گسترش نقشه خاورمیانهای جدید و متفاوت پس از وقوع موج عظیم بیداری اسلامی در کشورهای عربی، دارای شاخصههایی است که شناخت آن، قدمهای پیش رو را بیش از پیش آشکار خواهد نمود. اتفاقات اخیر غزه و حملهی زمینی رژیم صهیونیستی، به طور قطع عقبهای از توافقات بینالمللی و منطقهای نزد خود دارد و مسلماً نقشهای فکری و نظری همراه خود دارد که استراتژی جنگ در منطقه بر آن مبتنی میشود؛ لذا عدم شناخت و درک صحیح از توافقات و نقشهی فکری، باعث عدم دریافت درک صحیح از تحولات منطقه میشود. در کنار جنگ غزه، کشوری که اکنون صحنهی رفتوآمدهای بینالمللی است، مصر میباشد. مصر پس از آن که به ظاهر طرح آتشبس را به دو طرف معارضه پیشنهاد داد، برخی از کارشناسان علل تأخیر در توافق بر سر آتشبس را مداخلهی قطر در طرح آتشبس میدانند.(1)
ناگفته پیداست که موضع مصر در قبال حماس- که حامی اخوانالمسلمین مصر بوده است- موضعی خصمانه است. اصولاً حماس نیز بخشی از اخوانالمسلمین است. بنابراین در استراتژی جدید حاکمان مصر که جمعیت اخوانالمسلمین را سازمانی تروریستی میدانند و اتهامات گستردهای از قبیل جاسوسی تا اغتشاشات خیابانی به آن وارد میکنند، به طور مسلم، حماس نیز بخشی از آن است.(2)
با در نظر گرفتن چگونگی روی کار آمدن السیسی به حکومت و سرکوب شدید معترضان اعم از اخوانی و معترضان مدنی، این نکته را در خواهیم یافت که با شروع جنگ غزه و سرکوب شدید حماس از سوی اسرائیل و پیش از آن گسترش جو امنیتی در صحرای سینا، تشدید کنترل رفتوآمد صحرای سینا و نیز تخریب گستردهی تونلهای زیرزمینی، نقشهی سرکوب اسلامگرایان از جنس اخوان در قدم اول در درون مصر و در قدم آتی در منطقه، اقدام هماهنگ و منسجم کشورهای منطقه و حامی السیسی است. به عنوان مثال دیدار فریدالتهامی از تلآویو مدتی پیش از آغاز جنگ غزه، نمونهای از این مورد است.(3)
تبدیل شدن کنونی مصر به عنوان یک کشور میانجی در تحولات غزه بیش از آن که در راستای گسترش و تقویت سیاست خارجی مصر باشد، در حقیقت نقش بازی کردن مصر در این تهاجم است. هماهنگی و انسجام سیاستهای مصر با آمریکا و اسرائیل در عمل و برخلاف گفتههای السیسی در حمایت از مردم غزه، بسیار مطلوب سران آمریکا و اسرائیل است؛ چنانکه شواهد، دال بر این نکته بوده و به عنوان مثال میتوان به این موارد اشاره کرد: دیدارهای مکرر جانکری و سفیر اسرائیل با سران و شخصیتهای برجستهی مصری (4)، همچنین نوع ارائهی کمک محدود به آسیبدیدگان جنگ غزه از طریق گذرگاه رفح و یا ارسال کمکهای غذایی فاسد از سوی مصر.
لذاست که میتوان جایگاه کنونی مصر در رابطه با جنگ کنونی را در دو مولفه دریافت:
الف: گامهای بینالمللی در تضعیف و سرکوب حماس با همکاری سایر کشورهای حامی السیسی.
ب: تقویت و گسترش روابط در حوزهی سیاست خارجی.
به عبارتی السیسی این جنگ و طرح آتشبس را دستاویزی قرار داده است تا از طریق آن بتواند با کشورها و سازمانهای خارجی به راحتی تماس برقرار کند و همچنین قدرت چانهزنی و سیاست خارجی خویش را به نمایش گذارد تا به نوعی در پرتو اقدام هماهنگ با اسرائیل، مشروعیت حاکمیت خویش را نیز افزایش دهد.
به عبارتی مصر در پی بازتولید جریان جدیدی است که در آن حماس و اخوانالمسلمین به عنوان جریان اسلامگرا، جایگاهی در عرصهی منطقهای نداشته باشند و در سویی دیگر با ابراز نگرانی چندین بارهی السیسی از خطر تروریسم در سخنرانیها و دیدارهای خود به ویژه زمانی که با نوری المالکی راجعبه تحولات عراق ارتباط برقرار میکند و هم چنین در سفر چند هفتهی پیش وی به الجزائر و تمایلات فیمابین السیسی و ژنرال حفتر در لیبی؛ در پی آن است که بتواند جریان رسمی و به ظاهر برخاسته از خواست ملت را به نمایش گذارد که در آن شعار مبارزه با تروریسم در راستای احیای مصر قوی وجود داشته باشد. به دیگر سخن، مبارزه با تروریسم برخاسته از درون یکی از کشورهای عربی تازه انقلاب کرده در کنار کشورهای همچون عربستان و امارات که خواهان سرکوب جریان اسلامگرایی چون اخوان المسلمین است و علیالظاهر رفع خطرهای گروههای جهادی همچون داعش و انصاربیتالمقدس به این صورت که به بهانهی دفع خطر گروههای جهادی از منطقه، کشور مصر به حمایت خارجی بیشتر نیازمند است چنان که به همین علت تاکنون در صحرای سینا مشغول عملیات نظامی است و پانزده فروند آپاچی از آمریکا دریافت نموده است.
این همان موردی است که میتواند بخشی از پازل جدید منطقهی خاورمیانه جدید باشد که کشور مصر احیاگر آن است. به عبارتی مطلوب اسرائیل همان مبارزه با تروریسم مطابق با تعریف برخاسته از جریان غربی- آمریکایی است که از درون مصر تقویت میشود و در سویی دیگر گسترش و بسط فرقههای مذهبی تندرو.
لذا آن چه که در گام بعد محل تأمل است، پاسخ به این سوال است که آیا اقدامات السیسی تنها به میانجیگری و بیان خطر محدود خواهد شد و یا اینکه در آیندهی نه چندان دور، دست به اقدام نظامی هماهنگ نیز خواهد زد؟
—————————————-
منابع:
1- آنچه دربارهی طرح قطر برای بازگرداندن آرامش و توقف حرکتهای خصمانهی دشمن اسرائیلی علیه غزه بیان میشود، تقریباً همان مضامین طرح مصر را دارد با این تفاوت که به صراحت از ایالات متحدهی امریکا میخواهد که اجرای طرح و حفظ آرامش را بر عهده گیرد. در حالی که همه میدانیم که واشنگتن در درگیریهای عربی- اسرائیلی به طور روشن جانب رژیم اشغالگر را میگیرد:
http://alarab.co.uk/?id=28483
2- ممنوعیت فعالیت حماس در مصر:
www.albawabhnews.com/492004
3- صوت إسرائيل: رئيس المخابرات المصرية زار تل أبيب مؤخراً:
http://www.albawabhnews.com/674698
4- السفير الإسرائيلى يستقبل «سعدالدين إبراهيم» فى منزله بالمعادى لبحث الأوضاع فى غزة:
http://www.elwatannews.com/news/details/525798
