و توسعه در استانبول و سایر استان های ترکیه محکمتر از این حرفهاست. ما در میدان تقسیم، هم مسجد احداث میکنیم هم سالن اپرا. قرار نیست به خاطر واکنش چهار نفر چپاولگر از اهداف خود عقب نشینی کنیم.»
اما مین ادر، استاد علوم سیاسی در دانشگاه بوغازیچی استانبول، بر خلاف نظر اردوغان معتعقد است که: «معترضین لزوما سکولار نیستند. حرکت جاری طیف گسترده ای از جمعیت ترکیه را در بر میگیرد، و نوعی جنبش مدنی خود جوش است.»
این استاد علوم سیاسی میگوید: «پاسخ سخت دولت نشان میدهد که میترسد اعتراضات از کنترل خارج شود، و اقتدار آن به چالش کشیده شود.»
آنچه که از موضع گیریهای فعلی اردوغان و همچنین سابقه سیاسی وی مشخص است رویکرد قلدر معابانه وی و برخورد سخت با قضایا و رویدادها است. به نحوی که کورای کالیسکان استاد علوم سیاسی یکی از دانشگاههای معتبر استانبول گفت: «اردوغان یک فرد مستبد و خودرأی است و به حرف و توصیه هیچکس گوش نمیکند حتی افرادی که از حزب خود او هستند.» البته یکی از خصوصیات اکثر سیاستمداران ترک تندخویی و موضعگیری تند است که نمونه بارز آن را میتوان در اختلاف نظرات مابین حزب عدالت توسعه و احزاب مخالف با وی در زمینه مذاکرات صلح دید. اختلافاتی که در مجلس این کشور به درگیری فیزیکی و لفظی نیز کشیده شد.
بررسی سیر خیزشهای مردم و حرکتهای اعتراضی در کشورهای منطقه این نکته را نمایان میکند که همه این حرکتها از یک اشتباه ساده امنیتی از سوی دولتمردان آغاز شده است.
حال باید دید که قطع درختان میدان تقسیم ترکیه نیز می توان به عنوان جرقه ای برای شروع بهاری مدنی در این کشور باشد.
در پاسخ به این سوال نیاز است که برخی جریانات داخلی در این کشور مورد بررسی قرا گیرد:
کردها
معضلی آشنا و قدیمی برای ترکیه، فرق نمی کند اردوغان بر سر کار باشد یا اربکان.
کردهای ترکیه در دو سال گذشته از طریق شدت بخشیدن به مبارزات مسلحانه و از سوی دیگر تشدید فشارهای سیاسی و حرکتهای اعتراضی مدنی (اعتصاب غذاهای طولانی مدت) توانستند ترکیه را مجبور به تغییر رویکرد نسبت به خود کنند.
گذشته از روند مثبت و رو به رشد صلح مابین ترکیه و پ.ک.ک، نباید از سرکوبهای عمده و کشتارهای فراوانی که دولت این کشور نسبت به کردها در سالیان متمادی درپیش داشت را فراموش کرد. اثر خون ریخته شده خیلی دیر پاک می شود.
به طور قطع عاملی که میتواند بعنوان کاتالیزوری قوی برای دامنهدارتر شدن این اعتراضات در ترکیه کمک کند کردهای این کشور هستند که چه از لحاظ سیاسی و چه از لحاظ ساختار مبارزات مسلحانه و درگیریهای چریکی ابزار قوی را در اختیار دارند.
احزاب اپوزیسون داخلی
حزب جمهوری خلق و حرکت ملی دو حزب قدرتمند سابقهدار مخالف دولت ترکیه و شخص اردوغان محسوب میشوند.
این دو حزب بخصوص حزب جمهوری خلق که قدیمیترین حزب سیاسی در جمهوری ترکیه و مهمترین حزب چپ میانه این کشور است و گرایشهای ملیگرایانه، سوسیال دموکرات و لائیک دارد در یک سال گذشته به خوبی دشمنی خود را با شخص اردغان و سیاستهای حزب عدالت توسعه در ترکیه بیان داشته است. این دوحزب جزء جریانات پایبند به تفکرات آتاترک میباشد. و از ابتدای قدرت یافتن جریان اسلامگرا در ترکیه نگرانی خود نسبت به انحراف کشور ترکیه از آرمانهای آتاترک را اعلام کرده بودند. این جریان با آغاز درگیریها در ترکیه بلافاصله با انتشار پیامی خواستار برگزاری تظاهرات گسترده مردمی برای برکناری دولت کنونی این کشور شد.
بعید به نظر میرسد که این احزاب مخالف از شرایط پیش آمده برای اردوغان غافل شوند و برای پیشبرد اهداف خود در این کشور از این موقعیت استفاده نکنند.
جریانات پان ترکیسم
هنوز جریانات و احزاب زیر زمینی فراوانی در ترکیه چه به صورت علنی و چه به صورت زیر زمینی در حال فعالیت می باشند. از جمله این جریانات ریشهدار، حامیان تفکرات پان ترکیسم در ترکیه است که از پایگاه اجتماعی قابل قبولی نیز برخوردار میباشند. به هر حال مردم ترکیه وارثان عثمانی بزرگ در جهان محسوب میشوند.
در چند سال گذشته اردوغان و حزب عدالت و توسعه با اعمال سیاستهای محدود کننده این تفکرات، چه در جامعه و چه در نهادهای حکومتی نظامی، دشمنان جدی را در داخل ترکیه برای خود تراشیده است.
به همین دلیل است که در میان پلاکاردها و دست نوشتههای تظاهرکنندگان، نشانههای فراوانی از این تفکرات دیده میشود.
سلفیها
نباید از این نکته غافل شد که ترکیه با دخالتهای بی حد و حساب خود در سوریه زمینه را برای حضور و قدرت یافتن جریانات سلفی و تند رو در منطقه فراهم کرد. تبعات حضور این جریانات میتواند ترکیه را نیز به آتش بکشد.
تحلیلگران مسائل ترکیه از ماهها پیش تاکنون از ظهور و قدرت یافتن این جریانات در ترکیه خبر داده و نگرانیهای خود را در زمینه سرنوشت آنها بیان داشتهاند.
حال به نظر میرسد که برای این گروههای تندرو، ترکیه سنی نشین نیز فرصتی مناسب باشد برای جولان دادن آنها در منطقه.
همانطور که ملاحظه می شود جریانات و احزاب مطرح شده، هر کدام به تنهایی میتوانند شرایط را برای ترکیه خطر ناکتر کنند و از سوی دیگر در صورت همافزایی آنها با یکدیگر باید شاهد درگیریهای خونین در این کشور باشیم.