امکان‌سنجی حمله رژیم صهیونیستی به حزب‌الله لبنان/ بخش دوم

آیا رژیم صهیونیستی به حزب‌الله لبنان حمله می‌کند؟ آیا برآورد رژیم اشغال‌گر قدس از شرایط منطقه‌ای و قدرت حزب‌الله، او را به سمت یک حمله نظامی همچون آن‌چه در سال 2006 رخ داد، سوق می‌دهد؟
آیا رژیم صهیونیستی به حزب‌الله لبنان حمله می‌کند؟ آیا برآورد رژیم اشغال‌گر قدس از شرایط منطقه‌ای و قدرت حزب‌الله، او را به سمت یک حمله نظامی همچون آن‌چه در سال 2006 رخ داد، سوق می‌دهد؟

مقدمه

آیا رژیم صهیونیستی به حزب‌الله لبنان حمله می‌کند؟ آیا برآورد رژیم اشغال‌گر قدس از شرایط منطقه‌ای و قدرت حزب‌الله، او را به سمت یک حمله نظامی همچون آن‌چه در سال 2006 رخ داد، سوق می‌دهد؟

تضاد و ستیز ماهوی و متقابل رژیم صهیونیستی و حزب‌الله، این سوالات را در هر شرایطی متصور می‌سازد. با توجه به استراتژی پیرامونی رژیم اشغال‌گر قدس مبنی بر امنیت‌سازی و احساس ناامنی همیشگی او از جانب بازیگران جبهه مقاومت، پاسخ‌گویی به سوالات فوق در شرایط متغیر منطقه‌ای ضروری به نظر می‌رسد. اهمیت این مساله وقتی دو چندان می‌شود که تحلیل اظهارات مقامات صهیونیست در نشست امنیتی هرتزلیا 2016 فهم شود. این تحلیل‌ها نشان‌دهنده نوعی خرسندی و احساس امنیت بیشتر به دلیل بحران‌های متعدد منطقه‌ای است. آن‌ها بازیگران متخاصم خود در منطقه را تضعیف شده می‌پندارند و این تلقی در خصوص قدرت حزب‌الله، برجسته‌تر است. با چنین برآوری، امکان‌سنجی حمله رژیم صهیونیستی به حزب‌الله لبنان ضرورت بیشتری می‌یابد.

به نظر می‌رسد با توجه به شکست راهبردی رژیم صهیونیستی در نبرد 33 روزه سال 2006 از حزب‌الله و این تصور در میان مقامات صهیونیست که چنین شکستی هرگز نباید دوباره رخ دهد، مقایسه سه سطحی شرایط کنونی (2016) با سال 2006 می‌تواند محک مناسبی برای امکان‌سنجی یک نبرد جدید میان رژیم صهیونیستی و حزب‌الله باشد. تفاوت‌های حزب‌الله 2006 و 2016، تفات‌های رژیم صهیونیستی 2006 و 2016 و در نهایت بررسی شرایط منطقه‌ای در 2006 و 2016، سطوح این امکان‌سنجی را تشکیل می‌دهند. البته طبیعی است که مولفه‌های موثر بر این امکان‌سنجی، در سه حوزه مذکور مورد بررسی قرار می‌گیرد.

آن‌‌چه در ادامه می‌آید، بخش دوم از گزارش مذکور است. در بخش نخست به تفاوت‌های حزب‌الله 2006 و 2016 پرداخته شد.

2. تفاوت‌های رژیم صهیونیستی 2006 و 2016

برآوردها نشان می‌دهد رژیم صهیونیستی در سال 2016 نسبت به سال 2006 که به لبنان حمله کرد، در حوزه‌های نظامی، امنیتی، اجتماعی-روانی، سیاسی، فرامنطقه‌ای و اقتصادی دچار تغییراتی شده است. فهم این تغییرات می‌تواند در امکان‌سنجی حمله این رژیم به حزب‌الله لبنان موثر باشد.

 

1-2. نظامی

1-1-2. ناکارآمدی پدافند

نیاز به یک سپر دفاع موشکی در سرزمین‌های اشغالی، پس از نبرد 33 روزه با حزب‌الله لبنان در سال 2006 به طور جدی احساس شد. سیستم دفاع ضدموشک رژیم صهیونیستی نتوانسته بود راکت‌های حزب‌الله را که به قطار شهری حیفا اصابت کرد، ردگیری و منهدم کند. یک سال پس از این نبرد، وزیر وقت رژیم صهیونیستی از یک سپر دفاع موشکی جدید خبر داد که کمپانی رافائل خواهد ساخت. این سپر در سال 2011 نصب شد اما بازدهی مطلوبی نداشت. ناکارآمدی سامانه‌های ضد موشکی ختس و پاتریوت مقامات صهیونیستی را به سمت سامانه ضد موشکی کارآمدتری به نام گنبد آهنین رهنمون کرد. اما این سامانه هم مشکلات خاص خود را دارد؛ هزینه های نگهداری و استفاده آن بالاست، توان ردگیری بسیاری از موشک‌های پیشرفته‌تر نظیر فجر 5 و یا موشک‌های رونمایی نشده را ندارد و در مواجهه با راکت‌ها هزینه بالایی را بر سیستم دفاعی رژیم صهیونیستی تحمیل می کند.

2-1-2. خرید تسلیحات جدید

توان تسلیحاتی رژیم صهیونیستی طی سال‌های اخیر رشد قابل توجهی داشته است. گفته شده است که آمریکا سه هزار موشک میان‌برد هوا به هوای هل‌فایر، 4100 بمب گلایدری (سرشی) و 50 بمب سنگرشکن پیشرفته برای اهداف زیرزمینی به رژیم صهیونیستی می‌فروشد. ارزش این قرارداد 1.8 میلیارد دلار اعلام شده. علاوه بر این، آلمان نیز چندین زیردریایی پیشرفته و کشتی موشک‌انداز به رژیم صهیونیستی فروخته است. با این حال سلاح های خریداری شده در سال های پس از جنگ 2006، نمی تواند تغییری ریشه ای را در هر نبرد احتمالی ایجاد کند. بسیاری از این سلاح ها نوع ارتقا یافته و پیشرفته همان سلاح هایی هستند که در جنگ 2006 علیه حزب الله استفاده شد.

راهبرد تسلیح کرانه باختری که از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی مطرح شد، راهبرد الجلیل که از سوی دبیرکل حزب‌الله لبنان مطرح گردید و در نهایت راهبرد غلاف غزه که از سوی گروه‌های مقاومت در غزه عنوان شد، هر سه باعث شده تا هزینه‌های امنیتی رژیم صهیونیستی افزایش یابد.

 

3-1-2. ناامنی در صحرای سینا

پس از انقلاب ژانویه 2011 مردم مصر، موجی از اقدامات خراب‌کارانه در تاسیسات انتقال گاز مصر به سرزمین‌های اشغالی آغاز شد. علاوه بر این، ربوده شدن افراد خارجی و حمله به نظامیان مصری مستقر در این صحرا نیز رخ داد. عدم استقرار و ثبات حاکمیتی در مصر پس از انقلاب، شرایط را برای گسترش این ناامنی‌ها در این منطقه فراهم ساخت. این مساله پس از کودتای 3 جولای 2013 علیه محمد مرسی رئیس جمهور مصر، شدت گرفت. گروه انصار بیت المقدس که چندی قبل نیز با ابوبکر البغدادی رهبر داعش بیعت کرد، در شرایط کنونی در صحرای سینا فعال است. رژیم صهیونیستی به دلیل جایگاه راهبردی این منطقه و مجاورت آن با سرزمین‌های اشغالی، همواره نسبت به امنیت سینا دغدغه داشته است. اگرچه السیسی رئیس جمهور کنونی مصر در تلاش است تا در قامت یک رهبر مبارزه با تروریسم، صحرای سینا را آرام و امنیت را برای خود و رژیم صهیونیستی به ارمغان بیاورد اما واقعیت این است که تا کنون این هدف محقق نشده است.

4-1-2. وضعیت نظامی گروه‌های مقاومت در غزه

جنگ 51 روزه غزه که در سال 2014 رخ داد، بیش از هر امر دیگری نشان داد که قدرت نظامی گروه‌های مقاومت در غزه از جمله حماس و جهاد اسلامی، هم‌چنان رو به افزایش است. در این نبرد، ابتکارات نظامی معنادار از جمله عملیات دریایی علیه نیروهای صهیونیست، استفاده از پهپاد، اقدام بی‌سابقه حماس در اعلام کردن زمان حمله به تل‌آویو با وجود تبلیغات رژیم صهیونیستی در خصوص کارآمدی گنبد آهنین و … نشان داد که ظرفیت‌های هجومی و دفاعی گروه‌های مقاومت در غزه در عرصه میدان نبرد، معادلات نظامی رژیم صهیونیستی را تحت تاثیر قرار خواهد داد تا جایی‌که تل‌آویو ناچار شد طولانی‌ترین نبرد خود طی سال‌های اخیر را سرانجام با یک آتش‌بس که چندان به نفع او نبود، پایان دهد. یکی از نکاع قابل توجه دیگر، ذخیره تسلیحاتی کنونی گروه‌های مقاومت در غزه است. این امر اگرچه از سوی صهیونیست‌ها تخمین زده شده اما به نظر می‌رسد چندان قابل اتکا نباشد. در هر صورت، گروه‌های مقاومت در غزه طی سال‌های اخیر به خوبی راه‌های حفظ و توسعه راهبردی سلاح‌های خود، با وجود همه محدودیت‌ها و حصرها را فراگرفته‌اند.

5-1-2. جولان

بلندی‌های جولان سوریه در جنگ 1967 به اشغال نیروهای صهیونیست درآمد. اگرچه حافظ اسد رئیس جمهور وقت بعدها در قالب‌های نظامی و سیاسی سعی کرد تا این منطقه را از رژیم صهیونیستی بازپس بگیرد، اما هیچ‌گاه موفق نشد. از سوی دیگر رژیم صهیونیستی بر اساس مصوبه سال 1982 خود، جولان را به سرزمین‌های اشغالی دیگر تحت اداره خود ضمیمه کرد و شهرک‌‌سازی را در آن آغاز نمود. جولان برای رژیم صهیونیستی، بواسطه ارتفاع آن که امکان رصد دمشق را افزایش می‌دهد و همچنین ویژگی‌های هیدروپلیتیکی، اهمیت راهبردی دارد. از سوی دیگر، طی سال‌های قبل از بحران سوریه، بواسطه پیش‌بینی‌پذیری رفتار دمشق در پرونده جولان، رژیم صهیونیستی از این ناحیه چندان احساس ناامنی نمی‌کرد. اما بحران سوریه، زمینه را برای حضور نیروهای نظامی حزب‌الله در بخشی از جولان فراهم کرده و همین امر از لحاظ نظامی، معادلات رژیم صهیونیستی را تحت تاثیر قرار داده است. مقامات صهیونیست نسبت به امنیت جولان که در واقع می‌تواند دروازه نفوذ و عملیات حزب‌الله باشد، حساسیت زیادی دارند. البته در شرایط کنونی، بخشی از گروه‌های تروریستی نیز در نزدیکی این منطقه حضور دارند. با توجه به رفتارهای حمایتی رژیم صهیونیستی از برخی از این گروه‌ها، به نظر می‌رسد در شرایط کنونی تهدیدی از سوی این نیروها، متوجه رژیم صهیونیستی نیست بلکه تل‌آویو در تلاش است تا از این گروه، بمثابه ابزاری در مقابل قدرت‌گیری حزب‌الله در جولان استفاده کند.

به دلیل مصنوعی بودن جامعه در رژیم صهیونیستی، انسجام و وفاق اجتماعی کلان عمدتاً در حوزه مسائل امنیتی‌ای که بقای صهیونیست‌ها را تهدید کند، شکل می‌گیرد. نبود چنین انسجامی در مسائل غیرمرتبط به بقا، نشئت گرفته از تصنعی بودن جامعه است که باعث ایجاد شکاف‌های فعال و غیرفعالی در آن شده است.

 

2-2. امنیتی

1-2-2. افزایش ناامنی در کرانه باختری

جغرافیای مستعد کرانه باختری، وجود شهرک‌های صهیونیستی در آن، نزدیکی به سواحل مدیترانه و وجود گروه‌های مردمی حامی مقاومت در این منطقه و بیان علنی راهبرد تسلیح کرانه از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی، باعث شده تا هزینه‌های امنیتی رژیم صهیونیستی در این منطقه افزایش یابد. پس از جنگ 51 روزه، عملیات‌های استشهادی در کرانه باختری به یکی از معضلات امنیتی رژیم صهیونیستی تبدیل شد تا جایی که در سال 2014 چهارده نفر به جرم عملیات استشهای از سوی اشغال‌گران قدس دستگیر شدند اما در سال 2013 تنها چهار نفر به چنین جرمی بازداشت شده بودند. طی ماه‌های اخیر، دفعات استفاده از سلاح‌های سرد و هم‌چنین اتومبیل برای ضربه زدن به صهیونیست‌ها افزایش یافته است. تقویت جریان معتقد به مبارزه مسلحانه در جنبش فتح در کرانه نیز مورد دیگری است که امنیت و احساس امنیت در این منطقه را تحت تاثیر قرار داده است. علاوه بر این موارد در 8 جولای 2014 و در میانه جنگ 51 روزه، تظاهراتی در کرانه صورت گرفت که رسانه‌های غربی از آن به عنوان بزرگ‌ترین و بی‌نظیرترین تظاهرات مردم فلسطین در یک دهه گذشته یاد کردند. این مساله با انتفاضه سوم مردم فلسطین پررنگ‌تر شده است. آغاز انتفاضه سوم در سال 2016، شرایط امنیتی رژیم صهیونیستی را سخت‌تر ساخت.

2-2-2. افزایش ناامنی در سرزمین‌های 1948

جمعیت روبه رشد فلسطینی‌های 48 یکی از تهدیدات امنیتی رژیم صهیونیستی بوده است زیرا جمعیت ساکنان مناطق اشغالی طبق آمار، در پایان سال 2014 به 8 میلیون و 296 هزار نفر رسید که 6 میلیون و 218 هزار نفر آنان یهودی (9/74 درصد) و یک میلیون و 719 هزار نفر فلسطینی (7/20 درصد) هستند. اعتراضات گسترده ساکنین 48 نسبت به جنگ 51 روزه و محکوم کردن رژیم صهیونیستی به عنوان جنایتکار جنگی، مواضع آنان را به روشنی بازتاب داد. دستگیری حدود 1500 نفر از فلسطینیان معترض در این منطقه و نیز اخراج حدود 70 نفر از آنان در جنگ اخیر مقاومت، نشان از ترس صهیونیست‌ها از این افراد دارد. این مساله با انتفاضه سوم مردم فلسطین پررنگ‌تر شده است.

3-2-2. راهبردهای سه‌گانه جریان مقاومت

راهبرد تسلیح کرانه باختری که از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی مطرح شد، راهبرد الجلیل که از سوی دبیرکل حزب‌الله لبنان مطرح گردید و در نهایت راهبرد غلاف غزه که از سوی گروه‌های مقاومت در غزه عنوان شد، هر سه باعث شده تا هزینه‌های امنیتی رژیم صهیونیستی افزایش یابد. به عنوان مثال این رژیم در منطقه الجلیل، سازوکارهای امنیتی مشخصی را ایجاد کرده تا در مقابل عملیاتی شدن راهبرد الجلیل ممانعت ایجاد کند. طرح آزادسازی غلاف غزه عبارت است از آزادسازی شهرها، شهرک‌ها و روستاهای هم مرز با نوار غزه، که معمولاً تا شعاع 30 کیلومتری مرزهای نوار غزه را شامل می شود.

3-2. اجتماعی-روانی

1-3-2. افزایش احساس ناامنی

با وجود چندین جنگ میان اعراب و رژیم صهیونیستی طی سال‌های 1948 تا 1973، هیچ‌گاه صهیونیست‌های ساکن سرزمین‌های اشغالی ناامنی گسترده را آن‌گونه که از سال 2006 به بعد احساس کردند، شاهد نبودند. موشک‌های حزب‌الله در چندین نقطه از شمال سرزمین‌های اشغالی و به خصوص حیفا فرود آمد و موجی از هراس را در میان صهیونیست‌ها ایجاد کرد. در نبردهای 22 روزه، 8 روزه و 51 روزه نیز این عملیات‌ها از سوی گروه‌های فلسطینی مقاومت تکرار شد به‌گونه‌ای که در سال گذشته حتی تل‌آویو نیز چندین بار مورد اصابت موشک قرار گرفت. با توجه به این‌که مهاجرانی که اکنون در سرزمین‌های اشغالی ساکن‌اند با وعده آرامش پا به این سرزمین گذاشته‌اند، امنیت عینی و فراتر از آن، امنیت ذهنی یکی از نیازهای اساسی آن‌ها محسوب می‌شود که عملیات‌های موشکی گروه‌های مقاومت، علاوه بر خسارت‌های مادی، امنیت ذهنی آن‌ها را دچار خدشه کرده است. حتی عملیات‌های استشهادی از سوی جوانان فلسطینی نیز، امنیت صهیونیست‌ها را در معرض تهدید قرار داده است.

2-3-2. شکاف‌های اجتماعی

به دلیل مصنوعی بودن جامعه در رژیم صهیونیستی، انسجام و وفاق اجتماعی کلان عمدتاً در حوزه مسائل امنیتی‌ای که بقای صهیونیست‌ها را تهدید کند، شکل می‌گیرد. نبود چنین انسجامی در مسائل غیرمرتبط به بقا، نشئت گرفته از تصنعی بودن جامعه است که باعث ایجاد شکاف‌های فعال و غیرفعالی در آن شده است. شکاف‌های مذهبی (سکولارها و دین داران)، قومی (یهودیان و غیریهودیان)، سیاسی و اقتصادی همواره در سرزمین های اشغالی وجود داشته است. با این حال شاخص هایی چون تبعیض و سرکوب فزاینده علیه قومیت های دیگر مانند سیاه پوستان از تشدید شکاف های قومی حکایت دارد. با این حال شکاف های مذهبی (سکولارها و دین داران) در سایه تهدیدهای امنیتی در مقایسه با شرایط قبل از 2006 گویا تا حدی رنگ باخته است.

3-3-2. مهاجرت

طبق گزارش مرکز آمار رژیم صهیونیستی سالانه حدود ۷۱۰۰ نفر، مهاجرت معکوس می‌کنند. پژوهشی در سال ۲۰۱۳ میلادی نشان می‌دهد یک سوم ساکنین رژیم صهیونیستی به ترک این سرزمین فکر کرده‌اند اما بر اساس گزارش کانال ۱۰ رژیم صهیونیستی، ۵۶ درصد ساکنان فلسطین اشغالی به فکر مهاجرت هستند. برلین مقصدی محبوب بین ترک‌کنندگان جوان است. حدود ۱۷ هزار یهودی از رژیم صهیونیستی در پایتخت آلمان زندگی می‌کنند. مسئولین آلمانی می‌گویند که این عدد نسبت به سال ۲۰۰۶، 40 درصد رشد داشته است. با این حال بحران در اکراین و اقدامات تروریستی در فرانسه و مشکلات اقتصادی در کشورهای اروپایی از جمله انگلیس باعث شده که کسری مهاجرت به رژیم صهیونیستی تا حدی جبران شود و آمار یهودیان مهاجر به سرزمین های اشغالی در سال 2014 رشد قابل قبولی را تجربه کند.

پژوهشی در سال ۲۰۱۳ میلادی نشان می‌دهد یک سوم ساکنین رژیم صهیونیستی به ترک این سرزمین فکر کرده‌اند اما بر اساس گزارش کانال ۱۰ رژیم صهیونیستی، ۵۶ درصد ساکنان فلسطین اشغالی به فکر مهاجرت هستند.

 

4-2. سیاسی

1-4-2. دولت شکننده

کابینه سی و چهارم صهیونیستی که در سال 2015 تشکیل شد، افراطی‌ترین و نژادپرستانه‌ترین کابینه را برای آن رژیم رقم زده است و نتانیاهو در عین اینکه توانسته کابینه یک‌دست‌تری را شکل دهد، اما کابینه بی‌ثباتی را نیز به وجود آورده زیرا ترکیب کابینه باعث می‌شود که اگر احزابی قصد خروج از کابینه را داشته باشند، به راحتی بتوانند ائتلاف را به شکست کشانده و انتخاباتی جدید را زودتر از موعد برگزار کنند. این کابینه با اکثریتی شکننده و با مشارکت احزاب لیکود، خانه یهودی، کولانو، شاس و یهودیان توراتی تشکیل شد و نتانیاهو موفق شد کابینه خود را با 61 کرسی تشکیل دهد بنابراین کابینه حاضر با حداقل رای ممکن بسیار شکننده است به ویژه آنکه برخی از این احزاب همانند شاس و خانه یهودی در برخی موارد متعارض هستند و دیدگاه‌های یکدیگر را قبول ندارند و با پیش آمدن مسائل اختلاف‌برانگیز احتمال فروپاشی آن شدت می‌گیرد. این در حالی است که کابینه اولمرت در سال 2006 تنها با حضور سه حزب کادیما، شاس و گیل تشکیل شد و این ائتلاف 67 کرسی از مجموع 120 کرسی را در اختیار داشت.

2-4-2. قدرت‌گرفتن جریان‌های تندرو

با نگاهی به احزاب شرکت کننده در کابینه 2015 رژیم صهیونیستی می‌توان گفت که همه این احزاب به جز حزب کولانو در جبهه راستگرایان افراطی قرار دارند و برآیند رفتاری آن‌ها در کنار مواضع و تصریحات افراد سرشناس احزاب مذکور نشان می‌دهد که بیشتر افراد آن وجهه نژادپرستانه و افراطی دارند. این کابینه به شدت جنگ طلب است و همواره بر ضرورت حمله نظامی به تاسیسات هسته ای ایران تاکید می ورزد. این در حالی است که برخی گرایش‌های صلح‌طلبانه در کابینه اولمرت در سال 2006 دیده می‌شد به گونه ای که آن زمان حزب «رژیم صهیونیستی خانه ما» به رهبری لیبرمن در اعتراض به گفتگوهای صلح با تشکیلات خودگردان کابینه را ترک کرد.

 

5-2. فرامنطقه‌ای

1-5-2. کاهش مقبولیت

ارتکاب جنایت‌های جنگی مکرر، بی‌توجهی به گزارش‌های برخی نهادهای حقوق‌بشری، مواضع سیاسی افراط‌گرایانه، اظهار نظرات تند برخی مقامات صهیونیست، بی‌توجهی به هشدارها در خصوص شهرک‌سازی در کرانه باختری، تبعیض‌های نژادی حتی در درون سرزمین‌های اشغالی و در قبال برخی از صهیونیست‌های مهاجر و … از جمله مواردی است که بر وجهه عمومی رژیم صهیونیستی در جهان اثرگذار بوده است. نشانه‌های این اثرگذاری را می‌توان در تشدید موج تحریم کالاهای اقتصادی تولیدی صهیونیست‌ها و حتی پاسخ منفی یهودیان فرانسه به دعوت نتانیاهو برای مهاجرت آنان به سرزمین‌های اشغالی یافت. این دعوت پس از حمله تروریست‌ها به نشریه شارلی ابدو در پاریس صورت گرفت.

2-5-2. افزایش اختلافات با آمریکا

به صورت مشخص، رژیم صهیونیستی در شرایط کنونی در دو پرونده با ایالات متحده آمریکا اختلاف نظر دارد. پرونده نخست پرونده هسته‌ای ایران است که اوج اختلاف‌نظر میان اوباما و نتانیاهو بر سر آن، در سخنرانی نتانیاهو در کنگره آمریکا خود را نشان داد. رژیم صهیونیستی هرگونه مذاکره و توافقی با ایران را که موجب تثبیت صنعت هسته‌ای ایران شود، یک توافق بد تلقی می‌کند و این در حالی است که اوباما آن‌گونه که می‌گوید، حمله نظامی و تحریم را راهکارهای مطلوبی برای کنترل برنامه هسته‌ای ایران نمی‌داند بلکه در تلاش است تا از طریق مذاکره و تحمیل موارد مدنظر، به کنترل این برنامه دست یابد. پرونده اختلافی دیگر، موضوع گفتگوهای صلح و تشکیل دو دولت است. مقامات صهیونیست اساسا اعتقادی به تشکیل دولت فلسطینی نداشته و با اقداماتی هم‌چون گسترش شهرک‌سازی در کرانه باختری در مسیر گفتگوهای صلح، کارشکنی می‌کنند و این در حالی است که آمریکا بر این باور است که راه‌حل اصلی پایان نزاع و رسیدن به صلح در پرونده فلسطین، تشکیل دو دولت است.

6-2. اقتصادی

طبق آمارهای بانک جهانی در حالی که نرخ تورم رژیم صهیونیستی در سال 2006، 2.1 درصد بود این میزان در سال 2015 تنها 0.5 درصد بوده است. اما در مقابل میزان سرمایه گذاری خارجی در رژیم صهیونیستی در سال 2015 کمتر از 2006 و میزان فقر در سال 2015 بالاتر از این میزان در سال 2006 بوده است. نابرابری ها افزایش یافته و مسکن گران تر از قبل شده است. همین اوضاع نابسامان اقتصادی بود که پس از بیداری اسلامی، منجر به اعتراضات گردید. بهار رژیم صهیونیستی پرده از عمق نارضایتی های اقتصادی موجود در جامعه صهیونیستی برداشت. چندین نفر در اعتراض به اوضاع نابسامان معیشتی و اقتصادی دست به خودسوزی زدند و تظاهرات های مختلفی در سرزمین های اشغالی در اعتراض به گرانی، قیمت بالای مسکن و بیکاری صورت گرفت. در مجموع می توان گفت شاخص‌های کلان اقتصادی رژیم صهیونیستی در سال 2015 در مقایسه با سال 2006 در وضعیت وخیم‌تری قرار دارند و همین مسأله نارضایتی‌ها را تسهیل می‌کند.

ادامه دارد…

ارسال دیدگاه