اندیشکده راهبردی تبیین- یکی از مهمترین محورهای سیاست خارجی ایران در وضعیت جدید افغانستان، منافع اقتصادی است. وضعیت افغانستانیهای مقیم ایران، تجارت خارجی، قاچاق مواد مخدر، تأمین ارز و خنثیسازی تحریم، از جمله مؤلفههای روابط دوجانبه اقتصادی ایران و افغانستان است. علاوه بر این؛ مسأله رقابتهای منطقهای در فضای اقتصادی افغانستان بیشتر از قبل نمود خواهد یافت. اکنون پاکستان سعی خواهد کرد، ثمره حمایتش از طالبان را در این موضوع دریافت کند. ترکیه و قطر نیز سعی میکنند که از نیازمندیهای فنی، مالی و تجهیزاتی این کشور برای بسط نفوذ خویش بهره ببرند. عربستان و امارات نیز در میانمدت با توجه به اشتراکات مذهبی و ایدئولوژیک و قدرت مالی در منطقه از دیگر رقبای اقتصادی ایران در افغانستان خواهند بود. در عین حال که فرصت حضور چین در بلندمدت میتواند به همکاریهای مناسبی با ایران در پروژههای مرتبط با «یک کمربند، یک جاده» در افغانستان بینجامد.
تهدیدات
مواد مخدر: یکی از مهمترین منابع درآمدی طالبان، قاچاق مواد مخدر است که در سال 2020 برای این گروه بیش از 400 میلیون دلار درآمد داشته است. بر اساس گزارش سال ۲۰۰۸ واحد تحقیق و ارزیابی افغانستان، یک سازمان تحقیقاتی مستقل در کابل، این گروه مالیاتی ۱۰ درصدی برای هر حلقه در زنجیره تولید مواد مخدر وضع میکند. این حلقهها شامل کشاورزان افغان که خشخاش را که ماده اصلی تریاک است، کشت میکنند؛ آزمایشگاههایی که آن را به مواد مخدر تبدیل میکنند و تجاری که محصول نهایی را به خارج از کشور منتقل میکنند[1]. با توجه به قطع کمکهای مالی خارجی و همچنین تداوم تحریمهای بینالمللی علیه طالبان، بعید است این گروه در کوتاهمدت از درآمد سرشار مواد مخدر دست بکشد. به همین دلیل یکی از مهمترین تهدیدات علیه ایران، گسترش قاچاق تریاک از مرز افغانستان است که هزینههای امنیتی، انتظامی و اجتماعی بالایی برای کشور خواهد داشت.
مهاجرت: با اینکه پس از سقوط کابل، موج چشمگیری از مهاجرت به سوی ایران گزارش نشد، ولی به مرور و در میانمدت با انحلال برخی مشاغل اداری و یا محدودیتهای برخی کسبه توسط طالبان، بعید نیست که بخشی از کارمندان و کارگران به سوی ایران که پیشتر نیز میزبان بیش از 3 میلیون مهاجر افغانستانی بوده، حرکت کنند. در شرایط کنونی، وضعیت ایران برای پذیرش حجم بیشتری از مهاجران که میتواند تبعات اجتماعی و امنیتی نیز داشته باشد، چندان مساعد نیست و بحران بیکاری از جمله مهمترین معضلات اقتصادی کشور است.
تأمین ارز: هرات در کنار استانبول، سلیمانیه و دبی، از مهمترین نقاط تأمین حوالههای ارزی بوده است. در شرایط کنونی که تأمین ارز بهویژه با احتمال تداوم تحریمهای مالی علیه طالبان و فقدان چشماندازی از اداره بانکها و بازارهای ارزی افغانستان دشوارتر خواهد شد، نرخ ارز در ایران میتواند از این مسئله تأثیر بپذیرد. این مسأله با توجه به تحریمهای اِعمالی علیه طالبان و عدم تجویز تجارت خارجی با این حکومت از سوی مجامع بینالمللی، این بحران را برای ایران تشدید خواهد کرد.
مزیتهای نسبی
صادرات غیرنفتی: افغانستان یکی از مهمترین مقاصد صادرات غیرنفتی ایران است که بهویژه در شرایط تحریم نفت از سوی آمریکا، مزیت مهمی برای رشد اقتصادی کشور محسوب میشود. اشتراکات فرهنگی و اجتماعی، نقش مهمی در بازاریابی کالاهای ایرانی در جامعه افغانستان داشته که سبب حجم صادرات ایران به این کشور به مرز 4 میلیارد دلار برسد[2]. دو تهدید در این زمینه اینکه اولاً گسترش هرجومرج و بیثباتی در افغانستان و افزایش قاچاق کالا از مبادی غیررسمی میتواند این مزیت را برای ایران تحتالشعاع قرار دهد و ثانیاً کاهش قدرت خرید جامعه افغانستان، از حجم این صادرات بکاهد. ولی در عین حال با توجه به تحریمهای اِعمالی علیه طالبان، ایران میتواند یکی از مهمترین مبادی تأمینکننده نیازمندیهای کالایی این کشور در شرایط کنونی باشد. نکته اینکه با توجه به تحریم ارزی دو سویه علیه ایران و طالبان، چه فرآیندی برای دریافت مبلغ کالاها از سوی حکومت طالبان وجود خواهد داشت.
همکاری با چین: در صورت ارتقای روابط چین و طالبان، بهویژه با توجه به تیرگی روابط این گروه با هند، ظرفیتهای همکاری اقتصادی ایران و چین نیز در پروژههای موجود در افغانستان از جمله موارد مرتبط با پروژه «یک کمربند، یک جاده» و همچنین سرمایهگذاریهای مشترک در معادن و توسعه زیرساختهای صنعتی و حملونقل جادهای و ریلی، مانند توسعه راهآهن خواف – هرات، افزایش خواهد داشت.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]کریدور چابهار: به موازات افزایش تنش میان امارت اسلامی طالبان با هندوستان؛ توجه دهلی به کریدور چابهار به سوی آسیای میانه بیشتر خواهد شد. در شرایطی که حداقل در کوتاهمدت، مسیر توسعه تجاری هند به سوی آسیای مرکزی از طریق افغانستان، با ممانعت طالبان مواجه میشود، هند به سوی مسیر پایدارتر و امنتر از طریق خاک ایران خواهد اندیشید. این فرصتی است برای ایران که تا زمان بیشتری نگذشته و تنشها تعلیق نیافته از اراده هند برای مسیر جایگزین جهت توسعه این کریدور و بهبود مزیتهای ترانزیتی کشور، بهرهبرداری کند.
رقیبان
پاکستان: ابزارهای پاکستان عمدتاً بر بنمایههای ایدئولوژیک و وفاداری سنتی برخی رهبران طالبان به این دولت استوار است. پاکستان همچنین به واسطه روابط مساعد با چین، میتواند در پروژه «یک کمربند، یک جاده» مشارکت جوید. از سوی دیگر بازارهای افغانستان از منظر نیازمندیهای پوشاک، نساجی و برنج و مواد غذایی میتواند بیش از پیش در اختیار اسلامآباد قرار بگیرد. حذف تدریجی هند از این بازارها نیز موقعیت پاکستان برای توسعه تجارت خارجی به سوی آسیای میانه را از طریق افغانستان، هموارتر خواهد ساخت. پاکستان همچنین ممکن است آمریکا و برخی دولتهای اروپایی را مجاب به ارائه کمکهای مالی به جهت پذیرش مهاجران افغانستان و جلوگیری از افزایش روند مهاجرت به سوی اروپا کند.
ترکیه – قطر: محور اخوانی منطقه تلاش خواهد کرد با توجه به تمایزهای طالبان با دیگر گروههای بهاصطلاح جهادی یا تکفیری، موقعیت سیاسی و اقتصادی خود را در این کشور ارتقا دهد و مانع دستیابی محور ارتجاعی کشورهای حاشیه خلیج فارس به این موقعیت ژئوپلتیک گردد. آنکارا با اینکه با افغانستان هممرز نیست، اما به دنبال ایجاد و توسعه صنعت فرودگاهی این کشور است تا جای پای محکمتری در بازارهای افغانستان بیابد. بهخصوص که در ساخت فرودگاههای قزاقستان، ترکمنستان و قرقیزستان نیز سهیم بوده و مایل به تکرار چنین تجربهای در افغانستان است[3]. ترکیه از منظر راهبردی درصدد توسعه کریدور موسوم به «راه لاجورد« است که افغانستان را از طریق ترکمنستان، خزر، آذربایجان و گرجستان به ترکیه متصل سازد. قطر نیز که از دیرباز روابط مناسبی با طالبان از 2013 برقرار کرده بود، به واسطه میانجیگری میان طالبان و آمریکا و میزبانی مذاکرات صلح، موقعیت مساعدی برای افزایش نفوذ اقتصادی دارد که با قطع کمکهای مالی آمریکا و اروپا، میتواند با ارسال کمکهای مالی، غذایی و کالایی، بهتدریج سهم مطمئنی در بازار این کشور بیابد.
سعودی- امارات: عربستان و امارات در کنار طالبان تنها دولتهایی بودند که حکومت پیشین طالبان را به رسمیت شناختند. ولی اکنون سعی میکنند با احتیاط با آن مواجه شوند. این مسأله را میتوان در گرایشهای سکولار بنسلمان نسبت به اسلافش، درگیری دو کشور در جنگ یمن و نگرانی از نزدیکی محور اخوانی به طالبان جستجو کرد. با این حال تشکیل یک حکومت سنّیمذهب در مرز ایران مزیتی برای این دو قدرت منطقهای است که آن را در رقابت با ایران از دست نخواهند داد. به همین دلیل به موازات پذیرش دوفاکتوی حکومت طالبان از سوی برخی قدرتهای جهانی، آنان نیز سعی خواهند داشت با حربههای اقتصادی مانند کمکهای مالی، نفوذ محکمتری در اقتصاد افغانستان بیابند. با این حال، زمینه اصلی نفوذ آنان، سیاسی و ایدئولوژیک است و اهداف اقتصادی، اولویت اول حضور آنان در افغانستان محسوب نمیشود.
راهکارهای رفع تهدیدات و بهبود فرصتها
در تکمیل مباحث مذکور، میتوان راهکارهایی برای بهبود نقشآفرینی اقتصادی ایران در افغانستان را برشمرد:
دیپلماسی عمومی: تلاش در راستای افزایش نگرش مثبت به چهره ایران در افکار عمومی افغانستان از طریق برگزاری همایشها و نشستهای فرهنگی، مذهبی و یا مسابقات مشترک ورزشی، نقش مهمی در تثبیت سهم ایران از بازارهای این کشور خواهد داشت.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]برندسازی: اشتراک زبان فارسی میان دو کشور از مهمترین زمینههای تبلیغ برندهای ایرانی است که با دشواری کمتری در فرهنگ و سبک زندگی جامعه افغانستان، میتواند تعمیق یابد. به همین دلیل بازاریابی نیازمندیهای اصلی و تلاش برای صدور برندهای معتبر و باکیفیت به افغانستان، اهمیت مییابد.
زنجیره تأمین کالا: نکته دیگر اینکه علاوه بر صدور کالای تولیدشده به نقشآفرینی و سهیمشدن در زنجیره تولید کالاهای صنعتی و کشاورزی در کشور افغانستان است. بهویژه در حوزه مواد غذایی به اشتراک در زراعت و محصول نهایی با حکومت این کشور میتوان اندیشید. در صورت تضمین سودآوری نهایی در بازار داخلی و حتی صادراتی این کشور، میتوان تهدید رشد کشت تریاک و قاچاق مواد مخدر را نیز کاهش داد. در این خصوص به محدودیتهای بومی و زیستمحیطی مانند خاک، منابع آبی و نیروی انسانی کارگر و متخصص نیز باید توجه نمود. بهبود فضای کسبوکار برای نیروی بومی افغانستان، زمینههای مهاجرت را نیز کاهش خواهد داد.
سرمایهگذاری مشترک: چین و در مراتب بعدی ترکیه و قطر میتوانند گزینههای ایران برای همکاری اقتصادی مشترک در برخی زیرساختها مانند توسعه حملونقل ریلی و جادهای، شهرسازی، توسعه اماکن بهداشتی و بیمارستانی و همچنین کارگاهها و کارخانجات مورد نیاز در زنجیرههای تأمین کالا باشند.
منابع
[1] حنیف صوفیزاده، طالبان خیلی خیلی ثروتمند هستند، ترجمه فرحناز غالبی، پایگاه خبری روزآروز، 31 مرداد 1400، قابل دسترسی در
http://185.94.99.18/posts/644
[2] بیبیسی فارسی، صادرات ایران به افغانستان به حدود چهار میلیارد دلار رسیده است، 19 اسفند 1399، قابل دسترسی در
https://www.bbc.com/persian/afghanistan-56333952
[3] خبرگزاری دانشجو، حجم کالاهای صادراتی ایران به افغانستان، 20 مرداد 1400، قابل دسترسی در
https://snn.ir/fa/news/955330