نقش اعراب و اسرائیل در رویکرد جدید فرانسه در مذاکرات هستهای را چگونه ارزیابی مینمایید؟
آنچه باعث شد این وضعیت در ژنو پدید بیاید، در واقع، تلاش مشترک اسرائیل (نتانیاهو)، عربستان سعودی و امارات متحدهی عربی پشت سر آقای لوران فابیوس وزیر امور خارجهی فرانسه بود. به خصوص در اینجا به نظر میرسد نقش اصلی را عربستان سعودی بازی کرده است و عربستان سعودی قراردادهای هنگفتی با فرانسه بسته است. سعودیها بعد از این که از تغییر در سیاست آمریکا ناامید شدند، به سمت کاخ الیزه رفتند و ضمن امضای قرارداد سنگین تسلیحاتی به مبلغ میلیاردها دلار، الیزه را وادار کردند که این تفاهمی که قرار بود در ژنو به امضاء برسد را خنثی و تخریب کند؛ ما الان در واقع با یک ائتلاف صهیونیستها، وهابیها و سوسیالیستهای فرانسه در منطقه روبرو هستیم.
چه تفاوتی پیرامون مواضع کنونی فرانسه و مواضع اخیرش پیرامون پروندهی هستهای ایران وجود دارد؟
البته فرانسویها منهای دورهی سارکوزی، کلاً در تمام دورههایی که حزب سوسیالیست حاکم بوده است، با اسرائیل به شدت هماهنگ و نزدیک بودهاند، از دورهی آقای فرانسوا میتران گرفته تا دورههای بعدی. دورهی آقای سارکوزی در واقع فرانسه دنبالهروی آمریکا بود اما الان دوباره با روی کار آمدن سوسیالیستها و آقای فرانسوا اولاند میبینیم که سیاستهای خودشان را با اسرائیل هماهنگ میکنند؛ البته رابط اینها قبلاً حزب کار اسرائیل بود که در آن زمان رهبرش آقای شیمون پرز بود و در همهی کنفرانسهای بین المللی حزب سوسیالیست فرانسه در کنار حزب کار اسرائیل امور را با هم هماهنگ میکردند و بیشتر به هم نزدیک بودند و دشمنی اینها با جهان عرب و جهان اسلام کاملاً واضح بود. به طور مثال جنایاتی که در بوسنی اتفاق افتاد و قتل عامهای ضد بشری و نسلکشیهایی که صربها علیه مسلمانان بوسنی صورت دادند، اینها همه با موافقت و چشمپوشی آقای فرانسوا میتران صورت میگرفت. الان هم که آقای اولاند روی کار است، اینها همین روش را دارند؛ همین امروز آقای اولاند بعد از خنثی کردن تفاهم ژنو و تخریبی که در ژنو انجام دادند، راهی اسرائیل شده و امروز با ناتانیاهو ملاقات خواهد داشت. من الان تفاوت چندانی نمیبینم حتی در دورهی مذاکرات ایران با گروه سه جانبهی تروئیکای اروپایی در آنجا هم ما میدیدیم که موضع فرانسویها، در واقع موضع راحتی نیست و بیشتر در جهت تخریب تفاهمها کار میکردند. من نمیخواهم کلمهی فرانسه را استفاده کنم بلکه تأکیدم روی حزب سوسالیست فرانسه است که الان قدرت را در دست دارد.
احزاب دیگر فرانسه نظرشان در قبال موضعگیری دولت فرانسه با مذاکرات هستهای ایران چیست؟
در مقابل سوسیالیستها معمولاً گلیستها قرار دارند. گلیستها مدتی است که در فرانسه ضعیف شدهاند و ما همچنین احزاب ناسیونالیست و نژادپرست هم داریم. گلیستها تضعیف شدهاند و به همین دلیل است که اکثراً سوسیالیستها روی کار میآیند. بقیهی احزاب بیشتر به منافع فرانسه فکر میکنند تا به منافع اسرائیل و همپیمانی با صهیونیسم که البته در این مورد هم مبالغ هنگفتی دارد رَد و بدل میشود. هم اکنون عربستانیها رشوهی هنگفتی به فرانسویها دادهاند؛ حدود سی میلیارد دلار، پول معاملاتی است که قرار است انجام بشود. در همین یک ماه پیش، یک میلیارد و دویست میلیون دلار جهت بازسازی چهار فروند اژدرافکن سعودی را به فرانسویها پرداخت کردند. به زودی دو و نیم میلیارد دلار دیگر در مقابل خرید موشکهای کروتال فرانسوی پرداخت خواهند کرد و همینطور فرانسویها دارند عملاً سعودیها رو میدوشند و این دلارهای زبان بستهی نفتی را میمکند. بنابراین سوسیالیستها از یک طرف برای مقابله با نفوذ ایران در منطقه با حزب لیکود اسرائیل هماهنگ هستند و از طرف دیگر با وهابیت همپیمان شدهاند و به بهانههای مختلف تسلیحاتی و غیر تسلیحاتی، مبالغ خوبی از آنها میگیرند.
آقای دکتر! فقط دولت فرانسه در این شش کشور هست که موضعش در تضاد منافع هستهای ماست؟یعنی فقط دولت فرانسه موجب کارشکنی در این مذاکرات میشود؟
مسئلهی تضاد با منافع ما اصلاً مطرح نیست، مسئله نقشی است که آقای فابیوس روزهای گذشته در ژنو بازی کرد به این دلائلی که عرض کردم؛ قاعدتاً وقتی همهی وزاری خارجه به ژنو رفتند، قرار بر این بود که تفاهم صورت بگیرد و امضاء بشود.
منظورم این است که نقش پلیس بد را آیا فرانسه بازی نمیکند که مثلاً پلیس خوب آمریکا باشد؟
نه. فکر نمیکنم این احتمال وجود داشته باشد، اما تحولاتی که وجود داشت ثابت کرد که آمریکا چون از خاورمیانه دارد عقبنشینی میکند و وهابیها نیز به دنبال فرانسویها رفتهاند تا پای آنها و همچنین پای اسرائیل را به خلیج فارس باز نمایند، ما در آینده در خلیج فارس مشکل خواهیم داشت. در خلیج فارس با ائتلاف صهیونیستها، وهابیها و سوسیالیستهای فرانسه روبرو خواهیم بود و آمریکاییها به دلیل ضعفی که دولت آمریکا دچارش هست و سال آینده میخواهد از افغانستان عقبنشینی کند، دیگر نمیتواند مثل سابق در خاورمیانه نقش بازی بکند. به این دلیل است که مبالغ هنگفتی به فرانسه پرداخت میشود تا در کنار اسرائیل جای آمریکا را پر کند.
نقش فرانسه در اعمال تحریمهای اتحادیهی اروپا عیله جمهوری اسلامی را چطور تشریح میفرمایید؟
منافع اروپا اقتضا نمیکند که با جمهوری اسلامی ایران رو در رو بشود، چون اروپا همسایهی خاورمیانه است و هرگونه ناآرامی و عدم ثبات در خاورمیانه به زیان اروپا است. ضمن اینکه اروپاییها از این تحریمها زیان میبینند یعنی شرکتهای اروپایی و شرکتهای انگلیسی و فرانسوی مایلند که در ایران سرمایهگذاری کنند. این تحریمها باعث میشود که این شرکتها از این سرمایهگذاریها محروم شده و در نتیجه از سودی هم که قرار است از این سرمایهگذاریها- به خصوص در زمینهی نفت، گاز و پتروشیمی- ببرند، محروم شوند. بنابراین به سود اروپا نیست و به همین دلیل ما دیدیم که خانم اشتون به عنوان مسئول روابط خارجی اروپا همهی تلاش خودش را به کار برد برای اینکه این تفاهم بهتر صورت بگیرد و به نقطهی مثبتی برسد، اما آقای فابیوس آمد و همه چیز را خراب کرد.
چشمانداز توافقات را چگونه میبینید؟ آیا توافقی در مذاکرات هستهای خواهد شد یا خیر؟
ما تا بیستم نوامبر، ده روز فرصت داریم و ایران هر کاری لازم باشد انجاد داده است. توپ در زمین آمریکا است، چون آن کسی که از این تفاهم منتفع میشود، هم آمریکاست و هم اروپاییها که البته فرانسویها یا سوسیالیستهای فرانسه راه خودشان را جدا کردند. حالا توپ در زمین آقای جان کری و آقای اوباما است و بایستی دید آیا آنها میتوانند گوش سعودیها رو بپیچانند یا این که آقای اولاند را وادار کنند به اینکه در حد خودش بایستد و پا را از گلیمش درازتر نکند؟ ما بایستی منتظر باشیم و ببینیم که دولت آقای اوباما در مقابل این تخریبی که از سوی سوسیالیستهای فرانسه صورت گرفت چه کار خواهد کرد؟