ویژگی تمدنی -فرهنگی، دینی، جهان بینی، جغرافیایی، سیاسی، اقتصادی و… همه دست به دست هم داده است تا ایران را در کانون تحولات قرار داده و از انزوای آن جلوگیری نماید. شاید با بررسی تفاوت بین ایران و کره شمالی -که هردو مورد تحریم ایالات متحده و متحدانش هستند و این کشورها انزوای آنها را دنبال میکنند- بتوان بهتر به این نکته پی برد.
جامعه بشری در عین وحدت در نوع، از مرزهای حقیقی و قراردادی مختلف تشکیل شده است. تفاوتهایی که از جنس شروع شده تا نژاد را در بر میگیرد. از سوی دیگر فرهنگها، اندیشهها، جهان بینیها، اعتقادات نیز مرزهای بین ابناء بشر محسوب میگردد. در این بین مرزهای قراردادی همچون مرزهای سیاسی نیز وجود دارد که نقطهی افتراقی چون، تابعیت و ملیت را پدید میآورد. واقعیت موجود امروز جهان وجود حدود 200 کشور است. اما مرزهای قراردادی اگرچه نقطه افتراق 200 واحد بشری است اما مولفهها و عوامل و ویژگیهای دیگر، این واحدها و مردمان آن را به یکدیگر پیوند میزنند.
دولتها را میتوان در عرصه جهانی بین دو طیف منزوی و فعال تقسیم نمود. دولتهای منزوی، دولتهایی هستند که حوزهی فعالیت خود را منحصر به داخل کرده اند و ارتباطشان با دیگر دولتها در حداقل ممکن قرار دارد که این سیاست گاه داخلی است و گاه تحمیلی و خارجی.
از سوی دیگر کشور فعال، کشوری است که اهداف و منافع و حوزه حیاتی خود را فراتر از مرزها تعریف کرده است که در نقطه حداکثری خود «جهان» را در حوزه منافع ملی خود تعریف نموده است مانند قدرتهای جهانی به خصوص ایالات متحده آمریکا که همهی نقاط جهان در محدودهی منافع این کشور قرار دارد و عرصه جهانی، زمین بازی این دولت است.
کشور فعال به دنبال تاثیرگذاری است و این استراتژی و برنامه، خود برآمده از تفکرات و الزامات خاص است. همانطور که گاهی استراتژی انزوا برآمده از ویژگیها و موقعیتهای خاص است.
کشور ایران به دلایل گوناگون، کشور فعال و تاثیرگذار در عرصه بین الملل و منطقه محسوب میگردد که ابعاد داخلی و خارجی مختلفی دارد. ویژگی تمدنی –فرهنگی، دینی، جهان بینی، جغرافیایی، سیاسی، اقتصادی و… همه دست به دست هم داده است تا ایران را در کانون تحولات قرار داده و از انزوای آن جلوگیری نماید. شاید با بررسی تفاوت بین ایران و کره شمالی(که هردو مورد تحریم ایالات متحده و متحدانش هستند و این کشورها انزوای آنها را دنبال میکنند) بتوان بهتر به این نکته پی برد.
همهی کشورهای جهان نسبت به یکدیگر تاثیرگذار هستند و این تاثیرگذاری بسته به منابع هر کشور میزان و کیفیت متفاوتی دارد. یعنی میتوان برای هر کشور حوزه و قلمرو نفوذ تعریف نمود که عمق و کیفیت تاثیرگذاری هر کشور در محیط پیرامونش را مشخص میکند.
همه کشورهای جهان را براساس حوزه و قلمرو نفوذ، میتوان به سه گروه مشخص تقسیم و طبقه بندی نمود. این سه گروه عبارتند از:
1. کشورهایی که قلمرو و مرز نفوذ آنها کمتر و کوچکتر از قلمرو رسمی آنهاست
2. کشورهایی که قلمرو و مرز نفوذ آنها برابر و منطبق بر قلمرو رسمی آنهاست
3. کشورهایی که قلمرو و مرز نفوذ آنها بیشتر و بزرگتر از قلمرو رسمی آنهاست
ایران را میتوان کشوری دارای قلمرو و مرز نفوذ بیشتر و بزرگتر از قلمرو رسمی خود دانست.
نفوذ را میتوان در سه بخش تقسیم نمود:
سخت: ملموس ترین آن حضور نیروهای نظامی یا امنیتی و… یک کشور در کشور دیگر است در اصل حضور است.
نیمه سخت: روابط اقتصادی موثر و تعیین کننده دو کشور، که نامتوازن باشد یعنی وابستگی.
نرم: مهمترین بعد نفوذ بعد نرم آن است که در اصل همراهی و توانایی شکل دادن و یا جهت دادن به اذهان مردم یا بخشی از مردم یک کشور توسط کشور دیگر است.که توانایی این نفوذ، قدرت نرم محسوب میشود.
قدرت نرم به آن دسته از قابلیتها و تواناییهای کشور اطلاق میشود که با به کارگیری ابزاری چون فرهنگ، آمال و یا ارزشهای اخلاقی به صورت غیر مستقیم بر منافع یا رفتارهای دیگر کشورها اثر میگذارد. علاوه بر این قدرت نرم در بعد داخلی به واسطهی مشروعیت سیاسی دولت ایجاد و با افزیش اعتماد، وفاق و همبستگی ملی افزایش مییابد.[1]
اگر برای نفوذ سخت و نیمه سخت، قدرت نظامی، امنیتی و اقتصادی لازم است، قدرت نرم نیز منابع مولد قدرت خاص خود را دارد و باید بیان داشت که حتی قدرت نظامی و اقتصادی نیز میتواند کاربرد در نفوذ نرم داشته باشد. پرستیژ حاصل از قدرت نظامی و اقتصادی و یا استفادههای بشردوستانه از نیروهای نظامی نمونهای از کاربرد نرم آنهاست. البته پرداختن به همهی منابع قدرت نرم مجال دیگری میطلبد.
یکی از منابع قدرت نرم مشروعیت سیاسی است.[2]شاخصهایی همچون مشارکت سیاسی، مشروعیت، انسجام داخلی، یکپارچگی ملی، کارآیی دولت و حاکمیت قانون در لایههای داخلی(مردم – مردم ، مردم- حاکمیت) میتواند نقشی موثر و افزاینده در تولید قدرت نرم داشته باشد که طبیعتاً این انسجام و همبستگی داخلی میتواند عامل مهم در سیاست خارجی و تامین منافع ملی و کسب پرستیژ و مشروعیت در نظام بین الملل باشد.[3]
انتخابات مصداق بارز تجلی مشروعیت نظام حاکم و مشارکت اجتماعی است و امروز مشروعیت سیاسی و حق تعیین سرنوشت توسط مردم در عرصهی جهانی، یک ارزش محسوب میگردد. انتخابات پر شور مطمئناً متجلی کننده مشروعیت نظام است. اما این تنها بعد انتخابات در ایران نیست.
حوزه نفوذ ایران به مناطق مختلف تقسیم میشود. عمق نفوذ ایران را باید با نفوذ انقلاب اسلامی سنجید. جمهوری اسلامی بزرگترین دستاورد انقلاب اسلامی و به عنوان الگو اجرایی انقلاب مطرح است. حوزه نفوذ انقلاب یعنی حوزه نفوذ جمهوری اسلامی ایران. این نفوذ(نفوذ انقلاب اسلامی) و اثرگذاری صرفاً بر حوزه و مناطق شیعه نشین محدود نبوده و به طور نسبی سرتاسر نواحی ژئو پلیتیکی مجاور خود را تحت تاثیر قرار داده است.[4]بدیهی آنچه که به عنوان عمق استراتژیک ایران محسوب میشود، جهان اسلام است چرا که، تفکر و ایدئولوژی یک کشور نیز از منابع قدرت نرم محسوب میشود. ایدئولوژی اسلامی که منبع اصلی قدرت نرم انقلاب ایران است، زبان مشترک مسلمانان جهان است.[5]
از سوی دیگر، میزان و دامنهی گسترش و نفوذ یک ایدهی سیاسی و قدرت و حاکمیت منبعث از آن، با عامل فاصله جغرافیایی از یک سو، و با فواصل زمانی، ادراکی و کارکردی نیز به طور مستقیم رابطه دارد و متناسب است. به همین جهت، هرچه از نقطهی کانونی و مرکز استقرار یک دولت فاصله میگیریم و به مسافتهای مکانی، زمانی، ادراکی و کارکردی دورتری میرویم، به طور طبیعی از دامنهی نظارت، کنترل و نفوذ اندیشه، تصمیم و حاکمیت دولت کاسته میشود. [6] از این رو باید بیان نمود که شیعیان، کشورهای مسلمان همسایه، مسلمانان، کشورهای حوزه تمدنی ایران بیشترین تاثیرپذیری را از انقلاب داشتهاند و تحولات جمهوری اسلامی بر آنها تاثیرگذار است. از سوی دیگر در حالتی کلی مستضعفین و ستم دیدگان جهانی نیز از امواج انقلاب متاثر شده و از سوی دیگر مخاطب سیاستهای ایران قرار میگیرند. مطابق با اصل 158 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران:
«جمهوری اسلامی ایران سعادت انسان در کل جامعه بشری را آرمان خود میداند و استقلال، آزادی و حکومت عدل را حق همهی مردم جهان میشناسد. بنابراین، در عین خودداری کامل از هرگونه دخالت در امور داخلی ملتهای دیگر از مبارزه حق طلبانهی مستضعفین در برابر مستکبرین در هرنقطه از جهان حمایت میکند»
انقلاب ایران با الهام از ایدئولوژی اسلامی، که داعیه دار سعادت و خوشبختی تمام جهانیان است، طبیعی بود که نتواند در محدودهی جغرافیایی ایران توقف نماید و میبایست پیام آن و امواجش در درجهی اول، به ملل مسلمان کشورهای همسایه و سپس به همهی ملل مستضعف جهان برسد. [7]
نقش انتخابات در قدرت نرم کشور
مردم سالاری امروز یک ارزش جهانی و مقبول جامعه بشری است. درست یا غلط، امروز مشروعیت حکومتها برآمده از خواسته مردم است و حق تعیین سرنوشت برای مردم یک امر پذیرفته شده و مشروعیت بخش تلقی میگردد. همانطور که گفته شد مشروعیت سیاسی امروز یکی از منابع قدرت نرم محسوب میشود. از این رو موفقیت مدل مردمسالاری دینی در کسب مقبولیت نزد مردم و تامین اعتماد ملت، در انتخابات تجلی مییابد. نمودار شدن مشروعیت سیاسی یک نظام سیاسی، که مغضوب دولتهای لیبرالی غربی است، ابعاد جهانی پیدا میکند. تاثیرگذاری بر کلیت نظام بین الملل بدون برخورداری از جذابیت و مقبولیت و حقانیت نزد دیگران، امکان پذیر نیست.[8] یکی از آن مقبولیتها، مشروعیت نظام سیاسی است. این مسئله در جهان اسلام جلوهی دیگر پیدا میکند.
هویت گرایی اسلامی، واقعیت جدید سیاست بین الملل محسوب میشود.[9] و در جهان اسلام، اسلام گرایی سازگار با مردم سالاری، مهمترین مولفههای قدرت نرم در جهان اسلام است. [10] اگرچه رشد بنیادگرایی و حمایت از آن در جهان اسلام وجود داشته اما این مسئله فراگیر نیست.
مردم در جهان اسلام به اسلام و نقش اسلام در سیاست نگاه مثبت دارند. به عبارت دیگر خواهان حضور و تاثیر اسلام در سیاست هستند.[11]
نمودار بالا حاصل نظر سنجی موسسه پیو[12] است که نظر مثبت مردم مسلمان نسبت به اسلام سیاسی را بیان میکند.
امروز، سخنی در جهان اسلام جذابیت و اقناع ایجاد خواهد کرد که اسلام گرایی و مردمگرایی را هم زمان در خود داشته باشد.[13]
برخی مولفههای قدرت نرم انقلاب اسلامی ایران در کناراتحاد ملی ، نفوذ و اقتدار ولایت فقیه، فرهنگ استقامت و شهادت، مردم سالاری دینی است.[14] از این رو موفقیت الگوی مردم سالاری دینی (که مطلوب مردم مسلمان جهان یعنی مردم سالاری و اسلام گرایی را در خود دارد) ابعاد مختلفی پیدا میکند.
برای کشورهای مستضعف و تحت ستم نیز الگو ایران، ابعاد الهام بخشی دارد. مشاهدهی مقبولیت مردمی جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک کشور مستقل و ضد سلطه، امید بخش برای ملتهایی است که به دنبال استقلال و آزادی هستند.
دشمنان،تحریم، انتخابات
همانطور که گفته شد تحولات داخلی ایران ابعاد بین المللی مختلفی پیدا میکند و در دو جنبه، دولتها و ملتها را تحت تاثیر قرار میدهد. بیشترین تاثیر بر روی شیعیان، عموم مسلمان و کشورها و ملتهای مستضعف است. البته همانطور که گفته شد مشروعیت یک نظام ابعاد جهانی مییابد و عموم مردم متاثر از آن میشوند هرچند نتوان این تاثیرگذاری را نفوذ تلقی نمود. اما در ابعاد دیگر باید تاثیر انتخابات بر دشمنان را نیز ارزیابی کرد.
امروز دشمنان ایران، فشارهای زیادی را برای تسلیم نمودن ایران انجام دادهاند؛ تحریم شاخص این تخاصمات علیه ایران است. تحریمها اگرچه هوشمند خوانده میشود و مدعی است که مردم را هدف نگرفته است اما در عمل تحریم همه جانبهای است که حتی واردات دارو که تاثیر مستقیم بر مردم دارد را نیز با مشکل روبه رو کرده است و به دنبال تحت تاثیر قرار دادن مردم است. با فشار بر مردم، تغییر رفتار یا تغییر نظام هدف قرار میگیرد تا تحرک داخلی و اعتراضات مردمی. یا حکومت را به تغییر رفتار وادار نماید یا در اساس موجب براندازی گردد.حال اگر مشروعیت و مقبولیت یک نظام زیرسوال باشد در زیر فشارهای بین المللی، راه برای سقوط آن فراهم میشود.
مشروعیت ضعیف ضمن ایجاد شکاف بین جامعه – حکومت و تشدید آسیب پذیریهای داخلی، تهدیدات خارجی را نیز درپی میآورد و به تشتت و بی ثباتی دامن میزند.[15]
انتخابات بی فروغ با مشارکت پایین پیام آور کاهش مقبولیت (در عرصه سیاسی از آن به عنوان مشروعیت یاد میشود) است. با بروز بحران مشروعیت و کارآمدی، اعتبار حکومت در صحنهی منطقهای و بین المللی به شدت تنزیل نموده و موجی از فرآیندها و جبهههای رقیب و مخالف به همراه تبلیغات و فشارهای گوناگون سیاسی و اقتصادی و… موانع و محدودیتهای جدی در روند نفوذ و اثرگذاری حکومت پدید میآورد و این به منزلهی آن است که حکومت اقتدار و اثرگذاری خود را در عرصهی داخلی و خارجی از دست داده است.[16]
شرکت پرشور در انتخابات که رای در تایید اصل نظام و مقبولیت آن است، آنچه که در غرب با عنوان مشروعیت شناخته میشود، در اصل تحکیم کنندهی رابطهی مردم با نظام است و برخلاف استراتژی تحریمهای فراگیر اعمال شده علیه ایران برای برآشفتن ملت علیه نظام خواهد بود.
غرب از ابتدای انقلاب به خصوص پس از تسخیر لانهی جاسوسی به دنبال “امنیتی کردن” جمهوری اسلامی ایران در عرصه جهانی است. یعنی روابط با ایران را ویژه، غیرعادی و با هزینه کند. امنیتی کردن ایران در راستای به انزوا کشاندن ایران است که از ابزارهایی چون مسائل حقوق بشری، تروریسم، دستیابی به تسلیحات اتمی استفاده میکنند. تمام این مسائل با یکدیگر مرتبط است. از ایران چهرهای حامی تروریسم در عرصه بین الملل و ناقض حقوق مردم در داخل بیان میکنند و از این رو دستیابی ایران به سلاح اتمی را تهدید برای بشریت عنوان میکنند و خطر سلاح را چندبرابر نشان میدهند. این رفتار را میتوان در این مسئله دید که برخی از دارندگان تسلیحات اتمی به دلیل مواضع همسو با غرب تهدید تلقی نمیشوند و تنها استفاده کننده از سلاح اتمی علیه بشریت نیز خود در جایگاه مدعی ایستاده است. از این رو انتخابات پرشور که پیام آورندهی مقبولیت و جایگاه مردمی نظام جمهوری اسلامی است، در عمل در چارچوب امنیت زدایی از چهره ایران است. حمایت مردمی از نظام هم بروز تایید ملت بر سیاست خارجی ایران و هم پشتوانهی روابط مقتدرانه با کشورهای مختلف جهان به خصوص دشمنان است.
البته خود شرکت در انتخابات یک مسئله است و فرد منتخب، خود پیغام دیگری دارد. مثلاً پیام انتخاب دکترسعید جلیلی تا حدودی کاملاً متفاوت با پیامی است که از انتخاب دکتر روحانی منتشر میشود.
البته نباید نقش رسانهها را نادیده گرفت. رسانهها تصویرساز اصلی از چهره ایران در عرصه جهانی هستند. همانطور که نسبت به حوادث ضد ایرانی، مبالغه میکنند نسبت به شکوفایی ایران و حمایتهای مردمی از نظام که در عرصههایی همچون راهپیمایی 22 بهمن رخ میدهد بی تفاوت و با غرض ورزی سعی در تقلیل آن دارد.
باید از رسانههای داخلی برای انتقال پیام استفاده شود.روش انتقال این ارزشها به کشورهای دیگر و از جمله کشورهای مسلمان، باید آگاهی بخشیدن به آنها با استفاده از رسانههای جمعی مثل صدا وسیما و مطبوعات و کتاب و سینما و نهادهای تبلیغی کشور مانند حوزهها و سازمان تبلیغات اسلامی و سایر دستگاههای رسمی مانند وزارت ارشاد اسلامی و امورخارجه باشد.[17]
دشمن از فتنه 88 نهایت استفاده را نمود تا از ایران چهرهی خشن، غیر مردمی، ضد مردمی و… بسازد و رسانهها نقش گستردهای در این اتفاق بازی نمودند. انتخابات ریاست جمهوری 1392 ایران، میتواند مبدایی برای تغییر نگاههای شکاک به ایران باشد تا حقانیت نظام را به اثبات برساند.
تاثیرگذاری مسائل داخلی ایران در عرصه بین المللی را میتوان در تجربه سال 88 دید. تجربه انتخابات دهم ریاست جمهوری و حوادث بعد از آن برای ارزیابی تاثیرات بین المللی تحولات داخلی ایران مهم است. برای بازتاب تاثیر بعضاً نامطلوب فتنه میتوان به مصاحبهی راشد الغنوشی رهبر حزب النهضه تونس که نقش اساسی در تونس پس از بن علی بازی میکند اشاره کنیم.
خبرنگار بی بی سی فارسی از او میپرسد:
الگوی حکومت اسلامی در ایران آیا الگوی موفقی بوده یا شکست خورده؟
«نمی شود به این سادگی حکم داد، موفقیت و شکست دو امر نسبی اند، ایرانیها هم در چیزهایی موفق بودن و در چیزهایی نه، ایران توانسته در برابر تحریمها بایستد و فناوری اش را پیشرفت بدهد، بیش از سی سال پایداری در برابر تحریم پرفشار بین المللی چیز سادهای نیست اما ایران ناکامیهایی هم داشته…»
و نمونه ناکامیهایش؟
«مثلاً انتخابات قبلی اولین انتخابات در تاریخ ایران بود که بر سرش اجماع وجود نداشت در حالی که همه انتخابات قبلی از زمان پیروزی انقلاب بر سرشان اجماع و توافق وجود داشته، یکی از علامات سلامتی انتخابات این است که مخالفان، نتیجه اش را قبول داشته باشند وگرنه مشکلی وجود دارد.[18]»
یعنی عملاً مقاومتهای ایران در مقابل استکبار و توسعه ایران در زیربارتحریمها از ابتدای انقلاب تاکنون به واسطه فتنه 88 ، تحت شعاع قرار گرفت و مسئلهای که باید موجب افتخار نظام مردمسالاری دینی باشد(حضور 85% مردم) به نقاط ضعف نظام از یک نگاه بیرونی قرار گرفت. البته باید توجه داشت که حدود یک ماه پس از این مصاحبه در گفتگو با فارس و ارائهی تفسیر دیگری از انتخابات ایران، به نوعی صحبت پیشین خود را اصلاح کرد.
با توجه به اینکه همگان از دوستی “النهضة” با نظامها و جنبشهای اسلامی خبر دارند، نظرتان پیرامون مردم سالاری دینی در ایران چیست؟
«الغنوشی: ایران در حل اختلافات داخلی به صورت مسالمت آمیز به موفقیت بزرگی دست یافت و این توانست مردم سالاری ایرانی را پیشرو و الگوی کل منطقه قرار دهد و هیچ کس نتواند در صحت انتخاباتش خدشه وارد سازد.[19]»
[1]ارسلان قرباني شيخ نشين، كامران كرمي،هادي عباس زاده. قابليتهاي سرمايه اجتماعي در شكل دهي به قدرت نرم. رهيافتهاي سياسي و بين المللي، شماره 27، پاييز 1390 . ص 16
[2]پیشگاهی فرد،زهرا.قالیباف، محمد باقر.پورطاهری.مهدی.صادقی.جایگاه قدرت نرم در قدرت ملی با تاکید بر جمهوری اسلامی ایران.مطالعات قدرت نرم.سال اول.شماره اول.بهار1390.ص50
[3]ارسلان قرباني شيخ نشين، كامران كرمي،هادي عباس زاده.ص19
[4]محمودواثق،سید عباس احمدی،.ص 77
[5]جمال زاده، ناصر.قدرت نرم انقلاب اسلامی ایران و نظریه ی صدور فرهنگی انقلاب.پژوهشنامه ی انقلاب اسلامی.سال اول.شماره 4.پاییز1391.ص 67
[6]محمودواثق،سید عباس احمدی،نگرش اسلامی به نقش فرهنگ در توسعه قلمرو نفوذ کشورها، فصلنامه ی ژئوپلتیک- سال نهم شماره اول بهار 1392ص69
[7]جمال زاده، ناصر. ص 70
[8]متقی،ابراهیم.رشاد. ص189
[9]متقی،ابراهیم.رشاد،افسانه.نقش قدرت نرم در گسترش بیداری اسلامی خاورمیانه.فصلنامه ی راهبرد دفاعی،سال نهم،شماره 33،تابستان1390.ص 118
[10]سلیمی،حسین. مبانی نظری قدرت نرم؛ زمینههای اجتماعی قدرت نرم درجهان اسلام. مطالعات قدرت نرم.سال اول.شماره4. زمستان 1390 .ص. 185
[11]سلیمی،حسین.ص. 193
[12]برگرفته از:سلیمی،حسین. مبانی نظری قدرت نرم؛ زمینههای اجتماعی قدرت نرم درجهان اسلام. مطالعات قدرت نرم.سال اول.شماره4. زمستان 1390
[13]همان.ص193
[14]متقی زاده، احمد.مولفههای قدرت نرم انقلاب اسلامی ایران.اندیشه سیاسی اسلام.شماره7.پاییز1390.ص36
[15]همان.ص21
[16]محمودواثق،سید عباس احمدی.به نقل از :
Feizolislam, Ali Naghi (1996); Translation and Details of Nahjolbalageh,Feghieh Publication [in Persian].
[17]جمال زاده، ناصر.ص67
[18]راشد غنوشی از موفقیتها و ناکامیهای ایران می گوید.
[19]راشد الغنوشی: حل مسالمت آمیز حوادث انتخابات، مردم سالاری ایران را الگوی منطقه قرار داد.