اندیشکده راهبردی تبیین – انتفاضه سوم در حالی از صد روز گذشت که طبق گزارش مرکز دیدهبان حقوق بشر اروپا- مدیترانه، از ابتدای اکتبر 2015 (آغاز انتفاضه) تا هشتم ژانویه 2016، 150 فلسطینی به شهادت رسیدهاند که در بین آنها 27 کودک و هفت زن وجود دارند و رژیم صهیونیستی تا کنون پیکر 27 شهید از جمله یک زن را نزد خود نگه داشته است. تعداد مجروحان این انتفاضه به 15759 میرسد که 15667 نفر آنها جراحت کم تا متوسط برداشتهاند و 92 تن دچار جراحت شدید شدهاند؛ در بین مجروحان 58 روزنامهنگار و 193 امدادگر نیز وجود دارند. همچنین تا کنون 27 صهیونیست نیز در انتفاضه کشته و 385 نفر زخمی شدهاند که 352 نفر آنها جراحت کم و 33 تن جراحت شدید برداشتهاند.[1] تعداد کشتهها برای رژیم صهیونیستی بسیار شوکآور است.
انتفاضه سوم، یک اتفاق غیرقابل پیشبینی نبود و پس از جنگ 51روزه، جرقههای آن دیده میشد که هشدار بسیاری از کارشناسان صهیونیستی مبنی بر آغاز قریبالوقوع انتفاضهای جدید را به دنبال داشت. پس از جنگ 51روزه، عاموس هرئیل تحلیلگر صهیونیستی در روزنامه هاآرتص نوشت: «به نظر میرسد راه فراری از انتفاضهای که از تابستان (2014) در قدس آغاز شده است، وجود ندارد. از زمان پایان جنگ 51روزه غزه، آرامش، همهی مناطق را فراگرفته است اما خشونت تا این لحظه در قدس ادامه دارد.» همچنین نداو شرغای تحلیلگر روزنامه «اسرائیل امروز» در مطلبی تحت عنوان «چشمها باید باز شود: انتفاضه در راه است» مینویسد: «انتفاضه سوم در قدس با شروع جنگ غزه آغاز شده است.» پس از هشدارهای متعدد کارشناسان عبری پس از جنگ 51روزه، شائول موفاز وزیر اسبق جنگ رژیم صهیونیستی و رئیس حزب کادیما در اکتبر 2014 در مورد وقوع انتفاضه سوم در قدس اشغالی به تلآویو هشدار داده بود.[2]
پیشبینیها و انتظارات برای وقوع انتفاضهای جدید، پس از ورود صهیونیستها به مسجدالاقصی و مطرح شدن تقسیم زمانی- مکانی این مسجد مقدس از اول اکتبر به وقوع پیوست. لذا به نظر میرسد این انتفاضه یک خشونت موقتی یا خشم نیست و دارای بسترهایی برای وقوع بود. مؤلفههای ایجادکننده این انتفاضه عبارتاند از:
1- جنگ 51روزه غزه
2- ناامیدی از کشورهای همسایه و عربی- اسلامی با توجه به شرایط منطقه و به حاشیه رفتن موضوع فلسطین
3- شکست راهکار سیاسی و مذاکرات صلح
4- تضعیف قدرت محمد عباس، کاهش کنترل امنیتی و مشروعیت مردمی تشکیلات خودگردان.
پیامدهای صد روز انتفاضهی قدس
1- تغییر دو مؤلفهی «قدرت و امید» به «امنیت و ترس» در سرزمینهای اشغالی
همواره یکی از اصلیترین مؤلفههایی که در تصمیمات مسئولین رژیم صهیونیستی نقش دارد، افزایش قدرت نظامی و توان بازدارندگی در مقابل توان موشکی حماس است. افزایش قراردادهای تسلیحاتی در حوزه هوایی و سپر موشکی، نمونهای از این تلاش است. عقد قرارداد برای خرید 14 فروند جنگنده رادارگریز اف-35 هرکدام به ارزش 110 میلیون دلار (ساخت شرکت لاکهید مارتین آمریکا)[3]، خرید سه هزار موشک میانبرد هوابههوای هلفایر، 4100 بمب گلایدری (سرشی)، 50 بمب سنگرشکن پیشرفته برای اهداف زیرزمینی از آمریکا با ارزش 1.8 میلیارد دلار[4] را میتوان آخرین تلاش صهیونیستها در تقویت توان نظامی خود نام برد. سلاحهایی چون بمب سنگرشکن، بهمنظور تخریب مخفیگاه و تونلهای حماس است.
یکی از پیامدهای انتفاضهی سوم و تداوم آن پس از صد روز را میتوان تغییر راهبرد نظامی رژیم صهیونیستی از قدرت نظامی و بازدارندگی به امنیت و تلاش برای ایجاد احساس امید در جامعه دانست. |
رژیم صهیونیستی طی ده سال اخیر، رویکرد راهبردی خود را معطوف به جنگ سخت و هوایی کرده بود اما طی دو سال گذشته بالاخص با شروع انتفاضهی اخیر، مؤلفه قدرت رئالیستی جای خود را به امنیت داده است. این تغییر رویکرد را در سند راهبردی ارتش که به نام دکترین گادی ایزنکوت رئیس ستاد کل نیروهای مسلح رژیم صهیونیستی معروف شد، میتوان دید. در این سند، تضمین ادامهی بقای رژیم صهیونیستی، حمایت از تمامیت ارضی، امنیت شهروندان و ساکنان آن، حفظ ارزشها و ویژگیاش بهعنوان یک دولت یهودی و دموکراتیک و خانهای برای مردم یهود، تضمین بازدارندگی، مصونیت اجتماعی و اقتصادی و تقویت جایگاه منطقهای و بینالمللی در چارچوب تلاش برای صلح با همسایگان آن بهعنوان اصول راهبردی این رژیم معرفی میشود.[5] ایزنکوت در این سند بارها اشاره میکند که باید برای حفظ منافع خود در راهبردها تجدید نظر نمود.
موضوع مهم دیگری که میتوان از پیامدهای اصلی انتفاضه دانست، احساس ترس در میان جوامع صهیونیستی است. این احساس ترس حتی در مناطقی که امنیت برقرار است نیز روند افزایشی به خود گرفته است. تداوم این مؤلفه در احساس و درک ذهنیت صهیونیستها از محل زندگی خود خصوصاً میان شهرکنشینان، رژیم صهیونیستی را دچار چالشی جدی حتی پس از کنترل و سرکوب انتفاضه خواهد نمود. نمونهی این ترس را میتوان در افزایش 4برابری خرید سلاح در مناطق اشغالی و همچنین درخواست دولت نتانیاهو برای دادن مجوز تسلیح شدن شهرکنشینان دانست. افزایش سلاح در دست شهرکنشینان و صهیونیستها در منطق اشغالی ضریب امکان عملیات مسلحانه از سوی فلسطینیان هم افزایش خواهد یافت.[6] عامی ایالون رئیس پیشین دستگاه شاباک با تأکید بر این نگرانی میگوید: «چالش اصلی اسراییل امروز توانایی ایجاد یک گروه صهیونیستی مؤمن با هدف امیدآفرینی بهجای ترس عمومی است و چهبسا این تنها چیزی نباشد که خبر از خطر فقدان امید در میان نسلهای یهودی جدید میدهد.»[7] با ناکامی سازمانهای اطلاعاتی این رژیم طی 8 روز برای دستگیری مجری عملیات مسلحانه تلآویو که 4 صهیونیست را به هلاکت رساند، احساس ترس و ناامنی در میان صهیونیستها بسیار افزایش یافت. روزنامهی صهیونیستی یدیعوت أحرونوت، به بررسی حادثه شهادت نشات ملحم پرداخته و آورده است که سرنوشت مجری عملیات تلآویو بیشترین خبری بوده است که صهیونیستها پیگیری میکردند. پلیس و سازمان اطلاعاتی شاباک باید هزینههای زیادی را به خاطر شکست و ناکامیهای خود در این پرونده تقبل کنند؛ بهطوری که ملحم بهتنهایی رژیم صهیونیستی را به مدت یک هفته سرکار گذاشت و آن را کاملا گیج کرده بود.[8]
لذا یکی از پیامدهای انتفاضهی سوم و تداوم آن پس از صد روز را میتوان تغییر راهبرد نظامی رژیم صهیونیستی از قدرت نظامی و بازدارندگی به امنیت و تلاش برای ایجاد احساس امید در جامعه دانست.
2- مشخصتر شدن اهداف و دامنه انتفاضه سوم
با گسترش انتفاضهی سوم و گذشت صد روز، به نظر میرسد حماس و جهاد اسلامی نسبت به ابتدای شروع این موج در ماه اکتبر، با راهبردی مشخص و منسجمتر فضا را پیگیری و مدیریت میکنند. چندین عملیات مسلحانه در سرزمینهای اشغالی و ادعای رژیم صهیونیستی مبنی بر دستگیری نیروهای حماس در کرانه باختری قبل از عملیات، نشاندهندهی بخشی از انسجام عملیات و اهداف گروههای فلسطینی در مواجهه با انتفاضه است. شرایط انتفاضه موجب شده است حماس طی چند نوبت عملیات آزمایشی شلیک موشک به دریا در سواحل غزه انجام دهد که موجب ترس شدید صهیونیستها شده است.[9] به نظر میرسد حماس با مرور زمان رویکردی مسلحانهتر اتخاذ میکند. پس از گذشت صدمین روز از انتفاضه سوم، پایگاه المجد نزدیک به القسام شاخه نظامی حماس، ضمن تأیید ادعای صهیونیستها مبنی بر دستگیری تیمی از حماس که قصد عملیات مسلحانه در کرانهی باختری داشتند، اعلام نمود فصل جدیدی در انتفاضه آغاز شده است. این فصل جدید مقاومت فلسطین به تیمهای عملیاتی و نظامی برای تحرک و آغاز مرحلهی دوم انتفاضهی قدس چراغ سبز نشان داده است.[10] اما هدف اصلی و مشخص انتفاضه را میتوان تکرار مدل انتفاضهی دوم تا خروج نظامیان اشغالگر از غزه دانست.
اسماعیل هنیه طی سخنانی در مورد راهبرد انتفاضه میگوید: «ما برای ایجاد تحول راهبردی در قضیه فلسطین، انتفاضه را برگزیدهایم. انتفاضه میتواند آرمانهای ما دربارهی بازگشت فلسطینیان، تشکیل کشور مستقل، استقلال و آزادی فلسطین را محقّق کند. اقدامات صهیونیستها و حملات اشغالگران به مسجدالاقصی زمینهساز وقوع انتفاضه شده است. خفقان و انسداد سیاسی از مهمترین عوامل وقوع انتفاضه است. وطن و سرزمین تمامی فلسطینیان یکی است. ما باید فرماندهی واحد میدانی برای هماهنگی اقدامات انتفاضه در قدس و کرانه باختری تشکیل دهیم. تشکیل فرماندهی واحد سیاسی در مراحل بعدی انتفاضه انجام میشود.»[11] همچنین خالد مشعل رئیس دفتر سیاسی حماس اخیراً طی اظهاراتی بهنوعی سقف این انتفاضه را اخراج صهیونیستها از کرانهی باختری اعلام کرد.[12]
مشخص و ملموس بیان کردن اهداف و شیوهی ادامهی انتفاضه از این منظر مهم است که هم نشاندهندهی اِشراف گروههای مقاومت بر حیطهی انتفاضه است و هم این جریان را از یکی از اصلیترین چالشهای پیش روی انتفاضه یعنی نداشتن راهبرد و هدف مشخص دور نگه میدارد.
امروزه با شروع انتفاضه، مشخص شدن میزان نتیجهبخش بودن یک عملیات مسلحانه در تلآویو، حضور و فعالیت مردم کرانهی باختری در انتفاضه و حمایت از مبارزه علیه رژیم صهیونیستی نشان میدهد بسترسازی بهتدریج در حال ایجاد است. البته برای تسلیح نباید عجله نمود زیرا یکی از لزوم تسلیح کرانهی باختری، ایجاد بستری ساختارمند و منظم و کنترلشده در میان مبارزان برای مبارزهی مسلحانه در کنار آمادگی اجتماعی است. |
3- بسترسازی اجتماعی برای تسلیح کرانهی باختری
چندین مورد عملیات مسلحانه در مناطق 1948 بالأخص عملیات نشات ملحم در روز آغازین سال جدید میلادی در قلب تلآویو، بسترسازی اجتماعی برای تسلیح کرانهی باختری است. ابوشریف نمایندهی جهاد اسلامی در تهران پیش از شروع انتفاضه، در مورد تسلیح کرانهی باختری ضمن اشاره به اهمیت بسترسازی میگوید: «در هر مقاومتی مردم پشتوانهاند و این باعث میشود تا روند مسلح شدن تسهیل شود. از سوی دیگر به دلیل مشکلات داخلی و منطقهای تمایل و رغبتی در میان مردم کرانهی باختری نیست و افقها را بسته میبینند و تمایلی نیز برای مسلح شدن ندارند و طبعاً این اعتقاد به وجود میآید که در صورت ورود به جنگ، چیزی تغییر نمیکند.»[13] اما امروزه با شروع انتفاضه، مشخص شدن میزان نتیجهبخش بودن یک عملیات مسلحانه در تلآویو، حضور و فعالیت مردم کرانهی باختری در انتفاضه و حمایت از مبارزه علیه رژیم صهیونیستی نشان میدهد بسترسازی بهتدریج در حال ایجاد است. البته برای تسلیح نباید عجله نمود زیرا یکی از لزوم تسلیح کرانهی باختری، ایجاد بستری ساختارمند و منظم و کنترلشده در میان مبارزان برای مبارزهی مسلحانه در کنار آمادگی اجتماعی است. در صورتی که این زمینهها فراهم نباشد، این طرح در نطفه خفه خواهد شد و یکی از بزرگترین برگ برندههای جبههی مقاومت از دست خواهد رفت. یکی دیگر از شرایط و بسترهای آغاز تسلیح کرانهی باختری، تضعیف جایگاه محمود عباس و تشکیلات خودگردان است. این موضوع باعث نگرانی سران صهیونیستی هم شده است. وزارت جنگ رژیم صهیونیستی به کابینهی امنیتی توصیه کرده، سیاست رسمی برای جلوگیری از این فروپاشی در پیش گیرد. نتانیاهو چندی پیش در کنفرانس اقلیم در پاریس گفت که مایل نیست تشکیلات خودگردان فروبپاشد زیرا جایگزین آن بدتر خواهد بود. بهواسطه همین دیدگاه او گامهای عملی برای فروپاشی تشکیلات خودگردان اتخاذ کرده است و طی هفتههای اخیر نشستهایی با موشه یعلون وزیر جنگ و یورام کوهن رئیس سازمان امنیت داخلی رژیم صهیونیستی موسوم به شینبت برگزار کرده است.[14]
نتیجهگیری
با گذشت صد روز از انتفاضه سوم، چند پیامد و تأثیر ملموس را میتوان مشاهده نمود: مؤلفههای تصمیمساز و راهبردی رژیم صهیونیستی برای بقاء تغییر کرده است. دو مؤلفهی تصمیمسازِ قدرت و امید در سرزمینهای اشغالی با گذشت صد روز از انتفاضه، جای خود را به امنیت و ترس دادهاند. امروزه سران امنیتی و سیاسی رژیم صهیونیستی به دنبال بازگرداندن امید و اعتماد به قدرت نظامی این رژیم هستند؛ اما ماهیت اجتماعی و انفرادی بودن انتفاضه، صهیونیستها را دچار ترس و ناامیدی شدیدی نموده است. یکی دیگر از پیامدهای انتفاضه پس از صد روز، بیشتر شدن انسجام گروههای فلسطینی و ملموستر شدن اهداف انتفاضه حول آزادی قدس و بیرون کردن صهیونیستها از کرانهی باختری است. آخرین پیامد صد روز مقاومت، آمادگی و همراهی بیشتر مردم کرانهی باختری با مقاومت و مبارزه مسلحانه پس از لمس و درک نتایج روش مقاومت در قابل گفتگو و واماندگی سران صهیونیستی در مقابل انتفاضه است. این همراهی و درک، بستر اجتماعی تسلیح کرانه باختری را بهبود میبخشد اما با قطعیت نمیتوان گفت کرانه آمادهی تسلیح شدن است.
[1] http://fna.ir/YROXJ
[2] http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930801000714
[3] http://217.218.67.231/DetailFa/2015/03/01/399709/IsraelUSWeaponry-
[4] http://www.tasnimnews.com/fa/news/1394/02/31/746360
[5]http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13940528000029
[6] http://qudsonline.ir/detail/News/316007
[7] http://goo.gl/FVy0cD
[8] http://goo.gl/envbfj
[9] http://fna.ir/X3AKUU
[10] http://goo.gl/wVVSJY
[11] http://www.irinn.ir/news/132550
[12] http://nedains.com/fa/news/312820
[13] http://www.irdiplomacy.ir/fa/page/1948470
[14] http://fna.ir/NPVPGJ
