بخش دوم/ گفتگو با دکتر سراج در خصوص سفر آقای روحانی به اروپا

متنی که در ادامه می‌آید، حاصل گفتگوی اندیشکده راهبردی تبیین با جناب آقای دکتر رضا سراج، تحلیلگر مسائل راهبردی و رئیس اندیشگاه آفاق انقلاب اسلامی پیرامون سفر اخیر جناب آقای روحانی به اروپا است که به علت طولانی بودن مصاحبه، متن آن در دو بخشِ مجزا خدمت خوانندگان عزیز ارائه می‌شود. هم‌اکنون بخش دوم و پایانی این گفتگو را با هم می‌خوانیم.

لایه سوم و متن قراردادها در سفر

در لایه سوم نیز فرانسوی‌ها سعی کردند هیئت ایرانی را تحقیر کنند. آن‌ها با عدم استقبال متناظر خود در سفر آقای روحانی، به نوعی هیئت ایرانی را تحقیر کردند. به نظر می‌رسد آن‌ها دقیقاً برداشت صحیحی از نیازمندی آقای روحانی در تصویرسازی برای فضای داخلی داشتند و آقای روحانی همچنان به ادامه برنامه‌شان مُصر بودند با اینکه آن‌ها استقبال خوبی از آقای روحانی نکرده و تحقیر کردند. ادامه دادن سفر از طرف آقای روحانی، یک پیام دیگر هم داشت و آن پیام این بود که متأسفانه آقای روحانی در جنگ ادراکی قرار گرفته و در حال وارد شدن به اشتباه محاسباتی دوم است و به علت نیازش برای کارآمد نشان دادن مدل اقتصادی توسعه وابسته، این تحقیر را پذیرفته است. این یعنی اینکه نقطه اتکا دارد از داخل به بیرون منتقل می‌شود.

مفاد و محتوای این قراردادها

وقتی به مفاد قراردادهای آقای روحانی نگاه می‌کنیم، متوجه می‌شویم که در سفر فرانسه، با دو شرکتی که سابقه خیانت به کشور و منافع ملی ما را داشته‌اند، قرارداد امضا شده است.

پیام بیرونی این کار، چشم پوشیدن از اقدامات غربی‌ها به خاطر نیاز درونی است. یعنی این قراردادها مشت بازشده‌ی آقای روحانی به طرف غربی بود و از طرف دیگر تصویرسازی برای فضای داخلی بود به علت نیاز آقای روحانی به برجامیزه‌کردن فضای داخلی. محتوای این قراردادها به صورت کامل به مردم اطلاع‌رسانی نمی‌شود تا فضای ذهنی برجام برای مردم تخریب نشود.

بررسی قرارداد با شرکت توتال

یکی از دو شرکت خائن به منافع ملی ما، شرکت توتال است که بیشترین ضربه را به کشور ما در حوزه انرژی زده است. از یک طرف، با ما ترک مناقصه کرد و از طرف دیگر وارد معامله با شرکت‌های قطری شد و به مشارکت 40 درصدی با قطری‌ها در برداشت لایه‌های مشترک بین ایران و قطر پرداخت. در این جریان، سود هنگفتی نصیب شرکت توتال شد، ضربه جبران‌ناپذیری به منافع ملی ایران وارد گردید و قطری‌ها نیز برداشت بسیار زیادی از منابع گازی مشترک انجام دادند. میزان خسارت وارده به ایران در این موضوع در آینده مشخص می‌شود. توتال اینجا تعمداً پیمانش با ما را رها کرد تا ما نتوانیم از لایه مشترک گازی برداشت کنیم و در مقابل با قطری‌ها قرارداد منعقد کرد.

عقد قرارداد با این شرکت، اولاً بی‌توجهی به منافع ملی است؛ ثانیاً این تفکر را ایجاد می‌کند که «ما نمی‌توانیم» و ثالثاً ایجاد این تصویر است برای مردم که ما رفتیم و این شرکت‌ها را برگرداندیم، گویا در رفتنِ این شرکت ما مقصر بودیم!

این قراردادها، حق مردم ایران- که باید عزت‌مند باشند- نیست.

نکته دیگر اینکه این قراردادها به صورت یک­طرفه نوشته شده است. طرف غربی صراحتاً در قرارداد بیان کرده که اگر تحریم‌ها بازگردد، هیچ ضرر و زیانی متوجه ما نیست و ما بدون هیچ ضرری بیع متقابل را ترک می‌کنیم.

مصاحبه‌گر: علت اینکه این­چنین بندی در متن قرارداد قرار می‌گیرد چیست؟

چون هیچ تصویر روشنی از استمرار برجام وجود ندارد، طرف‌های غربی نیز ریسک آن را قبول نمی‌کنند. مهم‌ترین علت آن تغییرات بعد از انتخابات ریاست جمهوری آمریکاست که هر کدام از دو جناح بعد از پیروزی، برجام را دچار تغییرات می‌کند. همچنین به دلیل مکانیسم ماشه که در قطنامه­ی 2231 تعبیه شده است؛ ریسک سرمایه‌گذاری در ایران بالاست به همین دلیل طرف‌های غربی به نحوی قرارداد را امضا می‌کنند که ضرری متوجه آن‌ها نشود و حتی ضرر ناشی از آن را ایران پرداخت کند. این کار به معنی نوعی کشورفروشی است.

قراردادهای دیگر با شرکت پژو و شرکت ایرباس است که بررسی قرارداد با شرکت ایرباس اهمیت بیشتری دارد.

ولی به طور خلاصه عرض می‌کنم که شرکت پژو هم خیانت‌های زیادی به مردم ایران کرده است. قرار بود تعهداتی را انجام دهد و فناوری خودش را در کشور ما بومی‌سازی کند. همین بومی نکردن فناوری پژو مثال کاملاً روشنی است از اینکه مدل توسعه وابسته با مؤلفه‌های آقای روحانی در کشور ما قابلیت بومی‌سازی ندارد. آن‌ها زمانی که حاضر به بومی کردن فناوری پژو در ایران نشدند، چطور ممکن است که دیگر فناوری‌های بالادستی‌شان را بومی کنند؟ توسعه وابسته و انتقال سرمایه و تکنولوژی به ایران فقط یک سراب است و ما به جای بیان حقیقت داریم سراب را به مردم معرفی می‌کنیم.

بررسی قرارداد ایرباس

در قرارداد با شرکت ایرباس هم اتفاق مهمی افتاده است. اعلام شده قرار است 118 هواپیمای ایرباس به ارزش 27 میلیارد و 300 میلیون دلار یعنی بالغ بر 82 هزار میلیارد تومان از فرانسه خریداری شود. در این بین، اینکه ما بتوانیم به مقدار مورد نیازمان برای ترمیم ناوگان هوایی، هواپیما خریداری کنیم، این اقدامی قابل قبول است که ما آن را قبول داریم. اما در انعقاد این قرارداد ما دو نکته را مشاهده می‌کنیم:

نکته اول این است که ما در این قرارداد مازاد نیازمان داریم هواپیما خریداری می‌کنیم و فرودگاه‌های کشور ظرفیت پذیرش، استقرار، تعمیر و نگهداری این تعداد هواپیما را ندارند و ترافیک آن‌ها به تهران منتقل می‌شود. در فرودگاه‌های کشور هیچ استقبالی از این که هواپیمایی شب در آنجا بماند نیست چراکه فردای آن مسافری نیست که سوار هواپیما شود.

نکته دوم در مدل برخی از این هواپیماهایی است که در قرارداد منعقد شده است.

یکی از این مدل‌هایی که قرار است به ما فروخته شود، ایرباس380 است که اساساً معلوم نیست با چه تدبیری این مدل قرار است خریداری شود. بخشی از قطعات ایرباس ساخت کشور انگلیس است و بخشی دیگر آن آمریکایی است و کل این قرار داد را آمریکایی‌ها باید تأیید بکنند.

ایرباس380 یک هواپیمای پهن‌پیکر است که با توجه به مدل های مختلف، گنجایش پذیرش بین 525 تا 853 نفر مسافر را دارد. در حالیکه شرکت‌های هواپیمایی به سمت مدل‌هایی در کلاس 150 نفر رفته‌اند و به این نتیجه رسیده‌اند که کلاس‌های بالای 150 نفر مقرون به صرفه نیست، ما الان درصدد وارد کردن 12 فروند از آن‌ها هستیم که هزینه آن بالغ بر 5 میلیارد دلار برای ما خواهد شد.

تنها فرودگاهی که توانایی پذیرش فرود این هواپیما را دارد، فقط فرودگاه بین‌المللی حضرت امام (ره) است و در داخل کشور هیچ فرودگاهی نمی‌تواند پذیرنده این هواپیما باشد. پس هیچ استفاده داخلی برای این هواپیما وجود ندارد.

در کل جهان نیز فقط 54 فرودگاه می‌تواند این هواپیما را پذیرش کند.

یعنی اگر این هواپیما از آسمان ایران بلند شود و دچار نقص فنّی گردد، در ایران فقط در فرودگاه حضرت امام (ره) می‌تواند فرود بیاید و این موضوع ضعف بزرگی از نظر امنیت پرواز است.

در ضمن از بین مردم کشور ما، فقط افراد معدودی برای مقاصد معدود می‌توانند سوار این هواپیما شوند.

در حالیکه دیگر کشورها در حال خارج کردن این هواپیما از سبد خود هستند، معلوم نیست ما با چه تدبیری داریم این غول آسمان را به سبد ناوگان هوایی اضافه می‌کنیم. یعنی هیچ توجیه اقتصادی برای خرید این هواپیما وجود ندارد مگر اینکه بخواهیم یک تصویرسازی کاذب ایجاد کنیم.

از طرف دیگر چون تعمیر و نگهداری این هواپیما بسیار هزینه‌بر است و نیاز زیادی به قطعات دارد، با توجه به برگشت‌پذیری تحریم‌ها، هزینه‌های تحمیلی بعدی به ما بسیار بیشتر می‌شود.

اگر ما این هزینه‌ها را صرف بهبود ناوگان زمینی خودمان می‌کردیم، چقدر می‌توانست برای عامه مردم مفید واقع شود با توجه به اینکه الان حوادث جاده‌ای در ایران 1.5 برابر آمار جهانی است.

ما در هر سال معادل سقوط 60 هواپیمای مسافربری با گنجایش 300 نفر، در جاده‌ها تلفات می‌دهیم و این واقعاً برابر با تلفات یک جنگ تمام‌عیار برای ماست.

حالا ما از دولت تدبیر سؤال می‌کنیم که شما با چه تدبیری این کار را انجام می‌دهید؟ وقتی شما دائم از خالی بودن خزانه صحبت می‌کنید، با کدام تدبیر ایران را در مسیر بدهکاری‌های سنگین بدون هیچ صرفه اقتصادی قرار می‌دهید؟

آثار و تبعات این قراردادها به این صورت است که حداقل 10 سال کشور را تحت تأثیر قرار می‌دهد. اولاً نقطه اتکای دولت را کاملاً به بیرون منتقل می‌کند ثانیاً دولت دوازدهم یکی از بدهکارترین دولت‌های جمهوری اسلامی می‌شود. همچنین از اولویت‌های سرمایه‌گذاری دارند ما را دور می‌کنند و در زمینه سرمایه‌گذاری ما دچار یک خطای راهبردی می‌شویم.

با این اقدامات ما داریم کشورهای دیگر را از رکود خارج می‌کنیم نه کشور خودمان را!

آیا خرید ایرباس380 می‌تواند برای ما اشتغال‌زایی ایجاد کند؟ چند فرصت شغلی با خرید ایرباس380 در ایران بوجود می‌آید؟ از طرف دیگر برای طرف مقابل چند فرصت شغلی ایجاد می‌شود؟!

اگر ما همین مقدار را در حوزه حمل‌ونقل زمینی صرف می‌کردیم، هم حمل‌ونقل زمینی را آسان‌تر و روان‌تر می‌کرد و هم از تلفات جاده‌ای جلوگیری می‌کرد و هم سود آن را عامه مردم استفاده می‌کردند.

اگر دولت تدبیر و امید بخواهد با همین ضرب آهنگ حرکت کند، باید آن را سرآغاز اتفاقی در کشور دانست و آن، سرآغاز کشورفروشی است.

 

مصاحبه‌گر: با تشکر از فرصتی که در اختیار اندیشکده راهبردی تبیین قرار دادید. البته سؤالات بیشتری مد نظر ما بود که به علت تنگی وقت، فرصت نشد که در باب آنها با جناب آقای دکتر سراج گفتگو کنیم.

***

لازم به ذکر است بخش نخست این گفتگو، روز 3شنبه 27 بهمن‌ماه بر روی وبسایت اندیشکده راهبردی تبیین قرار گرفت.

ارسال دیدگاه