اندیشکده راهبردی تبیین- سیاست خارجی نوعثمانیگری ترکیه در غرب آسیا در سالهای اخیر، این کشور را بهعنوان یکی از بازیگران مهم و مداخلهگر در تحولات منطقه تبدیل کرده است. هرچند در این مداخلهها عملگرایی این کشور بر بُعد ایدئولوژیک سیاست خارجی همانند گذشته ترجیح دادهشده است، اما در پس چنین رویکردی حمایت از جریانات نزدیک به اخوانالمسلمین و ائتلاف با کشور قطر در منطقه از اهمیت بالایی برخوردار بوده است و به همین دلیل نوع همگراییها و واگراییهای این کشور در غرب آسیا تا حدود زیادی متأثر از گرایشهای اخوانی است. نوع مداخله این کشور در بحرانهای لیبی و سوریه بهخوبی گویای همین واقعیت است چون در هردو کشور، حزب حاکم ترکیه در کنار قطر، حامی و پشتیبان اصلی این جریان فکری سیاسی بوده است. بعد از تجربه سوریه و لیبی به نظر میرسد این کشور خود را برای یک مداخله بزرگتر و البته دورتر از مناطق مرزی یعنی کشور جنگزده یمن مهیا نماید.
اوایل سال ۲۰۱۹ بود که هیئتی ترکیهای در عدن با معین عبدالملک نخستوزیر و احمد المیسری وزیر کشور دولت مستعفی دیدار کردند. ترکها که همواره زمینهسازی برای نفوذ و مداخلهگری خود در امور کشورها را در لفافه فعالیت نرم و انسان دوستانه آژانس همکاری و هماهنگی ترکیه موسوم به «تیکا» و سازمان هلالاحمر این کشور پنهان کردهاند اما، در سالهای اخیر با صراحت بیشتری نیات و اهداف خود را برملا کرده، ابایی از اعلام مداخله مستقیم و نظامی خود در کشورهای بحرانزده ندارند. به نظر میرسد پس از سوریه و لیبی این بار نوبت یمن است و ترکها مسرور از نتایج مداخله نظامی در لیبی و تثبیت دولت اخوانی سراج، به دنبال تکرار این تجربه در یمن باهدف تثبیت جایگاه حزب اخوانی اصلاح هستند. هرچند حزب اصلاح و مقامات دولت مستعفی یمن از ابتدا تا به امروز تحت حمایت عربستان قرار داشته و همپیمان ریاض محسوب میشوند، اما عملکرد مبهم سران سعودی در منازعات اخیر دولت مستعفی با شورای انتقالی وابسته به امارات و نیز تحقیر مقامات هتل نشین دولت مستعفی در ریاض و قطع حقوق و مزایای آنها سبب شده است تا مقامات اخوانی دولت مستعفی درصدد برآیند ترکیه را بهعنوان یک حامی مطمئن جهت ورود به صحنه یمن ترغیب نمایند. در همین راستا گزارشگر یمنی شبکه الجزیره از سازماندهی و تجهیز طیف دیگری از تروریستهای وابسته به ترکیه در سوریه بهمنظور اعزام به یمن سخن گفته و رسانههای سعودی نیز از قریبالوقوع بودن مداخله ترکیه در یمن خبر میدهند. بنابراین این یادداشت درصدد است تا ضمن بررسی پیشینه روابط ترکیه و یمن، به ابعاد احتمالی مداخله ترکیه در این کشور جنگ زده، مخاطرات، مزایا و پیامدهای آن بپردازد.
تاریخچه حضور ترکیه در یمن و روابط آنکارا -صنعا پیش از بحران اخیر: تا قبل از فروپاشی عثمانی، کشور یمن نیز همچون دیگر کشورهای عرب منطقه تحت سیطره و سلطه این امپراتوری بود. با سقوط عثمانی و شکلگیری دولت ترکیه، روابط آنها با کشور یمن به کمترین سطح روابط سیاسی نزول کرد تا جایی که برای اولین بار در سال۱۹۲۸، دولت ترکیه نماینده سیاسی خود در یمن را منصوب میکند. این کشور در سال ۱۹۷۰ میلادی جمهوری عربی یمن را به رسمیت میشناسد و در سال ۱۹۸۴ علی عبدالله صالح رئیسجمهور یمن به ترکیه سفر میکند و در مورد روابط دوجانبه با مقامات ترکیهای به بحث و تبادلنظر میپردازد. از آن سال تا قبل از بحران داخلی در یمن و شروع تجاوزات نظامی ائتلاف سعودی، روابط دو کشور از سطح روابط سیاسی و فرهنگی به سمت توافقات و قراردادهای اقتصادی پیش رفت و در ادامه به فاز روابط نظامی و همکاریهای امنیتی نیز نزدیک شده بود. برای مثال توافقنامه با شرکت ترکی (داگوش) به ارزش ۷۵ میلیون دلار برای اجرای پروژهای برای بازسازی سد تاریخی مأرب در سال ۱۹۸۴ و تشکیل کمیته همکاری اقتصادی بین دو کشور در سال ۱۹۸۶ اولین جرقههای برقراری روابط اقتصادی بعد از روابط سیاسی به شمار میآید. امضای توافقنامه همکاریهای بهداشتی بین دو کشور در سال ۱۹۹۳ و امضای توافقنامه همکاری فرهنگی و علمی بین ترکیه و یمن در سال ۱۹۹۴ نشان از رشد روابط دولتهای وقت ترکیه و یمن داشت. اما اوج تلاشهای ترکیه برای تقویت روابط با یمن امضا توافقنامه همکاری فنی و آموزشهای مشترک درزمینه نظامی بین جمهوری یمن و جمهوری ترکیه در سال ۲۰۰۲ و توافقنامه همکاری امنیتی بین دو کشور در سال ۲۰۰۴ است[۱].
اما باوجود تلاشهای صورت گرفته توسط ترکیه بعد از فروپاشی عثمانی تا بحران اخیر یمن، به نظر میرسد هیچگاه روابط دو کشور به سطح بالایی از ائتلاف و همکاری نزدیک نشد و لذا در حد دو کشور دوست و غیر متخاصم باقیمانده است. چون به نظر میرسد باوجود نفوذ عربستان و همسایگی این کشور با یمن، و گرایشی که دولتهای قبلی ترکیه به دلیل رویکرد غربگرایانه و دوری از منطقه در پیشگرفته بودند این روابط نتوانست به سطح بالایی از همگرایی و نفوذ و یا حتی سیطره ترکیه بر یمن بیانجامد. آنچه بهعنوان توافقات نظامی و امنیتی نیز یاد شد، تلاشهایی است که حزب عدالت و توسعه ترکیه بعد از روی کار آمدن و در همسویی باسیاستهای نوعثمانیگری در پیشگرفته است. با شروع بحران یمن و حمله متجاوزان سعودی به این کشور نیز، دولت ترکیه با حمایت از این حملات با امید پیروزی ائتلاف سعودی-صهیونیستی به تداوم رابطه با دولت مستعفی و فراری منصور هادی ادامه داد.
تفاوتهای یمن و لیبی؛ مشکلات و موانع مداخله نظامی ترکیه در یمن: باوجود حمایتهای اولیه ترکیه از عربستان در جنگ تحمیلی علیه مردم یمن، بهتدریج که گروههای مقاومت در یمن درصحنههای نبرد و بخصوص حملات نظامی به منافع سعودیها در خاک این کشور موفق عمل کردند، از شدت حمایتهای ترکیه از عربستان و متحدانش کاسته شده و تلاش نموده است بهصورت مستقیم به مداخله نظامی در یمن بپردازد. این تصمیم زمانی اتخاذ میشود که کشور ترکیه تجربه موفقی از تحولات لیبی کسب نموده است. با اینوجود به نظر میرسد تحولات یمن و لیبی برای ترکها دو تجربه کاملاً متفاوت هستند. یمن بیش از آنکه به لیبی شبیه باشد به سوریه شبیهتر است. دولت ترکیه بایستی بهجای بهرهمندی از تجربه مداخله موفقیتآمیز در خاک لیبی، از تجارب و شکستهای راهبردی در خاک سوریه عبرت بگیرد و از یک تجربه تلخ دیگر در تحولات منطقهای اجتناب کند و درواقع کام شیرینی برآمده از پیروزیهایش بر سلفیگران وابسته به سعودی در لیبی را با مداخلهای از پیش شکستخورده در یمن تلخ نکند.
دلایل شباهت تحولات یمن به سوریه و تفاوت آشکار آن با کشور لیبی برای یک مداخله نظامی از سوی ترکیه متعدد است که در این مقال میتوان به تعدادی از آنها اشاره داشت. اول اینکه برخلاف تحولات لیبی که یک درگیری بین دو جریان فکری سیاسی یعنی گروههای وابسته به اخوان المسلیمن با عنوان دولت وفاق ملی به رهبری السراج و جریانات سلفی موردحمایت عربستان و امارات یعنی جنبش الشباب از متحدان جدی داعش در تحولات سوریه است، تحولات یمن درگیری نظامی بین گروههای مقاومت به رهبری انصارالله و تمام گروههای ضد مقاومت منطقه است که طیفی از نیروهای القاعده، داعش و جریانات اخوانی بخصوص حزب اصلاح را شامل میشود. دوم اینکه برخلاف لیبی که حاکمیت دو شقه شده و جنگ داخلی شدیدی وجود دارد، یک دولت قدرتمند به رهبری انصارالله در خاک یمن وجود دارد که باوجود یک جنگ خارجی تمامعیار توانسته است بر مناطق تحت سیطره خود نفوذ و مدیریت مثالزدنی داشته باشد و پیشرویهای اخیر آنها[۲] در خاک یمن گویای این توانمندی است.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
حمایتهای جمهوری اسلامی ایران از گروههای مقاومت در یمن سومین و شاید مهمترین تفاوت بحران لیبی با یمن باشد. ترکیه در نبود قدرتی همچون ایران توانسته است بر متحدان عربستان و امارات در لیبی فائق آید اما تحولات یمن همانند سوریه یک بازیگر قدرتمند منطقهای و تأثیرگذار به همراه دارد و آن جمهوری اسلامی ایران است. بیشک هرگونه مداخله نظامی ترکیه در خاک یمن اگر با منافع جمهوری اسلامی ایران و متحدانش در این کشور در تعارض قرار گیرد دولت ترکیه با مخاطرات بیشتری مواجه خواهد بود که هیچ نشانی از تجربه موفق لیبی در آن وجود ندارد.
مزایای مداخله نظامی ترکیه در خاک یمن:
هر تصمیم سیاسی و نظامی که یک کشور را وادار به مداخله نظامی در کشور دیگری میکند بیشک حاصل یک منافع و مزایایی است که تصمیمگیرندگان اصلی آن حکومت را وادار به اتخاذ چنین تصمیماتی میکند. در مورد مسئله ترکیه و تلاش برای مداخله نظامی در یمن میتوان به ابعاد مهم اقتصادی، سیاسی، نظامی و ایدئولوژیک اشاره داشت. به لحاظ اقتصادی برخلاف کشوری همچون لیبی که ترکها سرمایهگذاری هنگفتی در آن کشور انجام دادهاند، مروری بر روابط یمن و ترکیه نشاندهنده سطح پایین فعالیتها و سرمایهگذاریهای اقتصادی ترکیه در یمن است. اگر ترکیه در خاک لیبی بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار تا سال ۲۰۱۳ سرمایهگذاری کرده و بعد از چین با ۲۸ میلیارد دلار سرمایه بیشترین پروژههای اقتصادی را در لیبی در دست دارد[۳]، در کشوری مثل یمن در حد چند قرارداد مثل سد مأرب فراتر نرفته است. بنابراین مزایای موردنظر ترکیه در یمن بیش از آنکه اقتصادی باشد، مجموعهای از منافع سیاسی، نظامی و ایدئولوژیک را شامل میشود. آنها در تقابل با عربستان و امارات و در راستای حمایتهای منطقهای از جریانات اخوانی و نزدیک به قطر، سعی دارند با ورود به تحولات یمن نهتنها از شکست حزب اصلاح در شمال یمن جلوگیری کنند بلکه تکیهگاه این حزب در تحولات یمن و جایگزین عربستان و امارات واقع شوند. تحولات چند ماه اخیر، بیشتر ترکها را مجاب کرده که بهجای اتحاد لفظی با عربستان، با یک مداخله سخت نظامی گروههای موردحمایت خود در یمن را محفوظ نگهداشته و همانند تحولات سوریه با تفکیک آنها از جریانات تندرو منتسب به داعش و القاعده، آنها را در خاک یمن نگه دارد. همچنین ترکیه با این حرکت میتواند در تحولات منطقهای، عربستان و امارات را بهعنوان دو رقیب سنتی تحتفشار قرار دهد و در نهایت آنها را وادار به امتیازدهی کند. بنابراین بهطورکلی میتوان گفت منافع کوتاهمدت و اصلی ترکیه از مداخله در خاک یمن مجموعهای از مزایای سیاسی، نظامی و مهمتر از همه ایدئولوژیک است و منافع اقتصادی شاید در بلندمدت مدنظر ترکها باشد.
واکنش بازیگران اصلی تحولات یمن:
در تحولات یمن در حال حاضر چهار بازیگر اصلی به مداخله احتمالی ترکیه بهصورت نظامی در این کشور واکنش نشان خواهند داد. عربستان و دولت مستعفی، امارات و گروههای وابسته به خود در استانهای جنوبی، انصارالله و حامیان داخلی و منطقهایش و در نهایت حزب اصلاح بهعنوان نماینده اصلی جریان اخوانی در تحولات یمن. دو بازیگر اول یعنی امارات و عربستان بیشک بعد از تجربه تحولات سوریه و لیبی، حضور ترکیه در تحولات یمن را خوش یمن نمیدانند. هرچند واکنش آنها به سطح نظامی و سخت نمیانجامد ولی یک رقابت سیاسی و نظامی بر سر مناطق تحت نفوذ در یمن بین ترکیه و این دو بازیگر و متحدانش شکل میگیرد. بازیگر سوم انصارالله و متحدانش هستند که هرچند در ظاهر مداخله نظامی ترکیه در خاک یمن را تهدیدی علیه منافع ملی این کشور میدانند ولی فرصت رقابت ترکیه با دو بازیگر متجاوز اصلی یعنی امارات و عربستان را به فال نیک میگیرند. آنها میتوانند همانند تجربه سوریه از طریق مذاکرات سیاسی و تعیین مناطق نفوذ و آتشبس بین دو طرف بر روی گروههای وابسته به عربستان و امارات متمرکزشده و بعد از شکست نهائی آنها بر سر آینده تحولات یمن با حزب اصلاح وابسته به ترکیه و قطر وارد مذاکره شود. درنهایت بازیگر مهم دیگر این تحولات حزب اصلاح است. در سالهای اخیر حزب اصلاح در کنار دیگر گروههای همسو با دولت مستعفی و فراری منصور هادی، عربستان را بهعنوان تکیهگاه و حامی اصلی خود در تحولات یمن به شمار میآوردند. به نظر میرسد در پی شکستهای اخیر ائتلاف سعودی و تداوم پیشرویهای انصارالله در یمن، حزب اصلاح ناگزیر به انتخاب جدیدی است و در صورت مداخله نظامی ترکیه در یمن مهمترین و اصلیترین گزینه پیش روی آنها تکیه کردن بر ترکیه بهجای عربستان است.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
نتیجهگیری؛ آینده تحولات یمن
با توجه به آنچه ذکر شد و تحولاتی که در چند سال اخیر به لحاظ نظامی و سیاسی در یمن به وقوع پیوسته است میتوان نتیجه گرفت که در حال حاضر بهجای رقابت دوقطبی و جنگ دوطرفه بین انصار الله و حامیان داخلی و خارجیاش و دولت مستفعی و متحدان داخلی و خارجی آن، شاهد یک فضای چندقطبی و رقابتی همهگیر بر سر آینده تحولات یمن هستیم. در یکسوی این رقابت جریان انصار الله اتحاد داخلی و خارجی خود را حفظ کرده و متحدان منطقهای آنها بخصوص جمهوری اسلامی ایران و دیگر گروههای مقاومت بر تداوم همکاری و هماهنگی با آنها تأکید میکنند. اما در سوی دیگر میدان شاهد رقابت جدی امارات، عربستان و ترکیه هستیم که اتحاد روزهای ابتدایی تجاوز به خاک یمن را به یک رقابت نفسگیر سیاسی و نظامی تبدیل کردهاند. آنچه میتوان بهعنوان دلیل اصلی این وضعیت مطرح نمود از یکسو شکستناپذیری و قدرت رو به افزایش انصارالله یمن است و از سوی دیگر جنگ ایدئولوژیک و پنهانی بین سه بازیگری است که در تحولات منطقه و در شرایط حساسی مثل تحولات سوریه نمایان میشود و هرگاه در موضع ضعف قرار میگیرند اتحاد ظاهری را کنار گذاشته و به رقابتهای منطقهای خود بازمیگردند. رقابتی که در مصر و کودتای ژنرال سیسی با پیروزی عربستان و امارات شروع شد و در لیبی با پیروزی ترکیه و موفقیتهایش در قبال جریان السراج در مقابل نیروهای ژنرال خفتر تداوم داشته است.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr4', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr4", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
با این وصف به نظر میرسد ورود ترکیه به تحولات یمن از یکسو رقابتها و تنشهای عربستان و امارات را کاهش میدهد و این دو کشور به اتحاد نظامی و سیاسی قبلی خود در تحولات یمن بازمیگردند و از سوی دیگر دولت ترکیه با نزدیکی به ایران و قطر سعی خواهد کرد ضمن جبران واکنشهای سالهای گذشته به تجاوز نظامی به یمن، خود را بهعنوان بازیگر مطلوب و موردنظر انصارالله برای یک مذاکره یمنی- یمنی با حزب اصلاح معرفی نماید. دراین بین بهترین تصمیم موردنظر برای انصارالله آتشبس موقت با حزب اصلاح و تمرکز بر شکست دولت مستعفی و شورای انتقالی جنوب است تا بعد از آن بتواند در فرصت مقتضی به مناطق تحت نفوذ حزب اصلاح رسیدگی کند. هرچند تجربه تحولات سوریه و دیگر رخدادهای منطقهای نشان میدهد ترکیه همپیمان مناسب و پایداری نیست و سر بزنگاه از توافقات دوسویه عدول میکند ولی در شرایط فعلی، انصار الله میتواند در رقابت با عربستان و امارات از نفوذ ترکیه استفاده کند.
منابع:
[۱] تاریخ العلاقه الیمنیه الترکیه، عدن،بی تا، قابل بازبینی در پیوند زیر:
https://adengd.net/wikishow/13
[۲] احد نوری اصل، آینده پیشروی انصار الله در جبهه داخلی؛ مزایا و معایب آن،اندیشکده تبیین، منتشرشده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۹، قابل بازبینی در پیوند زیر:
[۳] اهداف و تبعات نقشآفرینی ترکیه در تحولات لیبی، الوقت، منتشرشده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۸، قابل بازبینی در پیوند زیر:
http://alwaght.com/fa/News/154799/