اندیشکده راهبردی تبیین- موازنه قوا در منطقه غرب آسیا از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر امنیت منطقهای و بینالمللی است. این موضوع با توجه به تحولات در نظام بینالملل و حوادث چند دهه اخیر در منطقه غرب آسیا، نیازمند بررسی و مداقه بیشتر است. رهبر معظم انقلاب نیز در سخنرانی خود در روز قدس به این موضوع اشاره و بیان فرمودند:
«امروز دیگر وضع جهان، مانند آن روز نیست؛ ما باید این حقیقت را همواره در نظر داشته باشیم. امروز موازنه قوا به نفع دنیای اسلام تغییر یافته است. حوادث گوناگون سیاسی و اجتماعی در اروپا و آمریکا، ضعفها و اختلالات عمیق ساختاری و مدیریتی و اخلاقی غربیها را در برابر جهانیان عریان کرد. قضایای انتخابات در آمریکا و آزمون بشدت رسوای مدیران پُرمدعا و متکبر آن و نیز مواجهه یکساله ناموفق با کرونای همهگیر در آمریکا و اروپا و حواشی شرمآور آن و آشفتگیهای سیاسی و اجتماعی اخیر در مهمترین کشورهای اروپایی، همه نشانه سیر نزولی و افولی اردوگاه غرب است».[۱]
مفروض این مقاله این است که محیط غرب آسیا بحرانی و متأثر از تغییر و تحولات در دو حوزه سختافزاری و نرمافزاری است. این تحولات باعث گردیده که در چند دهه اخیر، قدرتهای بزرگ همچون گذشته نتوانند سیاستهای خود را بر ملتها دیکته کنند. در این یادداشت با بررسی: ۱- نظریه موازنه قوا از دیدگاه پژوهشگران، ۲- تحولات اخیر در نظام بینالملل و غرب آسیا و ۳- دیدگاه رهبر معظم انقلاب درخصوص تحولات جهان و منطقه، سعی شده است در تبیین این موضوع گام برداشته شود.
نظریه موازنه قوا
در چند دهه اخیر، نظریه موازنه قوا را با آرای کنت والتز میشناسند. وی در کتاب خود با عنوان «نظریه سیاست بینالملل»، بنیان های واقعگرایی ساختاری را بر روی این نظریه بنا میکند. سوال مهمی که در ابتدا باید پرسید این است که این نظریه تا چه حد به ما در نگارش این مقاله کمک خواهد کرد؟ و آیا با توجه به اینکه نقدهای زیادی بر این نظریه وارد است، میشود به تحلیل مناسبی درخصوص تحولات منطقه غرب آسیا با استمداد از این نظریه رسید؟ پاسخ به این سوال ها، نیازمند بازبینی این نظریه و رصد تحولات سالهای اخیر در نظام بینالملل و منطقه غرب آسیاست.
والتز مینویسد: «سیاست موازنه قدرت هر زمانی که دو پیش شرط وجود داشته باشد، حکم فرما خواهد بود: یکی اینکه نظم نظام، آنارشیک باشد و دیگری اینکه نظام پر از واحدهایی باشد که به دنبال بقا باشند». یکی از نقدهایی که به نظریه والتز وارد شده و قابل تامل نیز هست، اینکه چرا با گذشت چند دهه پس از جنگ سرد، کشورها بیشتر استراتژی پیروی از قدرت هژمون را دنبال کرده و نه موازنه قوا![۲] البته با تعمق بیشتر در این نظریه و آرای دیگر پژوهشگران به این نتیجه میرسیم که این نظریه در عصر حاضر به دلیل تغییرات در نظام بینالملل دچار تغیراتی گشته و شاید بیانات رهبر انقلاب مبنی بر تغییر موازنه قوا به نفع اسلام در منطقه غرب آسیا از این منظر مورد توجه باشد. با اشارهای مختصر به این موضوع از دیدگاه دو پژوهشگر مطرح کشور، به بخشهای دیگر مقاله خواهیم پرداخت.
فرهاد قاسمی[۳] نگاهی جدید به نظریه موازنه قوا داشته و معتقد است که بر اثر کار کرد نیروهای ژرف و تحول در سازههای سیستم بینالملل و همچنین تغییر شکل قدرت، بسیاری از اصول و چارچوبه های موازنه سنتی قوا در روابط بینالملل تغییر شکل یافتهاند. وی در تبیین بیشتر، اینگونه بیان میکند که به علت تغییر در گستره موازنه و به هم خوردن رابطه بین تواناییها و نتایج جنگ و اهمیت یافتن ارتباطات در سیستم موازنه نوین، ضرورت ارائه نظریه نوین موازنه قوا احساس میگردد.[۴]
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
موضوع دیگری که با تغییرات قدرت خصوصا در منطقه غرب آسیا ارتباط دارد، «هویت»[۵] است. از نگاه استراتژیستهای برجسته سیاسی ازجمله فوکویاما، مسئله کنونی دنیا هویت و موتور تاریخ در دوران کنونی، هویت است. ابراهیم متقی اخیرا به این موضوع پرداخته و مینویسد: «فوکویاما[۶] میگوید مسئله موجود هویت است که ظهور پیدا کرده است؛ یعنی نیرویی در حال ظهور است که فروملی است و ماهیتش هویت است. سلیمانی و نیروی قدس یا سلیمانی در بستر نیروی قدس توانست این نیرو را در منطقه بشناسد، با آن مرتبط شود، آن را از وضعیت پراکندگی و جدایی خارج کند و بارور و تبدیل به نیروی قدرتمندی کند که مؤسسهای مثل سی.اس.آی.اس آمریکا در مطالب راهبردی آن را بهعنوان شبکه تهدیدات نیابتی ایران مطرح میکند. نشانه قدرت ایران برای امنیت ملی همین شبکههای قدرت است».[۷]
تحولات نظام بینالملل و تاثیر آن بر غرب آسیا
پیش از هرچیز باید بر این نکته تأکید کرد که سرعت تغییر و تحول در نظام بینالملل اکنون بیش از هر زمان دیگر است. این تحولات در سالهای اخیر مورد بحث بسیاری از پژوهشگران قرار گرفته و هرکدام به نحوی به این موضوع پرداختهاند. برخی معتقدند که قدرتهای بزرگ در مدیریت بحرانهای بینالمللی پس از جنگ سرد شرایط خاصی دارند. این بحرانها باعث شده است که نظام بینالملل با تغییراتی مواجه شود.[۸] رهبر انقلاب نیز در سخنرانیهای اخیر خود به این موضوع اشاره کردند: «تمدن غرب از حین پیدایش تا الان به سمتی پیش رفته که نابرابری، بیعدالتی و فقر افزایش یافته است و این موضوع نه تنها از این تمدن به سایر تمدنها سرایت پیدا کرده، بلکه ملتهای خود را نیز درگیر کرده است». در کنار این موارد، انحطاط نظام سیاسی آمریکا نیز اخیراً مورد توجه پژوهشگران آمریکایی قرار گرفته است.[۹]
در متون پژوهشگران، به دلایل زیادی مبنی بر تحول در نظام بینالملل اشاره شده است که مهمترین آنها را میتوان بحران تروریسم، گسترش سلاحهای هستهای و این اواخر، اقتصاد جهانی برشمرد. بنابراین اکنون روندهای پیچیدهای از مدیریت بحران حاکم شده است که طی آن قدرتهای بزرگ باید با هم رقابت کنند و هم در چهارچوب یک دغدغه جهانی برای رفع مشکلاتی نظیر تروریسم با یکدیگر به همکاری بپردازند.
اما آیا این تحولات بر نوع مواجهه قدرتهای بزرگ با کشورهای منطقه غرب آسیا تاثیرگزار بوده است؟ بدیهیترین پاسخ این است که با وجود مداخلات قدرتهای بزرگ، بحرانهای این منطقه پس از گذشت چندین دهه، هنوز حل نشده و دورنمای بسیار پیچیدهای از رقابت و همکاری برای قدرتهای بزرگ در این منطقه میتوان ترسیم کرد. این موضوع همچنین در دومین کنفرانس امنیتی تهران مورد تاکید قرار گرفت و اعلام شد: «سیاستها و مداخلات قدرتهای فرامنطقهای نه تنها به تامین امنیت کمکی نکرده، بلکه باعث ناامنی و بیثباتی در منطقه شده است.»[۱۰]
گزارشی از اندیشکدههای چینی به موضوع استراتژی آمریکا در غرب آسیا پرداخته که به ما در تببین موضوع مقاله کمک خواهد کرد. «نیو شینچون» نویسنده این گزارش معتقد است: «منافع، اهداف استراتژیک و ابزارهای آمریکا در غرب آسیا تغییر یافته و این روند ادامه خواهد یافت. استراتژی آمریکا در غرب آسیا وارد دوره تحول شده و قبل از شکلگیری یک اجماع پایدار، زمان قابل توجهی خواهد برد. در حال حاضر، سیاستگذاران ذیربط در آمریکا نه با استراتژی مداخله در مقیاس وسیع دوره جورج دبلیو بوش موافق هستند و نه با دکترین حداقلی دوران اوباما؛ بلکه امیدوارند که یک استراتژی مداخلهگر قوی و متوسط شکل دهند. در جریان تحول استراتژی در غرب آسیا، آمریکا نمیخواهد مداخله نظامی وسیع و گستردهای انجام دهد، بلکه در عوض تلاش میکند تا به طور انتخابی و از روی ناچاری مداخله کند. از اینرو، آمریکا بعید است که جنگی بزرگ در مقیاس وسیع دیگری را آغاز کند.[۱۱]
تحولات نظام بینالملل از منظر مقام معظم رهبری
مطالعه و بررسى مسائل و ماهیت روابط بینالملل همواره مورد توجه صاحبنظران و متفکران حوزه علوم سیاسى و سیاست بینالملل بوده و در قرن بیستم، بویژه بعد از جنگ جهانى دوم از اهمیت فزایندهاى برخوردار شده است. بررسى اندیشهها و دیدگـاههاى مقام معظم رهبرى نسبت به سیاست و روابط بینالملل نشان مىدهد که این دیدگاهها، ریشه در جهانبینى توحیدى و آموزههاى اسلامى و نوع نگاه اسلام به انسان، تعاملات انسانى و غایت زندگى بشرى در سطح فردى، جمـعى و جهانى دارد.
مقام معـظم رهبرى با توجه به نقش و قدرت کشورهاى بزرگ در نظام بینالملل معتقدند ساختار نظام بینالملل تحت تاثیر بازى قدرتهاى استکبارى بوده و آنچه ماهیت نظام بینالمللى را شکل مىدهد عبارت است از نظام سلطه جهانى.[۱۲] این نکته را هم باید اضافه کرد که مبانی سیاست خارجی در اندیشه مقام معظم رهبری، بر اصول فقهی و دینی استوار است؛ همان اصولی که منشأ پیدایش انقلاب بود و همچنان بر مبنای آن مواضع و دیدگاهها اخذ میشود و طی دوران پس از انقلاب تاکنون هیچ تغییری در این مواضع ایجاد نشده است.[۱۳]
در پایان بازخواهیم گشت به پرسش اصلی مقاله که آیا تحولات نظام بینالملل بر معادلات قدرت در منطقه غربآسیا تاثیرگزار بوده است یا خیر؟ دیدگاه مقام معظم رهبری در اینخصوص چیست؟ در پاسخ مطرح شد که معادلات قدرتهای بزرگ در غرب آسیا از دیدگاه رهبر انقلاب با شکست مواجه شده است. از جمله طرح «خاورمیانه بزرگ» که ایشان بارها از آن به عنوان یک شکست یاد کردهاند.[۱۴] نکته مهم دیگر اینکه اخیرا ایشان در سخنرانی روز قدس سال جاری از آن به عنوان تغییر موازنه قوا به نفع اسلام یاد کردند، ناظر به تحولات نظام بینالملل در چند دهه اخیر است. رهبر انقلاب معتقدند که امروز اسلام در منطقه غرب آسیا زندهتر از همیشه است. اگرچه در چند دهه پیش مطالبات مردم منطقه با استمداد از شعارهای چپ پیگیری میشد اما اکنون این شعارها به زبالهدان تاریخ پیوسته و حرف رایج و قاطع، اسلام است.[۱۵]
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
از دیگر تحولات نظام بینالملل، ظهور جبهه مقاومت است که معادلات قدرت در این منطقه پرآشوب را دگرگون کرده است. رهبر انقلاب معتقدند این مقاومت فقط مخصوص فلسطین نیست بلکه در دایره وسیعتری از فلسطین این مقاومت وجود دارد و روز به روز گستردهتر خواهد شد.[۱۶] بیشک این جبهه منشا تحولاتی در منطقه گردیده است که مبارزه و نابودی داعش فقط یکی از آنهاست. رهبر انقلاب در جایی به تلاشهای سردار سلیمانی و اقدامات وی که بسیاری از نقشههای دشمن در این منطقه را خنثی کرد، اشاره دارند. نقشههایی که پولهای بسیار هنگفتی جهت اجرای آن هزینه شده بود.[۱۷]
از دیگر تحولات منطقه میتوان به راهپیمایی اربعین حسینی در عراق اشاره کرد که چند سال اخیر مورد توجه پژوهشگران و تحلیلگران مسائل غرب آسیا واقع شده است. رهبر انقلاب این رویداد بینالمللی را نقطه قوت جبهه مقاومت اسلامی میدانند.[۱۸]
نتیجه گیری
منطقه غرب آسیا به دلایلی که والتز اشاره کرده یعنی وجود نظام آنارشیک و واحدهایی که به دنبال بقا هستند، ناگزیر به سمت استراتژی موازنه قوا پیش خواهد رفت اما نکته مهمی که وجود دارد و تمرکز این مقاله بر روی آن بود، تغییراتی است که در عصر حاضر پیش آمده و بحث کارآمدی موازنه قوای سنتی را زیر سوال می برد. به اذعان پژوهشگران، در چند دهه اخیر به دلیل ظهور بحرانهای جدید از جمله: تروریسم، گسترش سلاحهای هستهای و معضلات موجود در اقتصاد جهانی، میتوان تحول در نظام بینالملل و در نتیجه عدم کارآیی موازنه قوای سنتی را مشاهده کرد. از اینرو باید با توجه به تحولات چند دهه اخیر نظام بینالملل، نگاهی نو به این موازنه انداخت.
در این چارچوب، موازنهای که رهبر انقلاب از آن به نفع اسلام یاد کردهاند، حائز اهمیت و قابل طرح و بحث است. بر اساس دیدگاه مقام معظم رهبری، تحولاتی مانند مشکلات فراوان دولتهای غربی، شکستهای پیاپی قدرتهای بزرگ در غرب آسیا، ظهور جبهه مقاومت و شکست نقشههای دشمن، برپایی راهپیمایی اربعین و بیداری امت اسلامی، پدیدهها و دلایلی هستند که تغییر موازنه قوا به نفع اسلام در منطقه غرب آسیا را رقم زدهاند.
منابع و پینوشت ها
[۱] – بیانات رهبری به مناسبت روز جهانی قدس، ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۰، قابل بازیابی در ذیل:
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=47798
[۲] -بهاره سازمند، نظریه موازنه قدرت والتز: نقد و بررسی کار آمدی آن در عصر حاضر،فصلنامه روابط خارجی، سال دوم،شماره چهارم، زمستان۱۳۸۹،ص۲۵۶
[۳] -استاد یار روابط بین الملل دانشگاه شیراز
[۴] -فرهاد قاسمی، بنیان های نظری موازنه قوای هوشمند در شبکه های فاقد معیار منطقه ای (گامی به سوی ارائه نظریه نوین موازنه قوای منطقه ای)فصلنامه ژئوپلتیک، بهار ۱۳۹۱ , دوره ۸ , شماره ۱، ص ۲۱۰
[۵] – Identity
[۶] – Francis Fukuyama
[۷]-پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری، گفتوگو با ابراهیم متقی با عنوان: نیروی قدس؛ پیشبرنده اهداف و منافع ملی ایران،۱۶اردیبهشت ۱۴۰۰، قابل بازیابی در ذیل:
https://farsi.khamenei.ir/others-dialog?id=47794
[۸] -محمود واعظی، نظام نوین بین الملل و مدیریت بحران های بین المللی، فصلنامه راهبرد،سال نوزدهم،شماره ۵۶، پاییز ۱۳۸۹، ص۴۲
[۹] – رسول صادقی، آیا تمدن غرب در مسیر افول است؟، وبگاه اندیشکده راهبردی تبیین،۸بهمن ۱۳۹۹، قابل بازیابی در ذیل:
[۱۰] – گزارش خبری،مداخلات قدرت های فرامنطقه ای باعث ناامنی در منطقه شده است، خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران،۱۸دی۹۶، قابل بازیابی در ذیل:
https://www.irna.ir/news/82789719/
[۱۱]-نیو شینچون، استراتژی آمریکا در غرب آسیا: سردرگمی در دوران گذار،پژوهشکده تحقیقات راهبردی،ترجمه و تلخیص:وحید قربانی،۱اردیبهشت ۱۳۹۹، قابل بازیابی در لینک ذیل:
https://csr.ir/fa/news/887/
[۱۲]– محمد ستوده، روابط بین الملل از نگاه مقام معظم رهبری،پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی،۱۳۸۵، قابل بازیابی در ذیل:
http://ensani.ir/fa/article/122625/
[۱۳] -عباس واعظی دهنوی، مبانی سیاست خارجی در اندیشه مقام معظم رهبری، فصلنامه جستارهای سیاسی معاصر، بهار و تابستان ۱۳۹۱ , دوره ۳ , شماره ۱، ص۱۴۱
[۱۴] – بیانات در دیدار دانشآموزان و دانشجویان، ۱۲/۸/۱۳۹۵، بیانات در دیدار مردم قم به مناسبت قیام نوزدهم دی، ۱۹/۱۰/۱۳۸۷، بیانات در دانشگاه افسری امام حسین(ع)، ۱۰/۳/۱۳۹۰، بیانات در دیدار کارگزاران حج،۳۰/۹/۱۳۸۳
[۱۵] – بیانات در دانشگاه افسری امام حسین(ع)، ۱۰/۳/۱۳۹۰
[۱۶] – بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اقشار مختلف مردم، ۱۶/۱۱/۱۳۹۸
[۱۷] – بیانات مقام معظم رهبری در دیدار مردم قم،۱۸/۱۰/۱۳۹۸
[۱۸] – بیانات مقام معظم رهبری در مراسم دانشآموختگی دانشجویان دانشگاه امامحسین(ع)، ۲۱/۷/۱۳۹۸