نشریه آمریکایی«فارن افرز» در یادداشتی به قلم«فرانسیس هیسبرگ» به بررسی تاریخچه اتحادهای نظامی همانند ناتو پرداخته و این اتحاد اروپایی_آمریکایی را ساختاری میداند که در آستانه فروپاشی است.
در این مطلب آمده است: طی رقابتهای انتخاباتی، ترامپ مکررا از تردید خود درباره مفیدبودن ناتو سخن میگفت. گرچه وی اعلام کرده که قصد ندارد ایالاتمتحده را از این اتحاد خارج کند اما انتقادات عمومی وی موجب تاثیرات مثبت یا منفی ماندگار بر متحدان واشنگتن شده است. یکی از انتقادات به مراتب نرمتر وی این بوده که اعضای ناتو سهمی یکسان در آن پرداخت نمیکنند. ترامپ همچنین گفته است که «ناتو آنطور که انتظار می رود با تروریسم مبارزه نمیکند.» رییسجمهور جدید آمریکا در یکی دیگر از انتقاداتش ناتو را اتحادی«منسوخشده» نامیده است.
در مورد حمله روسیه به اعضای بالتیک ناتو، ترامپ اعلام کرده که آمریکا تنها در صورتی به آنها کمک خواهد کرد که به تعهداتشان عمل نمایند. وی درمورد احتمال عقبنشینی نیروهای آمریکایی نیز گفته«اگر نیاز باشد که از آمریکا دفاع کنیم، ما میتوانیم برای همیشه نیروهای خود را در خاک خود مستقر کرده و این کار هزینه کمتری نیز به ما تحمیل میکند. رهبران کشورهای(اروپایی) متحد آمریکا با توجه به این اظهارات و نیز گرایش ترامپ به برقراری روابط نزدیک با ولادیمیر پوتین، ژاپن و کرهجنوبی ابراز نگرانی کردهاند.
از منظر تاریخی، اتحادهای دفاعی رسمی عموما کوتاهمدت بوده است. بعنوان مثال، ایالات متحده در جنگ جهانی اول با چند کشور به طور موقت ائتلاف تشکیل داد. پس از حملات 11سپتامبر، دونالد رامفسلد وزیر دفاع وقت این ایده را مطرح نمود که اتحادها مشروط به تغییر شرایط استراتژیک باشد. وی هنگامی که جورج بوش برای حمله به عراق آماده میشد در مقالهای نوشت:«در این جنگ، ماموریت تعیین متحدان است و نه چیز دیگر.» اتحاد آتلانتیک که پس از جنگ جهانی دوم شکل گرفت، موجب تغییر در سیستم امنیت اروپا از “جبهه شرق_غرب” به “نظم پس از جنگ سرد با مرکزیت غرب” گردید. با همین ساختار ناتو نخستین تیراندازی جنگ بالکان را انجام و سپس به افغانستان و لیبی حمله کرد. این اتحاد تقریبا در همان زمان اعضای خود را به دوبرابر افزایش داد و تمرکزش نیز از مهار شوروی به حفظ تعادل علیه چین تغییر یافت. چنین سیستمی زمینهساز حضور دائمی تعداد زیادی از نیروهای آمریکایی در اروپا و آسیا گردید.
ادغام عمیق سیستمهای کنترل و فرماندهی، وجود استانداردهای فنی و رویکردهای مشترک در تمامی سطوح و نظارتهای مشترک بر فضای جنگهایی که ممکن است در آینده آغاز شود موانعی نیز برای این متحدان ایجاد نمود. مسالهای که در مورد وعدههای انتخاباتی ترامپ وجود دارد این است که شرکای واشنگتن انتظار دارند رییسجمهور آمریکا که به رایدهندگان خود مدیون است همان کاری را انجام دهد که آنها خواهانش هستند. یکی دیگر از معضلات، اختلافنظر اعضای اروپای ناتو در خصوص چگونگی پاسخدهی به چالش های امنیتی پیشرو از جمله درگیری در اوکراین است.
گرچه موقعیت انگلیس در ناتو تغییر نکره اما بواسطه «برگزیت» این موقعیت به یک عضویت غیرمتمرکز تقلیل داشته است. موفقیت پوپولیسم در سراسر غرب اروپا موجب ورود فرانسه، ایتالیا، آلمان و هلند به انتخاباتی کرده که نتایج آن اصلا قابلپیشبینی نیست. بلغارستان، جمهوریچک و مجارستان نیز در پی این موضوع هستند. در حال حاضر، ناتو مجموعهای از اعضاست که میتواند با کوچکترین نسیمی سقوط کند.
یکی از راهکارهای ترامپ برای انفصال اتحاد با اروپا لغو توافق هستهای ایران است؛ اقدامی که وعده آن را در رقابتهای انتخاباتیاش داده و از لغو یا مذاکره مجدد آن خبر داده است، گویی که هرگز چنین توافق از ابتدا نبوده است. طی چهار تا 12 ماه ابتدایی آغاز رسمی دولت ترامپ، وی باید تصمیم بگیرد که برخی تحریمهای ضدایرانی بطور موقت لغو شود یا خیر. این تصمیم بیشک واکنشهایی از سوی دیگر امضاکنندگان برنامه جامع اقدام مشترک خواهد داشت: چین، فرانسه، انگلیس، آلمان و روسیه. بدیهی است که در چنین اروپایی روسیه مجال بیشتری برای نفوذ خواهد داشت.
***