اندیشکده راهبردی تبیین- با هر چه پیچیدهترشدن مناسبات بینالمللی و اهمیت مضاعف اقتصاد در جایگاه کشورها در صحنه بینالمللی، استفاده از ابزارهای جدید جهت نیل به اهداف از اهمیت بالایی برخودار شده است. دیپلماسی اقتصادی ابزاری نوین در عرصه سیاست خارجی تلقی میشود که میتواند شامل تسهیل مراودات به خصوص برای تجار داخلی و جذب سرمایه خارجی باشد. همچنین در مجامع و نهادهای بینالمللی هم میتواند در جهت منافع ملی مورد استفاده قرار گیرد. اهمیت دیپلماسی اقتصادی و نقش آن در تقویت اقتصاد ملی و پیشبرد منافع، آن را شایسته بررسی و مداقه مینماید. وظایف نهادهای گوناگون و تقسیم وظایف میان آنها در چارچوب دیپلماسی اقتصادی، اولویتهای دیپلماسی اقتصادی، مزیتهای نسبی ایران در این زمینه، تأثیر تحریمها و نقش نمایندگیهای دیپلماتیک، از موضوعاتی است که ضرورت بررسی آنها در شرایط کنونی، احساس میشود. در این میان، به نظر میرسد برخی حوزههای جغرافیایی همچون آمریکای لاتین از زمینههای مناسبی جهت گسترش مناسبات اقتصادی و پیشبرد دیپلماسی اقتصادی برخوردار است.
در این رابطه گفتگویی با دکتر حسین قریبی سفیر جمهوری اسلامی ایران در برزیل انجام دادهایم. آقای قریبی تجربیات دیپلماتیک بسیاری در سالهای گذشته داشتهاند. عضویت در هیئت نمایندگی ایران در سازمان ملل، عضویت در شورای اجرایی یونیسف و دستیاری وزیر امور خارجه، بخشی از سوابق ایشان را شامل میشود. آقای قریبی از حدود دو سال قبل، مسئولیت سفارت ایران در برزیل را بر عهده گرفتهاند. با توجه به کیفیت و نوع مبادلات تجاری ایران و برزیل، به نظر میرسد کشور برزیل نمونه مطلوبی برای بررسی موردی در حوزه دیپلماسی اقتصادی باشد. البته ایشان در گفتگوی پیشرو به مباحث کلانتر در ارتباط با دیپلماسی اقتصادی و نقش وزارت امور خارجه در این میان نیز پرداختهاند.
- در عصری قرار داریم که شاید نقش دولت رو به کاهش باشد اما در برخی حوزهها شاهد برجستهشدن نقش دولت هستیم. حوزه دیپلماسی اقتصادی میتواند یکی از آنها باشد. در ایران مباحث مربوط به دیپلماسی اقتصادی در سالهای اخیر مورد تأکید قرار گرفته است که شاید تحریمها بر تمرکز مباحث به سوی این حوزه بیتأثیر نبوده است. در ادبیاتی که مقامات دولت سابق به کار میبردند نیز تأکید ویژهای روی این مفهوم مشاهده میشد. اگر اشتباه نکنم معاونت دیپلماسی اقتصادی وزارت خارجه در سال 1396 ایجاد شد که از اداره کل ارتقا پیدا کرد. البته نهادهای مختلفی در حوزه دیپلماسی اقتصادی فعال هستند مثل سازمان توسعه تجارت. در دولت آقای رئیسی هم تأکید ویژهای روی وزارت خارجه شده است. آقای قریبی در ابتدا مایلم نظرتان را در مورد مفهوم دیپلماسی اقتصادی بدانم و سوالم این است که الزامات پیشبرد مطلوب دیپلماسی اقتصادی چیست و نقش وزارت خارجه در این میان چه میتواند باشد؟
- بسماللهالرحمنالرحیم. به طور کلی، من در این حوزه یک مشکل رویکردی و نحوه نگاه مشاهده میکنم. فقط نیز وزارت خارجه مدنظر نیست. چون وزارت خارجه تنها دستگاه کنشگر در حوزه سیاست خارجی نیست. مجری مهمی در حوزه سیاست خارجی است ولی دستگاههای متعدد دیگری هم به نوعی در حوزه سیاست خارجی فعال هستند و به اصطلاح کنشگران حوزه سیاست خارجی هستند. «نگاه» در کل باید متحول شود. تأکیدهای خوبی از سوی رئیسجمهور محترم و وزیر محترم امور خارجه صورت گرفته است و در این مدت دستورالعملهای متفاوتی هم به ادارات مرکز و هم به نمایندگیها داده شده است که بر حوزه اقتصادی تمرکز داشته باشند. من فکر میکنم برای اینکه این رویکرد را دائمی بکنیم باید نگاهها عوض بشود، باید سیستمهای ارزیابی عملکردها عوض بشود. باید سراغ مباحث ملموستر برویم.
- وزارت خارجه و هر دستگاهی که در حوزه سیاست خارجی عمل میکند باید نسبت به مراودات اقتصادی و تجاری کشور احساس مسئولیت داشته باشد. حتی دستگاههای امنیتی و نظامی ما هم باید مسائل اقتصادی را لحاظ کنند. برای آنها هم ترکیبی از ملاحظات اقتصادی، امنیتی و سیاسی بایستی تعیینکننده نوع کنش باشد. تغییر این نگاه خیلی مهم است. من نمیخواهم اسم کشوری را بیاورم ولی یکی از امنیتیترین کشورهایی که در همسایگی ما قرار دارد و کشور بزرگی نیز محسوب میشود، بارها در ملاقاتهای مختلف شاهد بوده ام که مقام مسئول آن کشور وقتی پای میز گفتگو نشسته است ابتدا بحث را در مورد یک موضوع اقتصادی بعضا حتی صد هزار دلاری آغاز کرده است. مثلاً فلان شرکت ما که در کشور شماست به هر دلیلی حسابش بسته شده است، لطفاً تلاش کنید این مشکل رفع بشود. شما مشاهده میکنید که مسائل اقتصادی ملموس و جاری در دستور کار است. هر کس و حتی قدرتهای بزرگ که با شما صحبت میکنند ابتدا میخواهد از این فرصت ملاقات، برای رفع برخی مشکلات تجاری جاری بین دو کشور استفاده کنند. حاکم شدن این نگاه مهم هست. این نگاه در کشور ما نیاز به تقویت دارد. یعنی اگر به یک مقام مسئولی گفته شود که شما در فلان ملاقات، موضوع فروش محصولات کشاورزی را مطرح کنید، شاید بگوید که من یک مقام سیاسی هستم و چرا باید این مسائل ریز را مطرح کنم. در حالی که اینها مسائل خرد نیستند. باید در نظر داشته باشند که تجارت و اقتصاد یکی از منابع بزرگ قدرت ملی هستند و همه باید در افزایش این قدرت ملی دخالت داشته باشند. حتی ورود به پروژههای کوچک توسط مقامات دولتی شاید باعث رفع مشکلات و ایجاد بسترهایی شود که بتواند به شرکتهای دیگر هم کمک کند. اگر بتوانید به یک راه حلی با طرف مقابل برسید، این راهحل میتواند باری را از روی دوش بخش تجاری و اقتصادی ما بردارد. پس اول باید نگاه متحول بشود. نکته دیگر اینکه اصولاً در کشور ما همه منتقد همدیگر هستند. فرض کنید ده دستگاه متولی کار هستند. بعضا یک دستگاه منتقد 9 دستگاه دیگر است. یعنی همه به نوعی منتقد همدیگر هستیم. اگر دقت بفرمائید تمام وقت ما در این بوروکراسی پیچیده اداری، صرف مقصرپنداری یا blame game میشود. من خودم به شخصه تصمیم گرفتم از ابتدای مسئولیت فعلی، وقت خودم را صرف انتقاد از سایرین نکنم. اگر میتوانم مشکلی را حل کنم فرایند حل آن را آغاز می کنم. تمام وقت و انرژیمان مصروف انتقاد از همدیگر شده است. ما باید قبول کنیم که در شرایط فعلی با وضعیتی که داریم، با همین ساختار و امکانات باید تلاش کنیم و ارزش افزوده ایجاد کنیم. سعی نمائیم که حوزههای جدیدی را وارد مدار کنیم که این حوزههای جدید برای بخش خصوصی و بخش دولتی کشور، ارزش افزوده ایجاد کنند. ما نیاز به این میزان انتقاد از همدیگر نداریم. ما با رفتار سازندهمان میتوانیم دستگاههای دیگر را هم با خود همراه کنیم. در کنار تغییر نگاه، دومین مسئله، تغییر «رفتار» بود. با تغییر رفتار اداریمان میتوان فرصتهای خیلی خوبی برای حوزه تجارت خارجیمان ایجاد کنیم.
- به تغییر رفتار اداری اشاره کردید. در همان سال 1396 این بحث مطرح شد که با تغییر اساسنامه وزارت امور خارجه، معاونت دیپلماسی اقتصادی به ساختار وزارت خارجه اضافه شود. البته اعلام شد که بدون تغییر اساسنامه هم میتوان چنین کاری کرد. یکی از سازمانهایی که در تجارت خارجی نقش دارد سازمان توسعه تجارت است. اساسنامه سازمان توسعه تجارت، بحث تسهیل تجارت خارجی ایران را مطرح میکند که این مأموریت میتواند در راستای دیپلماسی اقتصادی محسوب شود. یعنی دقیقاً همان مسئولیتی که ذیل وزارت خارجه تعریف شده، در اساسنامه سازمان توسعه تجارت مطرح شده است. وزارت خارجه و سایر نهادها چگونه میتوانند در پیشبرد دیپلماسی اقتصادی همافزایی داشته باشند؟
- به نظر می رسد بخش زیادی از وقت و انرژی سیستم اداری ما صرف تهیه سند میشود. من فکر نمیکنم این میزان کار با اسناد لازم باشد. سندهایی که خیلی هم کم خوانده میشوند. فرض کنیم در مورد وظایف نهادها، اساسنامه چند نهاد را عوض کردیم. اساسنامه وزارت خارجه یا سازمان توسعه تجارت عوض کردیم. از سوی دیگر، ماهیت کارها دائم در حال تکامل و تحول است. نمیتوانیم خیلی میان اینها مرزبندی داشته باشیم. خیلی از مسائل چندوجهی هستند، حتماً باید سایر نهادها هم مشارکت داشته باشند. شما حتی نمیتوانید مسئولیت نهایی را به یک دستگاهی محول کنید، خیلی کار مشکلی است. ما باید یاد بگیریم که با همدیگر کار کنیم و همافزایی داشته باشیم. ممکن است هماکنون سازمان توسعه تجارت در یک حوزهای خوب کار میکند. یا در یک کشور خاصی، کادر خوبی دارد، دفتر رایزنی دارد و کار خودش را خوب انجام میدهد. خوب ما باید اجازه بدهیم کارش انجام بشود.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
- شاید ما در سفارتخانه دیگری، مثلا سه کارشناس اقتصادی خوب داریم، دارند واقعاً کار خودشان را خوب انجام میدهند و به کار خودشان مسلط هستند، مانع تراشی نکنیم. مطلوب نیست که دفتر سازمان توسعه تجارت را به بهانه اینکه سفارتخانه حتماً باید مسئولیت داشته باشد تعطیل کنیم. کار سفارتخانه را هم نباید تعطیل کنیم و بگوییم که فلان بند در اساسنامه سازمان توسعه تجارت آمده است. نگاهمان این باشد که هر کس در هر حوزهای که توانمندی دارد این توانمندی را به کار بگیرد. ممکن است در مواردی اختلالاتی وجود داشته باشد. در این صورت، وظیفه دستگاههای بالادستی است که مسئله را حل کنند. اگر در جایی اختلاف نظری پیش آمد، اعضای کابینه باید با کمک همدیگر تدبیر کنند و مسئله را برطرف کنند. نگاهشان هم این باشد که یک تحرک مثبتی ایجاد شود. بنابراین من فکر میکنم که به جای مرزبندیها، باید تمرکز خودمان را روی فعالیتها، هم افزائی ها و پروژههای عملیاتی و قابل حصول بگذاریم.
- نمایندگیها و سفارتخانههای ایران در خارج چه نقشی میتوانند ایفا کنند؟
دقیقاً میخواهم به همین نکته اشاره کنم. سفارتخانه تاجر و متصدی کار تجاری نیست. سفارتخانه رأساً نمیتواند با یک شرکتی وارد فعالیت تجاری بشود. سفارتخانه سازمان تخصصی مربوطه هم نیست ولی یک سری ظرفیتهای منحصر بفردی دارد. چند مورد از این ظرفیتها را ذکر میکنم. اولاً سفارتخانه با محل مأموریت آشنایی دارد. یعنی یک نگاه جامعی از وضعیت محل دارد. این نگاه باید دائم به مرکز منتقل بشود. به هر حال سفارتخانه مرکز رصد و پایش تحولات سیاسی، امنیتی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، انتخاباتها و رویدادها است. نگاه سفارتخانه باید به سازمانهای متولی در داخل منتقل شود. دومین ظرفیت سفارتخانه، توان دسترسی است. یک شرکت هر میزان هم که قوی باشد. نمیتواند به راحتی به رئیسجمهور، وزیر اقتصاد، رئیس بانک مرکزی، سناتورها، نمایندگان مجلس و فرمانداران ایالتی، دسترسی داشته باشد. سفارتخانه میتواند این قدرت دسترسی خود را در اختیار بخش اقتصادی کشور خود قرار بدهد. این ظرفیتها باید در خدمت اهداف اقتصادی، اهداف بخش خصوصی و بخش تجاری دولتی قرار بگیرند. در اینجا پرانتزی میخواهم باز کنم. شاید زمانی که اقتصاد ما خیلی دولتی شده بود بعضا نگاهی حاکم بود مبنی بر اینکه که بخش خصوصی به ما مربوط نیست بخش خصوصی دنبال سود خودش است. نباید امکانات دولت و بیتالمال را در خدمت سود این شرکتها قرار بدهیم. این نگاه باید متحول بشود. دولت و سفارتخانهها باید بخش خصوصی را بخشی از خودشان بدانند. باید در خدمت کلّیت کشور باشیم. هر نمایندگی خارج از کشور اعم از کنسولی و سفارتخانه باید خودش را در خدمت کلّیت ملت و دولت بداند.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
البته ما در وزارت خارجه برای این خدمات خود دستورالعمل داریم و به جهت اینکه احیاناً مشکلاتی به وجود نیاید، همه چیز باید به مرکز گزارش شود. پس این هم مسئلهای است و بعضاً بخش خصوصی ما گلایههایی دارند. شاید گلایه آنها به حق باشد. ظرفیت سوم سفارتخانهها، توانی است که در زبان انگلیسی به نام convening power مصطلح است. یعنی ممکن است که لازم شود افرادی از کشور میزبان و از کشور خودتان و یا حتی از کشور ثالث -بخش خصوصی و دولتی- در مورد پروژهای با یکدیگر صحبت کنند و تبادل نظر داشته باشند. ولی کسی نمیتواند این افراد و دستگاهها را دور هم جمع بکند. در این جا است که سفارتخانه به خاطر جایگاهی که سفیر دارد قدرت گردهم آوردن و جمع کردن طرفهای مختلف را دارد. میگویند یکی از بزرگترین خدمات سازمان ملل به جامعه بینالمللی همین convening power است. سازمان ملل به عنوان مرکز مشروع و جاافتادهای است که میتواند کشورها را در قالبهای مختلف اعم از کشورهای یک منطقه، در حال توسعه، جزیره ای، عدم تعهد، گروه 77 و غیره را دور همدیگر جمع کند. سفارتخانه هم چنین قدرتی دارد. سفیر میتواند از یک شرکتی در برزیل از یک شرکت حملونقل در دوبی، از یک شرکت مالی در سنگاپور، تقاضا کند که به یک ویدئوکنفرانس بپیوندد، خیلی راحت قبول میکنند. چون میدانند طرفشان مرجع معتبری است و وابسته به حاکمیت آن کشور است.
ظرفیت چهارم سفارتخانهها، توان همافزایی است. سفارت یک سری اختیارات حاکمیتی دارد. بخش خصوصی توان خاص خود را دارد. سازمان تخصصی مربوطه و بانکها هم توانی دارند. این بخشها باید با استفاده از قدرت هماهنگی سفیر، به صورت یک پازل معنادار چیده شوند. این مهمترین کارکرد سفارت هست. سفارت میتواند با هماهنگی بین طرفهای مختلف، ایجاد کار و پروژه کند. پس از آن، بر پیشرفت پروژه با هماهنگی سایر افراد و طرفها نظارت کند.
- بنابراین نمایندگیهای ایران در خارج، هم با دولتها و هم با تجار آن کشورها در ارتباط هستند. آیا نمایندگیهای دیپلماتیک میتوانند این بار را بر دوش بکشند و سایر مأموریتها مانند پیمانهای تجاری چندجانبه، دوجانبه، پیمانهای پولی و یا تسهیل عضویت ایران در نهادهای اقتصادی بینالمللی را پیگیری کنند؟
- این موارد وظایف سنتی دولتهاست. انعقاد موافقتنامهها، تجارت ترجیحی، موافقتنامههای معاضدت در امور مختلف تجاری و اقتصادی و پیمانهای پولی همه وظایف سنتی است. یعنی حتی اگر بخش دیپلماسی اقتصادی وزارت خارجه هم وجود نداشته باشد باید این موارد پیگیری شوند. حتی قبل از تشکیل معاونت دیپلماسی اقتصادی در سال 1396 هم صدها مورد از این موافقتنامهها وجود داشته است. یک نمایندگی دیپلماتیک نگاه میکند که یک شرایط خاص تجاری میان دو کشور در یک منطقه برقرار است. مثلاً موافقنامه تجارت ترجیحی که بین دو طرف وجود دارد روی چه موضوعاتی تمرکز کرده است. این موارد را استخراج میکند، منتقل میکند، مرکز تصمیم میگیرند و پس از مشورت با دستگاههای دیگر به طرف مقابل برای تولید چنین سندی با ایران را هم پیشنهاد میدهند. این موارد به صورت طبیعی انجام میشود و البته ورود بخش دیپلماسی اقتصادی حتماً آن را تسریع میکند. منتهی باید تمرکز را به سمتی ببریم که سفارتخانهها را وارد استفاده از ظرفیت هایی که در بالا اشاره کردم، رهنمون سازد؛ فعالیتهای میدانی که ما بتوانیم از پتانسیل بخشهای مختلف استفاده کنیم. همان نقش مرکزی که به عنوان هماهنگکننده بین کنشگران حوزه تجارت دوجانبه و چندجانبه فعال باشد.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr4', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr4", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
- فعالیت نمایندگیهای دیپلماتیک در زمینه دیپلماسی اقتصادی و همچنین حجم و کیفیت مبادلات تجاری ایران با سایر کشورها مصون از تحریمها نبوده است. اگر شرایط قبل و بعد از تحریمها را مورد توجه قرار دهیم، این تفاوت را میتوانیم مشاهده کنیم. به طور کلی فکر میکنید تحریمها چه تأثیری بر فعالیت نمایندگیهای دیپلماتیک ایران اعمال میکند و چه محدودیتهایی را موجب میشوند؟
- تحریمها حتماً اثرگذار هستند اما مانع تجارت نیستند. تحریم هزینه تجارت را بالا میبرد. تحریم چالش است، ولی میتوان با آن مقابله کرد و برخورد فرسایشی با آن داشت. روشهایی وجود دارد که میتوانیم تحریمها را کم اثر کنیم. تحریمها قطعاً روی کار و تجارت ما تأثیر گذاشته است. اگر تجارت ایران را قبل از سال 2018 که تحریمهای آمریکا بر خلاف برجام وضع شد با سال 2018 و 2019 مقایسه کنید متوجه میشوید تفاوت قابل توجهی کرده است. در سال 2020 هم مسئله کرونا اضافه شد. اما دو نکته را باید مورد توجه قرار داد. اولاً به طور اصولی ما باید یاد بگیریم که با تحریمها هم زندگی کنیم. هماکنون کشورهای بسیاری تحت تحریم هستند. چین و روسیه هم تحریم هستند. البته با درجات مختلفی تحریم هستند. میزان تحریمهایی که علیه ما وجود دارد به لحاظ حجم و گستردگی قابل مقایسه با هیچ کشوری نیست. ما باید برای هر دو شرایط، هم شرایط تحریمی و هم شرایط غیرتحریمی، برنامه داشته باشیم. من متوجه نمیشوم که یک مدیری، مسئولیتی را در همین شرایط تحریمی قبول کرده و بعد مسئله تحریمها را بعنوان مانع همه چیز مطرح کند. اگر قبول کردیم در این شرایط کار کنیم در همین شرایط تحریمها هم وجود داشته است. وظیفه ما این هست که بتوانیم بر این محدودیتها غلبه کنیم.
- در ارتباط با برزیل تجارت ما با برزیل دو بخش دارد. بخشی وجود دارد که تأثیرپذیریاش از تحریمها خیلی زیاد هست و بخشی که تأثیرپذیریاش کمتر است مثل حوزه تجارت محصولات غذایی. به صورت اصولی و مطابق حقوق بینالملل و مطابق قرار موقت دیوان بینالمللی دادگستری که دو سال پیش صادر شد، حوزه بشردوستانه باید از تحریم معاف باشد. ما بخش زیادی از تجارتمان با برزیل مربوط به محصولات کشاورزی و غذایی هست: ذرت، سویا، شکر، روغن، نهادههای دامی، کنجاله، سویا و ذرت. این موارد علیالاصول باید از تحریم معاف شوند. هر چند به لحاظ برخی زمینهها، تحریم دامن آنها را میگیرد. شما نمیتوانید محصول بخرید ولی همینجا نگه دارید. باید بتوانید با کشتی محصول را حمل کنید. وقتی کشتیرانی شما تحریم میشود در حقیقت بر تجارت بشردوستانه شما محدودیت اعمال میشود. وقتی بانکها به صورت عام تحریم میشوند، وقتی قرار است یک معاملهای در زمینه مواد غذایی یا خوراک دام انجام شود به صورت خاص محدودیت های تحریم آن را هم شامل میشود. به هر حال ما باید برای هر شرایط برنامه داشته باشیم.
- بحث برزیل را مطرح کردید. برزیل به عنوان کشوری مهم در آمریکای لاتین نقش ویژهای در تجارت خارجی ایران دارد. البته به نظر میرسد به صورت کلی، آن منطقه از ظرفیت بالایی در این زمینه برخوردار است. این سوال مطرح است که آمریکای لاتین چه مزیتهایی میتواند برای ایران داشته باشد و این منطقه در کنار سایر مناطق از چه جایگاهی در اولویتهای دیپلماسی اقتصادی ایران برخوردار است؟ به عنوان مثال در مقایسه با آسیای شرقی یا همسایگان ایران، اهمیت آمریکای لاتین برای ایران چه میزان است؟
- تمرکز من بیشتر برزیل است اما تشابهاتی هم بین برزیل و همسایگان خودش وجود دارد که شاید بتوان یک اصول کلی را به دست آورد. جمهوری اسلامی ایران در یک منطقه عمدتاً خشک زندگی میکند. اگر در تولید محصولات کشاورزی، ساختارها را اصلاح نکنیم دچار مشکلات بیشتری میشویم. ما حدود 30 میلیون تن محصولات کشاورزی از خارج کشور وارد میکنیم که رقم قابل توجهی هست. اگر میخواستیم این میزان را با آب داخل کشور تولید کنیم شاید دیگر آبی برای شرب و فعالیتهای دیگر باقی نمیماند. در منطقه آمریکای لاتین و در برزیل آب فراوان وجود دارد. تقریباً در طول سال دما ثابت و معتدل است. ظرفیت بالایی برای کشاورزی دارد که بینظیر است. برزیل 210 میلیون نفر جمعیت دارد اما برای 1.5 میلیارد نفر غذا تولید میکند. 135 میلیون تن سویا تولید میکند. حدود 106 میلیون تن ذرت تولید میکند. این کشور 215 میلیون رأس گاو دارد. حجم بالایی از لبنیات تولید میشود. گوشت فراوان تولید میشود که عمدتاً صادر میشود و ایران هم از مشتریان سنتی گوشت برزیل است. گاوداری و صنعت پرواری گوشت هم مصرف آب بالایی دارد. پس امنیت غذایی نه تنها ایران بلکه بسیاری از کشورها وابسته به این منطقه است. میتوانیم دو نگاه نسبت به این منطقه داشته باشیم. یک نگاه این است که ما هر سال سبدمان را برداریم، به منطقه بیائیم و محصولات را بخریم و با خود ببریم. نگاه دیگر این است که ما در منطقه، تأمین پایدار داشته باشیم. تأمین پایدار هم به صورت دوسویه انجام میشود. شما از این تکمیلکنندگی اقتصادهای دو کشور استفاده کنید، محصولاتی را که در اینجا بازار خیلی خوبی دارد که اتفاقاً ما هم تولیدکننده خیلی خوبی هستیم به این بازار بیاوریم. در مقابل محصولاتی را که نیاز داریم و آب زیادی مصرف میکنند و نمی توانیم در داخل تولید کنیم را از اینجا تهیه کنیم. در بسیاری از مناطق برزیل سه دوره کشت در یک مزرعه طی یک سال داریم. سویا، ذرت و پنبه با راندمان بالا عمل میآیند. کمتر جایی در دنیا، این مزیت پیدا میشود. بنابراین شما میتوانید یک نگاه بلندمدت و راهبردی نسبت به آمریکای لاتین داشته باشید. شما ممکن است با هر جای دنیا رابطه داشته باشید اما اینجا هم جایگاه خودش را دارد. رابطه با هیچ کشوری جای رابطه با کشور دیگری را نمیگیرد. بنابراین فکر میکنم آمریکای لاتین از لحاظ تولید محصولات کشاورزی و غذایی و تکمیلکنندگی اقتصادها اهمیت فوقالعادهای برای ما دارد.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr5', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr5", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
- آمریکای لاتین به صورت سنتی منطقهای بوده که تحت نفوذ آمریکا بوده است. شاید ملاحظات سیاسی، بر میزان نفوذ ایران در آمریکای لاتین و به طور خاص برزیل تأثیرگذار باشد و دیپلماسی اقتصادی ایران را متأثر سازد. البته شاید در نمونه برزیل ملاحظات سیاسی تأثیر زیادی نگذاشته است. در سالهای اخیر روابط اقتصادی ایران و برزیل هم افزایش پیدا کرده است، با وجود اینکه یک رئیسجمهور راستگرا در برزیل حاکم بوده است و شاید انتظار میرفت روابط ایران و برزیل کاهش پیدا کند. طبق آمار در هشت ماه نخست سال 2021 میلادی، مبادلات تجاری ایران و برزیل به 1.36 میلیارد دلار رسیده است…
- این فقط مبادلات مستقیم تجاری هست. ما یک رقم درشتی هم داریم که شامل مبادلات غیرمستقیم میشود. در سال 2019 برآورد ما چهار میلیارد و دویست میلیون دلار بود. برخی دوستان تا رقم شش میلیارد هم می گویند. شرکت های بزرگ چند ملیتی نقش زیادی در تجارت دو کشور دارند و عمدتاً تجارت از طریق آنها در آمار دوجانبه لحاظ نمی شود. صادرات ما هم به برزیل در آمارها ناقص درج می شود.
- به هر حال این میزان مبادلات با کشوری است که خیلی شاید دولتش با ایران نزدیکی سیاسی نداشته باشد. به نظر میرسد میتوان در مورد برزیل به نقش نمایندگیهای دیپلماتیک ایران در پیشبرد دیپلماسی اقتصادی اشاره کرد. نظر شما در مورد محدودیتهای سیاسی و تأثیرات آن بر روابط اقتصادی ایران و برزیل چیست؟ این نکته را هم باید به آن توجه کرد که بُعد مسافت میان ایران و برزیل هم میتواند به عنوان یک عامل محدودکننده ظاهر شود. ایران از چه فرصتهایی برای پیشبرد دیپلماسی اقتصادی در برزیل برخوردار است؟
- دولتها به طور مرتب تغییر میکنند. دولتها هم در برزیل و هم در جمهوری اسلامی ایران چهارساله هستند. رابطه ایران و برزیل یک رابطه 118 ساله هست و وقتی به تاریخ روابط دو کشور نگاه میکنیم کمتر مقطعی را میتوان یافت که احیاناً تنش یا مشکلاتی وجود داشته و این یکی از پشتوانههای خوب روابط دوجانبه ماست. اگر نگاه کنیم به برزیل از دهه 60 تا 80 میلادی یک دولت متفاوت نظامی سر کار بود. یا در ایران در سال 1979 انقلاب اسلامی رخ داد. هر دو این رخدادها روابط دو طرف را تحت تأثیر جدی قرار ندادند. زمانی که من به برزیل آمدم شرایط خاصی بر روابط حاکم بود که اشاره کردید.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr6', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr6", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
- در ملاقاتی که با آقای رئیس جمهور بولسونارو[1] داشتم همین نکته مورد اشاره قرار گرفت. با آقای رئیس جمهور توافق داشتیم که دایره بزرگی از مشترکات داریم که میتوانیم با همدیگر منافع خودمان را تأمین کنیم. به ایشان گفتم که قصدم این است که در دوره خدمت خودم در برزیل، بر این دایره بزرگ متمرکز شوم. از فرصتهای تجاری بین خودمان استفاده کنم. اتفاقاً هماکنون در پارلمان و کنگره برزیل و همچنین در دولت این کشور و در فرمانداریها، طرفهای گفتگو و دوستان من از دوستان صمیمی آقای رئیسجمهور هم هستند. این جمعبندی و نگرش را داریم که منافع خودمان را تأمین کنیم. در ملاقاتها تمرکز ما این است که چگونه میتوان روابط را علاوه بر بخش کشاورزی، در بخش معدن، دارو و تجهیزات پزشکی و صنعت حملونقل هم گسترش داد، اینکه موانع را حذف و بتوانیم فرصتسازی کنیم. دو طرف هماکنون با این نگاه به پیش میرویم که میخواهیم منافع خودمان را تأمین کنیم. ما به اندازه کافی از دشمن مشترکمان که کرونا بوده است، ضربه خوردهایم. اقتصاد برزیل هم خیلی ضربه خورد. هماکنون تمرکز ما باید این باشد که چگونه روابط دوجانبه برای جبران این ضرر مورد استفاده قرار بگیرد. با همین نگاه امیدوار هستم که انشاالله بتوانیم تحولات مهمی را رقم بزنیم. به خصوص از سال جاری که دولتی جدید سر کار آمده است و با توان مضاعف و یک نگاه متمرکز و با اولویتدادن به بخش اقتصادی مشغول به کار است.
- بنابراین ملاحظات سیاسی در مورد برزیل خیلی تأثیرگذار نیست یعنی دولت برزیل روابطش با ایران را سوای همسوبودن یا غیرهمسو بودن با دولت آمریکا پیش برده است.
- دو طرف باید آنقدر توانمند باشند که به همدیگر ثابت کنند که می شود از روابط خودمان سود ببریم. اگر بتوانیم همدیگر را اقناع کنیم که ما میتوانیم از مناسبات خودمان منتفع بشویم طبیعی است که همه دنبال سود هستند. به طور مشخص در این منطقه از دنیا، مسئله سود و منفعت یک مسئله بسیار مهمی است و شاید برتر از بسیاری از ملاحظات دیگر قرار میگیرد. این نگاه در آمریکای لاتین میتواند برای ما یک زمینه خیلی خوبی باشد که موجب تمرکز و فعالیت ما شود. ساخت قدرت در برزیل با ساختار قدرت در منطقه ما متفاوت است. در منطقه غرب آسیا بیشتر سیاست است که بر اقتصاد تأثیر میگذارد. یعنی رابطه ما با کشور الف در منطقه خودمان میتواند بر روی روابط اقتصادی ما با آن کشور اثر بگذارد. در منطقه آمریکای لاتین میتواند برعکس باشد. یعنی شما میتوانید با نوع روابط اقتصادی خودتان، روابط سیاسیتان را تحت تأثیر قرار دهید.
- شاید برخی افراد بُعد مسافت میان ایران و برزیل را به عنوان یک عامل محدودکننده در ارتقای روابط تجاری و اقتصادی دو کشور در نظر بگیرند. آیا مسافت زیاد میان ایران و برزیل میتواند بر روابط اقتصادی دو کشور تأثیر منفی بگذارد؟ تجارت الزاماً در مناسبات رو در رو صورت نمیگیرد و لوازم دیگری هم وجود دارد که میشود برای تسهیل تجارت مورد استفاده قرار داد. همچنین کشتی که مهمترین وسیله حملونقل کالا میان ایران و برزیل است میتواند حتی مزیتهای بیشتری نسبت به سایر وسائل داشته باشد. نظر شما در این مورد چیست؟
- به نکته خوبی اشاره کردید. هماکنون بخش زیادی از مراودات از طریق دستگاههای مجازی انجام میشود. فعالیتی که قرار است عملیاتی شود باید پیش از آن صحبتهای زیادی در مورد آن صورت بگیرد. باید اطلاعات فنی مبادله شود. باید طرفین بر روی کیفیت و قیمت به توافق رسیده باشند و خیلی از جزئیات را با یکدیگر به بحث بگذارند. در قدیم مجبور بودند برای هر جلسهای سفر داشته باشند. مثلاً برای اینکه پروژهای نهایی شود افراد بارها به کشورهای همدیگر سفر میکردند. طبعاً هر چه مسافت دورتر بود کار سختتر میشد. تعداد پروازها هم کمتر بود. هماکنون تقریباً تمامی کارها دارد آنلاین انجام میشود. شما وقتی در تهران نشستهاید تفاوتی ندارد که با نزدیکترین همسایهمان مثلاً عراق صحبت میکنید یا با چین، استرالیا و برزیل صحبت میکنید. تمام کارها با ابزارهای جدید ارتباطاتی پیش میرود. میتوانید بارها و بارها راجع به موضوعی با حضور هر تعداد آدم بحث کنید. قسمت بعدی، قسمت فیزیکی کار هست.
- لازم هست که یک کالایی از یک جایی به جای دیگر منتقل شود. بین دو بندری که به آبهای آزاد متصل هستند یک پهنه آبی وجود دارد و این پهنه آبی ممکن است هزار کیلومتر یا ده هزار کیلومتر باشد. اصل این است که کشتی بارگیری شود، اینکه این کشتی 15 روز یا 20 روز یا 25 روز روی آب باشد تفاوتی نمیکند. یعنی به نظر من، دو بندری که به آبهای آزاد متصل هستند دو همسایه محسوب میشوند. متوجه نمیشوم که چرا آمریکای لاتین برای ما دور محسوب میشود. شما اینجا 60 هزار تن محصول را بار میزنید بعد در بندرعباس تخلیه میشود. فرض کنیم با یک کشوری که نزدیکتر هم به ما هست اما این پهنه آبی بین ما وجود ندارد، جابهجایی 60 هزار تن محصول کار بسیار مشکلی است. بنابراین باید نگاهمان به بحث فاصله جفرافیایی را متحول کنیم. این نگاه را برزیلیها و چینیها متحول کردند. سال 2000 تجارت این دو کشور 3 میلیارد دلار بوده است. امسال به 120 میلیارد دلار رسیده است یعنی 40 برابر. اگر این دو کشور میخواستند کلیشهای و سنتی فکر کنند این تحول صورت نمیگرفت. نگاه عوض شده و فاصله جغرافیایی به عنوان یک مانع دیده نشده است.
- بنابراین شاید حتی تبادل برخی کالاها میان ایران و برزیل، صرفه اقتصادی بیشتری نسبت به تبادل کالا میان ایران و یک کشور همسایه داشته باشد. نگاه شما نسبت به همسایگان در پیشبرد دیپلماسی اقتصادی چیست؟
- من معتقدم سیاست اولویتدادن به همسایگان بسیار سیاست درستی است و حتماً باید همبستگی و درهمتنیدگی اقتصادی بین ما و عراق، ما و ترکیه، و ما و تمام همسایگانمان برقرار باشد. اعتقاد جدی به این قضیه دارم. اما هر منطقهای جایگاه خاص خودش را در سیاست خارجی دارد. چینیها شریک اول 120 کشور دنیا هستند. آنها هیچ وقت نمیگویند چون روابط ما با کشورهای آسیای شرقی رابطه خوبی است بنابراین برزیل یا آرژانتین را فراموش کنیم. چین هم با کشورهای آسیایی روابط خوبی دارد، هم با برزیل 120 میلیارد دلار مبادله تجاری دارد. قرار نیست از آمریکای لاتین چشمپوشی کنیم و تنها روی همسایگان یا آسیا متمرکز شویم. ما باید کمکاریها در ارتباط با همسایگان را حتما و با سرعت جبران کنیم ولی در عین حال روابطمان با بقیه دنیا حتی آفریقا هم باید رو به افزایش باشد.
- متشکرم. اگر نکته دیگری در ارتباط با دیپلماسی اقتصادی مدنظر دارید مطرح بفرمائید.
- معتقدم که درب سفارتخانهها باید به روی بخش خصوصیِ کشور میزبان و همچنین کشور خودمان بازتر باشد. بخش خصوصی نقش بسیار مهمی در روابط بین کشورها ایفا میکند. از نزدیک مشاهده میکنم برخی از تجار ایرانی سال ها پیش با دست خالی به برزیل آمدهاند و موفقیتهای بسیار بزرگی کسب کردهاند که موجب افتخار من است. فرصتهای بسیار زیادی در همکاری بخشهای خصوصی وجود دارد. بخش خصوصی و نیروی انسانی کشور ما نیروی انسانی خلّاقی است. میتواند به بهترین نحو و کمترین هزینه کارهای بزرگی را مدیریت کند. ما به عنوان دولت، وزارت خارجه و سفارتخانه تا آنجایی که در توان ما است باید از بخش خصوصی حمایت کنیم. موفقیت بخش خصوصی جمهوری اسلامی ایران یعنی موفقیت تجارت خارجی کشور. به همین دلیل ظرف مدت 20 ماه گذشته تلاش بسیاری کردم که با همکاری اتاق بازرگانی، دفتر اتاق مشترک بازرگانی ایران و برزیل در شهر سائوپائولو فعال شود که از چند هفته پیش شروع به کار کرد. تمام تلاش خودم را به کار میگیرم که بیشترین توجه به این دفتر صورت بگیرد و بخش خصوصی ایران و برزیل به این دفتر رفتوآمد داشته باشند و این دفتر به پایگاه جامع بخش خصوصی در مهمترین شهر تجاری آمریکای جنوبی و پایتخت اقتصادی برزیل تبدیل شود. کلید توفیق تجارت کشور در دست بخش خصوصی است و من و همکارانم در سفارت تمام ظرفیت ممکن را در اختیار آنها قرار می دهیم و اطمینان داریم که فردای ایران اسلامی روشن و نویدبخش است.
[1] رئیسجمهور برزیل