اندیشکده راهبردی تبیین – امام خامنهای در بیانات خویش در ششمین کنفرانس حمایت از انتفاضه فلسطین، در خصوص سومین انتفاضه فرمودند: «انتفاضهای که اینک در سرزمینهای اشغالی برای سوّمین بار آغاز شده، مظلومتر از دو انتفاضهی گذشته، امّا درخشان و پُرامید در حرکت است و به اذن الله خواهید دید که این انتفاضه، مرحلهی بسیار مهمّی از تاریخ مبارزات را رقم خواهد زد و شکستی دیگر بر رژیم غاصب تحمیل خواهد کرد. این غدّهی سرطانی، از هنگام آغاز، مرحلهای رشد کرده و به بلای کنونی تبدیل شده و درمان آن نیز باید مرحلهای باشد، که چند انتفاضه و مقاومت پیگیر و مستمر توانسته است اهداف مرحلهای بسیار مهمّی را محقّق سازد و همچنان توفنده به پیش میتازد تا دیگر اهداف خود را، تا زمان آزادی کامل فلسطین محقّق سازد.»
در این یادداشت به چرایی اهمیت این انتفاضه پرداخته خواهد شد. آنچه باید مورد توجه قرار گیرد این است که اهمیت این انتفاضه تنها در مقایسه با دو انتفاضه پیشین مشخص نخواهد شد بلکه باید آن را در وضعیت سیاسی و امنیتی درون فلسطین و شرایط منطقهای فهم و تحلیل نمود تا بتوان در مورد اهمیت و قدرت آن اظهار نظر نمود.
1-خروش کرانه باختری و مقدمه سازی تسلیح کرانه
یکی از ویژگیهایی که این انتفاضه را با اهمیت میسازد، وقوع آن در قلب کرانه باختری است. چندین مورد عملیات مسلحانه در مناطق 1948 بالأخص عملیات نشات ملحم در روز آغازین سال جدید میلادی در قلب تلآویو، بسترسازی اجتماعی برای تسلیح کرانهی باختری است. ابوشریف نمایندهی جهاد اسلامی در تهران پیش از شروع انتفاضه، در مورد تسلیح کرانهی باختری ضمن اشاره به اهمیت بسترسازی میگوید: «در هر مقاومتی مردم پشتوانهاند و این باعث میشود تا روند مسلح شدن تسهیل شود. از سوی دیگر به دلیل مشکلات داخلی و منطقهای تمایل و رغبتی در میان مردم کرانهی باختری نیست و افقها را بسته میبینند و تمایلی نیز برای مسلح شدن ندارند و طبعاً این اعتقاد به وجود میآید که در صورت ورود به جنگ، چیزی تغییر نمیکند.» اما امروزه با شروع انتفاضه، مشخص شدن میزان نتیجهبخش بودن یک عملیات مسلحانه در تلآویو، حضور و فعالیت مردم کرانهی باختری در انتفاضه و حمایت از مبارزه علیه رژیم صهیونیستی نشان میدهد بسترسازی بهتدریج در حال ایجاد است. البته برای تسلیح نباید عجله نمود زیرا یکی از لزوم تسلیح کرانهی باختری، ایجاد بستری ساختارمند و منظم و کنترلشده در میان مبارزان برای مبارزهی مسلحانه در کنار آمادگی اجتماعی است. در صورتی که این زمینهها فراهم نباشد، این طرح در نطفه خفه خواهد شد و یکی از بزرگترین برگ برندههای جبههی مقاومت از دست خواهد رفت. یکی دیگر از شرایط و بسترهای آغاز تسلیح کرانهی باختری، تضعیف جایگاه محمود عباس و تشکیلات خودگردان است. این موضوع باعث نگرانی سران صهیونیستی هم شده است.
2-آغاز نبردهایی خودجوش و غیرسازمانی: «گرگهای تنها»
یکی از ویژگیهای این انتفاضه انجام عملیاتهای ویژه و غیرسازماندهیشده است. این ویژگی را میتوان نشانی از آغاز مراحل جدید دانست.
«گرگهای تنها»[1]، راهبرد و اصطلاحی است که با ناامنی یک سال گذشته در اروپا و آمریکا مانند عملیاتهای تروریستی رخ داده در پاریس و اورلاندو، بسیار مورد توجه قرار گرفته است. گرگهای تنها، راهبردی است که جنبشهای مردمی یا گروههای تروریستی آن را در پیشگرفتهاند و در واقع اقدامی شخصی است که عامل آن بهتنهایی و بدون اینکه با گروهی ارتباط سازمانی داشته یا از آن کمک دریافت کند، در حمایت از آن گروه، جنبش یا عقیده دست به انجام عملیاتهای گوناگونی میزند.
ذکر این نکته مهم است که هرچند اصطلاح گرگهای تنها، بیشتر برای گروههای تروریستی به کار برده شده است، اما استفاده از این مفهوم، به معنی تروریستی نامیدن اقدامات و عملیاتهای شهادتطلبانه فلسطینیان در دفاع از حقوق خویش نیست.
از آنجا که گرگهای تنها با گروه یا جنش خاصی ارتباط مشخصی ندارند و به تنهایی دست به عملیات میزنند شناسایی آنها برای نیروهای امنیتی دشوار است. اصطلاح گرگهای تنها سابقه طولانی داشته، بارها مورد استفاده قرار گرفته و ریشه آن به دهه نود میلادی در بین گروههای تروریستی باز میگردد. معنی این اصطلاح این است که بدون اینکه کادر مرکزی یک گروه یا جنبشی نقشه یک عملیات مسلحانه یا خرابکارانه را طراحی کرده باشد، یک شخص به تنهایی و به شکل فردی در نزدیکترین محل اقدام به انجام عملیات نماید.
اصطلاح گرگهای تنها در آغاز هزاره جدید مطرح شد و ابومصعب السوری سرکرده گروه موسوم به الطلیعه یکی از تئوریسینهای آن بود. وی خواستار این نوع از عملیاتهای تروریستی شده و گفته بود که با توجه به اینکه نظارت و مراقبت بر هستههای فردی از سوی نهادهای امنیتی دشوار است، باید چنین گروههای برای انجام عملیات تروریستی تشکیل شود. ابومصعب السوری معتقد بود اجرای عملیاتهای فردی و یا دستگیری عامل آن تأثیری بر سازمان ندارد.[2]
فهمی هویدی نویسنده معروف مصری معتقد است که پدیده گرگهای تنها حامل این پیام به حاکمان و سردمداران است که رواج ظلم، ستم و سرکوب، انسان را به بمبهای ساعتی تبدیل میکند که هر لحظه آماده انفجار است و در این صورت، انتقام نه به توطئه چینی نیاز دارد و نه به گروههای تروریستی که نقشه عملیات را طراحی و اجرا میکنند زیرا یک نفر از کسانی که مورد ظلم و سرکوب قرار گرفته است، انگیزه خاصی برای انتقام جویی پیدا کرده و دیگر نیازی به تحریک و آموزش و تأمین مالی ندارد.
فهمی هویدی در یادداشتی پس از عملیات شهادتطلبانه در تلآویو که به عملیات رمضان مشهور شد، اصطلاح گرگهای تنها را برای عملیاتهای شهادتطلبانه انتفاضه به کاربرد. عملیات مسلحانه رمضان از سوی حمد مخامره و خالد مخامره (دو پسر عمو) از ساکنان شهرک یطا در استان الخلیل در رستورانی در تلآویو، قلب رژیم صهیونیستی انجام شد و طی آن چهار صهیونیست به هلاکت رسیدند.
هویدی با طرح موضوعاتی مانند عدم وجود ارتباط میان دو مجری عملیات با گروههای فلسطینی، عدم سابقه و پرونده در دستگاههای امنیتی و دستساز بودن اسلحه عملیات، نتیجه میگیرد که مدل «گرگهای تنها» در فلسطین در حال پویایی و جدی شدن است.[3] عملیات رمضان و عملیاتهای بعدی، باعث شد تا برخی از صهیونیستها بحث «گرگهای تنها» را مطرح کنند و با توجه به اهمیت و تهدید این نوع عملیاتها، خواستار تغییر رفتار امنیتی رژیم صهیونیستی شدند.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
3-جلوگیری از طرح تقسیم زمانی-مکانی مسجدالاقصی
در سایه تحولات غرب آسیا در چهار سال اخیر، شاهد اقدامات مشکوکی هستیم از جمله: یورشهای سازمانیافته شهرکنشینها، اعمال محدودیتها در ورود و خروج مسلمانان، هتک حرمتهای مداوم نظامیان و بازداشت عوامل اجرایی مسجد از جانب صهیونیستها در جهت یهودیسازی تدریجی مسجدالاقصی و پیرامون آن. این اقدامات، این سؤال را ایجاد کرده است که اهداف صهیونیستها از انجام این اقدامات چیست؟
وجود یک اندیشه و ایدئولوژی وحدتبخش، زمینهساز توسعهطلبی یک کشور یا جریان قومی و ملی است. یک اندیشه نافذ در توسعهطلبی معمولاً از نظرات، اعتقادات و نگرشهای وحدتبخش و تجدیدنظرطلبانه یک نژاد یا گروه اجتماعی غالب در یک ملت ایجاد میشود. این امر در مورد رژیم صهیونیستی، پیش از تشکیل و ایجاد آن وجود داشته و بعد از استقلال آن نیز همواره تداوم داشته است و این اندیشه وحدتبخش و تجدیدنظرطلبانه همان اندیشه صهیونیسم است.
رژیم صهیونیستی در ابتدای تشکیل خود با همکاری قدرتهای استعماری با استفاده از قدرت نظامی خود سرزمینهایی را از فلسطینیان اشغال و به خود الحاق کرد بهطوری که در چارچوب توسعهطلبی این رژیم بعد از جنگهای سالهای ۱۹۴۸ و ۱۹۴۹، ۷۷ درصد سرزمین فلسطین را اشغال و الحاق نمود.
دولتهای صهیونیستی مخصوصاً احزاب راستگرا از جمله حزب تندرو لیکود و نخستوزیران آن یعنی مناخیم بگین، اسحاق شامیر، آریل شارون و بنیامین نتانیاهو به این فکر افتادند که با الحاق و کنترل اماکن مذهبی همچون مسجد ابراهیمی و مسجدالاقصی، حضور خود را در مناطق اشغالی فلسطین مشروعیت ببخشند. در این راستا اقدام به یهودیسازی مناطق از طریق شهرکسازی و مصادره اراضی فلسطینی و یهودیسازی اماکن مقدس از طریق تقسیمبندی زمانی و مکانی کردند.
به نظر میرسد صهیونیستها بار دیگر در پی اجرای سناریوی مسجد ابراهیمی برای مسجدالاقصی میباشند بهطوری که در یک سال اخیر نیز ما شاهد یورشهای زیادی از طرف شهرکنشینها به مسجدالاقصی بودیم که چندبار با انداختن مواد آتشزا خساراتی را به مسجد وارد نمودند و مورد اخیر نیز- ورود وزیر کشاورزی اسرائیل یوری آرئیل از حزب دست راستی کانون یهود با تعداد زیادی از شهرکنشینها به مسجدالاقصی زمینه درگیری مسلمانان و یهودیان را ایجاد کرده است. بر اساس گزارشهای غیررسمی در سال ۲۰۱۴، بیش از ۸۱۰۰ یورش به مسجدالاقصی صورت گرفته است که این امر غیر از محدودیتها و ورود و خروج نظامیان اسرائیلی به بهانه ایجاد نظم در مسجد است.
این در حالی است که تلاشهای رسمی نیز برای قانونی کردن تقسیمبندی زمانی و مکانی در رژیم صهیونیستی در جریان است بهطوری که از سال ۲۰۱۴ برخی از اعضای دست راستی کنست به رهبری خانم میری ریگف از حزب لیکود و حیلیک بار از حزب کارگر به دنبال ارائه طرحی به کنست هستند که بر اساس آن مسجدالاقصی نیز مانند مسجد ابراهیمی تقسیمبندی زمانی و مکانی شود. در کنار این اقدامات، مقامات نظامی و امنیتی اسرائیل نیز اصرار زیادی به تقسیمبندی زمانی و مکانی این مسجد و ایجاد حصارهای جدید دارند و دلیل این اصرار خود را جلوگیری از درگیری احتمالی مسلمانان و صهیونیستها بیان میکنند.[4]
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
4-جوان بودن انتفاضه سوم
یکی از ویژگیهای بارز این انتفاضه پایین بودن متوسط سن مجریان عملیات و دستگیریهاست که از آن تعبیر به ظهور نسل پسا اسلو میشود. بهطور مثال تنها از ابتدای سال 2016 تاکنون رژیم صهیونیستی حدود 1000 کودک زیر سن قانونی (18 سال) را دستگیر نموده است. این رقم در مقایسه با سال گذشته بیش از 80 درصد افزایش داشته است. این امر نشان دهنده حضور پررنگ جوانان و نوجوانان در انتفاضه است. جوانانی که پس از سازش اسلو در سال 1993 به دنیا آمدهاند و امروزه نتایج اسلو را خفتبار و شکست کامل میدانند. ظهور چنین نسلی در کرانه باختری موجب شده است بسیاری سازش اسلو را از هم پاشیده شده بنامند و این در حالی است که مشروعیت تشکیلات خودگردان و مذاکرات، مستقیما به اسلو وابسته است.
5-تداوم اثبات مسیر مقاومت
این انتفاضه فرصتی برای گروههای مقاومت غزه ایجاد نمود تا ضمن خروج از انزوا، به حمایت از این تحولات بپردازند. این دو گروه برخی عملیاتهای انتفاضه را رسماً بر عهده گرفتند تا خروج از انزوای خود را عمومی نمایند. شاید بتوان مهمترین عملیاتی که حماس آن را بر عهده گرفت را انفجار اتوبوس در قدس اشغالی دانست. همچنین جهاد اسلامی نخستین عملیات شهادت طلبانه که از سوی مهند حلبی اجرا شد را بر عهده گرفته بود. یکی دیگر از پیامدهای انتفاضه را میتوان کاهش مشروعیت و محبوبیت محمود عباس دانست. دستگیریهای فراوان نیروهای فلسطینی از سوی پلیس تشکیلات و اظهارات علنی محمود عباس علیه اقدامات شهادت طلبانه دو عامل مهم است که موجب شده است محمود عباس دچار کاهش محبوبیت و مشروعیت طی یک سال گذشته شود. نمونه عینی کاهش محبوبیت وی، لغو انتخابات شهرداریها از سوی تشکیلات خودگردان بود. محمود عباس و حامیان وی به این نتیجه رسیدند که اگر انتخابات در روز اعلام شده یعنی 20 مهر 95 برگزار شود، رأی حامیان حماس و مقاومت بیش از آرای لیست تشکیلات خودگردان خواهد بود. به طور کلی انتفاضه بار دیگر مسیر سازش را با تردید و سؤالهای زیادی روبرو نموده است.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
6-جمعبندی
اهمیت این انتفاضه در برخی ویژگیهای آن و همچنین زمان خروش این پدیده است. خروج مسئله فلسطین و گروههای مقاومت از انزوای نسبی، رویش انتفاضه در قلب کرانه باختری و شهر الخلیل، رویش جریانهای جوان پسا اسلو و هم چنین رسواتر شدن تشکیلات خودگردان را میتوان از اصلیترین مؤلفههایی دانست که موجب شده تا این انتفاضه اهمیتی تاریخی یافته و تداوم داشته باشد.
—————————————————————————————-
منابع:
[1] lone wolf
[2] «گرگهای تنها، شیوه جدید حمله داعش به اروپا» خبرگزاری مشرق، منتشرشده در تاریخ ۹ شهریور ۹۵، قابل بازیابی در پیوند زیر:
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/624840
[3] همی هویدی «گرگهای تنها» مرکز اطلاعرسانی فلسطین، منتشرشده در تاریخ ۲۷ خرداد ۹۵، قابل بازیابی در پیوند زیر:
[4] دکتر حسین آجرلو، «نگاهی به اقدامات مشکوک اخیر صهیونیستها در مسجدالاقصی»، اندیشکده راهبردی تبیین، منتشرشده در تاریخ 11 اسفند 1395، قابل بازیابی در پیوند زیر:
http://www.tabyincenter.ir/17875
