– با سلام. با وقوع اتفاقات اخیر فیمابین مصر و لیبی و گمانههایی مبنی بر این که ارتش مصر و امارات عامل حمله هوایی به لیبی بودهاند و همچنین موضع بیطرفی آمریکا، آیا تنش بین این دو کشور گسترش پیدا میکند یا خیر؟
– آنچه که طی چند ماه گذشته دارد در لیبی صورت میگیرد، رویارویی دو نیرو است که ترکیبی از نظامی و شبهنظامی میباشند. این دو نیرو هیچ کدام دولتی نیستند، بلکه هر دو نیروهای مغایر با خواست آنچه در حال حاضر در لیبی بهعنوان حکومت شناخته میشوند هستند. یکی نیروهای تحت فرمان سرلشگر بازنشسته «خلیفه حفتر» هستند. این نیروها ترکیبی از نیروهای شبهنظامی و ترکیبی از نیروهای ارتش سابق لیبی هستند و اینها سعی کردند که نیروهای خود را با دیسیپلین و نظم سامان بدهند و این نیروها تحت عنوان «ارتش ملی» حرکت خود را آغاز کردند. حرکت آنها در اردیبهشت ماه آغاز شد و سعی کردند که گروههای تکفیری و افراطی اسلامی را مورد حمله قرار دهند، پس این نیروها در واقع لائیک هستند و حمایتهای آمریکا، عربستان و امارات را به نوعی به همراه دارند. نیروی مخالف اینها، نیروهایی هستند که عقاید اسلامی افراطی دارند و تکفیری هستند و به نوعی اخوانی میباشند. از این نظر این گروهها به دو دسته تقسیم میشوند: گروههای تکفیری که اخوانی نیستند و گروههای تکفیری که به نوعی در خانواده اخوان قرار دارند و یکی از شعبات اخوان محسوب میشوند. به هر ترتیب این دو نیرو در مقابل یکدیگر قرار گرفته اند چرا که آقای حفتر اولین عملیات خود را علیه این گروه ها انجام داد که اصلیترین این گروههای اسلامی افراطی، گروهی تحت عنوان انصار الشریعة در شرق لیبی نقاط نفوذ زیادی دارند و اطراف شهر بنغازی مرکز آنهاست.
بنابراین آقای حفتر به وسیله نیروی جدیدی که تحت عنوان ارتش ملی ایجاد کرده، حملات خود را علیه آنها آغاز کرده است و جالب این است که ارتش ملی از نیروی هوایی نیز برخوردار است؛ یعنی آقای حفتر هواپیمای نظامی لیبی و خلبانها را در اختیار گرفته است و علیه آنها وارد حمله شد و آنها در حدود یک ماه پیش عملیات پاسخ به حفتر را به طور جدی آغاز کردند و شروع به تسخیر بخشی از کشور کردند. پس باید این طور بگوییم که در لیبی در سه و نیم سال گذشته که آقای قذافی کنار رفته است درگیریهای بسیاری شکل گرفته است. اما فازی که اکنون در آن هستیم فازی است که از اردیبهشت ماه آغاز شده است و نیروهای شبهنظامی و نظامی را به دو دسته تقسیم میکند: گروههای لائیک، لیبرال و مورد حمایت آمریکا و عربستان که تحت فرماندهی سرلشگر حفتر هستند و نیروهای شبهنظامی که خواستار حاکمیت هستند و از نظر عقاید به داعش شباهت دارند و به نوعی پیوندهایی با القاعده دارند، یا پیوندهای اخوانی دارند و خواستار یک حاکمیت و خلافت اسلامی میباشند. اکنون این دو با یکدیگر درگیر هستند و دولت در این مسیر هیچ گاه مورد حمایت هیچ کدام از اینها نبوده است و جالب این است که دولت مخالف این گروههاست و هر دو گروه را به آرامش دعوت کرد. در چنین شرایطی گفته شده است که آقای السیسی که در مصر حاکم هست، با آقای حفتر مراوداتی دارد و حتی دیدارهایی هم با هم داشتهاند و آقای السیسی در واقع با آقای حفتر همفکر و همنظر است و از ایشان که یک ژنرال بازنشسته است و 20 سال از عمر خود را در آمریکا گذرانده است، حمایت میکند و خواستار این است که همانطور که خود مورد حمایت عربستان بوده است ایضا آقای حفتر تحت حمایت عربستان درآید و حاکمیت لیبی را در دست بگیرد. اما شرایط در لیبی مثل شرایط در مصر برای حاکم شدن آقای حفتر مناسب نیست و مردم مخالف یک حکومت مورد حمایت عربستان و غرب هستند. به هر ترتیب، آقای حفتر سعی میکند که نیروهای افراطی و تکفیری را سرکوب کند و خود را به عنوان منجی و ناجی لیبی معرفی نماید که دارد مردم را از گروههای تروریست نجات میدهد.
فلذا در شرایط حاضر درگیری بر سر نقاط استراتژیک مانند فرودگاه و چاههای نفت است. فرودگاهها در لیبی از دو نظر اهمیت دارند: یکی از نظر پرواز هوایی و برخاستن جنگندهها اهمیت دارد و دیگری ورود و خروج افراد کلیدی دنیای غرب و دیگر کشورهاست. بنابراین آقای حفتر سعی کرد که فرودگاهها را در اختیار بگیرد تا بتواند از باند آنها برای پرواز هواپیماهایش استفاده نماید. در مقابل نیز گروههای تکفیری سعی کردند که فرودگاهها را اشغال کنند و بنابراین بر سر فرودگاههای بغازی که شهر مهم لیبی در شرق لیبی است و طرابلس که پایتخت لیبی است و در غرب آن قرار دارد، درگیریها شدیدی رخ داد و در این شرایط گفته شد که هواپیماهای ناشناسی آمدهاند و به کمک آقای حفتر نیروهای شبهنظامی اسلامی را بمباران کردند که گفته شد که مصر و امارات در این قضیه نقش داشته اند. ولیکن هر دو کشور سعی کردند که این امر را تکذیب کنند که البته این تکذیب آنها خیلی نمیتواند صحت داشته باشد، و صحت آن ثابت نشده است. همچنانکه حرف گروههای تکفیری ثابت نشده است. اما آنچه که مسلم است، چه اینکه این دو کشور این حملات را صورت داده باشند و چه صورت نداده باشند، این است که مصر، عربستان، امارات و کویت همگی حامی اصلی آقای حفتر در این قضایا هستند و در مقابل آنها قطر از گروههای اخوانی دفاع میکند و این گروهها نیز سعی کردهاند که در لیبی با دستاندازی به چاههای نفت درآمدهایی را برای خود کسب کنند.
به هر ترتیب آنچه که دارد صورت میگیرد، میتواند مأموریتی از جانب آقای السیسی برای آقای حفتر باشد یا بهتر است بگوییم که آقای السیسی از جانب غرب و عربستان مورد حمایت است که به آقای حفتر کمک کند که در لیبی یک حکومت لائیک و سکولاری منطبق با خواست غرب روی کار بیاید. بنابراین آنچه که دارد صورت میگیرد این است که کشورهای مورد اتهام همجهت هستند و اگر مصر و امارات به عملیات هوایی کمک نکرده باشند، با آقای حفتر همسو هستند و متأسفانه در این وسط چیزی که نادیده گرفته میشود خواست مردم لیبی است که خواستار یک مردمسالاری دینی هستند. در واقع مردم لیبی در میانه دو تیغ و لبهی قیچی قرار دارند که یک لبهی آن نیروهای ژنرال حفتر هستند که یک حکومت سکولار و مورد حمایت عربستان و آمریکا است و یک لبه آن لبهی افراط مذهبی مشابه داعش و القاعده است و امر واضح این است که چیزی که در حال قربانی شدن است خواست مردم لیبی برای برقراری مردمسالاری دینی است.