کشور پاکستان از زمان استقلال از هند یعنی سال 1947 تاکنون، همواره سعی کرده است برای کاهش دادن ترس از دهلی، رابطه با برخی قدرتهای بزرگ را در دستور کار خود قرار دهد. هرچند این کشور در برخی مقاطع برای مهار هند، به چین روی آورده بود اما در عمده سالهای استقلال، این ایالات متحده بوده است که نقش موازنهدهنده بین اسلامآباد و دهلی را بر عهده داشته است. علاوه بر اهمیتی که واشنگتن برای اسلامآباد دارد، آمریکا نیز در راستای مبارزه با تروریسم و ریشهکن کردن گروههایی مانند طالبان و القاعده نیازمند همکاری پاکستان است. در نتیجه نیاز متقابل طرفین به یکدیگر باعث شده است تا روابط این دو کشور همواره از اهمیت بالایی برخوردار باشد. با وجود برخی فرازونشیبهای مقطعی در مناسبات امریکا و پاکستان، طرفین در اکثر مواقع رویکردهای مشابهی را در برابر یکدیگر به کار بردهاند.
آخرین تحول صورت گرفته در روابط ایالات متحده و پاکستان، به سفر سوزان رایس مشاور امنیت ملی آمریکا به پاکستان مربوط میشود. این که سفر رایس به اسلامآباد در مقطع کنونی دارای چه اهدافی است، مهمترین پرسشی است که در مطلب پیش رو قصد پاسخ دادن به آن را داریم. همچنین به دنبال پاسخگویی به این پرسش هستیم که سیاستهای ایالات متحده در دولت اوباما دارای چه مولفههایی بوده است؟ به بیان دیگر، به طور کلی نگاه دولت اوباما به پاکستان چگونه بوده است و پاکستان امروز چه جایگاهی در سیاست خارجی آمریکا دارد؟
اهداف سفر سوزان رایس به پاکستان
در ابتدا باید گفت رایس در حالی عازم سفر اسلامآباد شد که آمریکا اخیراً به دلیل آنچه عدم همکاری پاکستان در مبارزه با تروریسم میخواند، کمکهای مالی خود به این کشور را قطع کرد. البته این نخستین بار نیست که واشنگتن دست به چنین کاری میزند و پیشتر نیز برای اعمال فشار بر اسلامآباد چنین رویکردهایی را آزموده است. در پاسخ به این سؤال که اهداف سفر رایس در مقطع کنونی به اسلامآباد چه بوده است، میتوان فرضیههای مختلف و متنوعی را مطرح نمود.
ترغیب پاکستان به روابط بهتر با افغانستان بدون شک یکی از اهداف سفر رایس به اسلامآباد است. افزایش حملات تروریستی در افغانستان و اقدام مقامات عالی کابل مبنی بر نشانه رفتن انگشت اتهام به سوی اسلامآباد و متهم کردن دستگاه اطلاعات و امنیت پاکستان به دست داشتن در این حملات ترویستی، باعث شده است تا روابط پاکستان و افغانستان هم با شیب تند دچار تنش و التهاب جدی شود تا حدی که هیئت عالی اقتصادی افغانستان به ریاست وزیر اقتصاد این کشور، هفته گذشته برنامه سفر خود به اسلامآباد را برای شرکت در کمیسیون مشترک اقتصادی دو کشور، لغو کرد. در شرایطی که کابل و اسلامآباد روابط پرتنشی را تجربه میکنند، واشنگتن به دنبال این امر است تا با بهبود مناسبات بین این دو کشور، مقامات پاکستانی را ترغیب به همکاری با کابل در جهت مذاکره با طالبان کند، چراکه کاخ سفید نیک میداند که پاکستان و ارتش این کشور تا چه اندازه بر گروه طالبان نفوذ دارند. آمریکا از تیرگی روابط کابل و اسلامآباد نگران است و سعی میکند که بار دیگر مذاکرات افغانستان و طالبان از سر گرفته شود و دوباره این کشور و پاکستان برای مبارزه با تروریسم با یکدیگر همکاری کنند. آمریکا تلاش میکند تا روابط کابل و اسلامآباد به گونهای توسعه یابد تا اسلامآباد در مبارزه با تروریسم و نابودی پایگاههای تروریستی و طالبان در پاکستان با افغانستان همکاری کند.
عدم موفقیت ایالات متحده در افغانستان و قدرتمند شدن روزبهروز طالبان باعث شده است تا آمریکا راهکارهایی نظیر بازداشتن متحدان خود از همکاری با طالبان و تلاش برای حل مجموعه مسائل امنیتی در جنوب آسیا را مد نظر قرار دهد. |
سفر مایکل مک کینلی، سفیر آمریکا در افغانستان، به اسلامآباد یک روز پس از دیدار رایس، این نکته را یادآور میکند که مک کینلی برای آگاهی از جزییات و نتایج گفتگوهای مشاور امنیت ملی آمریکا و مقامات پاکستانی راهی اسلامآباد شده است. نکته مهم در زمینه سیاست اسلامآباد در قبال کابل این است که دولت پاکستان و ارتش قدرتمند این کشور، در بعضی موارد، از رویکردهای دوگانه در قبال همسایه شمالی استفاده نمودهاند. آنها از یک طرف مدعیاند ثبات در افغانستان غیر متحد با هند به نفع پاکستان است و از طرف دیگر با حمایت از برخی گروههای تروریستیِ مخالف دولت کابل، صحنه سیاسی افغانستان را با تنش مواجه میکند.
پاکستان علاوه بر تنش با افغانستان، در مقطع کنونی با هند نیز دچار مشکل شده است، در نتیجه دولت امریکا در تلاش است تا با به دست گرفتن ابتکار عمل، مانع از تخریب بیشتر مناسبات اسلامآباد و دهلی شود. شدت گرفتن درگیریهای مرزی و همچنین لغو مذاکرات میان اسلامآباد و دهلینو در سطح مشاوران امنیت ملی دو همسایه، اخیراً باعث شده است تا دو کشور بار دیگر تهدیداتی را متوجه یکدیگر کنند. آنچه از مناقشات مکرر هند و پاکستان میتوان دریافت این است که هیچکدام از دو کشور به دلیل ترس از احتمال تنش اتمی، خواهان جنگ نیستند و از طرفی نیز آمریکا همواره سعی در ایجاد موازنه و در نتیجه ثبات منطقه جنوب آسیا کرده است.
نگرانی از افزایش توان اتمی پاکستان، دیگر موضوعی است که میتواند در مذاکرات سوزان رایس با سران اسلامآباد مطرح شده باشد. مسئله اتمی پاکستان از آنرو مهم است که اخیراً برخی گزارشها از افزایش توان اتمی پاکستان طی یک دهه آتی و تبدیل شدن آن به سومین قدرت هستهای جهان خبر میدهد.
سهگانه موفقیت اوباما تکمیل نخواهد شد
اختلاف نظر آمریکا و پاکستان در زمینه برخورد با برخی گروههای تروریستی نظیر شبکه حقانی از جمله چالشهایی است که طی سالهای اخیر بر مناسبات واشنگتن و اسلامآباد تاثیر داشته است. واشنگتن مدعی است که اسلامآباد در برخورد با شبکه حقانی آنگونه که باید، جدی عمل نمیکند، اتهامی که پاکستان آن را رد میکند و معتقد است که اصولاً بیش از 80 درصد توان و ظرفیت شبکه حقانی در افغانستان واقع شده است. مقامات آمریکایی معتقدند که شبکه حقانی در حملات تروریستی اخیر کابل دست داشته است و این در حالی است که پاکستان برای کنترل این گروه اقدامی انجام نمیدهد. برخی از دیپلماتهای امریکایی با غیر قابل قبول خواندن چنین وضعیتی بر این باورند که شبکه تروریستی حقانی به عنوان بازوی سازمان اطلاعات ارتش پاکستان عمل میکند.[1]
رایس در سفر خود به پاکستان و در دیدار با نواز شریف نخستوزیر پاکستان و راحیل شریف رئیس ارتش این کشور، به صورت جدی از اسلامآباد خواست تا جلوی حملات تروریستی از خاک این کشور علیه کشورهای همسایه گرفته شود. رایس با هشدار به مقامات پاکستانی، اعلام کرد که چنین حملاتی امنیت منطقهای را تهدید خواهد کرد. شاید بتوان گفت ایالات متحده کمک تعلیق شده نظامی 300 میلیون دلاری را موکول به همکاری اسلامآباد در زمینه مبارزه با گروههای تروریستی کرده است.[2]
در شرایطی که کابل و اسلامآباد روابط پرتنشی را تجربه میکنند، واشنگتن به دنبال این امر است تا با بهبود مناسبات بین این دو کشور، مقامات پاکستانی را ترغیب به همکاری با کابل در جهت مذاکره با طالبان کند، چراکه کاخ سفید نیک میداند که پاکستان و ارتش این کشور تا چه اندازه بر گروه طالبان نفوذ دارند. |
با این حال و به باور برخی کارشناسان، ایالات متحده در مقطع کنونی قادر به دیکته شرایط مورد نظر خود به پاکستان در زمینه برخی مسائل نظیر افغانستان نیست. پاکستانیها از دولت وحدت ملی در افغانستان رضایت ندارند و همین امر نیز باعث شده است تا با استفاده از گروههای تروریستی، دولت کابل را با چالش مواجه سازد.
با این حال آمریکاییها خواستار ازسرگیری هرچه سریعتر مذاکرات دولت افغانستان با طالبان هستند، مذاکراتی که بدون اراده پاکستان بعید است راه به جایی ببرد. بر اساس برخی گزارشهای منتشر شده از سوی رسانههای آمریکایی، ملا اختر منصور رئیس جدید گروه طالبان، از حمایت سازمان استخبارات پاکستان برخوردار است و این امر واقعیتی آشکار است. از سوی دیگر نیز اشرف غنی رئیسجمهور افغانستان متقاعد شده است که هیچ جایگزین مناسبی برای مذاکرات صلح با طالبان وجود ندارد، در نتیجه نیازمندی به پاکستان را بیش از هر زمان دیگری احساس میکند. نکته مهمتر اینکه باراک اوباما قصد دارد تا پایان سال 2016 تصمیم نهایی درباره حضور نظامیان آمریکایی در افغانستان را اتخاذ کند و این در حالی است که عدم اطمینان از صلح در افغانستان گرفتن این تصمیم را مشکل میکند. همه این موارد نشاندهنده اهمیتی است که پاکستان در مقطع کنونی برای آمریکا دارد و از همین روست که سوزان رایس دعوتنامه سفر نواز شریف به واشنگتن را تقدیم وی نموده است.
با این حال پاکستان نیز برای جواب مساعد به درخواستهای ایالات متحده شروطی را مدنظر دارد. نخست این که آنها خواهان نقش بسیار محدود هند در افغانستان هستند، چراکه اخیراً نگرانیهایی درباره نفوذ اطلاعاتی هند در سازمان اطلاعات افغانستان و احتمال عملیات مخفی در خاک پاکستان را دریافت داشتهاند. دوم اینکه مقامات پاکستانی خواهان اعمال فشار واشنگتن بر دهلی در زمینه عدم حمایت از برخی گروههای مخالف دولت اسلامآباد هستند. این رویکرد که در سیاست پاکستان بیسابقه بوده است، هرگونه همکاری اسلامآباد با واشنگتن در افغانستان را منوط به مسئله هند و موضوع امنیت ملی خود نموده است. پاکستانیها همچنین خواهان اعمال فشار ایالات متحده به دهلی در رابطه با شروع مذاکرات کشمیر هستند. از دید پاکستان، هند باید آمادگی گفتگو بر سر تمامی مسائل موجود در کشمیر را داشته باشد. علاوه بر این پاکستان انتظار دارد امریکا از موقعیت هژمونیک خود برای راضی کردن افغانها به پذیرش خط دیوراند استفاده کند.
چالشهای فوق نشان میدهد اوباما برای استمرار موفقیتهای سیاست خارجی خود بعد از توافق هستهای با ایران و بهبود روابط با کوبا، با مشکل مواجه است. به طور قطع آمریکایی که در راستای سیاستهای جدید خود در شرق آسیا نیازمند هندی قوی است تا بتواند در زمینه کنترل چین مشارکت داشته باشد، به راحتی نمیتواند دولت دهلی را تحت فشار قرار دهد. این علاوه بر موضوعاتی از قبیل تجارت است، چراکه هند با سرعت خیرهکننده خود در اقتصاد، ایالات متحده را جذب خود نموده است.[3]
نتیجه
عدم موفقیت ایالات متحده در افغانستان و قدرتمند شدن روزبهروز طالبان باعث شده است تا آمریکا راهکارهایی نظیر تغییر در مدیریت جنگی، بازداشتن متحدان خود از همکاری با طالبان، تلاش برای حل مجموعه مسائل امنیتی در جنوب آسیا و بهرهبرداری بیشتر از ظرفیتهای داخلی افغانستان را مد نظر قرار دهد. ایالات متحده خواستار این امر نیست که اسلامآباد به عنوان متحد منطقهای این کشور به متحد منطقهای طالبان تبدیل شود، چراکه این امر در کنار بیثباتیهای سیاسی در پاکستان بسیار خطرناک است. واشنگتن که سالها پیش عنوان «متحد اصلی غیر ناتوی آمریکا» را به دلیل نقش اسلامآباد در جنگ علیه تروریسم، به این کشور اعطا نموده است، نمیخواهد این کشور عامل بیثباتی در جنوب آسیا باشد و برای همسایگان خود چالشآفرینی کند. با این حال هرچه زمان میگذرد، ایالات متحده متوجه این رویکرد میشود که پاکستان یا نمیتواند یا نمیخواهد علیه طالبان و برخی گروههای تروریستی وارد عمل شود.[4]
باید این نکته را مدنظر قرار داد که جنوب آسیا تنها در مقاطعی برای آمریکا از اهمیت برخوردار بوده است که بحرانی در منطقه وجود داشته باشد. بحرانهایی از قبیل آزمایشهای اتمی هند و پاکستان در اواخر دهه 90 و دست داشتن گروه القاعده در حملات 11 سپتامبر باعث شد تا واشنگتن بعد از سالها، بار دیگر جنوب آسیا را به صورت ویژهای مورد توجه قرار دهد. با این حال میتوان این پیشبینی را نیز مطرح نمود که پس از حل مسئله افغانستان و کاهش بحران در جنوب آسیا، امریکا دیگر رغبتی برای همکاریهای بیشتر با اسلامآباد نداشته باشد. بدون شک هر اندازه کیفیت روابط آمریکا با پاکستان کاسته شود، مناسبات واشنگتن با دهلی را با بهبود مواجه خواهد کرد. به خصوص این که اوباما در استراتژی جدید خود در منطقه جنوب شرقی آسیا و جهت کنترل کردن چین بیشتر از پاکستان بر روی هند حساب باز میکند. نکته نهایی این که پاکستان برای همکاری با آمریکا خواستهای از این کشور دارد که بعید است با نظر مساعد سیاستگذاران آمریکایی روبهرو شود.
[1]. http://www.theguardian.com/world/2015/aug/30/pakistan-susan-rice-nawaz-sharif-national-security-militant-taliban
[2]. http://www.reuters.com/article/2015/08/30/us-pakistan-us-idUSKCN0QZ0BI20150830
[3]. http://atimes.com/2015/09/afpak-hat-trick-is-doable-for-obama-but-unlikely/
[4]. نوذر شفیعی،تبیین سیاست نوین دولت اوباما در افغانستان و پاکستان.آف-پاک، مجله روابط خارجی، شماره 5، بهار 1389.