با نگاهی به روند تحولات اخیر ترکیه و جهتگیری رسانهها و مقامات اروپایی و آمریکایی در مورد این ناآرامیها، به روشنی میتوان دریافت علیرغم آنکه این تحولات مطلوب آمریکا و سران کشورهای غربی نمیباشد اما به نظر میرسد به ظاهر سران این کشورها به نوعی موضع بیطرفی اتخاذ نمودهاند. اما باید گفت رسانههای غربی و عربی به دنبال این مطلباند که مخالفت با اردوغان را بعنوان مخالفت مردم با اسلامگرایان در ترکیه القا نمایند. بطوری که برخی رسانهها آشکارا از تحولات جاری به عنوان «بهار ترکیه» نام برده و زیرکانه وانمود کردند که شهروندان ترکیه با رویکردهای دینی دولت اردوغان مخالفند و خواهان پایان دادن به نقش دین در عرصه اجتماعی شدهاند، دویچه وله در این باره نوشت: «هدف از تظاهرات در ابتدا هشدار نسبت به حفظ محیط زیست و درختان گیزی پارک بود، اما با سرکوب معترضان توسط نیروهای پلیس به اعتراضی گسترده علیه اقتدارگرایی اردوغان و سیاستهای مداخلهجویانه و شریعتمحور حکومت ترکیه تبدیل شد.» این در حالی است که برای این ادعا هیچ دلیلی ارائه نشده است و در واقع در میدان تقسیم و خیابانهای ترکیه نیز نشانهای از مخالفت با نقشآفرینی دین و یا رویکردهای دینی وجود ندارد. علیرغم اینکه اقبال چندانی به دین در جهتگیریهای دولت مشاهده نمیشود و نخست وزیر ترکیه خود را حامی جدایی دین از سیاست میداند، اما در عین حال اردوغان نیز به طور ضمنی وانمود می کند، تجمعکنندگان با رویکرد دینی دولت مشکل دارند.
با بررسی اهداف سیاسی رجب طیب اردوغان، نخستوزیر ترکیه مشخص میشود وی اکنون سیاستهای خود را متمرکز بر رئیسجمهور شدن در انتخابات پیشرو در سال 2014 کرده است. در طی ده سالی که او بر قدرت تکیه داشته، ترکیه رشد فوقالعاده اقتصادی با میانگین بیش از 5 درصد در سال را شاهد بوده است. با این حساب ترکیه تنها کشور با ثبات میان همسایگان اروپایی و خاورمیانه خود به حساب میآمد و اگر این چرخه خوب ادامه می یافت، اردوغان به پیروزی در انتخابات آینده امیدوارتر بود.
اما در پی اعتراضات روزهای اخیر در ترکیه، شبکه یورونیوز گزارش داد؛ ارزش سهام در بازار بورس استانبول در پایان معاملات روزهای گذشته بیش از ده و نیم درصد سقوط کرد. این سقوط بورس در ده سال اخیر بیسابقه بوده است .همچنین روزنامه صهیونیستی اسرائیلالیوم نوشت: «حوادث یک هفته اخیر در ترکیه به وجهه بینالمللی این کشور ضربه زد و این مسئله برای حکومتی که میخواهد خود را مدل قدرتمند منطقه بداند، ضرری جبرانناپذیر است.» روزنامه انگلیسی فایننشال تایمز نیز در این باره نوشت: «اعتراضات علیه دولت رجب طیب اردوغان نگاه مردم جهان عرب به ترکیه به عنوان مدل با ثبات دموکراسی اسلامی را تغییر داده است و توهم منجی بودن آن برای کشورهای عربی را از بین برد.»
اگرچه ناآرامی های میدان تقسیم بعنوان جرقهای برای ادامه این اعتراضات در شهرهای دیگر ترکیه محسوب میشود اما باید گفت آنچه خشم مردم این کشور را علیه سیاست های دولت اردوغان برانگیخته است مواردی از قبیل ممانعت از برگزاری مراسم روز جهانی کارگر در میدان تقسیم استانبول، سانسور اینترنتی توسط دولت، عدم آزادی رسانه ها و مطبوعات، از سرگیری محاکمه ژنرال های بازنشسته ارتش و بسیاری از سیاستمداران و روزنامهنگاران ترکیه که متهم به برنامهریزی برای سرنگونی دولت اردوغان شدهاند، معاملات پنهانی دولت با پکک، موضع دولت این کشور در مورد سوریه، سخنان توهین آمیز اردوغان و… میباشد. مسایلی که همانطور که گفته شد رسانههای غربی به دنبال سرپوش نهادن بر آن بوده و به دنبال القای مخالفت مردم با رویکرد دینی دولت ترکیه می باشند.
اما در این بین برخورد خشن پلیس این کشور با تظاهرکنندگان به حدی بود که واکنش تنی چند از مقامات غربی و رسانه های آنها را در پی داشت. در این خصوص لوران فابیوس، وزیر خارجه فرانسه با ابراز نگرانی از طولانی شدن اعتراضات و درگیریها میان نیروهای امنیتی ترکیه و معترضان به سیاستهای نخستوزیر این کشور، خواستار خویشتنداری دو طرف درگیری شد. وزرای خارجه آمریکا و انگلیس، صدراعظم آلمان، کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل و… در اظهار نظرهای مشابه نسبت به ناآرامی های ترکیه واکنش نشان دادند.
به نظر می رسد اظهار نظر مقامات غربی در مورد ناآرامی های ترکیه این درس را در متن خود دارد که اعتماد اردوغان به غرب و بخصوص خوشخدمتیهای او طی دو سال اخیر به ویژه در موضوع سوریه تا چه میزان برای غرب بیمزد مانده است. البته کشورهای غربی اردوغان را برای کنترل اوضاع یاری خواهند نمود و این اظهارات بیشتر بعنوان ژست حمایت از دموکراسی مطرح است اما باید این نکته را نیز در نظر گرفت که پس از اتمام تاریخ مصرف اردوغان برای غرب، او نیز عاقبتی همچون دیکتاتورهای منطقه خواهد داشت.
اما در شرایط کنونی رسانه های غربی به نوعی در پی نمایش اقتدار اردوغان می باشند بطوری که بیبیسی در مقالهای وی را بعنوان موفق ترین رهبر ترکیه معرفی کرده و از او بعنوان فردی که ثبات اقتصادی و سیاسی را به برای ترکیه به ارمغان آورده یاد کرده است. در این خصوص العربیه نیز با القای زیاد بودن هواداران اردوغان نوشت: «در حالی که هزاران تن از هواداران نخست وزیر ترکیه در فرودگاه از وی استقبال کردند مخالفان وی هنوز در میدان تقسیم به اعتراضات خود ادامه می دهند.» نخست وزیر ترکیه نیز در اظهار نظری گفت: «تظاهرکنندگان حامیانی در میان اکثر مردم ترکیه ندارند.»
اردوغان علیرغم اینکه اذعان داشته برنامههای بازسازی و توسعه در میدان تقسیم اجرا خواهد شد از سوی دیگر به دنبال ایجاد یک وجهه دموکراتیک برای خود می باشد چراکه در اظهار نظری اعلام کرده دولت او با خشونت مخالف بوده و آماده است درخواست های دمکراتیک را بشنود.
اما آنچه در عمل شاهد آن هستیم سرکوب شدید معترضین در شهرهای مختلف ترکیه و سانسور خبری این تحولات است بطوری که شبکه روسیاالیوم گزارش داد: «ترکیه از کشورهای همپیمان خواسته با فشار بر رسانههای خود از پوشش اخبار مربوط به بحران اخیر ترکیه خودداری کنند.»
اما آنچه که مسلم است دنبالهدار بودن این اعتراضات و همچنین الهام از مدل میدان التحریر مصر است. بطوری که اعتراضها در ترکیه روز به روز ابعاد گستردهتری پیدا میکند و گروههای سازماندهی شده هر روز به جمع معترضان افزوده میشوند.
در پایان باید گفت تحولات اخیر ترکیه الگوسازی این کشور را بعنوان یک مدل باثبات در منطقه با چالش مواجه کرده و مقامات ترکیه که خود را به عنوان یکی از الگوهای نمونه برای نوع حکومت کشورهای بعد از انقلاب های عربی در دو سال گذشته معرفی می کنند به نوعی آبروی بین المللی خود را خدشهدار میبینند بطوری که وزیر خارجه ترکیه در اظهارنظری خطاب به معترضان ابراز داشت: «اعتراضات این چنینی بیش از هر چیز یک ناسپاسی به دموکراسی موجود در کشور ما و ملت ما و خدشه ای به اعتبار بین المللی ترکیه است.»
