اندیشکده راهبردی تبیین- جمهوری آذربایجان با اخلال در مسیر ترانزیتی ایران به ارمنستان، نشان داد که پس از جنگ قرهباغ، رویکرد دوستانه و مسالمتجویانهای در قبال منافع منطقهای ایران در پیش نگرفته است. این یادداشت درصدد ارزیابی زمینههای رفتار اخیر جمهوری آذربایجان و اهداف و مقاصد آن در نسبت با دیگر بازیگران خارجی خواهد بود تا در نهایت، بتواند راهکارهای مطلوب و مفیدی برای اتخاذ سیاستی که منافع ملی ایران را تأمین کند، پیشنهاد دهد.
زمینههای رفتار اخیر جمهوری آذربایجان
در هفتههای گذشته، در جریان حرکت کامیونهای ایرانی به سوی ارمنستان و قرهباغ، جاده گوریس- کاپان که جنوب ارمنستان را به ایروان متصل میکند، برای مدتی توسط سربازان ارتش جمهوری آذربایجان بسته شد که متعاقب آن راه ارتباطی ایران با ایروان، خانکندی مرکز قرهباغ و همچنین مسیر ایران و گرجستان مسدود شد. مسیر حرکت کامیونهای ایرانی، با تداوم برخی سختگیریها ادامه دارد[1].
مسیر مشخصشده طبق نقشه، در بخشهایی قرار دارد که امروزه تحت تسلط ارتش جمهوری آذربایجان است. باکو پس از پیروزی در نبرد گذشته، مرزهای جغرافیاییاش را توسعه داده و نیروهای نظامیاش را در مرزهای دو کشور مستقر کرده است. این نیروها به واسطه برتری نظامی و سیاسی باکو بر ایروان طی یک سال اخیر، عملاً بر مسیرهای ترانزیتی ایران به سمت ارمنستان مسلط شدند. مزاحمت برای کامیونهای ایرانی اندکی پس از آن رخ داد که مانور نظامی سهگانهای میان جمهوری آذربایجان، ترکیه و پاکستان به اجرا درآمد. به همین دلیل انگیزههای باکو از چنین اقدامی را میتوان در سه مؤلفه سنجید.
قدرتنمایی: جمهوری آذربایجان پس از پیروزی در قرهباغ که برای الهام علیاف، مسألهای حیثیتی و بهویژه برای موقعیت داخلی او بسیار حیاتی بوده، درصدد نوعی قدرتنمایی و نمایش تغییر وضعیت برآمده تا به مردم کشور جمهوری آذربایجان و دیگر بازیگران منطقهای نشان دهد که کشتیبان را سیاستی دگر آمده است. این مسأله را میتوان عمدتاً در راستای مصرف داخلی علیاف برآورد کرد. به خصوص در این زمینه که باکو اعلام کرد شرط بازگشایی مسیر، شناسایی رسمی مناطق حول آن تحت عنوان خاک جمهوری آذربایجان است که با کاربرد اسامی آذری توسط پاشینیان، نخستوزیر ارمنستان، اجابت شد.
آسیب تجاری: نکته دیگر اینکه جمهوری آذربایجان در قبال ایران رویکردی غیرتعاملی در پیش گرفته است. این مسأله را میتوان در روابط مساعد تهران و ایروان جستجو کرد. به بیان دیگر، با وجود حمایت ایران از بازگشت تمامیت ارضی قرهباغ به خاک جمهوری آذربایجان، ولی باکو تصمیم بر آن دارد که با این اقدام، بر مبادلات تجاری ایران با ارمنستان آسیب رسانده و هر دو کشور را نسبت به روند جدید تحولات قفقاز، متضرر نماید.
کریدور زنگهزور: یکی از انگیزههای اخلال جمهوری آذربایجان در حرکت ترانزیتی ایران را فشار به ارمنستان برای ایجاد کریدور ارتباطی زنگهزور پس از کریدور لاجین میتوان ارزیابی کرد. پس از آتشبس نبرد سال گذشته با وساطت روسیه، کریدور لاچین با نظارت نظامی مسکو، در اختیار جمهوری آذربایجان قرار گرفت تا با مناطق آزادشده قرهباغ متصل شود. اکنون باکو اصرار دارد که کریدور زنگهزور را در عرض مرز ایران و ارمنستان به نخجوان متصل کند. این امر علاوه بر آنکه مزیت ارتباط از طریق ایران به نخجوان را سلب خواهد کرد، ارتباط مرزی ایران با ارمنستان را نیز مختل میکند.
گرایش دیگر بازیگران
ایران و جمهوری آذربایجان دو سوی این تنش بودهاند و همچنین ترکیه و رژیم صهیونیستی، اولی عمدتاً از دریچه رقابتهای اقتصادی و دیپلماتیک و دومی از منظر امنیتی از افول جایگاه ایران در قفقاز، ذینفع هستند. در این بین سه بازیگر دیگر را نیز میتوان مورد بررسی قرار داد.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]روسیه، بیطرف: مسکو از ابتدای این تنش موضع جدی له یا علیه طرفین اتخاذ نکرد و دعوت به خویشتنداری نمود. کرملین پس از بروز نبرد قرهباغ نیز با وجود تعهد به دفاع از مرزهای ارمنستان طبق توافق «سازمان امنیت جمعی»، ابتدا با سکوت نظارهگر پیشروی جمهوری آذربایجان بود و سپس به عنوان میانجی وارد عمل شد تا دست برتر را در منطقه داشته باشد. اکنون نیز برای تداوم روابط با قدرت برتر این منازعه یعنی باکو و همچنین با توجه به پیشینه روابط مساعد با رژیم صهیونیستی و البته دیپلماسی بهبودیافتهاش با ترکیه، موضع مثبت نسبت به ایران نداشت. چنانچه وزیر خارجه ایران از مسکو خواست که نسبت به تغییر اجباری مرزها «حساس باشد»[2].
ارمنستان، منفعل: دولت پاشینیان که پس از شکست در نبرد قرهباغ در موضع ضعف قرار گرفته و در برابر حمایتهای گسترده از جمهوری آذربایجان، فاقد حمایت دیپلماتیک و نظامی قوی است، عمدتاً به مواضع اعتراضی لفظی بسنده میکند.
ترکیه، منتفع: پیروزی در نبرد قرهباغ برای جمهوری آذربایجان، مسألهای راهبردی بوده است. به همین دلیل بازیگرانی که به هر نحو در این پیروزی نقشآفرین بودهاند، طبعاً نفوذی جدی در سیاستگذاری و تصمیمگیریهای دیپلماتیک باکو مییابند. در این بین، ترکیه که با کمکهای سیاسی، نظامی و اقتصادی به یاری جمهوری آذربایجان آمد، نفوذی بیشازپیش در باکو یافته است. اخلال در کریدور جنوب به شمال از مسیر ایران به ارمنستان و سپس گرجستان و اروپا؛ برای ترکیه که درصدد ایجاد کریدور شرق به غرب موسوه به لاجورد از مسیر افغانستان به ترکمنستان و دریای خزر و سپس جمهوری آذربایجان، گرجستان و ترکیه است؛ اهمیت دارد[3].
رژیم صهیونیستی، توطئهگر: رژیم اشغالگر قدس که نگران خروج آمریکا از غرب آسیاست، درصدد افزایش محاصره ایران از جنوب(با توافق ابراهیم) و شمال(نفوذ در باکو) است تا با توطئهچینی در مرزهای ایران از تهدیدات محور مقاومت بکاهد. برابر آنچه در رسانههای منتشر شده، برخی اقدامات خرابکارانه مانند حملات پهپادی و جاسوسی این رژیم علیه ایران نیز از طریق خاک جمهوری آذربایجان صورت پذیرفته است.
آمریکا و اروپا، حامی: آمریکا و اتحادیه اروپا به دلیل ترویج سکولاریسم در مقابله با اسلامگرایی و همچنین امکان تحریک قومیتی و تهدیدات نرمافزاری علیه جامعه ایران، حامی تنشافزایی میان ایران و جمهوری آذربایجان هستند. به همین دلیل به راحتی بر استبداد و فساد این دولت چشم فرومیبندند[4]. فشار اقتصادی بر ایران در بحبوحه مذاکرات هستهای نیز دلیل دیگری است که این بازیگران را به حمایت از جمهوری آذربایجان در محدودسازی حرکت ترانزیتی ایران سوق میدهد.
سیاست مطلوب ایران
ایران در قبال تنشآفرینی همسایه شمالی، صبر راهبردی و طمانینه بسیاری به نمایش گذاشت. از آن رو که مصلحت در رعایت حُسن همجواری و کاهش تنش میباشد. در عین حال با برگزاری مانور نظامی و استقرار نیروها در مرز ارمنستان، نشان داده شد که ایران در پیگیری منافع ملی کاملاً جدی است و از هر گزینه معقول و متعارفی بهرهمند خواهد شد. چنانکه در صورت اراده باکو بر ساختوساز خطوط ریلی کریدور زنگهزور که آسیب جدی به مسیر مواصلاتی ایران و ارمنستان است، حتی میتوان از پیشروی نظامی محدود و موقت در خاک ارمنستان برای احقاق حقوق ایران و جلوگیری از بروز تنشهای فزاینده نیز بهره برد.
ایران با جلب همراهی روسیه میتواند در کاهش تنش با جمهوری آذربایجان بکوشد. مذاکرات سهجانبه تهران، باکو و مسکو در خصوص اختلافات مرزی، مسأله دسترسی به نخجوان و نوع دسترسی به قرهباغ از محورهای این گفتگوها میتواند باشد. همچنین مذاکرات چهارجانبه دیگری با حضور تهران، باکو، ایروان و تفلیس نیز برای افزایش همکاریهای تجاری در دستور کار قرار بگیرد.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]علاوه بر اینکه سعی شود از مؤلفه اشتراک مذهبی در راستای تقویت قدرت نرم، با ملاحظه پیچیدگیهای جامعه آذربایجان تحت حکومت علیاف بهرهبرداری شود. طبیعی است نباید جامعه شیعی این کشور با عراق یا لبنان که بیشتر مستعد رویکرد ایدئولوژیک هستند، همسان نگریسته شود. به همین دلیل فعالیتهای رسانهای که اخیراً تحت عنوان تشکیل گروه «حسینیون» در این کشور مطرح شده، ممکن است نتیجه عکس دهد. به این نکته توجه شود که باکو درصدد تقویت نوعی ملیگرایی با هدایت برخی روحانیون شیعی مانند شیخ شاهین حسنلی و با هدف جلوگیری از گسترش تعامل ایران با جامعه شیعی این کشور است[5]. تعطیلی حسینیه دفتر رهبر انقلاب در باکو انجامید، از همین زاویه قابل بررسی است.
دیگر اینکه از مؤلفه اشتراک قومی و زبان مشترک ایرانیان آذریزبان با مردم آذربایجان برای گسترش فعالیتهای فرهنگی و دیپلماسی عمومی استفاده شود. این نکته مهم به طریقی غیرمستقیم و عملگرایانه به باکو منتقل گردد که تحریک به تحرکات تجزیهطلبانه پانترکیستی ممکن است نتیجه عکس داده و اتفاقاً بخشی از جمعیت ایران را به سوی مطالبه الحاق این کشور به ایران فرهنگی و تاریخی، گرایش دهد.
به نظر میرسد تا اطلاع ثانوی و با توجه به بیان «برادرانه» رهبر انقلاب خطاب به جمهوری آذربایجان، همچنان دیپلماسی رسمی و عمومی، دو مسیر مرجح و مطلوب برای ایران در راستای پیگیری بهبود روابط و کاهش تنشها با همسایه شمالی باشد. البته در بلندمدت ایران و ارمنستان بر ساخت مسیر جایگزینی درون خاک ارمنستان به سوی گرجستان مصمم باشند. مسیری که نیازمند سرمایهگذاری خارجی قوی میباشد و چین با توجه به پروژه بزرگ «یک کمربند، یک جاده» و تلاشش برای گسترش نفوذ در آسیای میانه و قفقاز، میتواند گزینه مناسبی برای جذب این سرمایهگذاری باشد.
منابع
[1] حامد خسروشاهی، زمینهها و پیامدهای انسداد جاده ارتباطی ایران و ارمنستان توسط باکو، اندیشکده جریان، 17 مهر 1400، قابل دسترسی در
https://jaraian.com/12071044-2
[2] ایسنا، روسیه نسبت به هر گونه تغییر احتمالی در مرزهای منطقه حساس باشد، 13 مهر 1400، قابل دسترسی در
https://www.isna.ir/news/1400071309035/
[3] یدالله بهجتی، اهداف پیدا و پنهان مسیر لاجورد، ایرنا، 2 اردیبهشت 1399، قابل دسترسی در
www.irna.ir/news/83752395/
[4] میشل روبین، علیاف یک بدهی راهبردی است نه یک دارایی، نشنالاینترست، 30 مهر 1400، قابل دسترسی در
https://nationalinterest.org/feature/azerbaijan%E2%80%99s-aliyev-strategic-liability-not-asset-195170
[5] الدر ممدوف، سیاستهای ضد ایرانی آذربایجان نتیجه معکوس دارد، ریسپانسیبلاستیتکرافت، 30 مهر 1400، قابل دسترسی در
www.responsiblestatecraft.org/2021/10/22/how-azerbaijans-anti-iran-policies-are-backfiring