دکترین 2016 سیاست خارجی روسیه سه سال پس از آخرین دکترین مطرح شده و نکات مهم آن، لحن بسیار منفی نسبت به آمریکا، لحن نسبتا آشتیجویانه به اتحادیه اروپا، تاکید بر مبارزه با تروریسم و چندجانبهگرایی، روابط با ایران و… است.
دکتر علیرضا میریوسفی، رئیس گروه مطالعات خاورمیانه مرکز مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجه در گفتوگو با جام سیاست به تشریح نکات مهم پرداخته شده در دکترین جدید سیاست خارجی روسیه پرداخت.
دونالد ترامپ بیش از اوباما بر همکاری با مسکو تاکید میکند، فکر میکنید در دوره ریاست جمهوری وی روابط مسکو و واشنگتن به چه سمت و سویی رود؟
علیرغم تعارفاتی که دو طرف در دوره انتخابات نسبت به هم داشتند، ولی واکنش رسمی روسیه به پیروزی ترامپ محتاطانه بود. از آن مهمتر، دکترین 2016 سیاست خارجی روسیه که در روزهای اخیر منتشر شد، لحن بشدت ضدآمریکایی خود را حفظ کرده و حتی نسبت به آخرین دکترین منتشر شده این کشور در سال 2013، لحن بسیار منفیتری نسبت به آمریکا اتخاذ کرده که نشان میدهد روسیه در رابطه با آمریکا دچار سادهانگاری محاسباتی نشده است. از دیگر ویژگیهای قابل توجه این دکترین جدید، لحن آشتیجویانه نسبت به اروپاست که آن را شریک راهبردی روسیه دانسته است و همچنین تاکید بر اولویت مبارزه با تروریسم به ویژه در خاورمیانه و همینطور تاکید موکد بر چندجانبهگرایی و نقش سازمان ملل در حل و فصل بحرانهای بینالمللی و منطقهای و همینطور لحن بسیار مثبت در روابط با ایران و برجام. هرچند چنین اسنادی و از جمله دکترین اخیر، عموما سندهای عملیاتی محسوب نمیشوند و جنبه دیپلماسی عمومی و سیاستهای اعلامی آن پررنگ است، با این حال نباید اهمیت چنین اسنادی را دستکم گرفت. موضوع دشمنی آمریکا با روسیه و لحن بسیار تندی که در این دکترین علیه آمریکا به کار گرفته شده است، باعث میشود تا خوشبینیهای ناشی از پیروزی ترامپ برای تنشزدایی در روابط دو کشور کمرنگتر شود؛ اتفاقی که یکبار هم در اواخر سال 2008 و با پیروزی اوباما افتاد، ولی نتیجهای به همراه نداشت. در این دکترین گفته شده آمریکا و متحدانش مهار روسیه را جزو اولویتهای خودشان تعریف کردهاند و روسیه باید خود را برای مقابله با چنین اقداماتی آماده کند. آنچه برای ایران مهم است، این که عدم اعتماد به آمریکا و نگاه منفی روسیه به ایالات متحده یکی از مهمترین و شاید مهمترین نقطه پیوند میان ایران و روسیه طی سالهای اخیر است. به طور مشخص تجربه ناخوشایندی که رهبران ایران وروسیه از عملکرد آمریکا و بدعهدیهای مکرر مقامات آمریکایی در دهههای گذشته دارند ایران و روسیه را به هم پیوند زده است.
چه بدعهدیهایی از سوی آمریکا در مورد روسیه صورت گرفته است؟
روابط دو کشور مملو از بدعهدیها و رویکرد خصمانه آمریکا علیه روسیه علیرغم ژستهای به ظاهر دوستانه طرف آمریکایی است که اجلاس ناتو در سال 2008 در بخارست مهمترین و تعیینکنندهترین آن بوده است. برای درک بهتر این موضوع، باید برگشتی به تاریخ روابط آمریکا و روسیه بعد از خاتمه جنگ سرد و به ویژه حوادث 11 سپتامبر داشته باشیم. بعد از 11 سپتامبر پوتین گرایش بسیار مثبتی را به آمریکا و غرب نشان داد و به «کگب» دستور داد کلیه پروندههای امنیتی روسیه را که به ویژه مرتبط با 11 سپتامبر است با طرف آمریکایی به اشتراک بگذارد و انتظار داشت در مقابل حسننیت دریافت کند. اما در عمل و بهویژه بعد از اشغال عراق و افغانستان و همینطور گسترش ناتو به شرق، خوشبینی پوتین به آمریکا بتدریج رنگ باخت و هرچه گذشت روسیه و شخص پوتین بیاعتمادی بیشتری نسبت به آمریکا پیدا کردند. در مقاطع مختلف مثل جنگ گرجستان و آبخازیا و اوکراین روسیه احساس تهدیدات بسیار بیشتری کرد و رفتهرفته ماهعسل روابط آمریکا و روسیه رو به خزان رفت و در اواخر دوره جورج بوش پسر اعتماد کاملا از هم پاشیده بود و دو کشور رو به مسیر تقابلی داشتند. به ویژه، اجلاس ناتو در 2008 در بخارست که در آن صحبت از پیوستن اوکراین و گرجستان به ناتو شد باعث گردید روسیه احساس تهدید بیشتری کند و همین هم به جو بدبینیها بیشتر دامن زد. با این وجود انتخاب اوباما و شعارهای وی برای تغییر باعث شد رهبران روسیه به آمریکا اعتماد مجدد نموده و با خوشبینی سعی در جهت احیا و نوسازی روابط داشته باشند که قطعنامههای تحریمی شورای امنیت علیه ایران نتیجه همین دوران است؛ دورانی که بعدا روسیه متوجه رویکرد اشتباهش در رابطه با ایران و بسیاری مسائل دیگر شد. بدعهدیهای جدید آمریکا در این دوران و از جمله حمله به لیبی، جنگ سوریه و موضوع اوکراین باعث شد بیاعتمادی بسیاری شدیدتری از سوی روسیه نسبت به آمریکا در انتهای دوره پیش آید. بسیاری انتظار داشتند بعد از ترامپ و شعارهای مثبت وی نسبت به روسیه راهبرد سیاست خارجی روسیه کمی تعدیل شود اما در عمل دیدیم اینگونه نشده و دکترین جدید نشان میدهد روسها برخوردی محتاطانه با انتخاب ترامپ دارند.
غرب آسیا در دکترین جدید سیاست خارجی روسیه چه اهمیتی دارد؟
برخی کشورها اولویت را مبارزه با تروریسم و برخی ساز و کارهای سیاسی و حتی تغییر رژیم در سوریه در نظر دارند و در این راهبرد جدید روسیه مبارزه با تروریسم اولویت اول فرض شده است. در دکترین جدید تاکید بر چندجانبهگرایی و نفی یکجانبهگرایی دارد، روسیه ساز وکارهای سازمان ملل را در حل موضوعات منطقهای و از جمله سوریه مثبت میداند و بر آن تاکید دارد و هر گونه اقدام یکجانبه خارج از نظارت سازمان ملل را به رسمیت نمیشناسد و در مورد سوریه بر تمامیت ارضی تاکید میکند که همه اینها با سیاست ایران و به ویژه طرح چهار مادهای ایران درباره سوریه در سال 2013 بسیار نزدیک و همخوان است. در یک دید کلیتر، آنچه در دکترین سیاست خارجی جدید روسیه دیده میشود در بسیاری مسائل به پایههای اصلی سیاست ایران قرابت دارد.سیاست خارجی ایران در مورد سوریه ثابت و مبتنی بر 4 اصل تاکید بر چندجانبهگرایی و شناسایی نقش سازمان ملل بوده است؛ همینطور، ایران تروریسم در سوریه را تهدید مستقیم برای خود دانسته و بر مهار آنها پافشاری دارد، بهعلاوه بر گفتوگوی سیاسی به عنوان راهحل پایدار برای سوریه و نیز راه حل سوری ـ سوری تاکید شده که این اصلها در دکترین جدید سیاست خارجی روسیه نیز در نظر گرفته شده است.
در بخشی از این دکترین به گسترش ناتو اشاره شده است، آینده روابط مسکو و اروپا را با توجه به این سند چطور تحلیل میکنید؟
بخشی از این دکترین جدید به ناتو و به ویژه گسترش ناتو به شرق اختصاص دارد. همانطور که گفته شد یکی از مهمترین تنشها میان دو کشور آمریکا و روسیه مربوط به اجلاس 2008 ناتو است که در آن گسترش ناتو به شرق و به ویژه گرجستان و اوکراین مطرح شد که آثار مخربی را بر روابط دو کشور به جای گذاشت و اثرات آن هنوز ادامه دارد. در دکترین روسیه نکته مهم این است که با وجود لحن بسیار تند علیه آمریکا، اتحادیه اروپایی و کشورهای اروپایی را شریک مهم برای روسیه تلقی کرده و لحن مثبتی را به کشورهای اروپایی دارد و نشان میدهد روسیه ناتو را بیشتر سازمان آمریکایی تصور کند؛ موضوعی که میتواند آن را از بدنه اروپاییاش جدا کند، این موضوع دارای اهمیت بسیاری است. نکته دیگر اعلام آمادگی برای گفتوگوها با ناتو است که معمولا به طور سنتی در سیاست خارجی روسیه وجود داشته و سعی کرده باب گفتوگو را با رقبا نبندد. با این حال در برخی موضوعاتی که در راهبرد قبلی و مواضع اعلامی مقامات روس با صراحت کمتری صحبت میشد مثل موضوع تهدیدات ناتو و بهویژه برنامه سپرموشکی با صراحت بیشتری صحبت کرده است، سیاست قبلی روسیه در مقابل چنین اقداماتی این بود که سعی کند خود را شریک اینها کند، در راهبرد سیاست خارجی روسیه به صراحت علیه سیستم موشکی و موشکهای نصب شده موضع گیری شده و آنها را تهدید عمده برای روسیه تلقی کردند.
در مجموع دکترین جدید سیاست خارجی روسیه دارای لحن ضدآمریکاییتر و بیاعتمادی بیشتر نسبت به سیاستهای آمریکا تدوین شده است و موضعش نسبت به اروپا آشتیجویانهتر و در مورد ایران از گسترش روابط همهجانبه صحبت شده و به ویژه بر اجرای برجام براساس قطعنامه شورای امنیت تاکید کرده که قابل توجه است و نشان میدهد روسیه هم مانند اروپا برجام را یکی از میراثهای سیاسی مهم دانسته و بر اجرای آن تاکید دارد.
***
• این مطلب، صرفاً جهت اطلاعِ مخاطبان، نخبگان، اساتید، دانشجویان، تصمیمسازان و تصمیمگیران بازنشر یافته و الزاماً منعکسکنندهی مواضع و دیدگاههای اندیشکده راهبردی تبیین نیست.
• منبع: وبگاه نشریات جام جم