با شکلگیری ائتلاف به اصطلاح جهانی علیه گروه تروریستی داعش که اکنون به «دولت اسلامی» تغییر نام داده است، حملات هوایی علیه مواضع این گروه در خاک عراق و سوریه آغاز شده است. رهبری این ائتلاف بر عهده ایالات متحده آمریکا است و راهبردی که رسماً توسط کاخ سفید اعلام شده حاکی از تلاش برای تشکیل یک ائتلاف بینالمللی برای تضعیف نظامی و مالی و انهدام دولت اسلامی (داعش) است. مقدمات این ائتلاف در شهریور ماه گذشته با سفر منطقهای وزیر امور خارجه آمریکا شکل گرفت؛ به طوری که جان کری در سفر به چند کشور عربی و ترکیه، ضمن گفتوگو با مقامات این کشورها نظر آنان را نسبت به تشکیل ائتلاف ضد داعش جلب کرد. پس از این سفر چندین نشست منطقهای و بینالمللی برگزار شد و بالاخره با صدور قطعنامه علیه داعش توسط شورای امنیت، راه اقدامات عملی بر ضد داعش هموار شد. در اینجا 2 سؤال اساسی مطرح میشود: نخست آنکه اهداف و انگیزههای آمریکا و متحدانش در شرایط فعلی از ایجاد این ائتلاف و اقدام علیه داعش چیست؟ حساسیت این سؤال زمانی بیشتر میشود که بدانیم اعضای گردآمده در ائتلاف، خود از بنیانگذاران و حامیان اصلی داعش بودهاند! پرسش دوم آن است که این ائتلاف که درواقع متشکل از مخالفان نظام سوریه (گروه به اصطلاح دوستان سوریه) است، با حمله به مواضع داعش در سوریه چه هدفی را دنبال میکند و آیا هدف قرار دادن داعش در سوریه، با مواضع قبلی آنان (ضدیت با نظام سوریه و براندازی آن) تعارض ندارد؟
در ادامه ضمن اشاره به پیشینه داعش و گروه دوستان سوریه، به واکاوی اهداف و انگیزههای این ائتلاف پرداخته میشود.
دولت اسلامی عراق و شام (داعش)
به دنبال حمله آمریکا و متحدانش به عراق، سازمان القاعده با شعار مبارزه با صلیبیهای اشغالگر، در عراق حضور جدی یافت. شاخه القاعده در عراق موسوم به «القاعده در سرزمین رافدین» به رهبری ابومصعب زرقاوی، نهتنها به اشغالگران بیگانه حمله برد؛ بلکه با تمسک به شعار «تکفیر»، حکومت جدید عراق و شهروندان بیگناه و بهویژه شیعیان را مورد حملات خونین خود قرار داد. با کشته شدن زرقاوی در سال 1386، به تدریج گروههای کوچک جهادی مانند شورای مجاهدین، جیش الفاتحین، جند الصحابه، انصار التوحیه، السنة و… زیر چتر سازمانی با نام «دولت اسلامی عراق» به رهبری ابوعمر البغدادی گرد هم آمدند. با کشته شدن ابوعمر رهبری دولت اسلامی عراق به ابوبکر البغدادی رسید. این گروه به دنبال خروج نیروهای آمریکایی از عراق و نیز حملات ارتش عراق و گروههای عشایر موسوم به «شورای بیداری»، مدتی دچار افول شد، اما با آغاز بحران سوریه جان تازهای گرفت. البغدادی با گسترش فعالیتهای خود در سوریه، سازمان خود را به «دولت اسلامی عراق و شام» و با واژه مخفف «داعش» تغییر نام داد. به اعتقاد ناظران به کار بردن نام شام به جای سوریه که منطقهای به گستردگی سوریه، اردن، لبنان، اسرائیل و فلسطین و بخشهایی از غرب عراق و صحرای سینا را شامل میشود، ریشههای فکری این سازمان را نشان میدهد.
به عبارت دیگر رهبران داعش با انتخاب این نام، آرمان بازگشت به دوران اقتدار خلافت اموی را به عنوان آرمان این سازمان به نمایش گذاشتند. تغییر نام مجدد این گروه به «دولت اسلامی»، حاکی از بلندپروازیهای تازه رهبران این گروه تکفیری است، به طوری که برای تشکیل خلافت اسلامی به فراتر از منطقه شام و حتی کل جهان میاندیشند. داعش با بهرهبرداری از تسلیحات پیشرفته و کمکهای مالی قابلتوجه به ویژه از سوی برخی کشورهای حوزه خلیجفارس، به سرعت خود را به مناطقی که گروههای مسلح مخالف سوریه در نبرد با ارتش این کشور تصرف کرده بودند، تحمیل و مناطق گستردهای از امتداد رود فرات و بخش گستردهای از شمال سوریه را به محل تاختوتاز خود تبدیل کرد.عملکرد داعش در عراق و سوریه بسیار خشونتآمیز و ددمنشانه بود؛ تا حدی که حتی ایمن الظواهری رهبر سازمان القاعده علیه عملکرد کورکورانه این گروه در برابر اهل سنت و شیعیان انتقاد کرد.در بیانیهی شبکه القاعده که در سایتهای به اصطلاح جهادی در شبکه اینترنت منتشر شده است، این گروه اعلام میکند هیچ ارتباطی با گروهک داعش ندارد، همچنین نقشی در تشکیل آن نداشته و با این شبکه برای تشکیل داعش مشورت نشده است؛ بلکه حتی دستور توقف فعالیت گروهک داعش نیز توسط القاعده صادر شده است.
داعش در عراق از دیماه سال گذشته کنترل شهرهای فلوجه و رمادی از شهرهای استان الانبار را به دست گرفت و بالاخره در خردادماه امسال موفق شد شهر موصل، مرکز استان نینوا را تصرف کند. داعش گروهکی است تکفیری با تفکرات رادیکالیستی- سلفی که با قرائتی یکجانبه از احکام اسلام، به دنبال تحمیل فکر خود به جامعه بوده و اساساً حق تعیین سرنوشت را برای ملتها به رسمیت نمیشناسد. این گروهک تروریستی در دو سال گذشته و به ویژه پس از حوادث سوریه، موضوع تشکیل حکومت اسلامی و تطبیق احکام شریعت را در عراق و شام مطرح کرده و در مناطقی که تصرف میکند، امارت اسلامی برپا میکند. ژنرال آلن رهبر ائتلاف ضد «دولت اسلامی» که سالها سابقه کار در افغانستان و عراق را دارد درباره توانمندیهای این گروه گفته است: «تاکتیکهای نظامی «دولت اسلامی» به حدی پیشرفته است که طالبان افغانستان در مقایسه با آن، یک گروه غارنشین محسوب میشود!» سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا (CIA) هم گفته است که بر اساس اطلاعات جدید، شمار تروریستهای تحت امر دولت اسلامی در عراق و سوریه، بین ٢٠ هزار الی ٣١ هزار و پانصد نفر برآورد میشوند که نشان رشد قابلتوجه توان نظامی این گروه در ماههای اخیر است. پیش از این منابع اطلاعاتی آمریکا تعداد اعضای گروه دولت اسلامی عراق و شام را حدود 10 هزار نفر برآورد کرده بودند.
گروه دوستان سوریه
گروه به اصطلاح دوستان سوریه مجموعهای از کشورها و نهادهای بینالمللی بود که به منظور یافتن راهحلی برای بحران سوریه، خارج از شورای امنیت ایجاد شد. دلیل تشکیل این گروه این بود که چین و روسیه قطعنامههای ضد سوریه را در شورای امنیت وتو کرده و در نتیجه کشورهای ضد سوریه، قادر به اعمال فشار بر نظام این کشور در چهارچوب شورای امنیت نبودند. تشکیل گروه دوستان سوریه نخستین بار توسط نیکلای سارکوزی رییسجمهور سابق فرانسه مطرح شد و اولین نشست این گروه در اسفندماه 1390 در تونس برگزار و جلسه دوم این گروه در فروردین 1391 در شهر استانبول ترکیه تشکیل شد. نشست دوستان سوریه در استانبول در بیانیه پایانی خود «شورای ملی سوریه» را که در آن طیفهای مختلف مخالفان نظام بشار اسد حضور داشتند، به عنوان نماینده قانونی مردم سوریه به رسمیت شناخته و خواهان برکناری بشار اسد و جابهجایی قدرت در سوریه شد. گروه به اصطلاح دوستان سوریه نشستهای خود را همچنان ادامه داد؛ اما هر بار از تعداد شرکتکنندگان در این گروه کاسته شد و به دلیل ثبات نظام سوریه و ناکامی معارضان با محوریت «ائتلاف ملی سوریه»، سرانجام جز نامی از آن باقی نماند.آنچه امروزه به ائتلاف ضد داعش مطرح شده است در واقع امتدادی از همان گروه دوستان سوریه است، چراکه عمدتاً شامل همان کشورهای ضد سوریه همچون آمریکا، انگلیس، فرانسه، عربستان سعودی، ترکیه و… است.در واقع میتوان گفت جبهه ضد سوری با تغییر عنوان و تاکتیکهای خود، تلاش تازهای را برای اعمال فشار بر نظام سوریه و محور مقاومت آغاز کرده است. عنوان این جبهه، ائتلاف علیه دولت اسلامی (داعش) است و تاکتیک آن از مبارزه مستقیم با سوریه به مبارزه با گروه تروریستی داعش و سایر گروههای تکفیری در سوریه تغییر یافته است؛ البته معلوم است که مبارزه با داعش که ساخته و پرداخته خود این کشورهاست، بهانهای بیش نیست و در پوشش آن، اهداف و راهبردهای مهمتری دنبال میشود که در ادامه به آن میپردازیم.
نشستهای ائتلاف ضد داعش
نشست جده:
نخستین ائتلاف منطقهای در نشستی که به دعوت عربستان در شهر جده برگزار شد، با حضور برخی کشورهای منطقه، به صورت اولیه شکل گرفت که در پایان نشست 11 کشور شرکتکننده در نشست جده، بیانیهای صادر شد که طی آن شرکتکنندگان بر همکاری با یکدیگر در جنگ با داعش تأکید کردند. آمریکا به همراه 6 کشور عربی حاشیه خلیجفارس، مصر، لبنان، اردن و عراق از شرکتکنندگان در نشست جده بودند.شرکتکنندگان در این نشست در بیانیه پایانی موافقت کردند که هر یک از آنها در جنگ فراگیر علیه داعش، نقش ایفا کنند که این نقش شامل جلوگیری از سرازیر شدن تروریستهای خارجی از طریق کشورهای همسایه، رویارویی با حمایت مالی از داعش و دیگر افراطگرایان، مبارزه با ایدئولوژی آن که با نفرت همراه است، مشارکت در عملیات امدادرسانی و بازسازی مناطقی که در معرض حملات داعش قرار گرفته است و حمایت از کشورهایی با احتمال رویارویی با خطر داعش است. نکته قابلتوجه آن است که عربستان سعودی جزء حامیان اولیه دولت اسلامی بوده؛ اما اکنون بر ضد آن موضعگیری کرده است. مقامات آل سعود از یک سو ناچار به همراهی با سیاستهای منطقهای آمریکا هستند و از طرف دیگر ابوبکر البغدادی، رهبر «داعش» نسبت به حمله به عربستان هشدار داده و ریاض این تهدید را جدی گرفته است؛ چراکه تروریستهای داعش اکنون در نزدیکی مرزهای عربستان مستقر شدهاند و سعودیها احساس میکنند داعش روزی موجودیت و ماهیت حکومت عربستان را هدف قرار میدهد.
نشست پاریس:
پس از نشست جده، نشستی در پاریس علیه داعش برگزار شد که اجلاس پاریس با انتشار بیانیهای با تأکید بر حمایت از عراق با تمامی ابزارهای لازم در مقابله با تروریسم در 10 بند به کار خود پایان داد. شرکتکنندگان شامل انگلیس، آمریکا، فرانسه، آلمان، بلژیک، کانادا، چین، چک، دانمارک، هلند، عراق، مصر، ایتالیا، ژاپن، اردن، کویت، لبنان، نروژ، عمان، بحرین، قطر، روسیه، عربستان، اسپانیا، ترکیه، امارات، اتحادیه عرب، اتحادیه اروپا و سازمان ملل بودند، با استقبال از تشکیل دولت حیدر العبادی بر حمایت از اجرای حاکمیت قانون، سیاست جامعیت و تضمین اینکه همه گروهها به طور عادلانهای در نهادهای فدرال حضور داشته باشند و با همه شهروندان به طور عادلانه رفتار شود تأکید کردند.در بیانیه پایانی نشست پاریس ضمن تأکید بر پیگیری حقوقی قضایی تروریستها تصریح شد که داعش نهتنها خطری برای عراق، بلکه تهدیدی برای کل جامعه بینالملل محسوب میشود. جمهوری اسلامی ایران در نشست پاریس حضور نداشت، با این حال فؤاد معصوم رییس جمهوری عراق از نقش و حمایتهای ایران علیه داعش قدردانی کرد و ابراهیم جعفری وزیر خارجه این کشور اظهار داشت ایران باید به این نشست دعوت میشد.
نشست شورای امنیت:
نشست بعدی مربوط به شورای امنیت بود که در 28 شهریور و با حضور 39 نماینده از کشورهای مختلف برگزار شد و در آن جنایات (داعش) بار دیگر محکوم شد. جان کری وزیر امور خارجهی آمریکا که قبلاً گفته بود هیچ دعوتی از ایران برای شرکت در ائتلاف ضد داعش صورت نگرفته، در آغاز نشست شورای امنیت گفت: از ایران میخواهیم در مقابله داعش نقش داشته باشد. وی با اشاره به لزوم حضور ایران در جنگ با داعش افزود: نمایندگان کشورهای زیادی در اینجا حضور دارند که این حضور بر اهمیت حمایت از دولت جدید عراق و پایان دادن به وحشیگریهای داعش تأکید میکند. جان کری همچنین با متهم کردن دولت سوریه به تقویت داعش تأکید کرد: تقویت معارضان سوری برای مقابله با داعش ضرورت دارد. وزیر امور خارجه عراق نیز در این نشست با بیان اینکه داعش تمام اقوام و جریانهای این کشور را هدف قرار داده، تأکید کرد تنها راهحل مبارزه با داعش، مبارزه با اندیشه تکفیری است.شورای امنیت در مردادماه گذشته طی دو جلسه با ابراز نگرانی درباره امنیت تمامی منطقه خاورمیانه، با صدور قطعنامه 2170، حملات داعش در عراق را محکوم کرده و هشدار داد که مسببان این حملات با اتهام جنایت علیه بشریت روبهرو میشوند.به نظر میرسد آمریکا به عنوان رهبر ائتلاف ضد داعش قصد دارد با اتکا به نهادهای بینالمللی همچون شورای امنیت، برای اقدامات آتی خود در منطقه مشروعیت کسب کند؛ اقداماتی که پیشبینی میشود فراتر از حملات ظاهری علیه گروه دولت اسلامی بوده و هدف اصلی آن تثبیت حضور و نفوذ بیشتر در خاورمیانه است.
اهداف ائتلاف ضد داعش
آمریکا با ایجاد ائتلاف ضد داعش اهداف متعددی را دنبال میکند که میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1) داعیه سردمداری جهان:
هرچند دوران تکقطبی مدتهاست سپری شده است؛ اما ایالات متحده آمریکا همچنان سعی دارد با ابزارهای مختلف ادعای رهبری و کدخدایی خود را بر جهان حفظ کند. دولت فعلی آمریکا به رهبری باراک اوباما برخلاف دولت پیشین به ریاست جرج بوش پسر، سعی میکند از سیاستهای یکجانبهگرایی پرهیز کند؛ دولت اوباما تمایل زیادی دارد تا اقدامات خود را در قالب ائتلافهای منطقهای و جهانی به انجام برساند. این سیاست هرچند از قدرت مانور کاخ سفید کم میکند؛ اما ضمن کاهش هزینههای آمریکا، داعیه رهبری جهان را حفظ کرده و درعینحال اوباما میتواند از اتهاماتی همچون تکمحوری و یکجانبهگرایی رهایی یابد. ایجاد ائتلاف ضد داعش توسط واشنگتن ازجمله اقداماتی است که به ظاهر جهان را علیه این گروه تروریستی بسیج کرده است؛ اما لزوماً به این معنا نیست که همه این کشورها قائل به سردمداری جهانی کاخ سفید هستند. واقعیت این است که بسیاری از این کشورها به دلیل شرایط خاص منطقه و خطرات ناشی از داعش وارد این ائتلاف شدهاند؛ ضمن آنکه برخی کشورها مانند ایران به این ائتلاف نپیوستهاند.
2) احیای شعار مبارزه با تروریسم:
ائتلاف ضد داعش در حالی شکل گرفته است که منطقه خاورمیانه و به ویژه محور مقاومت با یک سناریوی پیچیده مواجه است که ابعاد و پیامدهای آن به روشنی معلوم نیست. گروهک تروریستی داعش از ابتدا با حمایتهای آشکار و پنهان قدرتهای منطقهای و جهانی شکل گرفت تا محور مقاومت را تضعیف و از اسلام چهرهای خشن و جنایتکار ترسیم کند و درعینحال تا مدتها بعد از این جریان، مسلمانان را با انگیزههای نزاع طایفهای و مذهبی به جان یکدیگر بیندازد. به نظر میرسد در حال حاضر گروهک تروریستی داعش با توجه به رشد و پیشرویهایی که داشته است، نگرانی حامیان خود را برانگیخته که این نگرانی باعث شده است حامیان این گروهک در چهارچوب یک ائتلاف، آن را مهار و یا نابود کنند. قطعاً آمریکا به عنوان رهبر این ائتلاف که قرار است عملیات علیه «داعش» را سازماندهی کند، بیشترین بهرهبرداری تبلیغاتی را میبرد و قصد دارد مانند دورانی که طالبان در افغانستان و صدام حسین در عراق را سرنگون کرد، بار دیگر خود را به عنوان یک «فرشته نجات» علیه تروریسم معرفی کند!
3) اعمال فشار به سوریه:
آمریکا پیش از این در انجام حملات نظامی علیه سوریه ناکام بوده است که برای مثال تابستان گذشته درحالیکه اوباما خود را برای حملات هوایی به نقاط حساس سوریه آماده میکرد، با مخالفت روسیه و ایران از این کار منصرف و در مقابل، مقوله خلع سلاح شیمیایی سوریه مطرح شد؛ اما این بار به بهانه داعش، زمینه حملات هوایی به سوریه برای آمریکا ایجاد شده است. بهرغم هشدارهایی که دولت سوریه و متحدانش نسبت به حمله به این کشور داده بودند، آمریکا در اول مهرماه سال جاری به همراه چهار کشور عربی عربستان، امارات، اردن و بحرین مواضع داعش را در خاک سوریه هدف حملات هوایی قرار داد که این حملات با مخالفت روسیه و ایران مواجه شد. دولت سوریه تاکنون به طور رسمی به این حملات اعتراض نکرده است و وزارت خارجه این کشور در یک بیانیه اعلام کرد که واشنگتن قبل از آغاز حملات به نماینده سوریه در سازمان ملل اطلاع داده بود. در بیانیه دولت دمشق بدون اشاره مستقیم به حملات اخیر به مواضع داعش در خاک سوریه، به طور کلی آمده است دولت دمشق از مبارزه با افراطگرایان و تروریستها حمایت میکند. هرچند به نظر میآید حملات در خاک سوریه با تأیید ضمنی نظام این کشور صورت گرفته است؛ اما به هر حال انجام حمله هوایی به سوریه نگرانیهایی برای سوریه و متحدانش ایجاد کرده و معلوم نیست حملات آمریکا و ائتلاف جهانی علیه «داعش» در سوریه تا چه حد جدی و دقیق باشد و چهبسا به بهانه مبارزه با «داعش»، مواضع و نقاط حساس نظام را مورد هدف قرار دهد.
بر اساس قوانین بینالمللی، در صورت هرگونه حمله به خاک سوریه بدون هماهنگی با دولت این کشور، سوریه حق دفاع از خود را دارد؛ بنابراین گزینه حملات ضد هوایی توسط ارتش سوریه در صورت هدف قرار گرفتن مواضع نظام، دور از ذهن نیست. در مراحل بعدی بعید نیست به بهانه مبارزه با داعش، طرحهایی چون ایجاد منطقه پروازممنوع در مناطقی از سوریه شکل بگیرد؛ طرحی که هماکنون نیز زمزمههای آن از داخل آمریکا و نیز ترکیه به گوش میرسد. در همین راستا نشریه نیویورکتایمز به نقل از چاک هیگل وزیر دفاع امریکا و مارتین دمپسی رییس ستاد مشترک این کشور نوشته است که دولت اوباما برقراری منطقه پروازممنوع در شمال شرق سوریه را بعید نمی داند. به گفته این مقامات چنین تصمیمی به درخواست ترکیه به منظور خنثیسازی حملات هوایی رژیم سوریه مدنظر قرار خواهد گرفت. نکته دیگر این است که داعش در سوریه، علیه نظام دمشق فعالیت میکند و در نتیجه حمله و نابودی آن به نفع رژیمی تمام میشود که بیش از سه سال است پروژه براندازی آن کلید خورده است. جایگزین آمریکا در نابودی داعش، تقویت گروههای معارض به اصطلاح معتدل است که در شرایط فعلی با توجه به ضعف و تشتت این گروهها، حمایت از آنان نفعی برای آمریکا نخواهد داشت؛ زیرا از نگاه غرب، هنوز جایگزین مطمئنی برای نظام سوریه وجود ندارد. به همین دلیل برخی ناظران از مقوله طولانی شدن بحران در قالب تئوری «آشوب خلاق» سخن گفتهاند؛ به این معنا که حملات علیه داعش در سوریه حسابشده و محدود بوده و هدف از آن ایجاد نوعی موازنه نسبی نظامی و میدانی میان نظام و مخالفان مسلح با محوریت گروههای قابلکنترل است؛ چنین طرحی درنهایت، تداوم جنگ فرسایشی و تضعیف نظام و محور مقاومت را دنبال میکند.
4) انزوای ایران و محور مقاومت:
آمریکا از ابتدا تلاش کرد با ایجاد ائتلاف ضد داعش جمهوری اسلامی ایران و جبهه مقاومت را در تنگنا قرار دهد. از یک طرف مقامات کاخ سفید از ایران درخواست کردند تا به این ائتلاف بپیوندد؛ اما از طرف دیگر وقتی مخالفت ایران را دیدند به دروغ گفتند از ایران دعوتی نکردهایم! از نگاه آمریکا پذیرش و پیوستن ایران به ائتلاف ضد داعش، به معنای همسویی و همراهی ایران با آمریکا است؛ اما نپیوستن به این ائتلاف، از نظر واشنگتن به منزلهی انزوای ایران تلقی میشود! ایران از ابتدا و در بالاترین سطح اعلام کرد ائتلاف بینالمللی ضد داعش را قبول ندارد، زیرا به تعبیر مقام معظم رهبری اقدام مقامات آمریکایی برای تشکیل یک ائتلاف بینالمللی به منظور مبارزه با داعش، پوچ، توخالی و جهتدار است و تناقضات آنها در عمل و اظهاراتشان، نشاندهنده این حقیقت است که به همین دلیل پیوستن به این ائتلاف از سوی ایران، منتفی است. با این حال آمریکاییها که از نقش و توانمندیهای ایران در منطقه و به ویژه عراق و سوریه آگاهاند، همچنان اصرار دارند ایران به شکل رسمی در این ائتلاف حضور یابد. این اصرار از یک جهت حاکی از نیاز به ظرفیتهای ایران در مقابله با گروه دولت اسلامی است و از جهت دیگر مقامات کاخ سفید به دنبال اجرای یک مانور تبلیغاتی هستند؛ به این معنا که آمریکا که همواره ادعای رهبری و کدخدایی جهان را دارد، قصد دارد به جهانیان چنین القا کند که ایران به عنوان یک دشمن دیرینه ناچار به عقبنشینی شده و سرانجام به ائتلافی پیوست که واشنگتن رهبری آن را بر عهده دارد.
رهبر انقلاب با بینش نافذ خود این نقشه شیطان بزرگ را خوانده و تأکید کردند که نقش اصلی در مقابله با داعش را عراقیها و خصوصاً نیروهای مردمی بر عهده داشتهاند. این در حالی است که حتی آمریکاییها به خوبی میدانند که بدون کمکهای ایران، دولت عراق قادر به توقف پیشروی داعش و نیز آزادسازی شهرهایی چون آمرلی نبود که چنین واقعیتی در سخنان فؤاد معصوم رییس جمهوری عراق در نشست پاریس به خوبی مشهود بود. همین واقعیت زمزمههای شیطنتآمیز رسانههای معاند مبنی بر همراهی و همکاری ایران و سوریه با داعش را نیز خنثی میکند؛ بنابراین جمهوری اسلامی ایران نقش حمایتی خود را از عراق در مقابله با داعش همچنان ادامه میدهد؛ اما حمایت از عراق و همچنین سوریه، لزوماً مستلزم مشارکت در ائتلاف جهانی به رهبری آمریکا نیست.
جمعبندی
ائتلاف به اصطلاح جهانی علیه گروهک تروریستی داعش پردهای دیگر از نمایش آمریکا برای تحقق اهداف سلطهجویانه خود در منطقه محسوب میشود. غرب و متحدان منطقهایاش بار دیگر قرار است سناریوی ایجاد و نابودی یک گروه تروریستی دیگر را بازی کنند. در اثر حملات هوایی و یا زمینی، «داعش» که ساخته و پرداخته خود آنان بوده است، احتمالاً نابود و یا دستکم تضعیف میشود و آمریکا و متحدانش بار دیگر به عنوان قهرمانان مبازره با تروریستهایی که خودساختهاند، مطرح خواهند شد! این چرخه خطرناک که هزینههای سنگینی به منطقه و جهان اسلام تحمیل کرده است، بیتردید در این برهه متوقف نمیشود. سناریوی بازتولید گروههای تروریستی با رویکرد تکفیری و با اسامی و عناوین جدید، آنهم در منطقه حساس خاورمیانه، تداوم مییابد؛ سناریویی که ضمن تضعیف و ایجاد تفرقه در صفوف مسلمانان، تحقق اهداف و منافع غرب و امنیت رژیم صهیونیستی را دنبال میکند. به نظر میرسد جهان اسلام در شرایط پیچیده فعلی، وظیفه خطیری بر عهده دارد؛ در مرحله اول لازم است یک حرکت فکری و فرهنگی جهت مهار جریانات افراطی و جلوگیری از بسترسازی جنگهای طایفهای در منطقه شکل بگیرد. در مرحله بعد مسلمانان باید نسبت به عمق توطئههای استکبار و صهیونیسم جهت نفوذ و سیطره بر منطقه آگاه شده و در دام نقشههای شوم آنان نیفتند؛ نقشههایی که بر اساس سیاست استعماری «تفرقه بینداز و حکومت کن» از دیرباز، کیان و هویت مسلمانان را هدف قرار داده است.