چند روزی است که خبر فعالیت امنیتی و نصب تجهیزات شنود و فیلمبرداری علیه یکی از شخصیتهای سیاسی پرحاشیه، تبدیل به یکی از محورهای عملیات روانی علیه دستگاههای امنیتی کشور شده است. فارق از اینکه ادعای آقای مطهری دربارهی نصب شنود در دفتر کارش صحیح است یا نه؟ و اینکه بر خلاف قضاوت طبق معمول عجولانهی ایشان، آیا این کار توسط دستگاههای امنیتی انجام شده است؟ نوع پرداختن به این موضوع انسان را به یاد حوادث مشابهی که در دورهی اصلاحات با رنگ وبوی امنیتی، و با نیت تخریب نهادهای انقلابی و حافظ امنیت کشور میاندازد. حوادثی چون قتلهای زنجیرهای که فارغ از اینکه چه طیفی مجری آن بودند و مدیریت شده بود یا نه؟ نتیجهی جز تخریب هدفمند و مدیریت شدهی نظام جمهوری اسلامی ایران نداشت.
یکی از تاکتیکهای جریان فتنه و اصلاحطلبان افراطی برای تخریب نظام جمهوری اسلامی، ایجاد دوقطبی امنیتی-فرهنگی و یا امنیتی-سیاسی بوده و هست. بارها دیده شده که خود این طیف با هدایت دستگاههای امنیتی خارج از کشور، خطرناکترین سناریوهای امنیتی را در قالب فعالیت فرهنگی و سیاسی نرم، به اجرا درآورده است. استفاده از قالبهای سازمانهای مردم نهاد امری رایج در تاکتیکهای براندازی چند ده سال اخیر است. نمونهی بارز آن بنیاد سوروس است که تعامل یکی از سران فتنه با آن، در قالب کاری فرهنگی و آموزشی تعبیر میشود. حال اگر دستگاه امنیتی کشور میخواست با حرکتی که خود از صفرتا صد ریشه در سرویسهای امنیتی بیگانه دارد، برخورد امنیتی کند؛ بلافاصله دستگاه تبلیغاتی زنجیرهای مرتبط با خارج از کشور، دوقطبی امنیتی-فرهنگی سیاسی را تشدید میکرد. حتی در مواردی چون ترور سعید حجاریان و قتلهای زنجیرهای این عملکرد امنیتی بصورت دروغین برای دستگاه امنیتی ساخته شد.
از متن و محتوای بیانیهی نمایندهی مذکور که طبق معمول اشتباه میکند و بازیچه دست دشمنان عقدهای جمهوری اسلامی قرار میگیرد که بگذریم، توجه به چند نکته ضروری بنظر میرسد:
1- در ایامی که زمزمهی تغییر وزیر اطلاعات در دولت جناب آقای روحانی، سبب گمانهزنیهای زیادی شده است و جریان اصلاحات نیز قصد دارد با سهمخواهی سیاسی از دولت آقای روحانی، وزارتخانهای به این مهمی را دوباره به جولانگاه عوامل فتنه قتلهای زنجیرهای تبدیل کند؛ بعید نمیباشد که این اقدام برای تحریک افکار عمومی بمنظور ایجاد مطالبهی زلزله در بدنه وزارت اطلاعات طراحی شده باشد. هرچند امیدواریم این اقدامات با تدبر دولت تدبیر و امید با بن بست منجر شود.
2- آیا مطهری که با این صراحت اتهام این اقدام کودکانه را به گردن نهادهای امنیتی رسمی کشور چون وزارت اطلاعات میاندازد، مدرکی هم برای این ادعا دارد؟
3- چرا باید قبل از هرگونه پیگیری قضایی، اولین اقدام ایشان و روزنامههای زنجیرهای اصلاحطلب، بیانیهای سراسر سیاهنمایی در تخریب فضای حاکم بر کشور در زمینهی حریم خصوصی شهروندان ایرانی باشد؟ مگر یکی از سران پلید فتنه 88 نبود که با استناد به یک اتفاق محدود در بازداشتگاه کهریزک(که خود نظام جمهوری اسلامی اولین شاکی آن بود و به خوبی نیز با عاملان آن برخورد عادلانه کرد) کلیه ادعاهای به اصطلاح دیدبانهای حقوق بشر و گروهکهای تروریستی چون منافقین را در خصوص زندانهای جمهوری اسلامی صحه گذاشت و تایید کرد؟ آیا این جریان هنوز هم عقدهی فتنه 88 و به نتیجه نرسیدن تلاش سران آنرا در دل دارد؟!
4- از دستگاههای قضایی کشور این انتظار میرود که در صورت صحت این خبر و خودسرانه بودن آن، برخورد مقتضی را طبق معمول با عوامل آن انجام دهند.
5- اصولا عدهای مگر از طریق جارجنجال و هوچیگری، راه دیگری برای مشهور شدن ندارند. لذا امیدواریم مراجع ذیصلاح افرادی را که برای چندمین بار آبروی نظام جمهوری اسلامی را قربانی شهرت شخصیت حقیر خویش میکنند، مجازات کند.