با روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه در ترکیه و تأکید جبههی نوعثمانیگرایی بر محور اقصاد، بحث انرژی و راههای تأمین انرژی مورد نیاز، از مواردی بوده که بر روند اقدامات و رویکردهای داخلی و خارجی این کشور تأثیر بسزایی داشته است.
ترکیه کشوری با مساحت ٧٨٣ هزار کیلومتر مربع و با جمعیتی بالغ بر ٨٠ میلیون نفر، در همسایگی ایران و در شمال غربی کشور قرار دارد. تولید ناخالص داخلی این کشور در سال ٢٠١٢ میلادی، ٧٨٣.١ میلیارد دلار بوده که ٨.٩ درصد مربوط به بخش کشاورزی، ٢٨.١ درصد مربوط به بخش صنعت و ٦٣ درصد مابقی به ارزش افزودهی حاصل در بخش خدمات مربوط میشود.
بر اساس آمار منتشر شده از سوی مرکز آمار و اطلاعات آمریکا، تولید نفت این کشور در پایان سال ٢٠١١، حدود ٤٥ هزار و ٧٤٠ بشکه در روز گزارش شده است. این در حالی است که آژانس بین المللی انرژی در آخرین گزارش خود در اول فوریهی ٢٠١٣، مصرف نفت این کشور را در سال ٢٠١١، روزانه ٧٠٦ هزار بشکه گزارش کرده است. ارقامی این چنینی حکایت از این موضوع دارند که ترکیه در داخل این کشور، تنها توانایی برطرف کردن 30 درصد از نیازهای خود به انرژی را دارد. این امر نشاندهندهی وابستگی شدید ترکیه به واردات نفت است که با توجه به رشد بالا و ٨ درصدی اقتصاد این کشور، روز به روز افزایش خواهد یافت و این نیاز مُبرم به انرژی، به عاملی محرک برای ترکیه در تدوین سیاستهای داخلی و خارجی تبدیل شده است.
مسئلهی انرژی در ترکیه را میتوان از دو بُعد مورد بررسی قرار داد. ترکیه از یک سو به عنوان مصرفکنندهی در حال رشد انرژی، به دنبال برطرف کردن نیاز داخلی خود به انرژی است و از سوی دیگر به دنبال تبدیل شدن به بزرگترین کوریدور انرژی در منطقه میباشد.
ترکیه و نیاز داخلی به انرژی
همانطور که اشاره شد، ترکیه کشوری است که در مسیر رشد اقتصادی با شتاب قابل قبول و نسبتاً تندی در حال حرکت میباشد. اما موتور مولد این حرکت، نیازمند انرژی و سوخت است تا تضمینکنندهی تداوم این پیشرفت باشد.
ترکیه علیالخصوص پس از بر سر کار آمدن حزب عدالت و توسعه، به دنبال هرچه بیشتر شدن رونق اقتصادی خود و دستیابی به آرزوی دیرینه یعنی عضویت در اتحادیهی اروپا میباشد. این کشور توانسته با سرمایهگذاری در بخشهایی مانند توریسم و تولید (همچون پوشاک) دستآوردهای خوبی در این زمینه کسب کند. همچنین در زمینهی جذب سرمایهی بین الملل، ترکیه به عنوان یکی از موفقترین کشورهای منطقه در طول یک دههی گذشته محسوب میشود، به طوری که این کشور از سال 2003 تا سال 2013 توانست سرمایهای خارجی بالغ بر 17 میلیارد دلار را به سمت داخل کشور هدایت کند. این رقم سرمایهی تزریقی به داخل ترکیه نشان از سیاستهای حمایتی نسبت به ورود سرمایههای خارجی به این کشور و همچنین روابط خوب بینالمللی میباشد. ترکیه در چند سال گذشته فارغ از برخی اشتباهات سهمگین از جمله حمایت از مخالفان سوریه، در فضای دیپلماسی بین المللی توانسته به موفقیتهای خوبی دست یابد. نباید سیاست تنش صفر داوداوغلو را نادیده گرفت. سیاستی که زمینهی بسیاری از همکاریهای منطقهای را برای ترکیه در زمینههای مختلف از جمله اقتصاد فراهم کرد.
اما هیچ کدام از این اقدامات از ضرورت تأمین انرژی در این کشور نکاست و بلکه روز به روز نیز بر اهمیت آن افزود. چراکه برآوردهای سال 2013 آژانس بین المللی انرژی حاکی از آن است که استفاده از انرژی در ترکیه طی ده سال آینده دو برابر میشود.
ترکیه برای مقابله با بحران احتمالی انرژی در این کشور، دست به برخی اقدامات دیپلماتیک در خارج و اقدامات زیرساختی بنیادین در داخل این کشور زده است. در زمینهی سیاستهای خارجی، شاید بتوان یکی از محورهای اصلی روابط ترکیه با اکثر کشورهای منطقه را، بحث انرژی در نظر گرفت.
میتوان موضوع انتقال نفت اقلیم کردستان عراق به ترکیه را نیز به عنوان یکی از مهمترین موضوعات بین المللی برای ترکیه در راستای دستیابی به منابع عظیم نفتی عراق دانست. ترکیه که در سالهای 2003 تا 2007، سختترین موضعگیریها را نسبت به کردهای عراق داشت، حال نخست وزیر برای اولین بار در این کشور در میان مردم دیار بکر از مسعود بارزانی به عنوان ریاست اقلیم کردستان عراق یاد میکند، کلمهای که در ترکیه به خاطر به کار بردن آن، صدها نفر هماکنون در زندان به سر میبرند.
اما چه عاملی باعث این تغییر رویکرد شده است؟ فارغ از مشکلات داخلی ترکیه پیرامون قضیهی کردها و مذاکرات صلح در این کشور، شاید بتوان اصلیترین موضوع را بحث انتقال انرژی و منافع اقتصادی در نظر گرفت. مؤیِّد این بحث، توافقنامهی اوجالان- بارزانی بود که از 4 بند مندرج در آن، دو بند پیرامون مسائل اقتصادی است.
ترکیه، کوریدور انرژی
موقعیت استراتژیک ترکیه از لحاظ ژئوپلیتیکی، این قابلیت را برای این کشور ایجاد کرده که به عنوان کُوریدور انرژی بین اروپا و آسیا عمل کند. همجواری کشور ترکیه با کشورهایی که حدود 72 درصد ذخایر اثباتشدهی گاز و 73 درصد ذخایر اثباتشدهی نفت جهان را به خصوص در مناطق خلیج فارس و حوزهی دریای خزر دارا میباشند، باعث شده این کشور به پل ارتباطی انرژی بین کشورهای دارای منابع انرژی و بازارهای مصرفکنندهی جهانی تبدیل شود.
اروپا به عنوان یکی از مصرفکنندگان بزرگ انرژی در جهان (17 درصد کل انرژی جهان در اروپا مصرف میشود) به طور قطع در آیندهی نهچندان دور نسبت به منابع انرژی موجود در غرب آسیا و آسیای مرکزی وابستگی فراوانی پیدا خواهد کرد. آژانس بین المللی انرژی، چندی پیش اعلام کرد: «بهای انرژی در اروپا طی 20 سال آینده حدود سه برابر بیشتر از بهای انرژی در آمریکا خواهد بود، مگر آنکه این منطقه به دنبال ایجاد منابع انرژی داخلی و افزایش کارآیی مصرف انرژی باشد.» این مطلب نشان از بحران کمبود شدید انرژی در اروپای صنعتی دارد. پس اروپا علاوه بر تقویت پتانسیلهای داخلی خود، گوشهی چشمی نیز به واردات انرژی از مناطق غنی، قابل دسترس و امن دارد و ترکیه در این مرحله خواهد توانست به عنوان رلهکنندهی انرژی این منطقه با اروپا نقش مهم و بسزایی را ایفا کند.
تانر یلدیز، وزیر انرژی و منابع طبیعی ترکیه در جدیدترین اظهار نظر خود گفت: «درآمد شرکت سهامی نفت ترکیه از صادرات نفت جمهوری آذربایجان از طریق این کشور به بازارهای جهانی به ۱۲ میلیارد دلار رسیده است.» این مبلغ تنها از خط لولهی نفتی باکو- تفلیس- جیهان به دست آمده که در مجموع 1۷۷۴ کیلومتر است که ۴۴۰ کیلومتر آن در داخل خاک جمهوری آذربایجان، ۲۶۰ کیلومتر آن در خاک گرجستان و 1074 کیلومتر آن در خاک ترکیه قرار دارد. این خط لوله در خاک ترکیه، از مرز گرجستان آغاز شده و در بندر جیهان در جنوب ترکیه و نزدیکی مرز این کشور با سوریه به دریای مدیترانه متصل میشود. ترکیه این خط لوله را طرح قرن نامید و به آن به عنوان یکی از عوامل مهم تبدیل این کشور به پایانهی بزرگ انرژی در محور شرق- غرب نگاه میکند.
این عامل برای ترکیه علاوه بر منافع اقتصادی، تسهیلکنندهی رسیدن ترکیه به آرزوی دیرینهی خود یعنی عضویت در اتحادیهی اروپا نیز میباشد.
همانطور که مطرح شد، اروپا به طور قطع از دیرباز چشم به منابع انرژی در دریای خزر و خلیج فارس داشته است و به دنبال این بوده که از طریق بهترین و ارزانترین راهها به این منابع دسترسی یابد. ترکیه تقاطعی است بین کشورهای جماهیر شوروی، خلیج فارس و مرکز تقاضای اروپا. این ویژگی سبب وابستگی روزافرون اروپا به ترکیه خواهد شد و ترکیه را در مسیر عضویت در اتحادیهی اروپا کمک خواهد کرد.
نتیجه
ترکیه در روابط خارجی خود همیشه نیمنگاهی نیز به بحث انرژی دارد زیرا این موضوع برای این کشور توانست به تهدیدی که پتانسیل تبدیل شدن به فرصت را داشته باشد، تبدیل شود. فراموش نکنیم که در طول چند دههی اخیر، یکی از مخالفان تحریم بر ضد ایران ترکیه بوده است و یکی از کشورهایی که از توافقات ژنو رضایت کامل داشت نیز این کشور بوده، زیرا ترکیه بارها اعلام کردهاست که میتواند مسیری مطمئن برای انتقال انرژی از ایران به اروپا باشد و از سوی دیگر ایران دومین صادرکنندهی انرژی به ترکیه میباشد و اجبار بر ترکیه نسبت به پذیرش تحریمهای ضد ایران، خسارات فراوانی را برای این کشور در پی داشته است. به عبارت دیگر ایران از هر دو زمینه میتواند به ترکیه کمک کند. هم نیازهای داخلی این کشور را به قیمتی مناسب و در کوتاهترین مسیر برطرف کند و هم ترکیه را به عنوان مسیر انتقال انرژی خود انتخاب کند.
پس نیاز است که در تحلیل روابط خارجی ترکیه همیشه نسبت به این نکته هوشیار بود که ترکیه روابط خود را بیشت بر مبنای منفعت اقتصادی تنظیم میکند.