اندیشکده راهبردی تبیین- با اینکه ایران بارها بر احیای یکپارچه و یکمرتبه توافق برجام تأکید کرده ولی برخی کارشناسان و سیاستمداران آمریکایی و اروپایی ایده توافق موقت و سپس حرکت به سوی توافق پایدار را مطرح کردهاند. این یادداشت پژوهشی به این خواهد پرداخت که توافق موقت برای دولتهای غربی چه مطلوبیتی دارد و در صورت پیشبرد مذاکرات به این سمتوسو، چه سرنوشتی در انتظار برجام میباشد.
اهداف غرب
علیرغم اصرار ایران بر احیای برجام و رفع تمامی تحریمهای متضاد با آن، برخی کارشناسان آمریکایی و اروپایی از ایده توافق موقت استقبال میکنند. ایدهای که طبق گزارش رسانههای صهیونیستی، جیک سالیوان مشاور امنیت ملی کاخ سفید نیز آن را گزینهای مقبول دانسته است. چنانچه در سفری به سرزمینهای اشغالی درصدد جلب رضایت مقامهای رژیم صهیونیستی نسبت به این توافق برآمده است. طبق پیشنهاد سالیوان، در ازای توقف موقت بخشهایی از برنامه هستهای ایران، امکان آزادسازی بخشهایی از داراییهای مسدودشدهاش فراهم خواهد شد و یا اینکه برای مبادلات کالاهای بشردوستانه، معافیتهای تحریمی صادر خواهد شد[1]. ریتکیه کارشناس ضدایرانی اندیشکده شورای روابط خارجی نیز در یادداشتی ایده توافق موقت را برای توقف فعالیتهای برخی مراکز هستهای بهویژه فردو توصیه کرده و در توجیه فایدهمندی آن بیان داشته که برجام نیز فینفسه یک توافق موقت، گرچه در بازه زمانی طولانیتری است[2].
مهمترین نگرانی آمریکا، اروپا و رژیم صهیونیستی، پایان غروبهای هستهای میباشد. از نظر آنان کشوری مانند ایران با سیاستهای منطقهای استکبارستیزانه علاوه بر اینکه نباید مسلح به تسلیحات هستهای باشد، حتی نباید از توان دستیابی به آن نیز برخوردار باشد. در واقع یکی از مهمترین اختلافات در زمان مذاکرات منتهی به برجام درباره بازه زمانی این توافق نیز از این مسأله برمیخاست. آمریکا نگرشی راهبردی به این توافق داشت. هدف ایالات متحده آن بود که در یک بازه زمانی نسبتاً بلندمدت، برنامه هستهای ایران مهار شود و سپس در طول این بازه به مرور از طریق مشوقهای اقتصادی و مذاکرات سیاسی، سیاستهای ایران در غرب آسیا نیز تعدیل شود. حال آنکه ایران نگرشی تاکتیکی به آن مذاکرات داشته و صرفاً در پی حل پرونده هستهای بود و از مذاکرات منطقهای اجتناب داشت. به همین دلیل نهتنها ترامپ از برجام خارج گردید بلکه حتی اوباما نیز به طور کامل به تعهدات برجامی آمریکا متعهد نبود. به همین دلیل ایده توافق موقت در راستای همان راهبرد پیشین، در واقع نه برای نجات برجام بلکه برای عبور از آن و حرکت به سوی «توافقی طولانیتر و قویتر» طراحی شده است. طولانیتر از این جهت که محدودیتهای هستهای را تا زمان رفع نگرانی از سیاستهای منطقهای تداوم دهد و قویتر از این منظر که به سیاستهای منطقهای و برنامه موشکی ایران نیز بپردازد.
سرنوشت برجام
طبق ایده دنیسراس، از مؤسسان اندیشکده واشنگتن برای خاور دور، توافق موقت تحت عنوان «کمتر در برابر کمتر» مطرح میشود. او در این خصوص به تجربه توافق ژنو پیش از انعقاد برجام اشاره میکند[3]. طبق آن توافق، ایران ضمن پذیرش بازرسیهای گستردهتر، غنیسازی 20 درصدی را متوقف کرده و اورانیوم موجود را نیز رقیقتر میکرد. توقف سوخترسانی به مجموعه اراک و توقف غنیسازی در سطح 5 درصد از دیگر تعهدات ایران بود. در مقابل آمریکا و اروپا تحریمهای طلا و فلزات گرانبها را لغو و تحریم پتروشیمی و صنعت خودرو را معلق کردند. توقف تلاشها برای کاهش خرید نفت ایران در بازارهای جهانی، تسهیل مجاری بانکی و مالی برای انتقال ارز به خارج از ایران، و همچنین پرداخت حدود چهار میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار از درآمدهای بلوکه شده ایران در طی شش ماه از دیگر تعهدات آنها بود[4].
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
ویژگی مهم این توافق که اکنون تجربه آن را برای طرف غربی مطلوبیت بخشیده دو مؤلفه است. اول اینکه سطح برنامه هستهای را در لایهای متوقف میکند که تا اطلاع ثانوی از «نقطه گریز» دور شود. دوم اینکه مشوقهای ارائهشده به ایران چندان تأثیرات ملموس و مطلوبی داشته باشد که ایران توان رد این پیشنهاد را در شرایط تحت فشار تحریمها نداشته باشد. چنانکه دولت وقت ایران در زمان توافق ژنو، به دلیل انتظارات برآمده از تبلیغات انتخاباتی و وضعیت اقتصادی ناشی از تورم 30 درصدی، به استقبال آن توافق رفت.
اکنون این توافق موقت میتواند برای مثال چنین باشد که ایران به جای بازگشت کامل به محدودیتهای برجام، صرفاً از غنیسازی ۶۰ درصد، به غنیسازی ۲۰ درصد بازمیگردد و نظارتهای فراپادمانی را نیز میپذیرد. در مقابل، آمریکا نیز به جای لغو تحریمها، اقدام به صدور معافیت تحریمهای نفتی تا سقف خاصی برای چین، هند و کره جنوبی و امکان مبادلات بانکی در ازای واردات برخی کالاهای تکنولوژیک و اجازه آزادسازی بخشی از اموال بلوکهشده را خواهد داد.
موافقان توافق موقت معتقدند که میتواند به عنوان بستری برای اعتمادسازی و جلوگیری از تشدید تنشهای منطقهای و فشارهای اقتصادی کاربرد داشته باشد و طرفین با صبر و طمأنینه بیشتری به مذاکرهای با پایداری بیشتر بیندیشند. اما مخالفان بیان میدارند که گرچه حفظ اهرمهای فشار در کنار دریافت برخی امتیازات محدود؛ هزینه خروج از توافق موقت را افزایش میدهد ولی در عین حال، فاقد ضمانت اجرایی است و هر یک ممکن است به بنا به دلایلی به راحتی از آن کنار بکشند. علاوه بر اینکه اولاً شکلگیری چنین توافقی با موضع رسمی ایران مبنی بر بازگشت یکپارچه و یکباره به برجام تفاوت دارد و ثانیاً در صورت شکست دمکراتها در انتخابات میاندورهای کنگره، ممکن است شانس توافقی پایدار برای همیشه از دست برود.
علاوه بر این باید گفت که در توافق موقت، بخشی از تحریمها رفع میشود و در مقابل برنامه هستهای بهویژه غنیسازی در سطحی که زیادهخواهیهای طرف مقابل مرتفع شود، متوقف میگردد. سپس مذاکره برای دستیابی به توافقی پایدار تا عبور از غروبهای هستهای همچنان تداوم مییابد تا برجام بلاموضوع شود. پس از آن، در حالی که تحریمهای برجامی و پسابرجامی همچنان از منظر حقوقی و حتی حقیقی پابرجا بوده و صرفاً برخی از آنها رفع شده، طرف مقابل ادعا خواهد کرد چون تا پایان غروبهای هستهای، برجام احیا نشده، لازم است به توافقی دیگر دست یافت. توافقی که این بار، سیاستهای منطقهای ایران را نیز شامل شود. بنابراین اجرای توافق موقت، عملاً اقدامی برای پایان برجام خواهد بود که مسئولیت آمریکا مبنی بر بدهی بزرگ این دولت در قبال خروجش از برجام را نیز فاقد موضوعیت خواهد ساخت.
سیاست ایران
سیاست طرف غربی آن است که در گفتگو با ایران گفته میشود که خواستههای ایران «حداکثری» است و کاخ سفید به دلیل مخالفتهای داخلی و ممانعتهای حقوقی در کنگره در شرایطی نیست که امکان تأمین این مطالبات را داشته باشد. در این زمینه به سه مسأله لغو کامل همه تحریمهای پس از برجام؛ ضمانت عدم خروج و همچنین راستیآزمایی اشاره میشود. از سوی دیگر آنها هشدار میدهند که هر چه برنامه هستهای ایران سریعتر پیش برود، برجام موضوعیت خود را از دست خواهد داد و کاربردی برای منافع امنیتی آنها نخواهد داشت. رژیم صهیونیستی نیز در این شرایط نقش «پلیس بد» را ایفا میکند. رهبران این رژیم اخیراً بار دیگر لفاظیهای گذشته مبنی بر اقدام مستقل در راستای هدف این بازیگر مبنی بر توقف برنامه هستهای با هر گزینهای اعم از اقدامات نظامی را تکرار کردهاند. حتی ممکن است برای وادارسازی ایران، خرابکاریهای موردی و البته کمشدتی، برای مثال علیه تأسیسات نطنز نیز انجام گیرد تا به تهدید مذکور اعتبار بخشد.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
نکته مهم برای ایران اینجاست که رویکرد روسیه مبتنی بر کسب توافق به هر قیمت نیز در این راستا قرار دارد که توافق موقت را بر شکست مذاکرات ترجیح میدهد. به همین دلیل میخاییل اولیانوف، نماینده مسکو در مذاکرات وین ابراز داشت که «منافاتی میان توافق موقت و توافق جامع وجود ندارد[5]». به همین دلیل همراهی احتمالی روسیه با طرفهای غربی در مذاکرات در این زمینه میتواند عرصه را بر ایران تنگتر سازد. در این خصوص باید گفت که برخلاف ادعای آمریکا، زمان بیشتر به ضرر دولتهای غربی است که هم نگران خدشه بر «معماری عدم اشاعه» هستند و هم از سوی رژیم صهیونیستی برای مهار برنامه هستهای ایران تحت فشار قرار گرفتهاند. به همین دلیل ایران پس از ارائه دو بسته پیشنهادی، اعلام نمود منتظر تصمیم طرفهای مقابل میماند و عجلهای برای توافق ندارد. با گذر زمان، نگرانی آنها از اینکه برجام به تدریج موضوعیتی نداشته باشد، افزایش خواهد یافت. این فشار زمانی اهرم مناسبی برای ایران است تا بر موضع خود درباره ضرورت احیای یکباره و یکپارچه برجام اصرار ورزد.
جمعبندی
برجام علیرغم انتقاداتی که به آن وارد هست، توافقی است که اولاً پرونده هستهای ایران را از شورای امنیت خارج ساخته و به همین دلیل تداوم این توافق تا انقضای مکانیسم ماشه اهمیت جدی برای نوع مواجهه ایران با قدرتهای جهانی دارد. ثانیاً برخلاف راهبرد آمریکا، برنامه موشکی و سیاستهای منطقهای را از عرصه گفتگوها کنار گذاشته است. ثالثاً زیرساختها و حق غنیسازی هستهای را به رسمیت شناخته است. مهمترین تبعات توافق موقت آن است که عملاً این مزیتها را از دست ایران خارج خواهد کرد و مهمترین سند حقوقی ابطال تحریمهای پسابرجامی آمریکا را از میز مذاکره حذف میکند. علاوه بر آنکه امکانمندی لغو دوباره تحریمهای برجامی و پسابرجامی را نیز به نوعی تعلیق به محال خواهد کرد. رویکرد فرسایشی به مذاکرات در کنار تعلیق برنامه هستهای که هر دو برخلاف سیاستهای کلی ایران است، از دیگر تبعات توافق موقت است.
بنابراین اصرار ایران بر احیای این توافق تا پایان غروبهای هستهای سیاستی مناسب قلمداد میشود. این اصرار طرف مقابل را وادار خواهد ساخت که زیادهخواهیهای خود را تعدیل ساخته و نهایتاً در موضوعات اختلافی مذکور یعنی رفع همه تحریمهای پس از برجام، راستیآزمایی و ضمانت عدم خروج، گفتگوهای کاربردی و نتیجهبخشی صورت بگیرد و طرفین در نقطه تعادلی به توافق برسند. برای مثال راستیآزمایی نه به طور کامل از دستور کار خارج بشود و نه در بازهای طولانی مثلاً شش ماه انجام پذیرد، بلکه در بازهای کوتاهمدتتر مثلاً سه ماه به نتیجه برسد. زیرا این آمریکا و متحدانش هستند که نگران پیشرفت برنامه هستهای ایران میباشند و بنابراین باید در زمانی کوتاهتر برای توافق تلاش کنند. تبعات شکست مذاکرات برای آنها باید روشن باشد.
منابع
[1] https://www.axios.com/jake-sullivan-visit-israel-discuss-iran-731a9493-950d-47dd-b439-6fcdd3e4a20f.html
[2] https://www.cfr.org/in-brief/whats-future-iran-nuclear-talks
[3] https://www.washingtoninstitute.org/media/4143?disposition=inline
[4] https://www.bbc.com/persian/iran/2014/01/140116_u07_u09_us_geneva_talk_iran_detail
[5] https://www.hamshahrionline.ir/news/641652