پیدا و پنهانِ جنبش تحریم و بایکوت رژیم صهیونیستی

آنچه از مجموعه‌ی سخنان عمر برغوتي به‌عنوان رهبر جنبش بايكوت و تحريم برمی‌آید اين است كه وي نه‌تنها به دنبال فلسطين يكپارچه –كه دیرزمانی هدف مبارزان فلسطيني بوده است- نبوده بلكه طرح دو دولت را هم نمی‌پذیرد و به دنبال تشكيل دولت یکپارچه‌ی صهیونیستی است.

جنبش بایکوت و تحریم در نهم جولای سال 2005 رسماً فعالیت خود را آغاز و اقدام به انتشار فراخوانی جهت مقابله باسیاست‌های رژیم صهیونیستی در سرزمین‌های اشغالی نمود. لازم به ذکر است که این جنبش توسط 171 نهاد فلسطینی غیردولتی از جامعه‌ی مدنی فلسطین[1] ایجادشده و افق دید را در وب‌سایت رسمی خود، مبارزه با آپارتاید رژیم صهیونیستی همچون آنچه در مورد آفریقای جنوبی در طول سال‌های 1960 تا 1994 رخ داد، ترسیم می‌کند.[2]

ازجمله مؤثرترین بخش‌های جنبش بایکوت و تحریم[3] می‌توان از کمپین فلسطینیِ بایکوت دانشگاهی و فرهنگی رژیم صهیونیستی[4] نام برد این جنبش با گروه‌های غیرنظامی دیگری چون جمعیت دوستان صلحِ الاقصی در فلسطین[5] همکاری دارد.

ذكر موردي موفقیت‌های جنبش بايكوت و تحريم خارج از هدف اين مقال است لكن براي نمونه مواردي از تحریم‌های آموزشى و اقتصادى در ادامه ذكر شده است:

1. تحریم مؤسسات آموزشی رژیم صهیونیستی توسط انجمن مطالعات آمریکایی[6] و بی‌اعتبار دانستن مدارک این مراکز و بایکوت کنفرانس تاریخ شفاهی در دانشگاه عبری اورشلیم نمونه‎هایی از تحریم‎های آموزشی هستند.

2.بزرگ‌ترین بانک دانمارک، بانک دانسکه، در تاریخ ژانویه 2014 نام بزرگ‌ترین بانک رژیم صهیونیستی موسوم به هاپوعلیم را به علت زیر پا گذاردن قوانین بین‌المللی توسط این رژیم به لیست سیاه اضافه کرد، دولت نروژ نیز در همان تاریخ، توقف سرمایه‌گذاری در دو کمپانی صهیونیستی (موسسه‎ی سرمایه‌گذاری آفریقا اسرائیل و دانیا سبس) را به همان علت اعلام کرد.

هدف كلي اين مقال بررسى ابعاد پنهان اين جنبش و اندكي ژرف‌تر از ارائه‌ی گزارشى صرف است لذا براى جلوگيرى از اطناب به همين ميزان مقدمه بسنده و در ادامه ابعادى از اين حركت را كه توجه كمترى را به خود مبذول داشته است را زير ذره‌بین قرار می‌دهیم.

رهبران جنبش

خاندان برغوتي يكي از خانواده‌های بزرگ فلسطيني است. اين خاندان بسياري از مناصب مهم را بر عهده دارد؛ اما در ميان اعضاي اين خانواده موارد جالب‌توجهی ديده می‌شود. چنانكه در ميان افراد شاخص آن حداقل سه نفر به‌صورت رسمى كمونيست هستند[7]؛ اما بررسي همه‌ی اعضاي اين خاندان خارج از حوصله‌ی اين مجال است و ما در اين بخش صرفاً اشاره‌ای گذرا به عمَر برغوتي و مصطفي برغوتي كه از اعضاي شاخص اين خانواده و از بزرگان جنبش بي دي اس هستند، خواهيم كرد.

عمر برغوتي

عمر برغوتي در ابتدا در ايجاد جنبش بايكوت و تحريم همكاري داشت اما بعدها به رهبري اين حركت انتخاب شد. اين شخص متولد قطر و بزرگ‌شده‌ی مصر است. وي سپس به يافا در نزديكي تل‌آویو مهاجرت كرده، مقطع كارشناسي ارشد رشته‌ی فلسفه را در دانشگاه دولتي تل‌آویو[8] گذراند و در حال حاضر در دوره‌ی دكتري اين رشته در همين دانشگاه مشغول به تحصيل است.[9] اين موضوع، اعتراض خيل عظيمي از صهیونیست‌های ساكن سرزمین‌های اشغالى را برانگيخت و امضاي طوماري اعتراضي توسط بيش از صد و هشتادوچهار هزار نفر را به دنبال داشت. اين افراد مدعي بودند كه دانشگاهي كه با مالیات‌های ما به‌عنوان شهروندان رژيم صهيونيستى تأمین می‌شود نبايد به دشمنمان ارائه‌ی خدمات آموزشي دهد.

نکته‌ی جالب‌توجه اينجاست كه علی‌رغم اين طومار اعتراض‌آمیز، دانشگاه تل‌آویو با توجيه تعارض آن با آزادي تحصيلات، از اخراج عمر برغوتي سر باز زد. اين امر از سه جهت قابل‌تأمل است:

1. اول آنكه آيا امكان تحصيل در رژیم صهیونیستی- آن‌هم در دانشگاهي مهم و استراتژيك چون دانشگاه تل‌آویو[10]- براي ديگر مخالفان اين رژيم ميسر است؟

2. آيا ناديده گرفتن ١٨٤,٩٤١ امضاي رسمي پاي طومار، در مقابل تحصيل يك فرد ضد صهیونیست خلاف اصول دموكراتيك حاكم بر دولت رژيم صهيونيستى- كه همواره خود را با عنوان دولت يهودي و دموكراتيك می‌خواند- و به طبع آن نهادي دولتي چون دانشگاه تل‌آویو نيست؟

3. آيا تحصيل در اين دانشگاه، در تضاد آشكار با اظهارات عمر برغوتي در محكوم كردن همكاري فرهنگي فلسطينيان با رژيم صهيونيستى و بی‌بصیرت خواندن اين افراد و به كار بردن تعابير تندي چون دغل‌باز خطرناك يا روان‌پریش و… در مورد اين اشخاص نيست؟

طومار اعتراضی علیه عمر برغوتی

ذكر اين نكته خالي از لطف نيست كه عمر برغوتي به‌عنوان رهبر بي دي اس، در مصاحبه‌ای در پايگاه اينترنتي دموكراسي نو[11] ماهيت اين جنبش را ليبرال و هدف غايي آن را ايجاد يك كشور واحدِ دموكراتيكِ سكولاراز رژیم صهیونیستی و فلسطين معرفي می‌کند و نه‌تنها بر نابودي كامل دولت جعلي اسرائيل تأکید نمی‌ورزد بلكه طرح دو دولت كه توسط معتدلان پيشنهاد می‌شود را دنبال نمی‌کند، بلكه تشكيل يك دولت صهیونیستي متشكل از شهروندان فلسطيني و صهیونیست‌ها را هدف خود قرار داده است.[12] چنانكه عمر برغوتي در مقاله‌ای در خبرگزاري گاردين انگليس، فلسطينيان را شهروند رژیم صهیونیستی می‌داند و خواستار پايان محاصره‌ی رژیم صهیونیستی عليه شهروندان فلسطینی‌اش است.[13]

وي در مناظره‌ای با ربي آرتور واسكو[14] در همين پايگاه استفاده از گروه‌های فمينيستي در تظاهرات را به‌عنوان يكي از ملزومات ادامه‌ی حيات جنبش می‌خواند. وي همچنين از پاسخ به اين سؤال كه چرا بي دي اس با دولت رژيم صهيونيستى كاري ندارد و خرابکاری‌های آن را با مردم مطرح نمی‌کند و صرفاً تمركز خود را بر روي جوامع و مجامع صهیونیستي گذارده، درمانده ماند.[15]

مصطفي برغوتي

مسئله‌ی ديگري كه توجه نگارنده را به خود جلب نمود، اعطاي نشان شواليه يا لژيون[16] به مصطفي برغوتي- يكي ديگر از سردمداران جنبش بي دي اس- آن‌هم به پيشنهاد برنارد كوچنر[17]، وزير وقت خارجه‌ی فرانسه، بود.

برنارد كوچنر همان كسي است كه از سوي روزنامه‌ی جروزالم پست به‌عنوان پانزدهمين[18] يهودي صاحب نفوذ و يا به تعبير استيو ليند –نویسنده‌ی اين مقاله- يهوديان آینده‌ساز جهان، انتخاب شد.[19]

آيا امكان تقدير این‌چنینی از ديگر مبارزان فلسطيني، آن‌هم در كشوري چون فرانسه[20] و به پيشنهاد فردي چون برنارد كوچنر، ممكن است؟

مخالفت با گروه‌های مقاومت

ازآنجایی‌که عمر برغوتي همواره در كتاب و اظهارات خود بر لزوم صلح‌آمیز بودن اعتراضات تأکید دارد، اين گرايش و مخالفت با گروه‌های مقاومت همچون حماس از ساير رهبران محلي بي دي اس امري دور از ذهن نيست؛ چنان‌که خبرگزاري هآرتص شوع رژيم صهيونيستى در مصاحبه‌ای با يكي از رهبران تظاهرات در ایالات‌متحده‌ی امريكا نشان داد كه اين افراد با حماس به‌عنوان يكي از گروه‌های مقاومت در فلسطين اشغالي مخالف‌اند.[21]

ضمن اينكه در ميان صد و هفتادويك NGO كه به ادعاي سايت رسمي بي دي اس، پایه‌گذار اين حركت بوده‌اند گروه‌های مقاومت كمتر ديده می‌شود و بيشتر ردپاي بازوهاي مختلف سازمان آزادی‌بخش فلسطين (ساف)[22] ديده می‌شود و اين همان سازماني است كه به تعبير ابو شریف، نماینده‌ی جهاد اسلامي، نسبت به فلسطين و مقاومت خائن است.[23]

اهداف جنبش بايكوت و تحريم

اين جنبش اهدافش را در سايت رسمي خود چنين معرفي می‌کند:[24]

1. پايان محاصره سرزمین‌های عرب اشغال‌شده در ژوئن ١٩٦٧ و برچيدن ديوار حائل

2. به رسميت شناختن كامل حقوق شهروندانِ عربِ رژیم صهیونیستی

3. حفظ و احترام به حق بازگشت آوارگان فلسطيني مطابق قطعنامه‌ی ١٩٤ سازمان ملل متحد[25]

در دومین بند از اهداف سه‌گانه‌ی ذکرشده در سایت رسمی جنبش بايكوت، به لزوم برخورداری از حقوق اولیه‎ی برابر برای همه‎ی شهروندانِ عربِ رژیم صهیونیستی اشاره دارد که عملاً وجود کشوری به نام اسرائیل را به رسمیت شناخته و در سومین و آخرین بند، بر حق بازگشت آوارگان فلسطینی مطابق قطعنامه‌ی 194 سازمان ملل متحد تأکید می‌ورزد؛ این خود به معنای به رسمیت شناختن این قرارداد از سوی این جنبش -که ادعای نمایندگی فلسطینیان را دارد- است. لازم به یادآوری است که تمامی بندهای این قطعنامه بر پذیرش رژیم صهیونیستی استوار بوده و بر تشکیل کشوری صهیونیستی-فلسطینی تأکید می‌ورزد.

در مورد اهداف جنبش بايكوت ذكر نكات يكي از اعضاي رسمي آن خالي از لطف نيست:

ندا اليا[26]، نویسنده‌ی فلسطيني و عضو هیئت‌مدیره‌ی كمپين آمریکایی بايكوت آموزشي و فرهنگي رژیم صهیونیستی[27]، در پايگاه اينترنتي ميدل ايست آي[28] در مقاله‌ای بي دي اس را به باد نقد می‌گیرد و می‌افزاید:[29]

«فعالان و ارگان‌های وابسته به جنبش بايكوت همواره بر اين مطلب تأکیددارند كه اين حركت براي تبديل رژیم صهیونیستی به كشوري با عدالت بيشتر شکل‌گرفته است و لذا بايد در راستاي منافع آن قدم بردارد و بر طبق مصلحت كشور عمل كند.

ديگر اينكه اتخاذ سياست بازگشت به شرايط پيش از محاصره‌ی ١٩٦٧ [از سوي رهبران جنبش بايكوت] به معناي ناديده گرفتن نكبت [روز نكبت] و جنايات ١٩٤٨ عليه فلسطينيان و ناديده گرفتن حقوق آوارگان سال ١٩٤٨ است. ملت فلسطين از پيش از محاصره‌ی سال ١٩٦٧ تحت مقررات نظامي زندگي كرده است، حقوق آوارگان ١٩٤٨ به‌کلی زير پا گذاشته و بيش از ٥٠ قانون عليه غير يهوديان مناطق پيش از ١٩٦٧ تصویب‌شده است.»

بهره‌برداری‌های رژيم صهيونيستى از اين حركت

گرچه رژيم صهيونيستى ظاهراً از اين حركت ضربه‌هایی خورده است، ولي بر اساس شواهد به‌دست‌آمده می‌توان گفت كه جنبش بايكوت -خواسته يا ناخواسته- اهداف بلندمدت اين رژيم را محقق می‌سازد. مؤيدات اين مهم در ادامه خواهد آمد.

رژيم صهيونيستى همواره بر ايجاد كشور یکپارچه‌ی يهودي تأکید داشته است و اساساً آموزه‌های تئودور هرتصل بر اين مبنا استوار بوده است؛ اما آنچه دولت‌های رژيم صهيونيستى در عمل با آن مواجه بوده‌اند خلاف اين هدف بوده است. کوتاه‌سخن اينكه، در سال‌های اخير پس از ادامه يافتن مقاومت و نرسيدن به هدف غايي فوق‌الذکر، طرح دو دولت از سوي مجامع بین‌المللی و با پیگیری‌های جان كري، وزیر خارجه‌ی ایالات‌متحده‌ی امريكا، در دستور كار قرار گرفت اما همواره با كارشكني از سوي دولت رژيم صهيونيستى مواجه بوده است. نكته اينجا است كه سرباززدن دولت نتانياهو از پذيرش اين طرح انگشت اتهام جنگ‌طلبی و جلوگيري از صلح در خاورميانه را متوجه وي و دولت متبوعش كرده است. آنچه از مجموعه‌ی سخنان عمر برغوتي به‌عنوان رهبر جنبش بايكوت و تحريم برمی‌آید اين است كه وي نه‌تنها به دنبال فلسطين يكپارچه- كه دیرزمانی هدف مبارزان فلسطيني بوده است- نبوده بلكه طرح دو دولت را هم نمی‌پذیرد و به دنبال تشكيل دولت یکپارچه‌ی اسرائيلي متشكل از شهروندان صهیونیستی و فلسطيني است. لذا در صورت تحقق اين امر، صهیونیست‌ها به سناريوي دولت یکپارچه‌ی اسرائيل، آن‌هم به دست مبارزان فلسطيني، جامه‌ی عمل پوشانیده‌اند. لذا اعلام‌خطرهای كنوني رژیم صهیونیستی لزوماً بر مبناي واقعيت نبوده و ضررهاي ناشي از فعاليت جنبش بايكوت در مقابل آن هدف غايي كه از زمان سلطان عبدالحميد دوم، آخرين پادشاه عثمانى، تاكنون تحقق‌نیافته بود، ناچيز است.

نکته‌ی ديگري را كه در فغان‌های سران رژيم صهيونيستى مبني بر خطر جنبش بايكوت و اعلام ضد يهود بودن آن بايد جست، کمک‌های مالي از ایالات‌متحده‌ی امريكا است.

گيدئون لوي[30]، خبرنگار روزنامه‌ی هاآرتص رژيم صهيونيستى در جلسه‌ای[31] كه با حمايت دیده‌بان صلح كشورهاي شرقي در نيويورك[32] صورت گرفته بود از اختصاص صد ميليون دلار براي مبارزه با جنبش بايكوت از سوي صندوق ملي يهودي[33] پرده برداشت. اين در حالی است كه در ماه ژوئن شلدون آدلسون[34]، ميلياردر لاس‌وگاسی و غول كازينو، به‌تنهایی ٥٠ ميليون دلار براي مبارزه با بي دي اس هزينه كرده بود.

«لوي در ادامه می‌افزاید صد ميليون دلار براي خفه كردن صداي كمپين در دانشگاه‌ها بیش‌ازحد معمول و انتظار است.»[35]

نکته‌ی ديگر را بايد در سخنان جنجالي استيون لويتسكي[36]، استاد دانشکده‌ی دولت دانشگاه «هاروارد» و «گلن ويل»[37]، پژوهشگر مايكروسافت، در روزنامه‌ی نیویورک‌تایمز جست. اين دو نفر كه خود را صهيونيست باسابقه و عشاق رژیم صهیونیستی می‌خوانند بايكوت را خدمتي براي آرمان رژیم صهیونیستی و نيل به آرمان‌های تئودور هرتصل می‌دانند و چنين می‌افزایند كه:[38]

«شهرک‌ها و شهرک‌نشینان و تركيب جمعيتي حاكم بر آن‌ها، با گذشت زمان توانايي رژیم صهیونیستی براي تغيير وضعيت موجود را تحليل می‌دهند.[39] لذا بايكوت محصولات راهي بسيار مؤثر براي وادار كردن رژیم صهیونیستی به انديشيدن دوباره به وضعيت ثبات است چراكه اين كشور نمی‌تواند مثل كره شمالي يا سوريه نسبت به بايكوت و تحريم بی‌تفاوت باشد و نمی‌تواند بدون کمک‌های امريكا اعمال نابخردانه‌ی خود را ادامه بدهد. لذا بر يهوديان آمریکایی لازم است كه رژیم صهیونیستی را مورد بايكوت قرار داده [و به جنبش بي دي اس بپيوندند] تا بتوانيم رژیم صهیونیستی را از درون حفظ كرده و به فرمان‌ها تئودور هرتصل و دولت یکپارچه‌ی يهود دست‌یابیم.»

و در آخر نکته‌ای كه همواره در رویه‌ی عملي اين رژيم و عمال آن شاهد بوده‌ایم مفهوم بازيابي اسطوره[40] بوده است به اين معنا كه هر زمان حناي مظلوم بودن يهود و آنتي سميتيسم رنگ ببازد، اتفاق جديدي را علم می‌کنند تا بدين طريق به اهداف نائل آيند. اين مهم از اسطوره‌ی پولگروم‎ها در روسیه‌ی تزاري گرفته تا اسطوره‌ی آنتي سميتيسم بودن جنبش محافظه‌کار و صلح پیشه‌ی- به معناي واقعي كلمه- بي دي اس قابل‌پیگیری است.



[1] Palestinian Civil Society

[2] برای مطالعه بیشتر درباره‎ی آپارتاید رژیم صهیونیستی ر.ک.:

زمرد بخش آزاد، شهناز؛ ثمودی، علیرضا؛ «بررسی مقایسه‌ای موضوع تبعیض سازمان‌یافته در آفریقای جنوبی و رژیم صهیونیستی»؛ مطالعات فلسطین؛ پائیز 1391؛ شماره 18؛ صص 127 تا 152؛

آدرس ثابت:http://bit.ly/1OaSOf3

[3] Boycott, Divestment and Sanctions (BDS)

[4] Palestinian Campaign for Academic and Cultural Boycott of Israel (PACBI)

[5] Friends of Al-Aqsa Peace in Palestine (FOA)

[6] American Studies Association (ASA)

[7] بشير برغوتي روزنامه‌نگار کمونیست، خدر العالم برغوتي مبارز فلسطيني كمونيست و سميح البرغوتي نویسنده‌ی كمونيست

[8] Tel Aviv University (TAU)

[9] همچنين عمر برغوتى دوره‌ی كارشناسى ارشد را در رشته‌ی مهندسى الكترونيك دانشگاه كلمبيا گذرانده است.

[10] بسيارى از انديشكده‎هاى راهبردى و مراكز مطالعاتى-امنيتى رژيم صهيونيستى –همچون مركز مطالعات امنيت ملى (INSS) – وابسته به اين دانشگاه هستند.

[11] Democracy now!

[12] ساير مؤيدات اين مهم در جای‌جای اين مقال خواهد آمد.

[14] مدير موسسه‌ی شالوم

[16] نشان لژيون بالاترين نشان فرانسه بوده و بنا بر قانون به افرادي تعلق می‌گیرد كه به فرانسه و آرمان‌های آن كمك و خدمت قابل‌توجهی كرده باشند.

[17] Bernard Kouchner

[18] از ميان پنجاه نفر

[19] http://bit.ly/U8Y6i8

[20] براي مطالعه بيشتر درباره‌ی نفوذ لابی‌های يهودي در فرانسه ر.ك. به:

سارکوزی، اسراییل و یهودیان: لابی صهیونیستی در فرانسه؛ نوشته پل اريك بلانرو؛ ترجمه غلامرضا منتظمی؛ نشر سيماى پارسا

[21] http://bit.ly/1M7nLxp

[22] Palestinian Liberation Organization (PLO)

[23] ابو شريف در مصاحبه‌ای با نگارنده نه‌تنها ساف را سازماني خائن خطاب كرد بلكه رهبر آن –محمود عباس- را هم به خيانت عليه فلسطين و آرمان‌های آن متهم كرده و افزود اين افراد تنها به دنبال مذاكره و صلح با رژیم صهیونیستی‌اند.

[24] http://www.bdsmovement.net/bdsintro

[25]http://unispal.un.org/UNISPAL.NSF/0/C758572B78D1CD0085256BCF0077E51A

[26] Nada Elia

[27] US Campaign for the Academic and Cultural Boycott of Israel (USACB)

[28] Middle East Eye

[30] Gideon Levy

[31] اين جلسه با موجي از اعتراضات و حملات عليه اين نویسنده‌ی اسرائيلي روزنامه‌ی هاآرتص و ساير سخنرانان و دخالت پليس همراه بود.

[32] Watch Ester Country, New York Peace group (WESPAC)

[33] The Jewish National Fund

[34] Sheldon Adelson

[36] Steven Levitsky

[37] Glen Weyl

[39] بنا بر گزارش موسسه مطالعات سیاست‌گذاری عمومی Pew Research Center تنها 17 درصد یهودیان امریکا معتقدند شهرک‎ها به امنیت رژیم صهیونیستی کمک می‎کنند.

[40] لابي صهيونيست سايمون ويزنتال همواره پرچم‌دار بازيابي اسطوره بوده است و اسطوره‌ی آنتي سميتيسم بودن جنبش بايكوت و تحريم نيز از اين امر مستثنا نبوده است.

ارسال دیدگاه