اندیشکده راهبردی تبیین – پنجم ژوئن سال 2017 را مردم قطر در حالی روز کردند که خبر محاصره زمینی، دریایی و هوایی کشورشان از سوی عربستان ، امارات، مصر و بحرین آنها را شگفتزده کرد. شروع این بحران پرده از برخی اتحادهای منطقهای به ویژه اتحاد ترکیه-قطر کنار زد و حتی آن را تقویت کرد. مراجعهی به تاریخ نشان میدهد که اولین ارتباط سیاسی ترکی-قطری به سال 1871 برمیگردد که عثمانیها به دعوت «شیخ جاسم بنمحمدآل ثانی» وارد قطر شدند که نتیجه آن اتحاد خانواده آلِثانی با سلطان عبدالعزیز و منضم شدن ایالتی جدید به امپراتوری عثمانی بود.
سقوط و تجزیهی عثمانی به شکلگیری دولتهای ملی و شروع تغییراتی ریشهای در روندها و سیاستهای جهان اسلام انجامید. با فروپاشی عثمانی، صحنه منازعات مذهبیِ شیعه-سنی در منطقه که برخی هنوز به آن باور دارند بسیار کمرنگ شد و در حال حاضر شاهد منازعه سیاسی در قالب رقابت نفوذ و تحمیل سلطه میان دو گروه مخالف هستیم: یک گروه چهارگانه عربی شامل عربستان، امارات، مصر، بحرین و دیگری محور قطر-ترکیه.
با شروع تحولات جهان عرب و قیام آنها بر علیه حکام مستبد، حمایت ترکیه-قطر از اراده ملتهای عربی نیز عینیت بیشتری پیدا کرد. عربستان و امارات نیز با این جمعبندی و استدلال که انقلابهای مردمی تهدیدی برای حاکمیت آنهاست، برای افزایش مقاومت رژیمهای مستبد عربی در برابر تغییرات احتمالی به حمایت از جریانات ضد انقلاب برخاستند. با تشدید منازعهی حامیان و مخالفان دموکراسی و اسلام خواهی در جهان عرب، شخصیتهای سیاسی-انقلابی و علمای دینی که از کشورهای معارض انقلاب خارج شده بودند، ترکیه و قطر را پناهگاه امن خود یافتند. «یوسف القرضاوی» و «عمر عبدالکافی» در دوحه و برخی از چهرههای اخوان المسلمین نیز در استانبول سکنی گزیدند. حمایت علنی محور ترکیه-قطر از مقاومت فلسطین و اجازه به رهبران حماس برای سکونت در پایتختهایشان سبب شد تا خیلی زود جنگ ایدئولوژیک میان طرفین به جنگی نیابتی برای تسلط بر آینده بدل شود.
اقدامات ترکیه-قطر، سبب رنجش و واکنش ائتلاف چهارگانه عربی در قالب محاصره قطر و تلاش برای انجام کودتای نظامی در ترکیه شد. ترکیه نیز با تسریع در کمک رسانی به قطر و استقرار نیروی نظامی در این کشور، ضمن تقویت اتحاد خود با دوحه هرگونه گزینه نظامی احتمالی بر علیه قطر پس از محاصره را خنثی کرد. تفرقه روزافزون میان حکام شبهجزیرهی عربی در قالب رویارویی ائتلاف تحت رهبری عربستان با قطر که خود را تسهیلگر، مشتاق و همراه با اراده مردم نشان میداد، رشته روابط قطر-ترکیه در زمینههای نظامی، فکری و ایدئولوژیکی را بیش از پیش تقویت کرد[1].
ابعاد سیاسی، اقتصادی و ایدئولوژیکی روابط ترکیه-قطر
ترکیه از سال 2017 در پی بروز تنش سیاسی با عربستان و متحدین آن در شورای همکاری خلیج فارس، به بزرگترین شریک تجاری قطر بدل شده و ارزش تجارت دو کشور از 1.3 میلیارد دلار در سال 2017 به 1.7 در 10 ماه نخست سال 2018 و به 2 میلیارد دلار در مقطع کنونی افزایش یافته است. قطر ضمن پذیرش تعهد سرمایهگذاری در مجموعهای از پروژههای اقتصادی ترکیه به میزان 15 میلیارد دلار، حدود 3 میلیارد دلار را نیز برای خرید لیر ترکیه و ممانعت از سقوط ارزش آن در بحران ارزی سال 2018 ترکیه اختصاص داد. ترکیه در حال حاضر صادر کننده عمده مواد غذایی و مصالح ساختمانی، پنلهای عایقبندی سردخانهها و انبارها به قطر است و در مقابل، گاز و آلومینیوم را از قطر خریداری میکند[2].
نخستین ایستگاه نزدیکی روابط سیاسی دوحه-آنکارا در مرحله اخیر به شروع جنبشهای مردمی در جهان عرب و موضع حمایتی دو کشور از این جنبشها برمیگردد. در حالی که جامعه بینالمللی از شکلگیری جنبشهای مردمی و تغییر ملموس حاکمیتها در جهان عرب غافلگیر شده بود و بسیاری از رژیمهای عربی منطقه نیز از اظهار نظر و یا تبعیت و پیگیری این روند امتناع میکردند، قطر و ترکیه در اقدامی غیر منتظره و پیشدستانه حمایت خود از این تحولات که پیوسته سرزمینهای جدیدی را در منطقه در مینوردید اعلام کردند که این امر زمینه بروز اختلافات میان قطر و همسایگانش را فراهم آورد.
نزدیکی دیدگاه رهبران دوحه-آنکارا در موضوعات منطقهای را نمیتوان تنها دلیل روابط بسیار مطلوب ترکیه-قطر قلمداد کرد، چرا که بحرانهای سیاسی که دو طرف با آن مواجه شدند نیز نقش قابل ملاحظهای در تحکیم روابط آنها ایفا کرد. ترکیه اولین حامی و پشتیبان قطر در راستای مقابله با تحریمهای محور عربی بر ضد دوحه بود و با ارسال انواع کالاهای مصرفی، داروها و مواد غذایی نقش ویژهای در بیاثر کردن تحریمها ایفا کرد، قطریها هم متعهد شدند در اولین فرصت ممکن اقدام ترکیه را به بهترین شکل ممکن پاسخ دهند. در مرحلهای که به دلیل بحران در روابط آنکارا-واشنگتن ارزش لیر ترکیه با سقوط خطرناک و ناگهانی مواجه شد، قطر در اقدامی استثنائی به کمک اقتصاد ترکیه شتافت و جایگاه دوم سرمایهگذاری خارجی در ترکیه را از آن خود کرد، به گونهای که حجم سرمایهگذاری قطر در ترکیه اکنون به حدود 20 میلیارد دلار رسیده است.
ترکیه استقرار صنایع نظامی در قطر را با هدف تولید مشترک برخی تجهیزات نظامی-دفاعی مورد نیاز قطر در دستور کار قرار داد و گفتگوهایی را نیز پیرامون یک پروژه مشترک نظامی در حوزه تولید کامیونهای بزرگ و خودروهای زرهی در شهر ازمیر آغاز کردند[3]. در حال حاضر یک پایگاه نظامی ترکیهای با ظرفیت 5 هزار نفر در قطر احداث شده است که در حدود 3 هزار نیروی نظامی ترکیه در قالب توافق همکاری نظامی و با موافقت پارلمان ترکیه درآن مستقر شدهاند تا هم تضمینی امنیتی برای دوحه در برابر تهدیدات منطقهای باشد و هم ترکیه از قطر به عنوان دارایی استراتژیک خود برای بازیگری و نقش آفرینی در گرداب منطقهی عربی استفاده لازم را ببرد[4].
روابط ترکیه و قطر صرفا به حوزه مصالح سیاسی، اقتصادی محدود نشده و چارچوبهای سیاسی را به سمت هماهنگی ایدئولوژیک درنوردیده است. بر این اساس دولت ترکیه، قطر را به دید یک متحد سیاسی مقطعی نمینگرد و دوحه نقشی اساسی در حمایت از رویکرد منطقهای و توسعهطلبانه ترکیه با تکیه بر گفتمان و تفسیر اخوانی از دین ایفا میکند[5]. علاوه بر این با شروع بحران خلیج فارس، ترکیه در حمایت از قطر به عنوان متحد خود رفتارهای آرام اما فعال از خود نشان داد. پایگاه نظامی ترکیه در قطر یکی از مصادیق بالای همکاری و اتحاد دوحه-آنکارا است که نشان میدهد روابط ترکیه و قطر از همسویی گفتمانی بر سر حمایت از اخوان المسلمین فراتر رفته است[6].
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
تأثیر ائتلاف قطر-ترکیه بر شورای همکاری
بهرغم اختلافات ریشهدار برخی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، اما بیش از همه اختلافات اخیر سیاسی، ایدئولوژیکی قطر-عربستان و رقابت آنها بر سر نفوذ منطقهای باعث بحرانی شدن اوضاع سیاسی خلیج فارس شده و ضمن تأثیرات منفی بر روابط درونی کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، اختلافات قدیمی را مجددا زنده و تشدید نمود. رویارویی برخی اعضای شورای همکاری خلیج فارس با قطر، پایههای این شورا را متزلزل ساخته و طبیعت ایدئولوژیک این اختلافات میتواند آینده سیاسی شورای همکاری را به مخاطره اندازد. در سایه اختلافات کنونی، سناریوهای احتمالی برای آینده شورای همکاری خلیج فارس عبارتند از: 1- بقای شورای همکاری خلیج فارس و حفظ ساختار کنونی آن به عنوان یک سازمان منطقهای و استمرار حضور نمادین اعضای فعلی شورا. 2- موفقیت میانجیگری کشورهای کویت، عمان و اردن و تا حدودی آمریکا برای نزدیک کردن دیدگاه محور سعودی با قطر در راستای حل بحران. 3- فروپاشی شورای همکاری خلیج فارس و تقسیم آن به چندین محور مختلف[7].
روابط قطر-ترکیه که با شروع تحولات عربی و همکاری و همفکری دو کشور در بحران سوریه تقویت شده بود، با بحران خلیج فارس به یک اتحاد تبدیل شد تا زنگ خطری باشد برای محور عربستان در تمامی موضوعات غرب آسیا از خلیج فارس تا دریای سرخ و شاخ آفریقا. از طرفی گفتمان اخوانی به دلیل نفوذ بالا در جوامع عربی و برخورداری از حمایت آنکارا-دوحه منبع خطری بزرگ برای موجودیت نظامهای حاکم بر محور عربستان در شورای همکاری خلیج فارس و نفوذ آنها در مناطق مختلف محسوب میشود. رقابت دیرینه ترکیه و عربستان برای رهبری ملل سنی-عربی از یکسو و ترویج تفکر اسلام معتدل همراه با نسخهای سازگار از تلفیق اسلام، دموکراسی و سکولاریسم از سوی دیگر، ضربات مهلکی را متوجه عربستان و متحدین آن کرده است[8]. اتحاد قطر-ترکیه را میتوان به نوعی کامل کننده چالشها و مشکلات منطقهای و داخلی اعراب در راستای شکلدهی به ناتوی عربی دانست. چرا که این اتفاق ضمن جلوگیری از تحقق یکپارچگی کشورهای عربی در ذیل چتر امنیتی موسوم به ناتوی عربی، با فراهم آوردن زمینه حضور نظامی ترکیه در قطر و افزایش سطح و قدرت رقابت محور آنکارا-دوحه با ائتلاف عربی به رهبری عربستان از خلیج فارس تا دریای سرخ و همچنین نزدیکی روابط دوحه با تهران، کارآیی ناتوی عربی را حتی در صورت شکلگیری نیز با تردید مواجه ساخته است.
مزایا و معایب تحریم قطر و ائتلاف دوحه-آنکارا برای بازیگران
ایران: بحران خلیج فارس و فاصله گرفتن قطر از عربستان و متحدین آن فرصتی بود تا تهران در راستای تضعیف هرچه بیشتر شورای همکاری خلیج فارس و تعمیق شکاف داخلی این نهاد امنیتی که ماهیتی کاملا ضد ایرانی دارد اقدام نماید. گامهای مشترک تهران-دوحه برای ایجاد الگوی جدید امنیت منطقهای در همکاری با ترکیه گام بسیار مهم و ارزندهای برای ایران است. کاهش اختلافات ایران با محور ترکیه-قطر در سوریه که جای خود را به گفتگو و همکاری برای حل برخی مسائل داد و قدرت رسانهای قطر که تا حدودی در خدمت تعدیل هجمهها به محور مقاومت و بهبود فضای افکار عمومی عربی نسبت به ایران قرار گرفت از مزایای نزدیکی روابط دوحه به تهران بود. جمهوری اسلامی ایران در سایه تحریمهای اعمال شده از سوی محور عربی به قطر، بلافاصله آسمان خود را بر روی پروازهای قطری گشود تا ضمن تحکیم روابط با دوحه از مواهب مالی این عبور و مرور هوایی نیز بهرهمند شود. طی کمتر از شش ماه پس از آغاز بحران خلیج فارس، روابط تجاری دوحه-تهران بیش از 117 درصد افزایش یافت و یک قرارداد حمل و نقل زمینی سه جانبه میان ایران، قطر و ترکیه به منظور کاهش هزینه، مدت زمان حمل و خنثی سازی طرح عربستان برای مسدودیت راههای ارتباطی قطر به امضا رسید[9]. مجموعه تهدیدات مشترک منطقهای و ضرورتهای ژئوپلتیک کنونی تا حدود زیادی ماهیت مناسبات دوحه-تهران را تغییر داده است که میتوان با هوشمندی و دیپلماسی پویا به سمت ایجاد ترتیبات نهادی میان دو کشور حرکت کرد[10].
عربستان: برخی گزارشات اقتصادی معتبر و از منابع رسمی، حجم آسیبها و دردسرهایی که در اثر محاصره قطر متوجه اقتصاد عربستان شد را احصاء و ارائه کردهاند. بیشترین زیان به شرکتهای تجاری، صنعتی، حمل و نقل و مواد غذایی عربستان وارد آمد. بسته شدن بازار قطر بر بیش از 60 شرکت سعودی باعث شد تا آنها دچار خسارات سنگینی شده و در جستجوی بازارهای جدید مجبور به همکاری و مشارکت اقتصادی با کشورهایی شوند که پیش از این تمایل چندانی به همکاری با آنها نداشتند. یکی از این بازارهای جدید، حضور سعودیها در چهل و چهارمین دوره نمایشگاه بینالمللی بغداد برای اولین بار و پس از 27 سال بود. منابع رسمی تعداد شرکتهای سعودی فعال در قطر پیش از تحریم را 315 شرکت با سرمایه 337 میلیون دلار اعلام کردهاند که از این میان، تعداد 303 شرکت، سرمایهگذاری مشترک با قطر داشتند. قطر شرکتهای ترکیهای، عمانی و ایرانی را در زمینههای مختلف جایگزین شرکتهای سعودی و اماراتی کرد و حتی برخی شرکتهای ترکیهای برند بومی و قطری برای محصولات خود به ثبت رساندند. سهم بورسهای خلیج فارس از تحریم قطر، خسارت 18 میلیارد دلاری پس از گذشت سه روز از تحریم بود و ارزش سهام شرکتهای سعودی نیز با کاهش 10 درصدی در طول روزهای اول تحریم مواجه شد. علاوه بر این، کاهش قیمت نفت در طول سالهای گذشته نیز مزید بر علت شد و بدهی عربستان را با افزایش 8 برابری به 110 میلیارد دلار رساند. گزارش وزارت دارایی عربستان نشان میدهد که صکوک[11] داخلی به میزان 9.9 میلیارد دلار، میزان بدهی عربستان را در پایان سه ماهه سوم سال 2017 به 113.4 میلیارد دلار یعنی چیزی معادل 861 درصد افزایش از شروع کاهش قیمت نفت در سال 2014 رسانده است. شرایط اقتصادی عربستان پس از تحریم قطر، مسئولان مالی سعودی را مجبور به وضع مالیاتهای جدید مانند مالیات بر ارزش افزوده و دریافت عوارض اقامتی موسوم به «بازده مالی» از نیروی کار خارجی کرد که به گفته کارشناسان اقتصادی، خروج نیروی کار خارجی از عربستان برای رهایی از افزایش هزینهها و عدم تمایل نیروی کار جدید به حضور در این کشور را سبب شده است[12].
آمریکا: هر چند مواضع متناقض مقامات کاخ سفید در خصوص بحران خلیج فارس پیش بینیهای متفاوتی را درباره آینده روابط واشنگتن با طرفین بحران و افزایش احتمال حمایت آمریکا از محور سعودی به دنبال داشت، اما با توجه به ارتباطات راهبردی دوحه-واشنگتن و حضور نظامیان آمریکایی در خاک قطر، رها شدن این کشور عربی از سوی واشنگتن کاملا بعید به نظر میرسید. بر همین اساس اظهارات ترامپ، بیش از آنکه نمایانگر مواضع قطعی کاخ سفید در قبال بحران خلیج فارس باشد، شروع یک بازی برای کسب منفعت و در عین حال هشداردهی و فشار به قطر جهت همراهشدن با سیاستهای ضد ایرانی محمد بنسلمان بود. بنابراین نباید واگرایی نگرشها میان ترامپ و برخی نهادهای دولتی آمریکا در موضوع بحران خلیج فارس را به تناقض و تضاد مواضع ترامپ و بخشهای تحت مدیریت وی تعبیر کرد، بلکه هماهنگی کاملی در کاخ سفید به منظور تبادل و توزیع نقشها شکل گرفته بود تا واشنگتن هیچ یک از طرفهای بحران را از دست ندهد. به عبارتی کاخ سفید برای دستیابی به بیشترین دستاورد ممکن از این بحران، سیاست نگهداری چوب در وسط را اتخاذ کرد تا به طور همزمان کانالهای ارتباطی با طرفین باز بماند.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
به دنبال دستاوردهای ترامپ از دیدار با مقامات سعودی که در تاریخ روابط ریاض-واشنگتن بیسابقه بود و کفه ترازوی جهتگیری وی را به سمت ائتلاف سعودی سنگین کرد، تحرکات قطر برای اثرگذاری بر تصمیمات کاخ سفید و تعدیل مواضع ترامپ آغاز شد. طرفهای بحران خلیج فارس همگی به دلیل سرمایهگذاری در آمریکا و برخورداری از لابیهای مؤثر، دارای نفوذی قوی در واشنگتن بودند که این امر یکی از عمده دلایلِ بیثباتی و تناقض در مواضع کاخ سفید به شمار میرود.
پایگاه نظامی «العدید» قطر که مرکز فرماندهی عملیات آمریکاییهاست، کارت بازی قوی و مهمی است که قطر را برای کسب تأیید و حمایت آمریکا امیدوار میکرد. به همین دلیل موضع وزارت دفاع آمریکا بیشتر به دوحه نزدیک بود و به دلیل افزایش تنش و ترس از احتمال تصمیم قطر به واگذاری پایگاه العدید به قدرتهای رقیب آمریکا، تلاش میکرد تا فضا را به سمت بهبود روابط و کاهش فشارها بر دوحه پیش ببرد. یکی دیگر از برگههای قطر سرمایهگذاری جدید 35 میلیارد دلاری در بازار آمریکا در طول یک دوره 5 ساله بود که در جستجوی زمینههای جدید و غیر سنتی سرمایهگذاری به دور از اروپای غربی مصوب شده بود. به همین دلیل هماهنگی آمریکاییها برای بهرهمندی حداکثری از بحران خلیج فارس میان دو متحد خود تا حدود زیادی مؤثر واقع شد و آمریکاییها پس از توافقات بیسابقه با عربستان، موفق شدند قرارداد تسلیحاتی برای فروش 72 فروند جنگنده اف15 به ارزش 21.1 میلیارد دلار به قطر را منعقد کنند. در واقع آمریکاییها با باز گذاشتن باب رابطه با دو طرف بحران، به شکلی کاملا متناقض از دو طرف حمایت کردند تا در مجموع برنده اصلی بحران لقب بگیرند و بیشترین خسارت نیز متوجه کشورهای عربی حوزه خلیج فارس به عنوان طرفین بحران شود[13].
احتمال گسترش دامنه ائتلاف و پیوستن اعضای جدید به آن
با توجه به توان اثر گذاری ائتلاف ترکی-قطری بر معادلات منطقهای و ماهیت اقتصادی، امنیتی و ایدئولوژیک آن از یکسو و تنشهای فعال در منطقه میان بازیگران رقیب و حتی شرکای سنتی دیروز، میتوان احتمال پیوستن اعضای جدید به ائتلاف ترکیه-قطر و گسترش دامنه آن را پررنگ دانست.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr4', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr4", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
عواملی چون روابط اقتصادی و سیاسی ایران-ترکیه و ایران –قطر، تحولات مختلف منطقهای از عراق و سوریه تا یمن، رویکرد رهبران جدید عربستان و تنش میان تهران-ریاض که افزایش یافته، میتوانند به عنوان عاملی قدرتمند در راستای ورود تهران به ائتلاف دوحه-آنکارا برای کاهش فشارهای اقتصادی و افزایش فشار بر ریاض محسوب شوند. فشارهای شدید ریاض و متحدین آن بر پادشاهی اردن برای همراهی با سیاستهای منطقهای ریاض و موافقت با معامله قرن نیز یکی دیگر از مواردی است که احتمال چرخش اردن به سمت محور ترکیه-قطر که حامی گفتمان اخوانی و بدیلی مناسب در راستای پاسخگویی به نیازهای اقتصادی و امنیتی پادشاهی اردن و سپری در برابر فشارها و تهدیدات احتمالی از جانب محور عربستان است را تقویت میکند.
منابع
[1] – عبدالرحمن عمور، لم یبدأ مع أردوغان و الأمیر تمیم.. کیف بدأ التحالف بین قطر و ترکیا فی العهد العثمانی؟، عربی بوست، 11/12/2018، قابل بررسی در پیوند زیر:
https://arabicpost.net/opinions/2018/12/11/تحالف-قطر-وتركيا-العهد-العثماني
[2] – رکورد تجارت ترکیه و قطر شکست، یورونیوز، 17/01/2019، قابل بررسی در پیوند زیر:
https://fa.euronews.com/2019/01/17/turkey-qatar-trade-booming
[3] – قناة العالم،«السفیر الترکی یکشف عن حدث عسکری وشیک فی قطر»،الجمعة29دیسمبر2017، الرابط للوصول:
https://www.alalamtv.net/news/3253881
[4] – الوقت،«نگاه استراتژیک ترکیه به بحران در روابط قطر و کشورهای عربی»، یکشنبه 15مرداد1396، قابل بازیابی در پیوند زیر:
http://alwaght.com/fa/News/105928
[5] – مهر للأنباء،«التحالف الترکی القطری:تحالف استراتیجی وسط جغرافیا سیاسیة معقدة»، 14یولیو2019، الرابط للوصول:
https://ar.mehrnews.com/news/1896276
[6] – اندیشکده راهبردی تبیین،«بحران در روابط قطر و عربستان؛پیامدها و پیشنهادهایی برای ایران»، 7تیر1396، قابل بررسی در پیوند زیر:
[7] – میثاق مناحی العیسی، «مستقبل مجلس التعاون الخلیجی فی ظل الأزمة الخلیجیة-الخلیجیة»، مرکز المستقبل للدراسات الأستراتیجیة، الأربعاء 17 تشرین الأول 2018، الرابط للوصول:
[8] – بهمن شمسی،«دیپلماسی مساجد؛ رقابت ترکیه و عربستان»، اندیشکده راهبردی تبیین، 21خرداد1398، قابل بررسی در پیوند زیر:
[9] – مشرق،«ائتلاف ایران-ترکیه-قطر جایگزین«ناتوی عربی» مدنظر آمریکا/سعودیها از اتحاد ایران محور در خاورمیانه به خشم آمدهاند، 2اردیبهشت1398، قابل بررسی در پیوند زیر:
https://www.mashreghnews.ir/news/947806
[10] – مرکز پژوهشهای علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه،«لزوم نگاه راهبردی به قطر»،4دی1397، قابل بررسی در پیوند زیر:
https://www.cmess.ir/Page/View/2018-12-25/2467#
[11] . استفاده از لفظ صکوک جهت ابزارهای مالی اسلامی برای نخستین بار در سال 2002 در جلسه فقهی بانک توسعه اسلامی پیشنهاد شد. بعد از آن سازمان حسابداری و حسابرسی نهادهای مالی اسلامی اقدام به معرفی انواع صکوک نمود.
[12] – الشرق،«خسائر فادحة تلاحق 60 شرکة سعودیة بعد الحصار»، 23/01/2018، الرابط للوصول:
[13] – عماد عنان،«تناقض الموقف الأمریکی حیال الأزمة الخلیجیة:استجابة للضغوط أم توزیع الأدوار؟»، نون بوست،10یونیو2017، الرابط للوصول:
https://www.noonpost.com/content/18365