مدتی است بحث تشکیل ارتش مشترک عربی در محافل سیاسی و رسانه های جهان عرب بار دیگر بر سر زبان ها افتاده است. طرح دوباره تشکیل ارتش مشترک عربی (تشکیل چنین ارتشی پیشتر در زمان جمال عبدالناصر و مدتی نیز در زمان خروج نیروهای ائتلاف از خاک کویت در اوایل دهه 1990 مطرح بود) برای نخستین بار اسفندماه سال گذشته در دیدار عبدالفتاح السیسی با ملک سلمان مطرح شد و در بیانیه پایانی بیست و ششمین نشست اتحادیه عرب -که هشتم فروردین ماه در شرم الشیخ مصر برگزار شد- بار دیگر بر ضرورت تشکیل چنین ارتشی تاکید شد.
به جرات میتوان گفت که خاورمیانه و جهان عرب یکی از حساسترین دوران تاریخ سیاسی خود را پشت سر میگذارد و بحرانهایی که پس از خیزشهای عربی دامان این منطقه را گرفته، وضعیت شکنندهای را در این منطقه ایجاد کرده که نتیجه آن افزایش دولتهای ضعیف و تقویت گروههای تکفیری-تروریستی در این منطقه بوده است. وجود چنین وضعیتی از یک سو ناشی از رقابت کشورهای این منطقه با یکدیگر برای افزایش نفوذ منطقه ای است که منجر به شکنندگی بیش از پیش برخی کشورهای ضعیف شده است و از سوی دیگر، ناشی از رشد گروههای تروریستی و فرقه گرایی در کشورهایی است که دچار شکنندگی سیاسی-اجتماعی شده اند. طرح تشکیل ارتش مشترک عربی- همانگونه که سران برخی کشورها از جمله پادشاه عربستان سعودی در نشست شرم الشیخ مطرح کرده اند- در چنین فضایی برای مقابله با تهدیدهایی که در فضای ملتهب کنونی کشورهای عربی را تهدید می کند مطرح شده است.
بنابراین بررسی امکان سنجی تشکیل چنین ارتشی از اهمیت زیادی برخوردار است. به همین دلیل، در این نوشتار به دنبال پاسخ گویی به این پرسش هستیم که چه عواملی باعث ارائه طرح تشکیل ارتش مشترک عربی شده است؟ و به عنوان سوال دوم، چه موانعی پیش روی تشکیل چنین ارتشی وجود دارد؟
در پاسخ به پرسش نخست این فرض مطرح شده است که طرح تشکیل ارتش مشترک بیشتر ناشی از تلاش عربستان در پاسخ به شکست های منطقهای خود در برابر تحولات اخیر خاورمیانه است که برخی کشورها مانند مصر نیز به دلایل خاص خود از آن حمایت می کنند. و در پاسخ به پرسش دوم باید گفت، به دلیل دیدگاهها و منافع متفاوتی که هر یک از کشورهای شرکت کننده در این طرح دارند طرح تشکیل ارتش مشترک عربی با موانع درونی بسیاری روبروست.
به همین دلیل، در این نوشتار نخست به دلایلی که منجر به ارائه چنین طرحی شده است اشاره می شود، در ادامه نگاهی به موانع درونی پیش روی تشکیل یک ارتش متحد عربی خواهیم داشت، سپس موانع موجود در بطن طرح تشکیل ارتش مشترک عربی را بررسی می کنیم.
دلایل ارائه طرح ارتش مشترک عربی
در شکل گیری ائتلافهای منطقه ای و ایجاد ارتشهای مشترک، بحث تهدید مشترک عامل نخست حرکت کشورها به سمت ایجاد سیستم بازدارندگی مشترک در قالب ایجاد نیروی دفاعی مشترک و یا نیروی «واکنش سریع» برای مقابله با تهدیدات محیط پیرامونی است. طرح تشکیل ارتش عربی نیز از چنین منطقی مبرا نیست و باید گفت هر زمان تشکیل ارتش متحد عربی در دستور کار کشورهای عربی قرار گرفته، وجود تهدیدی مشترک عامل اصلی ارائه چنین طرح هایی از سوی کشورهای عرب بوده است.
در همین زمینه، بحث تشکیل نخستین ارتش متحد عربی که با شرکت مصر، سوریه و عراق در اوج دوران پان عربیسم مطرح شد در پاسخ به تهدیداتی بود که جهان عرب از ناحیه رژیم صهیونیستی احساس می کرد. مطرح شدن دوباره این بحث در شرایط زمانی کنونی نیز در پاسخ به شرایط پرآشوب خاورمیانه عربی قابل تحلیل است. به همین دلیل باید ریشه ارائه این طرح را در تحولات سال های اخیر جهان عرب و خیزش های عربی جستجو کرد.
در پی تحولات جهان عرب و فروپاشی و یا سست شدن پایه های برخی از نظام های سیاسی دیکتاتورمآبانه در منطقه، عربستان شاهد فروپاشی نظم منطقهای مورد نظر خود -که بر دولت های محافظه کار تکیه داشت- بود. این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران این رویدادها را نوعی بیداری اسلامی می داند که هم راستا با آرمان های انقلاب اسلامی این کشور حرکت می کنند. به همین دلیل، وقوع خیزش های عربی بر دامنه تخاصمات عربستان با ایران افزود و در همین هنگام ما شاهد تلاش عربستان در جهت ضربه زدن به “محور مقاومت” با تکیه بر سرایت خیزش های عربی به سوریه بودیم (1). در این زمینه ما شاهد تقویت تروریستهای وابسته به القاعده و شکل گیری داعش در عراق و سوریه هستیم؛ امری که به تهدیدی مستقیم علیه منافع راهبردی ایران در منطقه تبدیل شد.
قدرتگیری داعش در عراق و سوریه در آغاز به تهدیدی مستقیم علیه منافع منطقه ای جمهوری اسلامی ایران تبدیل شد و عربستان از این گروه به شیوههای مختلف حمایت کرد. اما بهصورتی کامل هوشیارانه، قدرتگیری داعش به نقطه قوتی برای ایران تبدیل شد و ایران توانست نفوذ خود را در سوریه و به خصوص در عراق گسترش دهد. این امر از دو طریق رخ داد. نخست این که، داعش بر مناطق سنی نشین عراق مسلط شد و با اقدامات خشن خود باعث تشدید چنددستگیها در میان قبایل سنی عراق شد؛ امری که در نهایت منجر به استمداد برخی قبایل سنی از دولت مرکزی شیعی برای مقابله با داعش شد.
در همین زمان گروههای شیعی در قالب «حشد الشعبی» با یکدیگر متحد شده اند و برای مبارزه با داعش به مناطق سنی نشین تحت کنترل داعش حمله می کنند. بنابراین قدرت گیری داعش در مناطق سنی نشین در نهایت به سود دولت شیعی تمام شد. هرچند شیعیان عراق نیز هزینه های زیادی در برابر داعش متحمل شدند. دوم این که، اقدامات خشونت بار داعش در مناطق تحت سلطه و ترس از حمله این گروه به متحدان منطقه ای آمریکا، کشور اخیر را مجبور به تشکیل ائتلافی بین المللی برای مبارزه با داعش کرد. از سوی دیگر، این ائتلاف حملات خود را فقط محدود به حملات هوایی کرد و از ترس درگیر شدن در بحران عراق، آمریکا از اعزام نیروی زمینی به عراق تاکنون خودداری کرده است. حملات هوایی آمریکا همراه با حملات زمینی ارتش عراق و نیروهای مردمی شیعه در مناطق تحت کنترل داعش فضا را به سود ایران و تقویت نفوذ این کشور در عراق فراهم ساخت. (البته عملکرد ائتلاف به اصطلاح ضد داعش با علامت سوالهای زیادی مواجه است)
در سوریه نیز وضعیت تقریبا مشابهی حاکم است و ترس از قدرت گیری بیشتر گروه های تندرویی همچون داعش باعث شده است ایالات متحده برخلاف میلش، طرح حمله مستقیم به سوریه و براندازی حکومت بشار اسد را کنار گذارد. این در حالی است که بقای بشار اسد به سود راهبرد منطقهای جمهوری اسلامی ایران است(2).
در چنین فضایی، اوضاع یمن متاثر ار نارضایتی مردم از سیاست های رییس جمهور این کشور به هم ریخته است و مردم به رهبری حوثی ها و در قالب کمیتههای مردمی انصارالله علیه رییس جمهور قیام کردند و پس از به دست گرفتن کنترل پایتخت، به سمت مناطق جنوبی و شرقی حرکت کردند. تداوم پیشروی های انصارالله ترس عربستان را از نفوذ ایران در یمن به دنبال داشته است. به همین دلیل، عربستان با همکاری مصر و برخی از کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس (امارات متحده عربی و قطر) طرحی را دنبال می کنند تا از این طریق مانع نفوذ ایران در جهان عرب شوند. طرح تشکیل ارتش مشترک عربی یکی از طرح هایی است که در این راستا مطرح شده و تشکیل ائتلاف بین المللی برای حمله به مواضع نیروهای وابسته به کمیته مردمی انصارالله مقدمه ای بر این اقدام است.
اما با وجود تمام تلاش ها و تبلیغاتی که برای تشکیل یک ارتش مشترک عربی در حال انجام است، موانع درونی بسیاری پیش روی تشکیل چنین ارتشی وجود دارد. به همین دلیل در ادامه به بررسی موانع درونی پیش روی تشکیل چنین ارتشی خواهیم پرداخت.
موانع درونی تشکیل ارتش مشترک عربی
همانگونه که گفته شد، تشکیل یک ارتش مشترک عربی با موانع درونی زیادی روبروست که تشکیل آن را با چالش های بسیاری روبرو می کند. با نگاهی به کشورهایی که در حیطه این طرح قرار می گیرند می بینیم که این کشورها نه تنها از یکدستی جغرافیایی برخوردار نیستند، بلکه در منافع و اهداف تشکیل چنین ارتشی نیز یکدست نیستند. بنابراین با بررسی این کشورها خواهیم دید که در یک نگاه کلی، آن ها به دو دسته کلی تقسیم می شوند. دسته اول شامل کشورهایی می شود که از توان مالی بالا ولی توان انسانی پایینی برخوردارند. در این طیف، کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس قرار دارند که به دلیل درآمدهای بالای نفتی و گازی، توان پرداخت هزینه های چنین ارتشی را دارند.
اما این کشورها با ضعف شدید نیروی انسانی لازم برای تامین نفرات ارتش مواجهند. در دسته دوم نیز کشورهایی قرار دارند که نه تنها توان مالی لازم برای پرداخت هزینههای بالای ارتشی مشترک را ندارند، بلکه به شدت نیازمند کمک های مالی کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس هستند. اما این کشورها از سرمایه انسانی لازم برای تامین نیروی نظامی ارتش مشترک را دارند. مصر، اردن و مراکش در این دسته قرار می گیرند.
از سوی دیگر، در بررسی منافع کشورهایی که در این طرح شرکت دارند می توان این کشورها را به دو دسته تقسیم کرد. دسته نخست شامل مصر و کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس به رهبری عربستان می شود که منافع زیادی در تشکیل چنین ارتشی برای مقابله با تهدیدات محیطی پیش روی خود دارند. دسته دوم نیز شامل کشورهای شمال و شرق آفریقا می شود که بهره چندانی از تشکیل چنین ارتش مشترکی نخواهند برد.
مراکش، الجزایر و سوادن را می توان در این گروه قرار داد. در دسته اول این گروه، مصر و عربستان سردمداری را بر عهده دارند و می توان گفت بیشترین نفع را این دو کشور از تشکیل یک ارتش مشترک خواهند برد. اما مشکلی که در این میان وجود دارد، اهدافی است که عربستان و مصر از تشکیل این ارتش دنبال می کنند. مصر تلاش دارد از نیروی یک ارتش مشترک برای مقابله با بحران لیبی بهره برد و در مقابل، عربستان به دنبال این است که از این ارتش در قلب جهان عرب و به ویژه برای مقابله با ایران در سوریه، عراق و یمن بهره ببرد (3).
از سوی دیگر، با وجودی که اشتراکات زیادی بین مصر و عربستان به ویژه در تحولات یمن وجود دارد، این دو کشور اختلاف های بسیاری را در برخی مسائل جهان عرب از جمله سوریه دارند. در حالی که عربستان خواهان برکناری بشار اسد با دخالت نظامی خارجی است، مصر معتقد به راه حل سیاسی برای بحران سوریه است و از سیاستهای روسیه در این زمینه پشتیبانی می کند. سخنرانی السیسی در تقدیر از سیاست های ولادیمیر پوتین که در نشست شرم الشیخ ارائه شد را بسیاری مهم ترین دلیل بر تاکید مصر بر حفظ اختلاف بین این کشور و عربستان در مساله سوریه می دانند.
وجود چنین شکاف های درونی دورنمای شکل گیری چنین ارتشی را تیره می کند. اما علاوه بر وجود چنین موانع درونی در تشکیل ارتش مشترک عربی، برخی موانع دیگر نیز وجود دارند که در بطن چنین طرحی وجود دارند و کار را دشوارتر می سازند.
موانع موجود در بطن طرح ارتش مشترک عربی
همانگونه که گفته شد جهان عرب از یکدستی لازم برای ایجاد اجماع درونی در جهت تشکیل یک ارتش مشترک برخوردار نیست و این در حالی است که برخی موانع نیز در بطن طرح تشکیل این ارتش وجود دارد که شرایط را برای تشکیل چنین ارتشی دشوارتر می سازد. برخی از مهم ترین این موانع شامل موارد زیر می شود.
نخستین مانع هر طرحی که بر تشکیل یک ارتش مشترک عربی تاکید می کند، گستردگی حوزه جغرافیایی است که چنین ارتشی در چارچوب آن قرار است تشکیل شود. از شمال تا شرق آفریقا تا خلیج فارس حوزه ای است که ارتش عربی در صورت تشکیل شدن، قرار است در آن فعالیت کند. چنین گستره بزرگ جغرافیایی، در صورتی که کشورها بر چالش های ناشی از بعد مسافت نیز غالب آیند، اجازه غلبه بر پارگی های جغرافیایی ناشی از حضور کشورهای غیر عرب مانند ایران را نمی دهد.
به همین دلیل، دومین مانع تشکیل ارتش مشترک عربی وجود کشورهای غیر عرب در خاورمیانه است که هر ارتش مشترک عربی را به مثابه تهدیدی علیه خود قلمداد می کنند و به مقابله راهبردی با آن میپردازند. تاریخ این منطقه نیز نشان داده است طرح هایی که کشورهای غر عرب از جمله ایران را نادیده بگیرد با شکست مواجه می شود. نمونه بارز شکست چنین طرح هایی را نیز می توان در ناکامی شورای همکاری خلیج فارس در تامین امنیت منطقه خلیج فارس و یا شکست طرح 2+6 (شورای همکاری خلیج فارس به علاوه سوریه و مصر) دید.
مانع سوم، وجود رقابتهای درونی جهان عرب است. جهان سیاست و روابط بینالملل بر قدرت طلبی و امنیت محور بودن کشورها استوار است. همه این ها در حالی است که ساختار ژئوپلتیکی و راهبردی منطقه خاورمیانه به گونه ای است که الگوهای رفتاری کشورهای این منطقه را در بهترین حالت به سمت الگوهای رقابتی می کشاند. بنابراین روابط بینالملل در این منطقه بیشتر بازیهای با حاصل جمع صفر را برای کشورهای تجویز می کند. نمونه بارز این رقابت ها را می توان در روابط کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس با یکدیگر دید. به همین دلیل، طرح های همکاری جویانه در این منطقه بیشتر ناشی از ضرورتهای محیطی است تا ناشی از رشد چنین درکی در میان نخبگان سیاسی؛ امری که دورنمای چنین همکاری هایی را با چالش مواجه می سازد.
چهارمین مانع، بحث فلسطین است. هر تحلیلگر آگاهی به خوبی می داند که ریشه بیشتر چالشهای کنونی در خاورمیانه، اشغالگری رژیم اشغالگر قدس و ناتوانی کشورهای عربی در گرفتن حقوق مردم فلسطین از رژیم صهیونیستی است و هر طرحی که این مساله را در نظر نگیرد از همان آغاز با شکست مواجه شده است. طرح تشکیل ارتش مشترک عربی نیز با چنین چالشی روبروست و بیش از آن که ناشی از نیاز جهان عرب برای مقابله با تهدیدهای خارجی باشد، بیشتر ناشی از طرح های بلندپروازانه کشورهای عربستان و مصر است. بنابراین، در این طرح مساله فلسطین به حاشیه رانده شده است (4).
نتیجه گیری
بنابراین با در نظر گرفتن مجموع مسائل گفته شده میتوان گفت، تشکیل یک ارتش مشترک عربی بیشتر به یک طرح بلندپروازانه شبیه است که بیش از آن که امکان موفقیت در عرصه عمل داشته باشد، بیشتر یک ژست سیاسی است که از امکان عملی کافی برای موفقیت برخوردار نیست. به همین دلیل، در صورت تشکیل چنین ارتشی نیز، بیشتر بعد نمادین آن جلب توجه می کند. از سوی دیگر نباید از نظر دور داشت که نمونه چنین ارتشی در مقیاسی کوچکتر در شورای همکاری خلیج فارس با عنوان سپر دفاع جزیره تشکیل شده است. این نیرو در مدت زمان فعالیت خود نه تنها در هیچ بحرانی نقشی مثبت نداشته است بلکه تنها خروجی آن سرکوب برخی شورش ها و یا اعتراضات داخلی کشورهای عضو بوده است و هیچ گاه نتوانسته است در راستای اهداف کلان کشورهای شورای همکاری خلیج فارس عمل نماید.
منابع:
1- http://www.borhan.ir/NSite/FullStory/News/?Id=8553
2-https://www.stratfor.com/weekly/middle-eastern-balance-power-matures?utm_source=freelist-f&utm_medium=email&utm_term=Gweekly&utm_campaign=20150331&mc_cid=15c6e5c7ea&mc_eid=631021cb49
3- http://blogs.reuters.com/great-debate/2015/04/01/why-arab-states-have-chosen-now-to-build-a-joint-military/
4- http://www.irna.ir/fa/News/81554566/