اندیشکده راهبردی تبیین – برای واژهی «جنگ» همانند سایر مفاهیم، تعاریف گوناگونی بیان شده که هر یک بیانگر نگرش خاصی به این کلمه است. به عنوان مثال، هدلی بال جنگ را خشونتی سازمان یافته میداند که دو یا چند کشور علیه همدیگر انجام میدهند. این تعریف، جنگهای داخلی را در برنمی گیرد. کلاو زوتیس معتقد است جنگ، به کارگیری حد اعلای خشونت در راه خدمت به دولت یا کشور است. البته همه جنگها در راه خدمت به دولت و کشور صورت نمی گیرد. در مجموع، به نظر می رسد تعریفی که کوئینی از جنگ ارائه میدهد، جامعتر از تعریفهای دیگر باشد. وی میگوید که جنگ، هنر سازمان دادن و به کارگرفتن نیروهای مسلّح برای انجام مقصود است.[1]
«جنگ» را میتوان از زوایای مختلفی مورد نقد و بررسی قرارداد. در ادبیات سیاسی و نظامی، واژهی «جنگ» همراه با واژگان گوناگونی در پس و پیش خود به کار رفته است و بر اساس معیارهای مختلف، دستهبندیهای گوناگونی از آن ارائه شده است. تعابیری همچون «جنگ نظامی»، «جنگ نرم»، «جنگ سایبری» و… از این قبیل اند. از جمله فواید و آثار استفاده از این تعابیر و دستهبندیها، تشریح نوع جنگ و ویژگیهای آن برای شناخت بهتر است. ضمن اینکه این تعابیر، میتواند به نوعی سیر تطوّر جنگها را نیز نشان دهد.
در برخی منابع، حدود 20 معیار برای دستهبندیهای گوناگون جنگ مطرح شده است که در این جا به برخی موارد مهمتر اشاره میشود:
[2]و[3]
جنگ عمقی چیست؟
مقام معظم رهبری در دیدار نخبگان علمی جوان مورخ 13 آبان 1395، چند بار از اصطلاح «جنگ عمیق» و «جنگ عمقی» استفاده کردند؛ تعبیری که تا قبل از آن از ایشان شنیده نشده بود:
«یک نکتهای در اینجا وجود دارد که از آن نباید غافل شد؛ در جنگهای عمقی که حالا امروز به آن گفته میشود جنگ نرم، جنگهای عمیق -ازجمله، جنگهای فرهنگی که جزو جنگهای عمقی است- برخلاف جنگهای نظامی، نتایج کوتاهمدّت تعیینکننده نیست؛ جنگ طول میکشد. در جنگ نظامی، یک طرف بالاخره بر دیگری فائق میآید، او را سرکوب میکند و مسئله تمام میشود… در جنگ نرم، در جنگ عمیق، در جنگ فرهنگی، قضیّه این نیست. شما در یک مرحله پیروز میشوید امّا این به معنای پیروزی دائمی نیست؛ باید انتظار داشته باشید که طرف مقابل مجدّداً خودش را آماده کند، جمعوجور کند و حمله بکند؛ و این اتّفاق افتاد؛ همان آفت وابستگی، بعد به شکلهای دیگری در کشور بازتولید شد؛ چون بالاخره دشمنان عامل دارند؛ خب اینکه قابل انکار نیست. ملّت، ملّت بزرگی است، ملّت خوبی است امّا در درون ملّت -مثل همهی ملّتهای دیگر- آدمهای غریبپرست، آدمهای سستعنصر، آدمهای مادّی، آدمهای فریببخور هستند؛ اینها شروع کردند بازتولیدِ همان فرهنگ وابستگی، منتها با یک ادبیّات شیک و رنگآمیزی شده و قالببندی شده و بستهبندی شده به اسمهای دیگر: جهانی شدن، وارد شدن در خانوادهی جهانی.»[4]
از عبارت فوق میتوان چند نکته را دربارهی «جنگ عمیق» یا «جنگ عمقی» برداشت کرد:
1- اصطلاح رایجتر و نسبتاً مترادف جنگ عمقی، «جنگ نرم» است.
2- «جنگ فرهنگی» یکی از انواع جنگ عمقی است.
3- جنگ عمقی، بلندمدت است نه کوتاهمدت؛ به عبارتی سطح تحلیل این نوع جنگها، بلندمدت است.
4- جنگ نظامی به لحاظ کوتاه مدت بودن، نقطه مقابل جنگ عمقی است.
5- به عنوان نمونه و مثالی از جنگ عمقی میتوان تزریق فرهنگ وابستگی در اذهان مردم، با استفاده از ادبیات ظاهراً شیک مثل جهانی شدن را نام برد.
اعماق و سطوح جامعه
در توضیح نکات فوق میتوان گفت که در تعبیر «جنگ نرم» به عنوان اصطلاحی نسبتاً رایج در ادبیات سیاسی و ادبیات عامه، «جنگ» به لحاظ به کارگیری ابزارهای غیرجنگی و توسط به زور، موصوف به صفتِ «نرم» شده است. نقطهی مقابل آن «جنگ سخت» است که در آن ادوات نظامی، قتل، کشتار، تخریب اماکن و… استفاده میشود. به علت وجود ادبیات نسبتاً زیاد در موضوع «جنگ نرم»، به توضیح این اصطلاح در همین حد اکتفا میشود.
در تعبیر «جنگ عمقی»، ابتدا جامعه و کشورِ مورد تهاجم به یک پیکرهی دارای «سطح» و «عمق» تشبیه میشود. همان طور که در مباحث انسانشناسی، انسان دارای ابعاد جسمانی و روحانی(یا به تعبیری فکری) تعریف میشود، یک کشور و جامعه نیز دارای جسم و روح تصور میشود. در این تشبیه، مواردی همچون «سرزمین و خاک»، «ابدان و اجسام»، «اقتصاد» و «معیشتِ» مردم جزء «سطوح» جامعه و مواردی مانند «عقاید و باورها»«روحیه»، «فکر»، «اراده»، «نحوهی تصمیمگیری»، «مقاومت و ایستادگی»، «امید» و «نشاطِ» مردم جزء «اعماق» جامعه محسوب میشود. به عبارت دیگر، تعبیر «جنگ عمقی»، جنگها را به لحاظ «سطح هدفگذاری دشمن» به دو نوع سطحی و عمقی تقسیم میکند.
اعماق و سطوح فرهنگ
همچنین مطابق الگوی معروف شاین(Schein, 1992)، «فرهنگ» از سه لایه تشکیل شده است. بدیهی است که هدف اساسی لایهبندی فرهنگ، سادهسازی و کمک به قابلیت درک و مطالعه این پدیده پیچیده اجتماعی میباشد.
1ـ مظاهر فرهنگ«Artifacts»: لایه اول، مظاهر فرهنگ میباشد و شامل مصنوعات بشری، تکنولوژی و الگوهای رفتاری میباشد. اين سطح شامل همه پديدههايي است كه يك نفر ميبيند، ميشنود و يا لمس ميكند. اين سطح محصولات قابل رؤيت نظير معماري محيط فيزيكي، زبان، تكنولوژي و محصولات آن، آفرينشهاي هنري، شيوههاي لباس پوشيدن، نوع افسانهها و داستانها و… را شامل ميشود.
2ـ سطح ارزشهاي حمايتي، هنجارها و قواعد رفتاري«Espoused values»: لایه دوم، لایه ارزشها میباشد، در واقع این لایه، مورد تأکید پژوهشگران فرهنگ میباشد و اغلب مطالعات بر این سطح متمرکز میباشد. مطالعه ارزشها امکان درک لایه مظاهر و نمادها را فراهم میکند. ارزشها، نشان دهنده اولويتها يا چيزهايي هستند كه «بايد» انجام شود.
3 ـ مفروضات اساسي«Basic assumptions»: لایه سوم، لایه مفروضات و باورها میباشد. مفروضات فرهنگی، نوع ارزشها را تعیین میکند و غیر قابل چون و چرا میباشد. مفروضاتي هستند كه اگر كسي آنها را رعايت نكند، ناتوان تلقي و طرد ميشود. اين مفروضات غيرقابل بحث تلقي ميشوند.[5]
با توجه به الگوی چند سطحی فرهنگ، میتوان تعبیر جنگ عمیق را با لایههای دوم و سوم فرهنگ مرتبط دانست. به عبارتی، در جنگ عمیق، ارزشها و مفروضات اساسی افراد و جامعه مورد هدف قرار میگیرند و با روشهایی همچون ایجاد تردید، ارزشمند نشان دادن ضد ارزشها، ارائهی الگوهای ضد هنجار و… این دو سطح از فرهنگ جامعه را مورد هجوم قرار میدهند.
جنگ عمیق در مقابل جنگ سطحی
این جمله در زبان اهل علم شایع است كه «تعرف الأشیاء باَضدادِها» یعنی اشیاء از راه نقطهی مخالف و نقطهی مقابلشان شناخته میشوند و به وجود آنها پی برده میشود.[6] نقطه مقابل «جنگ عمقی»، «جنگ سطحی» است. جنگهای زمینی، هوایی، دریایی، و… از جمله جنگهای سطحی هستند. در این نوع جنگ از ابزار و أدوات جنگی استفاده میشود و تلفات، عمدتاً تلفات انسانی، مادی و سرزمینی است. اما عمدتاً در جنگ عمقی، سطوح جامعه و کشور آسیب نمیبینند ولی عمق افکار و باورهای مردم و نخبگان مورد هدف قرار میگیرد و معمولاً از ابزار رسانه برای دستیابی به اهداف عمیق استفاده میشود. لذا میتوان گفت تعبیر «جنگ عمقی»، جنگها را به لحاظ «سطح هدفگذاری دشمن» به صورت یک طیف با دو کرانهی سطحیتر و عمقیتر ترسیم میکند.
نسبت جنگ عمیق با «جنگ نرم» و «نفوذ»
از سوی دیگر، تعبیر «جنگ عمیق» به مسئلهی «نفوذ» نیز میتواند مربوط باشد. «نفوذ» در بیان مقام معظم رهبری بعد از جنگ سخت و جنگ نرم، مرحلهی سوم از دشمنی علیه جمهوری اسلامی است و ایشان از نفوذ به عنوان «نوع دیگری از جنگ نرم» نیز یاد میکنند.[7] در «نفوذ»، عبور از «سطح» و رخنه به «عمق» مطرح است؛ لذا تعبیر جنگ عمقی، به نحو جامعتر و کاملتر، دشمنیها و اهداف دشمنی را توصیف میکند.
همچنین از آنجا که تعبیر جنگ عمیق به «سطح و لایهی هدف دشمنی» مربوط میشود نه به «نوع ابزار دشمنی»، میتواند مواردی از «دشمنیهای سخت» را که با هدف تأثیرگذاری بر لایهی عمیق جامعه -همچون طرز فکر، دستگاه تصمیمگیری و…- صورت میگیرد نیز دربرگیرد. به عبارتی، در جنگ عمقی هدف، تاثیرگذاری و نفوذ بر أعماق جامعه است و این تأثیر و نفوذ میتواند با استفاده از وسایل و طرُق سخت، نیمه سخت و نرم صورت بگیرد. چنان که مقام معظم رهبری میفرمایند: «امروز دشمن اگر هم به فرض، یک کار نظامی را انجام میدهد، با هدف تصرّف فضای فکری و روحی کشور است».[8]
برخی ویژگیهای جنگ عمیق
نکتهی دیگر در خصوص «جنگ عمقی» اینکه همان طور که اشاره شد، «جنگ فرهنگی» یکی از شُعب جنگ عمقی است اما از آنجا که تعبیر جنگ عمقی به موضوع و عرصهی خاصی محدود نیست، در تمام عرصههای قابل نفوذ و تاثیرپذیری عمیق، این تعبیر مطرح است و مصداق دارد. لذا میتوان انواع گوناگونی از عرصههای جنگ عمقی را تصور کرد: «جنگ سیاسی»، «جنگ معنوی»، «جنگ فکری»، «جنگ اعتقادی و ایمانی» و…[9]
«جنگ عمقی» به دلیل انتخاب لایههای عمیق جامعه -همچون ذهنیت و روحیه مردم- به عنوان هدف حمله، خصوصیات و ویژگیهای خاص خود را دارد. به عنوان مثال ماهیت بطئی تاثیرگذاری بر ذهن و روح انسانها، باعث بلند مدت بودن «جنگ عمقی» میشود. از دیگر ویژگیهای کلان این جنگ میتوان به غیر مستقیم و ظاهرفریبانهبودن آن اشاره کرد که به دلیل عبور از سطح و رسیدن به عمق، متوسل به فریب و تزویر میشود. نمونهی این ویژگی را -همان طور که مقام معظم رهبری بیان کردند- در القای روحیهی وابستگی در قالب مفاهیمی همچون جهانیسازی و پیوستن به خانوادهی بزرگ جهانی میتوان دید. چنان که واضح است، جنگهایی با ماهیت اهداف سطحی، همچون حملهی جنگ جهانی، کمتر نیازمند تزویر و ظاهرسازی هستند اما در جنگهایی که هدف، عمق باورها، اعتقادات، روحیه و ذهنیت جامعه یا نخبگان است، طرف مهاجم نیازمند کنار زدن سدهای فکری و یا ایجاد رخنه در آن است. در این حالت، استفاده از برنامهها و فعالیتهای صریح و آشکار، «حفاظهای اعتقادیِ» جامعهی هدف را نمیتواند دچار روزنه کند؛ بنابر این از مفاهیم مقبول و نامگذاریهای ظاهراً مطلوب همچون «پیوستن به خانواده جهانی»، «گسترش مردمسالاری»، «مبارزه با ترورسیم»، و در ابعاد فردی و خانوادگی اصطلاحاتی مانند «آزادی»، «سبک زندگی»، «موفقیت»، و… استفاده میشود. به عنوان مثال به نام «آزادی»، لاابالیگری را تزریق میکنند یا به اسم «عقل و نگاه عقلائی»، سازش و تسلیم در مقابل دشمن را القا میکنند.
به عنوان مثال میتوان به گزارش بودجهی سال 2016 شورای مدیران بنگاه سخنپراکنی آمریکا (BBG)، برای تلویزیون صدای آمریکا و رادیو فردا اشاره کرد که در بخشی از این گزارش برنامههایی به منظور افزایش مخاطبان ایرانی صدای آمریکا، از جمله تخصیص یک برنامه 30 دقیقهای هفتگی با تمرکز بر جامعه ایرانی-آمریکایی مثل لسآنجلس آمریکا و با هدف سرگرمی و گزارشهای اختصاصی برای نشان دادن جامعه آمریکا و نقش مذهب و گروههای مذهبی این کشور برای ارائه الگو و با هدف جلوگیری از افراطگرایی اسلامی در ایران، پیشنهاد شده است.[10] در این برنامهها و امثال آنها، از اصطلاحات مورد قبول، همچون «سبک زندگی»، «تفریح و سرگرمی»، و… برای نفوذ در اعماق مخاطبین استفاده میشود.
جمعبندی
تعبیر «جنگ عمیق» به لحاظ معناشناسی، مبتنی بر تشبیه جامعهی هدف به پیکرهای با لایههای «عمیقتر» و «سطحیتر» است و بر مبنای سطح هدفگذاری دشمن، جنگ را به صورت یک طیف با دو کرانهی سطحیتر و عمقیتر ترسیم میکند. اصطلاح «جنگ عمقی» به نحو جامعتری از تعابیر رایج مانند «جنگ نرم»، «هدفگذاری» حملات دشمن را نشان میدهد و به شیوههای جدید جنگ، همچون «نفوذ» نیز اشاره دارد. «جنگ عمیق» با توجه به ماهیت خود که عبور از سطح و تأثیر بر عمق جامعه است، ویژگی های خاصی همچون بلندمدت بودن و ظاهرفریبانهبودن دارد.
از آنجا که استفاده از تعابیر و اصطلاحات دقیق، به درک مفاهیم و عکسالعمل مناسب نسبت به آن کمک میکند، شایسته است که نخبگان و اهالی قلم از این اصطلاح در مقالات و یادداشتهای خود استفاده کنند تا ضمن گفتمانسازی، نسبت به تهاجم دشمن به اعماق جامعه مصونیت ایجاد شود.
منابع:
[1] مرتضی شیرودی، «جنگ، انواع، انگیزه ها و جنگ تحمیلی»، مجله، رواق اندیشه، شماره 46، فروردین 1387، قابل بازیابی در پیوند زیر:
http://www.hawzah.net/fa/Article/View/59201/جنگ،-انواع،-انگیزه-ها-و-جنگ-تحمیلی
[2] کلیاتی از جنگ و مواردی از دفاع مقدس، ناصر آراسته ، انتشارات ایران سبز ،1389، قابل بازیابی در پیوند زیر:
http://rasekhoon.net/article/show-90583.aspx
[3] جفری ام الیوت و رابرت رجینالد، فرهنگ اصطلاحات سیاسی و استراتژیک، ترجمه میرحسین رئیس زاده، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، تهران، 1378، ص421. قابل بازیابی در پیوند زیر:
http://www.hawzah.net/fa/Article/View/59201/
[4] مقام معظم رهبری، «بیانات در دیدار نخبگان علمی جوان»، پايگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيتاللهالعظمی سيدعلی خامنهای (مدظلهالعالی) – مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی، 28 آبان 1395، قابل بازیابی در پیوند زیر:
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=34703
[5] « مهندسی فرهنگی و نقشه فرهنگی کشور»، شورای عالی انقلاب فرهنگی،
http://mh.farhangoelm.ir/Articles/مهندسي-فرهنگي/1394
[6] شهید مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج3، ص122، قابل بازیابی در پیوند زیر:
http://www.mortezamotahari.com/fa/bookview.html?BookId=354&BookArticleID=124274
[7] «آنچه [بعد از جنگ سخت و جنگ نرم] در مرحلهی سوّم دارد انجام میگیرد، جنگ نرم از نوع دیگر است؛ این آن چیزی است که بنده مکرّر در مکرّر تذکّر میدهم به مسئولان مختلف و آن عبارت است از نفوذ…»، «بیانات در دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری»، 6خرداد1395، قابل بازیابی در پیوند زیر:
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=33198
[8] مقام معظم رهبری، «بیانات در دیدار اعضای ستادهای برگزاری کنگره شهدای استانهای کهگیلویه و بویراحمد و خراسان شمالی»، در پايگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيتاللهالعظمی سيدعلی خامنهای (مدظلهالعالی) – مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی ،5مهر1395، قابل بازیابی در پیوند زیر:
http://farsi.khamenei.ir/newspart-index?tid=1016
[9] تمام این تعابیر در بیانات مقام معظم رهبری قابل مشاهده اند. برای مطالعهی بیشتر به کلید واژهی «جنگ نرم» در پايگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيتاللهالعظمی سيدعلی خامنهای (مدظلهالعالی) – مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی مراجعه کنید.
http://farsi.khamenei.ir/newspart-index?tid=1016
[10] سید محمد علی شریعت زاده، «اهداف و راهبردهای دشمن فرهنگی در جنگ نرم علیه خانواده»، اندیشکده راهبردی تبیین، 24مهر 1395، قابل بازیابی در پیوند زیر:
http://tabyincenter.ir/index.php/free-menu-pajohesh/1395072406