اندیشکده راهبردی تبیین– سجاد مرادی کلارده/ مراسم پیاده روی از نجف تا کربلا در اربعین حسینی که هر سال با استقبال بیشتری از سوی شیعیان و مسلمانان جهان روبرو میشود، از زوایای مختلفی قابل بررسی است. (پرونده حماست اربعین در سایت تبیین، 1395) به نظر میرسد یکی از مهمترین مواردی که میتوان در این حماسه عظیم مورد تاکید قرار داد، ظرفیتهای آن برای ارائه تصویری مطلوبتر از اسلام و تشیع باشد. امری که در چارچوب یک دیپلماسی عمومی قوی قابل تحقق است. این پژوهش با بهرهگیری از بصیرتهای دیپلماسی عمومی ناظر بر ارزیابی مهمترین ظرفیتهای این راهپیمایی عظیم در حوزه سیاسی-امنیتی و فرهنگی-اقتصادی در جهت تقویت دیپلماسی عمومی ایران و تصویرسازی مطلوبتر از تشیع، مقاومت و ایران است. هدف و مخاطب اصلی دیپلماسی عمومی عامه مردم در سایر جوامع و بهویژه گروههای همگرای مردمی است. در این مراسم پیادهروی اربعین نیز شاهد حضور خیل عظیم مردم و گروههای همگرا حول محور اسلام و اهل بیت (ع) هستیم. بنابراین میتوان انتظار داشت که واکاوی پتانسیلهای این مراسم میتواند توان و ظرفیت ایران به ویژه در حوزههای سیاسی و فرهنگی را افزایش دهد.
دیپلماسی عمومی (ویژگیها و مولفهها)
پیشرفت ارتباطات و اطلاعات در جامعه بینالمللی و ظهور سیاست فرابینالمللی، ایجابکننده دیپلماسی نوینی است که با فاصلهگرفتن از روشهای سنتی، بر شفافیت، بازبودن و همکاری با بازیگران جامعه مدنی و فروملی در حوزه همگانی استوار باشد. این نوع دیپلماسی که دیپلماسی عمومی خوانده میشود، متضمن ویژگیها و مولفههای چندی است. سیاست خارجی جمهوری اسلامی نیز با توجه به اهمیتی که برای ملتها و افکار عمومی قائل است و تاکیدی که بر اهداف فراملی انقلاب اسلامی دارد طی سالهای اخیر توجه ویژهای به این دیپلماسی داشته است (دهقانیفیروزآبادی و فیروزی، 1391: 75-74).
دیپلماسی عمومی اقداماتی برای تعامل و ارتباط با دیگر ملل و اندیشهها است که هدف آن استقرار و استمرار روابط طولانیمدت فرهنگ، ارزشها و سیاستهای نظام مورد نظر با جوامع دیگر است. دیپلماسی عمومی با ارائه چهرهای مثبت از کشور، میتواند به محدودهای دسترسی پیدا کند که دیپلماسی سنتی نمیتواند. این نوع دیپلماسی در سطوح پایینتر جامعه توانایی بیشتری برای تاثیر بر مخاطبان اصلی خود یعنی افراد و نهادهای غیردولتی دارد که برقراری ارتباط با آنها نیازمند مهارتهای خاص خود است (هادیان و احدی، 1388: 92-89). یکی از مهمترین مفاهیم مرتبط با دیپلماسی عمومی و در واقع مبنای اصلی آن، مفهوم قدرت نرم موردنظر جوزف نای است. قدرت، توانایی جایگزینی رفتار دیگران با آنچه خود میخواهیم است (Nye, 2006: 1). قدرت نرم نیز شیوهای برای دستیابی به نتایج دلخواه با روشهای اقناعی، بدون تهدیدی آشکار و طریقی جدید از اعمال قدرت است که سبب میشود تا کشوری با انجام اقداماتی، کشورهای دیگر را به انجام خواستههای خود مجاب کند (Nye, 1990: 166-168). با توجه به تعریف فوق، دیپلماسی عمومی دارای مولفههای مختلفی چون فرهنگی، اقتصادی و رسانهای است. در این بین نزدیکترین مولفه به قدرت نرم موردنظر نای، مولفه فرهنگی است. نای قدرت نرم را به قدرت فرهنگی کشور نزدیکتر میداند و در این راستا بر گسترش مبادلات فرهنگی تاکید دارد (Nye, 2006: 1-2).
دیپلماسی عمومی از ویژگیهای چندی برخوردار است. در دیپلماسی عمومی، برخلاف دیپلماسی سنتی، هدف مرجع یا مخاطبان، عامه مردم در جوامع دیگر و بهویژه گروههای غیررسمی از جامعه مدنی هستند، چرا که یکی از مهمترین وجوه سیاست بینالمللی در دنیای امروز، ظهور بازیگران غیردولتی رها از حاکمیت است. دومین ویژگی دیپلماسی عمومی، شفافیت، انعطافپذیری و همکاریجویانهبودن آن است. به همین دلیل، دولتها در دیپلماسی عمومی، فراتر از مدل سلسلهمراتبی رفته و به صورت شفاف با بازیگران مختلف بهویژه غیردولتی ارتباط برقرار میکنند. البته در اینجا باید توجه داشت که بالانس بین روابط رسمی-حکومتی و ارتباط غیردولتی حفظ شود، چرا که برهمخوردن این توازن و کشش یکی به ضرر دیگری، سوءظن دولتها را در بر دارد.
ویژگی سوم مبتنی بر اهداف دیپلماسی عمومی است. در دیپلماسی عمومی علاوه بر هدف اصلی یعنی تاثیر بر افکار عمومی و شکلدهی به اذهان بازیگران غیردولتی و نتیجتا هماهنگساختن آنها، در جهت سیاستها، منافع و اهداف کشور مبدا، اهداف دیگری نیز چون جلب حمایت سیاسی مردم کشورهای دیگر به سوی آرمانها و ارزشهای خود، رواج هنجارها و ایدهآلهای خود در میان مردم سایر کشورها و یا به طور مثال ایجاد تصویر مورد نظر خود در ذهن افکار عمومی کشورهای دیگر وجود دارد.
ویژگی دیگر دیپلماسی عمومی، در ابزارها و وسائل دستیابی به اهداف آن در عرصه بینالملل نهفته است. وسائل اعمال دیپلماسی عمومی طیفی از انواع رسانههای دیداری، شنیداری و نوشتاری، اینترنت، شبکههای مجازی و …را شامل میشود که در مجموع شکل نرمافزاری به خود میگیرد. بنابراین برخلاف سبک سنتی دیپلماسی، بیشتر بر سیاستهای نرمافزاری چون مذاکره و تعامل متکی است تا تهدید و استفاده از زور. نهایتا این که موضوعات دیپلماسی عمومی به رفتار و تمایل عموم مردم در دیگر کشورها مربوط میشود، در حالی که دیپلماسی سنتی با رفتار و سیاست دولت سروکار دارد (آشنا و جعفریهفتخوانی، 1386: 184؛ دهقانیفیروزآبادی و فیروزی، 1391: : 77-76).
دیپلماسی عمومی و ظرفیتهای اربعین
1. ابعاد سیاسی-امنیتی
1-1. مقابله با تروریسم تکفیری از نوعی دیگر
تروریسم تکفیری گونهای از افراطگرایی مذهبی است که در قالب آن یک گروه مذهبی (فرقه وهابیت) به وسیله اصل تکفیر و برداشتهای خاص خود، سایر گروهها را در قلمرو ایدئولوژیک خود ندانسته و حکم به قتل آنها میدهد. خشونتهای گروههای تکفیری نظیر داعش که اعضای آنها اتباع بیش از 60 کشور دنیا را تشکیل میدهند (Sofan Group, 2015) و اشکال دیگر افراطگرایی در قالب حدود 170 هزار جانباخته در عراق طی 2015-2003 کاملا مشخص است (www.iraqbodycount.org). به دلیل حملات ابتدای سال 2014 تکفیریها به عراق و تصرف حدود 40% خاک این کشور و پیشروی آنها تا نزدیکیهای مرز ایران در سعدیه و جلولاء در یک مقطع، مداخله مستقیم و حضور فعال نظامی ایران در عراق به عنوان حلقه امنیتی فوری اولویت داشت. اما نباید فراموش کرد که پاسخ نظامی راهحل کوتاهمدت است و اولویت درازمدت ایران باید مقابله با «فکر» تکفیر باشد. پوشش رسانهای پیادهروی اربعین به دلیل حضور بزرگترین اجتماع جهان علاوه بر کاهش شیعههراسی و اثبات حقانیت شیعیان، میتواند وحدت، گستردگی و تنو ع نژادی و قومی در مقابل جریان تکفیر به رخ بکشد.
2-1. گذار از امنیت سخت به مردمیکردن امنیت
شاید مهمترین نکته پیرامون پیادهروی اربعین در سالهای اخیر، امنیت فوقالعاده این مراسم باشد. در حالی که پارادایمهای مختلف امنیت ملی، منطقهای و بینالمللی نظیر واقعگرایی و لیبرالیسم بر بعد نظامی، پوزیتیویستی و سخت امنیت تاکید دارند، در اینجا وجوه امنیت نرم بیش از امنیت سخت است. کشورهای منطقه سالانه میلیاردها دلار صرف هزینههای دفاعی-امنیتی میکنند. عربستان در سال 2014، بيش از 25 درصد بودجه خود معادل 80 میلیارد دلار را صرف خريد سلاح کرد و در بهار 2015 با خرید 8/9 میلیارد دلار، بزرگترین واردکننده سلاح جهان با رشدی معادل 42% نسبت به 2014 بود (Cordesman, 2015). در چنین شرایطی حضور جمعیتی چنددهمیلیونی بدون وقوع حادثه مهم امنیتی در کشوری با حجم عظیم شکافهای قومی-مذهبی، میتواند با بکارگیری یک دیپلماسی هوشمندانه به عنوان نوعی از الگوی امنیتی مدنظر قرار گیرد. نکته مهم در امنیت این مراسم، مردمیبودن آن، واگذاری اکثر امور به مردم و نهادهای مردمی و در نتیجه افزایش مشروعیت و مقبولیت آن است. این مسئله همچنین ارتباط وثیقی با هدف اصلی این مراسم که نشاندادن همبستگی و اتحاد جهان تشیع با سایر مسلمین است، دارد. خود این هدف، از وجوه سخت امنیت کاسته و بر وجوه نرم آن میافزاید. سپردن کار به نهادهای مردمی علاوه بر افزایش اطاعتپذیری، رضایت مردم و نتیجتا تبدیل قدرت برهنه به نوعی اقتدار را بههمراه دارد. در این راستا، با وجود لزوم بکارگیری برخی ابزارهای سخت امنیت جهت کنترل امور، امنیت جنبهای ایجابی، ذهنی و ادراکی مییابد.
3-1. تقویت محور مقاومت و پیوند ملتها
در سالهای اخیر، یک ظرفیت عمده سیاست خارجی ایران، بهرهگیری از ارتقاء وزن شیعیان در سطح منطقه و افزایش حوزه نفوذ است. این مسئله که ریشه در امالقرابودن ایران برای شیعیان با جمعیت شیعی بیش از 90 درصدی دارد (Pew, 2013)، در واقع به مفهوم امتداد جغرافیای سیاسی شیعیان در کشورهای مختلف با هارتلندی ایران است (پورحسن، 1393). چیزی که به اشتباه و عمدتا توسط دشمنان ایران به هلال شیعی تعبیر میشود. غرب آسیا در شرایط کنونی عرصه اتحادها و ائتلافهای درونمنطقهای است که برخی کشورها خواستار بازگشت شرایط به قبل از تحولات 2010 هستند و برخی دیگر چون ایران، اتخاذ سیاستهای مستقل از غرب را میطلبند. عراق کانون اصلی سیاست خارجی ژئوپلیتیکمحور ایران و از عناصر اصلی محور مقاومت است. پیادهروی اربعین بر مبنای پیوستگیهای تاریخی، هویتی و دینی دو ملت ایران و عراق، به واقع تجلی وحدت دو ملت در برابر دشمنان مشترکی چون تکفیریها، عربستان، آمریکا و رژیم صهیونیستی است که همواره در تلاش بودهاند تا ایرانیت را در مقابل عربیت قرار دهند. تحت این شرایط یک ویژگی مهم دیپلماسی عمومی یعنی همکاری ملتها در کنار همکاری و تعامل دولتها تحقق خواهد یافت.
2. ابعاد فرهنگی-اقتصادی
1-2. اهل سنت و شمولیت حمایتهای ایران
بر خلاف آنچه که دشمنان ایران میپندارند و مركزيت غيرقابلانكار ايران در غرب آسیا را ناشی از علقههای شیعی و ژئوپلیتيك نادر آن میدانند، اما باید گفت که نفوذ ايران نفوذي گفتماني و متفاوت با سلطهطلبي غربي است که از سه خواستگاه و وجه مكمل اساسی برخوردار است: 1. فرهنگ ایرانی که با تأكيد بر وحدت شيعه-سني و پرهيز از طايفهگري، ميان ايران و مردم منطقه نوعي همبستگي را بهوجود ميآورد. 2. فرهنگ سياسي و الگوي مردمسالاريدینی ایران كه بهعنوان الگويی بومي، تلفيق دين و دموكراسي در مقابل ليبرال-دموكراسي غرب مطرح است. 3. گفتمان استكبارستيز و نافی رژيم صهيونيستي كه بيشترين طرفدار را بین تودههاي محروم غرب آسیا دارد (رضاخواه، 1393). نمونه بارز این مسئله حمایت بیش از سی ساله ایران از مردم فلسطین در سرزمینهای اشغالی و نوار غزه است. در حالی که موضوع فلسطین برای اعرابی چون مصر و عربستان تنها یک موضوع سیاست خارجی محسوب میشود، ایران تنها کشوری است که این حمایت را در دل قانون اساسی (اصل 154) خود جای داده است. در این راستا دیپلماسی عمومی برخلاف دیپلماسی سنتی که بیشتر کشورها را به سوی واگرایی سوق میدهد بر وجوه مشترک کشورها تاکید دارد. وجه مشترک کشورهای غرب آسیا، اسلام فارغ از جنبههای خاص و عام آن است. مسئلهای که به خوبی در پیادهروی عظیم اربعین در قالب همگرایی گروههای مختلف اهل سنت و شیعیان مشخص است.
2-2. اقلیتهای دینی و پیادهروی اربعین
جلوه دیگر پیادهروی اربعین، حضور اقلیتهای دینی در این مراسم است. چه اینکه وجه بارز این روزهای جامعه عراق، کاهش بیسابقه این اقلیتها بهدلیل گسترش دامنه خشونت تکفیریها است و جمعیت ارامنه و آشوریان از بیش از یک میلیون در 2003، به کمتر از پانصد هزار نفر ((Minority Rights Group, 2014، شبکها به یکدوم، صابئین به یکهفتم (Cordesman and Khazaei 2014)، کاهش یافته، اما شاهد گسترش حضور این اقلیتها از کشورهای دیگر هستیم. در اینجا نیز دیپلماسی عمومی کارگشاست و میتوان با تاکید بر اصول مشترک به جای ابعاد واگرایانه، بر افزایش نقش ایران و کاهش شیعههراسی برای این اقلیتها کمک شایانی نمود. این مساله حاصل نمیشود، بهجز با کنارنهادن برخی طائفهگریها که متاسفانه برخی مواقع دیده میشود؛ سابقه شیعیان و برخی از مسیحیان همچون نارضایتی و اعتراض در زمان گذشته، حقیقت به صلیبکشیدن حضرت مسیح در کنار مصائب امام حسین (علیه السلام)، واقعیت تاریخی مشارکت این گروهها در عزای امام حسین از سال 680 میلادی و همزیستی بیش از هزارساله این گروهها با شیعیان در کنار یکدیگر موید همین نکته است. همین مساله در وجود برخی گرایشها در ایزدیها، شبکها و روماها به چشم میخورد.
3-2. پیادهروی اربعین و صنعت توریسم
یکی از مهمترین دلایل توجه به ایجاد چهره مثبت از یک کشور را میتوان تمایل کشورها برای به دست آوردن موقعیتهای بهتر اقتصادی دانست. کسانی که تمایل به سرمایهگذاری خارجی در کشوری دارند، در ابتدا به فضای فرهنگی و میزان دوستی یا خصومت جامعه با مخاطبان خارجی کشور مورد نظر و امنیت حاکم بر آن جامعه توجه میکنند. در این رابطه باید به مساله جذب توریست توجه کرد. امروزه یکی از مهمترین منابع درآمد کشورها صنعت توریسم است که نیاز به معرفی مناسب به جهان دارد. در صورتی که کشوری بتواند وجههای مناسب به لحاظ جذابیتهای توریستی و امنیت قابل قبول ارائه دهد، در این زمینه موفق خواهد بود (هادیان و احدی، 1388: 94). بایستی به پیادهروی اربعین به عنوان میراثی سنتی میان شیعیان توجه شود تا علاوه بر نشاندادن بنیانهای مردمی این مذهب، در حدودی البته کمتر از مراسمهای دیگر چون حج بهتوان از ظرفیتهای اقتصادی آن نیز بهره جست. در این راستا وجود مولفه امنیت در این مراسم و کمکهای ایران برای تامین این امنیت، به نوعی سبب ارتقاء وجهه ایران خواهد شد.
نتیجه
در مجموع باید توجه نمود که پیادهروی اربعین حسینی که هر ساله با استقبال بیشتری مواجه است دارای ظرفیتهای موجه و قابل قبولی است که باید سعی نمود با بکارگیری پتانسیلهای دیپلماتیک و آکادمیک از آن در راستای دستیابی به اهداف فرهنگی، اقتصادی و سیاسی استفاده نمود. در اینجا سعی شد تا به پارهای از این ظرفیتهای عظیم اشاره شود که با کاربست ابزارهای دیپلماسی عمومی قابل حصول و دستیابی است. نکته مورد توجه همسانی این ظرفیتها با ویژگیهای دیپلماسی عمومی در راستای ابعاد ادراکی و نرم موضوع است. افزایش روحیه در مقابل خطر تکفیر در منطقه، طرح گونه جدیدی از موضوعیت امنیت و واگذاری امور به مردم به جای توجه به ابعاد سخت آن، وحدتبخش بودن این مراسم، تاکید آن بر پیوستگی منافع ایران نه فقط با شیعیان بلکه با کلیت جهان اسلام، ضرورت توجه به نقاط مشترک با سایر ادیان و ظرفیتهای اقتصادی مواردی است که میتوان با ابزارهای دیپلماسی عمومی با صرف هزینههای کمتر به آن نائل آمد.
منابع
آشنا، حسامالدین و نادر جعفری هفتخوانی، (1386)، «دیپلماسی عمومی و سیاست خارجی؛ پیوندها و اهداف»، دوفصلنامه دانش سیاسی، شماره 5، بهار و تابستان.
پورحسن، ناصر (1393)، «داعش و ژئوپلیتیک مقاومت اسلامی»، فصلنامه مطالعات فلسطین، پاییز، شماره 26.
پرونده حماسه اربعین (1395)، اندیشکده راهبردی تبیین.
دهقانیفیروزآبادی، سیدجلال و علیرضا فیروزی، (1391)، «دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایران در دوران اصولگرایی»، فصلنامه روابط خارجی، سال چهارم، شماره دوم، تابستان.
رضاخواه، علیرضا، (1393)، «مختصات نفوذ منطقهای ایران در موج سوم تحولات بینالملل»: http://farsi.khamenei.ir/1393/10/27
هادیان، ناصر و افسانه احدی، (1388)، «جایگاه مفهومی دیپلماسی عمومی»، فصلنامه روابط خارجی، سال اول، شماره سوم، پاییز.
Cordesman, Anthony. H and Sam Khazai, (2014), Iraq in Crisis, Center for Strategic & International Studies.
Cordesman, Anthony. H, (2015), Military Spending and Arms Sales in the Gulf, Center for Strategic & International Studies, April 28.
Minority Rights Group International, (2014), Report, From Crisis to Catastrophe: the Situation of Minorities in Iraq.
Nye, Joseph. S, (1990), Soft Power, Foreign Policy, No. 80, autumn, pp 153-171.
Nye, Joseph. S, (2006), Think again: Soft Power, Foreign Policy, February 23, Available at: http://foreignpolicy.com/2006/02/23/think-again-soft-power/.
Pew, (2013), Many Sunnis and Shias Worry about Religious Conflict, Pew Research Center.
Sofan Group, (2015), Foreign Fighters, an Updated Assessment of the Flow of Foreign Fighters into Syria and Iraq, December.
www.iraqbodycount.org.