عضویت در سازمانهای منطقهای و بینالمللی همواره یکی از مولفههای قدرت و تاثیرگذاری دول در سیاست بینالملل بوده است. بدین معنی که هر کشوری در سازمانها و پیمانهای بیشتر و در عین حال کاربردیتری عضویت داشته باشد میتواند تاثیرات بیشتری در جهان سیاست داشته باشد. جمهوری اسلامی ایران نیز با واقع شدن در یک منطقه حساس جغرافیایی از این موضوع مستثنی نیست و سیاستگذاران ایرانی نیز همواره تلاش نمودهاند تا در ترتیبات جمعی بیشتری عضویت پیدا کنند.
جمهوری اسلامی با پی بردن به نقش و تاثیر سازمان شانگهای از سال 2005 تاکنون تقاضای عضویت در این سازمان را داده است اما تاکنون به دلایل مختلفی مورد مخالفت قرار گرفته است. این که چه دلایل ساختاری باعث عدم عضویت ایران در شانگهای شده است پرسش کلیدی است که در این مطلب به دنبال آن هستیم. علاوه بر این باید این موضوع را نیز مورد بحث قرار داد که تروریسم یکی از مسائل مورد توجه سازمان شانگهای بوده است و این در حالی است که ایران نیز از این زاویه بسیار مورد تهدید مواقع شده است، این سوال مطرح است که آیا در صورت عضویت ایران در شانگهای این سازمان می تواند فرصتهایی را برای ایران جهت مقابله با جریانهای افراطی و تروریستی(مثلا در جنوب شرقی کشور) پدید آورد؟ همچنین آیا ایران می تواند فرصتهایی را در زمینه مبارزه با تروریسم در اختیار کشورهای عضو شانگهای قرار دهد یا خیر؟
موانع ساختاری عضویت ایران در شانگهای
عضویت دائم ایران در سازمان شانگهای از ابتدای درخواست تهران تاکنون با موانعی روبه رو بوده است که برخی از این موانع در گذر زمان و با توجه به تحولات سیاست بینالملل دچار تغییراتی شدهاند. پیشتر کشورهای عضو شانگهای از جمله روسیه و چین به دلایل مختلفی خواهان عضویت دائم ایران در شانگهای نبودهاند.
ایران با فرضهایی نظیر دشمنی دائمی میان مسکو و واشنگتن به دنبال این موضوع بوده است تا شانگهای را بلوکی در برابر غرب ببیند و خواهان شراکت راهبردی با روسیه باشد. اما آن چه که مانع ورود ایران به شانگهای دست کم از سوی روسیه بوده است این است که روسها با پیگیری رویکرد پراگماتیسم محتاط شانگهای را صرفا ابزاری برای تامین منافع عینی خود نگریستهاند. چینیها نیز با در پیش گرفتن رویکردی اقتصادی صرفا به تامین منافع عظیم تجاری خود اندیشیدهاند.
بر اساس فرضیه امنیت هستی شناختی، جمهوری اسلامی بر اساس تعارض با آمریکا بنا شده است و منافع ملی و مصالح اسلامی را به مثابه دو محور سیاست خارجی زیر چتر خود درآورده است. بنابراین ایران قصد دارد امنیت هستی شناختی خود را که در تقابل با آمریکا معنا میشود از طریق عضویت در شانگهای که وجههای غیر غربی و غیر آمریکایی دارد استحکام بخشد.
دلیل دیگر مخالفتهای پیشین با عضویت ایران در شانگهای را میتوان فشار کشورهای غربی دانست، چرا که این کشورها در مذاکرات خود با دولتهایی مانند روسیه خواستار جلوگیری از ارتقای تهران در شانگهای شدهاند.
فرصتهای کنونی عضویت ایران در شانگهای
هرچند از ابتدای درخواست ایران برای عضویت در شانگهای همواره موانعی باعث شده است تا این مهم برای کشورمان تحقق نیابد، اما اکنون و در پرتو تغییر و تحولات در عرصه سیاست بین الملل این امکان بیش از پیش برای ایران فراهم شده است.
از یک سو چین که همواره نقش تاجرانه را در نظام بینالملل ایفا نموده است و منافع اقتصادی را بر هر امر دیگری ترجیح داده است اکنون دچار تنشهای عمیقی با آمریکا و شرکای این کشور شده است. ادعاهای چین بر مالیکت بر جزایر واقع شده در اقیانوس آرام سبب اختلاف این کشور با تقریبا تمامی دولتهای شرق و جنوب شرق آسیا شده است نکته مهم دیگر این که دولت ایالات متحده از چندی پیش تاکنون به دلیل درک آینده چین استراتژی آسیا محوری را در دستور کار خود قرار داده است و سیاستگذاران آمریکایی آشکارا اعلام میکنند که هدف از این استراتژی کنترل چین است.
از سوی دیگر روسیه به عنوان قطب دیگر پیمان شانگهای از دو سال پیش تاکنون و به دلیل وقوع تحولات اوکراین مورد تحریمهای شدیدی از سوی ایالات متحده و شرکای غربی این کشور شده است. روسها که میبییند حوزه نفوذ ژئوپلتیکی آنها از سوی غرب هدف قرار گرفته است بیمیل نیستند تا با دادن عضوت دائم به ایران در شانگهای کشورهای شرکای بیشتری در تقابل با آمریکا پیدا کنند.
یکی دیگر از موضوعاتی که باعث علاقه کشورهای عضو شانگهای در دادن عضویت دائم به ایران در دوره جدید شده است موضوع افغانستان است. پس از پذیرش عضویت ناظر افغانستان در شانگهای، تهدیدات احتمالی موجود در این کشور از جمله خشونت، تروریسم و افراط گرایی قومی و احتمال تسری آن ها به کشورهای عضو شانگهای باعث شده است تا دولتهای اصلی عضو شانگهای از عضویت دائم ایران استقبال کنند.[1]
هرچند سازمان شانگهای تاکنون به دلیل ابهام و عدم شفافیت در اهداف و جهت گیریهایش در زمینه مقابله با گروههای تروریستی نتوانسته کاری انجام دهد، اما این امکان وجود دارد که با عضویت ایران در این سازمان و تلاشهای چین که خواهان ایجاد ثبات حداقلی در کشورهای عضو است، رویکرد این نهاد بین المللی نسبت به مسئله تروریسم و افراط گرایی تغییر کند. |
نگاه ایران و شانگهای به پدیده تروریسم
مبارزه با تروریسم یکی از ایدههای اصلی و اولیه در شکل گیری و تداوم سازمان همکاریهای شانگهای بوده است. هم اعضای شانگهای و هم ایران از تروریسم زیان دیده اند، با این وجود هیچ گونه همکاری مشترکی بین طرفین برای مبارزه با این پدیده نوظهور صورت نگرفته است که تعریف متفاوت ایران و سازمان شانگهای از تروریسم یکی از این دلایل بوده است.
با وجود این اختلاف اما اکنون که احتمال عضویت ایران در شانگهای بیشتر از هر زمان دیگری است این پرسش مطرح می شود که آیا سازمان شانگهای که مبارزه با تروریسم را یکی از اهداف اصلی خود میبیند میتواند با ایران همکاریهای ضد تروریستی مشترکی داشته باشد؟
گسترش گروههای تروریستی به خصوص گروهک تکفیری داعش برای کشورهای منطقه و جهان به یک دغدغه بزرگ تبدیل شده است، به خصوص در شرایط حاضر که داعش به مرزهای اعضای سازمان شانگهای نزدیکتر شده و در افغانستان در خفا به فعالیتهای محرمانه تروریستی میپردازد.
هرچند سازمان شانگهای تاکنون به دلیل ابهام و عدم شفافیت در اهداف و جهت گیریهایش در زمینه مقابله با گروههای تروریستی نتوانسته کاری انجام دهد، اما این امکان وجود دارد که با عضویت ایران در این سازمان و تلاشهای چین که خواهان ایجاد ثبات حداقلی در کشورهای عضو است، رویکرد این نهاد بین المللی نسبت به مسئله تروریسم و افراط گرایی تغییر کند. به نوشته رزا باکس، گسترش نفوذ گروه های تروریستی بالاخص گروهک داعش در عراق و سایر کشورهای منطقه نیز برای ایران و سایر کشورهای عضو شانگهای تهدیدی بالقوه است. در حالی که بسیاری از کشورهای عضو در این زمینه منفعلانه عمل کردند اما ایران تاکنون توانسته اهداف این گروهها را هدف حملات خود قرار داده و ثبات مرزهایش را حفظ کند.[2]
پرسش دیگر این است که آیا عضویت ایران در شانگهای میتواند فرصتهایی جهت مقابله با جریانهای افراطی و تروریستی در مرزهای شرقی کشور پدید آورَد؟
در پاسخ به این پرسش دو دیدگاه وجود دارد. از یک طرف برخی معتقدند هرچند کشورهای عضو شانگهای همگی بر خلاف ایران دارای سیستم سیاسی سکولار بودهاند اما در یک نکته با ایران مشترک هستند و آن مخالفت با اسلام رادیکال (گروههای افراطی نظیر القاعده، طالبان و اخیرا داعش) است. گروههای تروریستی رادیکال تهدید مشترک برای ایران و اعضای شانگهای است و اتحاد بین طرفین میتواند در مبارزه با این گروهها به صورت جدی موثر واقع شود.
نکته دیگر این که با وجود تبلیغات صورت گرفته ضد ایرانی، اعضای شانگهای به خوبی دریافتهاند که ایران سر سازگاری با گروههای رادیکال اسلامی نداشته و ندارد و اخیرا نیز زیانهایی را از این گروهها متحمل شده است. همچنین اعضای شانگهای به عینه میبینند که ایران با کمک به متحدین خود در عراق و سوریه به جنگ علیه اسلام گرایان تندرویی میپردازد که خود را نشأت گرفته از اسلام معرفی میکنند.
با نگاه کلی به سازمان شانگهای، آنچه برای ایران بیش از هر چیز اهمیت مییابد، استفاده از این سازمان در جهت ایجاد و تحکیم ثبات در محیط امنیتی خویش است، زیرا محیط امنیتی ایران، همپوشیهای بسیاری با محیط امنیتی سایر اعضای آن دارد |
دیدگاه دوم از سوی عدهای مطرح میشود که چشمانداز مثبتی در زمینه همکاریهای ضد تروریستی ایران و شانگهای تصور نمیکنند. بر اساس این دیدگاه عضویت دائم ایران در شانگهای تنها میتواند مسالهای نمادین باشد و کمک چندانی به امنیت ایران نخواهد کرد. بر اساس این فرض عمده اختلاف ایران با کشورهای غربی و عرب همسایه خود است و عضویت در شانگهای تنها میتواند باعث کاهش انزوای تهران در صحنه بینالملل شود و کمکی به بهبود مناسبات ایران با اعراب و یا کاهش تهدیدات امنیت ملی ایران نخواهد کرد.
علاوه بر این تهدیدات تروریستی که از سالها پیش تاکنون مرزهای جنوب شرقی ایران را هدف قرار داده است نیز نمیتواند با عضویت در شانگهای از بین رود. دلایل این امر را میتوان در این نکته جستجو کرد که هرچند پاکستان خود یکی از اعضای ناظر شانگهای است و مباره با تروریسم نیز یکی از مولفههای مهم عضویت در این سازمان است اما اسلام آباد یا نخواسته و یا نتوانسته است کنترلی بر مبارزه با ترورویسم در کشور خود و در نزدیکی مرزهای ایران داشته باشد و بعید است که با عضویت دائم ایران این تهدید دچار تغییر و تحولاتی اساسی شود.
کارشناسان معتقدند سازمان شانگهای تاکنون در زمینه بحرانهای امنیت منطقهای همانند تروریسم فعال نبوده است. تنها چینیها بودند که با استفاده از اهرم این سازمان جلوی ورود تروریستها به المپک پکن را گرفتند. با این حال تصور نمیشود که نه چین و نه روسیه در مقابله با یک تهدید تروریستی به ایران کمک کنند. تنها سازمان به صورت جدی میتواند به اعضای خود در زمینه مباره با تروریسم کمک کند، ناتو است و شانگهای هیچ نیروی نظامی مشترکی برای مقابله با تهدیدات تروریستی در اختیار ندارد، در نتیجه فاقد کارایی در این رابطه میباشد. در عین حال میتوان پیش بینی کرد که در صورت عضویت دائم ایران در شانگهای، کشور ما بتواند در آینده استفادههایی را از شانگهای ببرد.[3]
نتیجه
هرچند ایران و اعضای کلیدی شانگهای در برخی زمینهها (مثلا اقتصادی) اختلافهایی با یکدیگر دارند اما این موضوع بدین معنی نیست که عضویت ایران در شانگهای فاقد ظرفیت است. با نگاه کلی به سازمان شانگهای، آنچه برای ایران بیش از هر چیز اهمیت مییابد، استفاده از این سازمان در جهت ایجاد و تحکیم ثبات در محیط امنیتی خویش است، زیرا محیط امنیتی ایران، همپوشیهای بسیاری با محیط امنیتی سایر اعضای آن دارد. اهمیت این موضوع هنگامی روشنتر میگردد که توجه داشته باشیم که محیط امنیتی ایران به دلیل همسایگی با افغانستان، پاکستان، عراق، خاورمیانه و آسیای مرکزی و قفقاز که همگی کانونهای بحران و درگیری هستند به شدت مغشوش و ناپایدار است.
نکته پایانی این که در شرایطی که سازمان اکو کارایی چندانی ندارد و سازمان کنفرانس اسلامی نیز شاهد اختلافات عمیق اعضا است عضویت دائم ایران برای دیپلماسی کشور در زمینههای مختلف سیاسی، اقتصادی و امنیتی قطعا ضرورتی انکارناپذیر است. سیاست گذاران ایرانی به خوبی میدانند صرف عضویت در شانگهای نمیتواند مشکلات ما را حل کند، در نتیجه باید با دیدی واقع بینانه تلاش کنیم تا بیشترین منافع را در صحنه بینالملل نصیب ما شود. باید همواره این نکته را نصب العین خود قرار دهیم که عضویت در سازمانهای منطقهای که دارای اعضای بزرگی مانند چین و روسیه است قدرت مانور محدودی برای دیگرکشورها در نظر میگیرند و ایران در صورت عضوت دائم باید کاملا در مورد تعهدات خود محتاط باشد و به گونهای نباشد که سازمان محلی برای پیروی از منافع مسکو و پکن شود.
—————————————-
منابع:
[2].http://www.khabaronline.ir/%28X%281%29S%28gqy2ve1lu22hom0pxd3g4tf4%29%29/detail/424484/World/diplomacy
[3].http://www.iranreview.org/content/Documents/Shanghai_Cooperation_Organization_and_Practical_Capacities_for_Iran_2.htm