حقوق بشر و حقوق بشر دوستانه که از مهمترین نرم های بنیادین حقوق بین الملل به شمار می آیند، طی سالیان متمادی و بالاخص در صده های گذشته دستخوش حمله دولتهای مستبد و از طرف دیگر کشورهای استعمارگر و همچنین لشگر کشی کشورهای زورگو قرار گرفته اند. از مهمترین عوامل ناقض حقوق بشر و حقوق بشر دوستانه شعله ور شدن آتش دو جنگ جهانی می باشد. جهان پس از پشت سر گذاردن دو جنگ جهانی و آثار مخرب و ضد انسانی آن به دنبال ایجاد قوانین و قواعدی بود که بتواند در سایه آن از مواجهه دوباره با چنین عواملی در امان باشد. در این بین یکی از مهمترین نرم هائی که نوع انسان ها در آرزوی آن بوده اند، توجه به مقوله بشریت و به تبع آن حقوق مرتبط با آن میباشد.
آنچه درباره تروریسم قابل توجه است روند رو به تزاید آن در عرصه بین الملل میباشد. بنابراین دولتها از طرفی با عنایت به پیوند سرنوشتشان با یکدیگر و از طرف دیگر به منظور حمایت از نوع بشریت به دنبال مقابله دسته جمعی با این پدیده برآمدند که حاصل این اجتماع در 14 کنوانسیون بینالمللی همراه با مجموعهای متعدد از قطعنامههای بین المللی تجلی پیدا کرده است. که بر اساس مفاد این معاهدات و کنوانسیون های بینالمللی جامعه بینالمللی در برابر مقوله تروریسم خود را متعهد میداند و بر اساس آن دارای مسئولیت بینالمللی است. یکی از مهمترین نرمهائی که به حمایت از بشریت ایجاد شده است، حقوق بین الملل بشردوستانه می باشد. حقوق بشردوستانه متضمن قواعد حمایتی و تعهدات عامالشمول برای افراد و گروههای انسانی، کشورها و سازمانهای بین المللی و به طور کلی هر تابعی از تابعان حقوق بینالملل است که به نوعی مستقیم یا غیر مستقیم درگیر یک مخاصمه مسلحانه و حتی در مواردی درگیر یک شورش یا آشوب مسلحانه داخلی با آستانه بالا هستند. قلمرو حقوق بشر دوستانه حتی کشورهای غیر متخاصم یا بیطرف را شامل میشود.
اما متأسفانه آنچه که در فرایند اجرائی شدن این همکاریهای بین المللی اختلال ایجاد نموده و نرمهای بین المللی در این رابطه را ناکارآمد نموده است برخوردهای سلیقهای و دوگانه در راستای تحقق منافع کشورهای غربی میباشد. در رابطه با مقوله تروریسم و نوع برخورد دوگانه غرب با آن در پیوند یا عدم پیوندی معنا میشود برخی از کشورها با این گروههای تروریستی برقرار نمودهاند. بنابراین اگرچنانچه اقدامات یک گروه تروریستی در بردارنده منافع غرب باشد به راحتی از کنار این اقدامات عبور کرده و آنرا نادیده میگیرند. حال آنکه این پیوند میتواند در بدو تشکیل و تأسیس این گروهها باشد یا هنگامی صورت پذیرد که منافع این دولتها اقتضا نماید که از این گروهها حمایت نمایند. در مورد داعش هر دو نوع از این ارتباط قابل تصور میباشد. آنچه که در این مجال بدان پرداخته خواهد شد مسئله تروریسم از منظر مؤلفههای حقوق بینالملل و رویکرد دوگانه غرب در نحوه مواجهه با این گروه های تروریستی از جمله داعش به عنوان یک گروه تروریستی و راهکارهای مقابله با این گروه از منظر حقوق بینالملل میباشد:
الف- ماهیت تروریسم از منظر نرمهای بین المللی
میتوان با مراجعه به دکترین و رویه بین المللی و برخی اسناد بین المللی تعریف زیر را از تروریسم ارائه داد:
“هر عمل خشونت باری که به نیت کشتار؛ ایجاد جراحت های شدید به افراد غیر نظامی، تخریب و انهدام اموال خصوصی و عمومی صورت گیرد و هدفش ایجاد رعب و وحشت در میان مردم یا جماعتی از مردم و یا اجبار کشور یا یک سازمان بین المللی برای انجام فعل یا ترک فعلی باشد، تروریسم تلقی می شود”. به طور کلی تروریسم به هر شکل و شیوهای که باشد، چه در زمان صلح وچه در زمان جنگ، منع شده است و حتی ضرورت نظامی نمیتواند اقدامات تروریستی را توجیه کند. شناسایی تروریسم به عنوان جنایت بین المللی یکی از پیامدهای ممنوعیت آن است. آنچه که افکار عمومی جهان طی ماههای اخیر شاهد آن بود و تألم شدیدی را احساس نمود تنها نشأت گرفته از شدت نقض حقوق بشر و حقوق بشردوستانه نظیر فجیعترین جنایات علیه غیرنظامیان، زنان، کودکان، مجروحان، بیماران، اسیران جنگی، استفاده از سلاح های نامتعارف و شیمیایی، غارت اموال و دارائی های مردم و همچنین اشغال برخی شهرها و روستاهای عراق و تهدیدهای این گروه برای ورود به سایر کشورهای منطقه می باشد. این در حالی است که غرب و در رأس آن آمریکا و همچنین سازمان ملل و در رأس آن شورای امنیت علیرغم گذشت روز ها و ماهها از جنایات هولناک این گروه تروریستی در عراق هیچگونه تصمیم جدی مبنی بر تروریستی دانستن این گروه و اراده مقابله با آنها از خود نشان نداد.
ب- تروریسم و جنایات بین المللی
درگیری مسلحانه غیر بین المللی، شامل جنگ داخلی به معنای اخص کلمه یعنی درگیری مسلحانه ای است که در قلمرو یک کشور روی می دهد. طبق ماده 3 مشترک عهدنامه های چهارگانه که امروزه جزیی از قواعد آمره بین المللی است، درگیری مسلحانه ای که جنبه بین المللی نداشته باشد و در قلمرو سرزمینی یکی از کشورهای عضو روی دهد، هر یک از آن ها ملتزم به اجرای حداقل حمایت های انسانی در مورد کلیه اشخاص خارج از نبرد اعم از نظامی و غیر نظامی هستند و در همه وضعیت ها باید با آنان بدون هیچ گونه تبعیض ناروا از حیث نژاد، رنگ، مذهب، عقیده، جنسیت، اصل و نسب و یا ثروت یا هر معیار مشابه آن ها، با اصول انسانیت رفتار شود و اعمال زیر در موردشان در هر زمان و مکان ممنوع است:
* لطمه به حیات و تمامیت جسمانی، از جمله قتل در همه اشکال آن، مجروح نمودن، رفتار خشونت بار و شکنجه؛
* گروگان گیری؛
* توهین به شرافت فردی، به ویژه تحقیر و رفتار ترذیلی؛
* محکومیت و اعدام بدون حکم قبلی دادگاهی که صحیحاً تشکیل شده و جامع کلیه تضمینات قضایی ضروری باشد که ملل متمدن به رسمیت شناخته اند.
بنا بر آنچه که بیان شد، در درگیریهای غیر بین المللی، حقوق درگیریهای مسلحانه (به ویژه بشردوستانه) اعمال میشود و اقدامات داعش علیه غیرنظامیان، اهداف غیرنظامی و همچنین اعدام خودسرانه اعضای ارتش عراق که توسط این گروه دستگیر شده بودند، به عنوان جنایات جنگی تلقی میشوند. با اینکه نقضهای گستردهای از حقوق بشر و حقوق بشردوستانه به ویژه غیرنظامیان، زنان و کودکان، اقلیت ها و همچنین نمایندگان سیاسی دیگر کشورها و حمله به اماکن دیپلماتیک و کنسولی مطرح شده است، شورا دقیقاً ارتکاب جنایات بین المللی اعم از جنایات جنگی یا علیه بشریت را احراز نکرده است. عناصر داعش نسلکشی و جنایات ضد بشری علیه اقلیتها در عراق مرتکب شدهاند و این امر ایجاب میکند که جامعه بین المللی جلسه فوری شورای امنیت و شورای حقوق بشر وابسته به سازمان ملل در ژنو را برگزار کند تا جنایات داعش علیه اقلیتها و سایر اقشار مردم عراق را نسل کشی و جنایت ضد بشری قلمداد و عاملان آن را در دیوان بین المللی کیفری مورد پیگرد و مجازات قرار دهد.[1]
برخلاف درخواست کمیسیون عالی حقوق بشر عراق، در اسناد صادر شده توسط شورای امنیت هرچند داعش به عنوان یک گروه تروریستی شناخته شده است اما از مقوله جنایات جنگی، که به مقوله اثبات آن پرداخته شد، این گروه تروریستی در مناطق مختلف عراق نامی به میان نیامده است. محورهای اصلی که اسناد شورای امنیت در مورد داعش به آن پرداخته است به شرح ذیل می باشد:
* داعش، به عنوان یک گروه تروریستی تلقی شده است؛
* تهدیدهای داعش در سه بُعد مردم عراق، کشور عراق و منطقه محرز شده است؛
* این گروه تروریستی تحریم شده است؛
* آثار غیرانسانی اقدامات این گروه در عراق که همراه با حملات مسلحانه بوده است، محرز و شناسایی شده است؛
* خرید نفت از داعش ممنوع اعلام شده است؛
* تردد اعضای داعش و استفاده ازقلمرو دولتهای منطقه، ممنوع شده است.
با اینکه نقضهای گستردهای از حقوق بشر و حقوق بشردوستانه به ویژه غیرنظامیان، زنان و کودکان و اقلیتها و همچنین نمایندگان سیاسی دیگر کشورها و حمله به اماکن دیپلماتیک و کنسولی مطرح شده است، شورا دقیقاً ارتکاب جنایات بین المللی اعم از جنایات جنگی یا علیه بشریت را احراز نکرده است.
ج- تروریسم ناقض صلح و امنیت بین المللی
یکی از بنیادی ترین مؤلفههای حقوق بین الملل امنیت و صلح جهانی میباشد که تمرکز اصلی اراده متجلی شده دولتها در منشور بر این مسئله بوده است. بنابراین یکی از مهمترین مؤلفههایی که در شناسائی ماهیت گروههای تروریستی به کار میآید تطبیق اقدامات این گروهها با نقض صلح و امنیت بین المللی است. لذا اگر چنانچه اقدامات گروهی منطبق با مطالب پیش گفته باشد و این اعمال نزد افکار عمومی منطبق با مؤلفههای ضد صلح و امنیت جهانی باشد مشمول وصف تروریستی بودن میباشد. از این رو، با توجه به اینکه اقدامات داعش منجر به نقض فاحش حقوق بشر و همچنین حقوق بشردوستانه از جمله قتل و غارت غیر نظامیان زیادی شده است و از طرف دیگر با بررسی تفکرات این گروه که هیچگونه ترسی از بیان آن ندارند و تهدید نمودن کشورهای دیگر برای حضور و انجام اقدامات مشابه آنچه در عراق اتفاق افتاده در آنها و همچنین نقض تمامیت ارضی و استقلال سیاسی عراق دارای وصف تهدید علیه صلح و امنیت بین المللی می باشد.
اما آنچه در این میان حائز اهمیت است عدم توجه کشورهای غربی و همچنین شورای امنیت سازمان ملل به این وقایع اتفاق افتاده در عراق علیرغم شعار جنگ علیه تروریسم میباشد. این در حالی است که نقطه آغاز مبارزه بین المللی علیه تروریسم را میتوان جنگ ایالات متحده آمریکا و متحدانش علیه طالبان و القاعده در افغانستان و در سایر اقصی نقاط جهان دانست که از اکتبر 2001 آغاز گردیده و این مبارزه یکی از سیاستهای اساسی دولت آن کشور میباشد. این دولت عملیات مذکور را “جنگ علیه تروریسم” نامیده.
جمعبندی
سکوت چند ماه گذشته غرب و در رأس آن آمریکا و همچنین شورای امنیت سازمان ملل، در شرایطی که اقدامات گروه هایی نظیر حزب الله که در حفظ تمامیت ارضی کشور خود میباشد و همچنین در موارد وقوع بمب گذاریهای تروریستی منتهی به مرگ چند نفر در کشورهای مختلف، بارها با صدور قطعنامه، محکومیت و در مواردی تهدید کشورهای غربی روبرو میشود، بسیار جای شگفت است. و باز هم رویکرد دوگانه غرب نسبت به نرم های حقوق بین المللی که سالیان زیادی است از آن بهره میبرد را، به ذهن متبادر میکند. و پر واضح است که اقدامات این گروه تروریستی در راستای منافع جبهه غرب میباشد. نمایشی را نیز که در هفته های گذشته مبنی بر دخالت آمریکا و متحدانش علیه داعش شاهد هستیم با تناقضی آشکار در رفتار و عملکرد روبرو است که به دنبال افزایش ناامنی در خاورمیانه و تکمیل پازل جبهه غربی-عربی است.
—————————————-
منابع:
1. حقوق بین الملل بشردوستانه، ضیایی بیگدلی
2. http://www.iwpeace.com/reports