اندیشکده راهبردی تبیین- پس از جنگ قرهباغ در پاییز سال گذشته بین آذربایجان و ارمنستان روند تحولات در قفقاز جنوبی اهمیت جدیدی یافته است. در سال جاری مواردی از درگیریهای مرزی بین آذربایجان و ارمنستان و همچنین برخی تحرکات سیاسی و نظامی در راستای ایجاد تغییرات ژئوپلیتیک در مرزهای شمالی ایران از سوی جمهوری آذربایجان و هم پیمانهای این کشور وجود داشت. جلوگیری از حرکت کامیونهای ایرانی به قرهباغ و همچنین عبور از جادهای که در پی جنگ به کنترل آذربایجان درآمد از سوی این کشور نیز در همین راستا بود. این تحولات سبب ایجاد تنشهایی بین ایران و آذربایجان شد به گونهای که ایران یک رزمایش بزرگ در مرزهای شمالی با هدف هشدار به هر گونه تلاش برای ایجاد تغییرات ژئوپلیتک برگزار کرد که البته در ادامه با مدیریت تنشها اوضاع آرام شد. همچنین در سال جاری برخی پیامدهای جنگ قرهباغ برای سیاست داخلی آذربایجان و مخصوصاً ارمنستان نمایان شد. در حوزه آسیای مرکزی نیز در سال جاری شورش در قزاقستان یک رویداد بسیار مهم بوده است. نشستهای سازمان شانگهای در تاجیکستان و همچنین ترکمنستان و تلاش آمریکا برای ایجاد پایگاه نظامی در آسیای مرکزی که به نتیجه نرسید رویدادهای مهم دیگر سال جاری در حوزه آسیای مرکزی بوده است. بر این اساس بررسی تحولات آسیای مرکزی و قفقاز در سال 1400 در چارچوب محورهای ذیل حائز اهمیت است:
قرهباغ
مناقشه قره باغ بحرانی است که از اواخر دهه هشتاد میلادی در فضای سیاسی اتحاد جماهیر شوروی شکل گرفت. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991، این بحران به مناقشهای میان دو جمهوری تازه استقلال یافته آذربابجان و ارمنستان تبدیل شد. این مناقشه منجر به بروز درگیریهای نظامی میان دو دولت گردید. این درگیریها در سال 1994 میلادی متوقف شد. اما به رغم تلاشهای مجامع بینالمللی و منطقهای این مناقشه هنوز به سرانجام نرسیده است. موقعیت ژئوپلیتیک و استراتژیک و اهمیت فراوان قفقاز جنوبی موجب شده است تا این منطقه به دنبال بحران شکل گرفته میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان به کانون رقابت بازیگران منطقهاي و فرا منطقهای تبدیل شود. از این رو در کنار عوامل و ترتیبات درونی این دو کشور در بحران قرهباغ، وجود منافع بین المللی نقشی تعیین کنندهای دارد.
کشورها و نیروهای مختلفی از زمان شروع این بحران تا به امروز در آن تاثیرگذار بودهاند و در بازههای زمانی مختلف، موضعگیریهای متفاوتی داشتهاند. در این مناقشه کشورهایی که به صورت جدی دخیل بودند و امروز در این بحران تاثیرگذار هستند عبارتند از: ایران، ترکیه، عربستان، گروه مینسک (روسیه، فرانسه، آمریکا) و رژیم صهیونیستی. هدف کشورهایی چون اسرائیل، عربستان و آمریکا در این درگیریها نفوذ به حوزه منطقهای رقیبان و ضربه زدن به رقیبان سیاسی خود مانند روسیه، ایران و ترکیه است که هر کدام میخواهند قرهباغ را به حیاط خلوت خود تبدیل کنند و از آذربایجان یا ارمنستان مانند اهرم فشاری علیه رقیبان سیاسی خود استفاده کنند. جمهوری اسلامی ایران هم اصلیترین هدف عربستان، آمریکا و رژیم صهیونیستی است. در این شرایط، دیپلماسی منفعلانه کشورهای منطقه درگیر در مناقشه میتواند روند منطقه را دچار واگرایی کند.
در شرایط جدید و در مناقشه 2020 قرهباغ، نقش ترکیه در آزادسازی قرهباغ نسبت به دورههای گذشته پررنگتر بود و این کشور توانست اثرگذارترین دولت در این جنگ 44 روزه باشد. ترکیه از طریق مناقشه قرهباغ سعی کرد روابط خود را با جمهوری آذربایجان مستحکم کند. این کشور از ابتدای درگیری از سال 1991، با مبنا قرار دادن شعار تُرکگرایی به جانبداری از جمهوری آذربایجان پرداخت و روابط خود را با ارمنستان قطع کرد. ترکیه توانست در سایه این سیاست در لایههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی مردم و دولت جمهوری آذربایجان نفوذ کند و با داشتن اشتراکات قومی در مناقشه قرهباغ و وارد شدن در عرصه نظامی علیه ارمنستان نقش آفرینی کند. جمهوری اسلامی ایران بر اساس شرایط بحران و الزامات ژئوپلیتیکی خاص خود اهداف زیر را از ورود به مناقشه قرهباغ پیگیری میکند:
تنشهای آذربایجان و ارمنستان
از نظر آذربایجانیها، جلگهها و ارتفاعات گنجه نه تنها دو منطقه ناهمگون نبودند، بلکه اجزای مکمل یک موجودیت واحد را تشکیل میدادند که با اقتصاد اقوام مسلمان به طور کامل تطابق داشت. به عقیده آنها در صورت انتزاع مناطق مرتفع از جلگهها، تعداد بسیاری از دامپروران مسلمان مراتع تابستانی گوسفندهای خود را از دست داده و نابود میشدند. آنچه ارمنیها نیز برای حل و فصل این مساله پیشنهاد کردند، مانند پیاده کردن یک طرح آبیاری در جلگهها، استفاده از مراتعی در مناطق شمالی آذربایجان یا انعقاد معاهدهای میان ارمنستان و آذربایجان برای اعطای حق چَرا به دامهای آذربایجان در مراتع قرهباغ (ارمنستان) هیچیک مورد پذیرش آذربایجانیها قرار نگرفت. قره باغ به همان اندازه که از دیدگاه منافع استراتژیک برای ارمنیها مهم بود، برای آذربایجانیها نیز اهمیت داشت. قره باغ مرز طبیعی مسلطی بود که اگر در اختیار قدرت دیگری قرار میگرفت، آذربایجان را در موقعیتی آسیبپذیر قرار میداد و برعکس. [1]
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
این اختلافات و عدم پذیرش قوانین و مصالحههای بینالمللی از طرف ارمنستان موجب شدت گرفتن درگیریها و شروع حمله نظامی شد. درگیریهای جدید بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان روز سهشنبه ۱۶ نوامبر (۲۵ آبان) شدت گرفت و هر دو طرف یکدیگر را به شروع حمله نظامی متهم میکردند. این جنگ هر چند با میانجیگری روسیه به توافق آتشبس ختم شد اما تنشهای ارمنستان و جمهوی آذربایجان بر سر موضوعاتی از قبیل تعیین مرز و دادن گذرگاههای ارتباطی همچنان ادامه دارد.
تحولات سیاسی داخلی آذربایجان و ارمنستان
نخستوزیر ارمنستان، رئیس دولت و ارشدترین وزیر در دولت در ارمنستان است. پاشینیان در سال 2018 توانست با شعار مبارزه با فساد قدرت را به دست بیاورد و مردم و خصوصا ارمنیهای مقیم خارج را در تمام دنیا با خود همراه کند. درست است که ارمنستان در جنگ با جمهوری آذربایجان شکست خورد و تعدادی کشته و آواره و مفقودالاثر شدند که فضای روانی را علیه پاشینیان ایجاد کرد، اما این مسائل به معنای ناکارآمدی دولت او نیست و هنوز مقبولیت دارد. تظاهراتی نیز علیه پاشینیان در ایروان انجام میشود، اما این تظاهرات پرجمعیت نیست و مخالفانی که این تظاهرات را سازماندهی میکنند نمیتوانند جمعیت بسیاری را به خیابان بیاورند، چرا که مردم ارمنستان فساد قبل از پاشینیان و عملکرد او در مقابله با این فساد را به یاد دارند.[2]
نظام سیاسی جمهوری آذربایجان، برابر قانون اساسی، بر اساس سیستم جمهوری ریاستی مبتنی بر تفکیک قوا و دولتی سکولار تعریف شده ولی در عمل قدرت در دست قوه مجریه و شخص رئیس جمهور است، شاید یکی از دلایل اصلی این امر، تصاحب هر سه قوه توسط حزب حاکم «آذربایجان نوین» است. این نظام سیاسی هرچند ساختاری دموکراتیک دارد ولی از حیث کارکرد، ماهیتی «نو اقتدارگرایانه[3]» دارد که به رغم وجود ابزارهای سیاسی دموکراسی مانند مجلس، انتخابات و دادگاه قانون اساسی، تا زمان استمرار حاکمیت حزب حاکم، قدرت مطلقه در دست این حزب است و مخالفین به رغم فعالیت سیاسی، قدرت تاتیرگذاری در سیاستهای کشور ندارند. پس از پیروزی کشور در جنگ 44 روزه قرهباغ و در دوران «پسامناقشه»[4] در این کشور، به نظر میرسد کاریزمای حزب حاکم و الهام علی یف رهبر آن، بیش از پیش تقویت شده و نو اقتدارگرایی در سیاست داخلی کشور، استمرار خواهد یافت در مسائل اقتصادی، دولت جمهوری آذربایجان از ابتدای کار رهایی از اقتصادی سوسیالیستی را در دستور کار خود قرار داده و حرکت به سمت اقتصاد بازار در دوران علی یف پسر، بیش از پیش قوت گرفت. [5]
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
تنشهای ایران و آذربایجان
به علت اشتراکات فرهنگی، مذهبی و زبانی موجود در منطقه، تاثیرپذیری ایران از تحولات اجتماعی و سیاسی آن بیشتر از سایرین است. وجود مرز مشترک طولانی دو کشور ارمنستان و آذربایجان با ایران باعث میشود که موقعیت مناسبی برای اقدام نظامی علیه ایران متصور شود. ایران با داشتن جمعیت چندین میلیـونی آذربایجانی در خاك خود از سرایت بحران قرهباغ به درون مرزهاي خـود و دامـن زدن بـه سیاسـتهـای قومی از سوی کشور جمهوري آذربایجان احساس خطر میکند و تمام سـعی خـود را میکند تا از تشدید بحران قرهباغ جلوگیری نماید. جمهوری آذربایجان با نزدیکی بیشتر به ترکیه، آمریکا و ناتو و ایجاد روابط اقتصادی با رژیم صهیونیستی، حس ناامنی برای ایران ایجاد کرده است و ارمنستان با وابستگی به روسیه و ایجاد پایگاه نظامی روسیه در آن، عقد پیمانهای نظامی با روسیه، و همزمان نزدیکی به غرب، روی کار آمدن دولتمداران غربگرا در حاکمیت ارمنستان و نیز ایجاد روابط سیاسی با رژیم صهیونیستی، این حس ناامنی تشدید شده است.
عمدهترین تهدیدها علیه جمهوری اسلامی ایران در قفقاز، نه تهدیدهای مستقیم بلکه تهدیدهای غیرمستقیم هستند. در واقع جدیترین تهدیدها علیه ابعاد سیاسی، نظامی و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران را باید در حضور کشورهای دیگر در قفقاز جنوبی و مجاورت جمهوری اسلامی ایران جست و جو کرد. هر یک از این قدرتها در تقابل یا رقابت با جمهوری اسلامی ایران، به اندازهای خواهان حذف یا مهار ایران از قفقاز بودهاند. روسیه از همان ابتدا با حضور و میانجیگری ایران مخالفت میکرد. با اوج گرفتن بحران قرهباغ تلاشهای گستردهای از سوی دولتهای منطقه، سازمانها و نهادهای بین المللی برای کنترل بحران شروع شد. با توجه به تلاشهای انجام گرفته از سوی رقبای ایران، نقش ایران در حل این بحران کمرنگتر شد. به گونهای که جای خالی ایران به عنوان کشوری همسایه و نزدیکترین کشور به جغرافیای دو کشور ارمنستان و آذربایجان در این گروه بسیار احساس میشد.
با بروز برخی تنشها در روابط ایران و جمهوری آذربایجان، مقامات لشکری و کشوری جمهوری اسلامی نسبت به تحرکات و شیطنتهای رژیم صهیونیستی واکنش نشان دادند و تاکید کردند که تهران حضور و فعالیت رژیم صهیونیستی علیه امنیت ملی خود را تحمل نمیکند. رزمایش «فاتحان خیبر» با حضور تعدادی از یگانهای نیروی زمینی ارتش، در منطقه شمال غرب به همین منظور انجام شد.[6] فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران نیز درباره هدف از برپایی رزمایش در کشور، «آزمایش تجهیزات و تسلیحات ساخته شده در پایان هر دوره آموزشی و پس از تحقق دستاوردی ویژه» عنوان کرد. طبیعی است که این موضوع به دلیل حضور رژیم صهیونیستی در نزدیکی مرزهای کشورمان بوده است و این اقدام به منظور پیشگیری از هر گونه تعدی به مرزهای کشورمان انجام گرفت.
امیر حیدری، فرمانده نیروی زمینی ارتش تاکید کرد جمهوری اسلامی ایران کاملا نسبت به تغییرات مرزهای رسمی کشورها در این منطقه حساس است و آن را قابل قبول نمیداند. ایشان اعلام کردند «همه مرزهای قانونی باید حفظ شود و ضعف احتمالی یک کشور در حفظ مرزهای خود دلیل نمیشود که کشور دیگری با کمک بیگانه، مرزها را به هم بریزد و جمهوری اسلامی ایران اجازه این کار را نمیدهد.» وی همچنین گفت تردد کامیونها از خاک آذربایجان به جمهوری اسلامی ایران و از آنجا به ترکیه یا به نخجوان یا از جمهوری اسلامی ایران به آذربایجان و ارمنستان، باید در امنیت و آرامش کامل صورت بگیرد.[7]
نشستهای شانگهای و رقابتهای روسیه و آمریکا در این منطقه
با عضویت دائم ایران در سازمان همکاری شانگهای در تاریخ 26 شهریور 1400، حضور و فعالیت کشورمان در این سازمان و همکاریهای منطقهای تقویت میشود. تقویت حضور ایران در این سازمان که از سال ۲۰۰۵ تا کنون به عنوان عضو ناظر حضور دارد، با توجه به همکاریهای گسترده اعضا آن در حوزههای سیاسی، امنیتی، اقتصادی، بازرگانی، پولی-بانکی، انرژی و فرهنگی، قطعا فضای مناسبتری را برای تعاملات بینالمللی کشور فراهم خواهد کرد.[8]
استراتژی ایالات متحده آمریکا برای آسیای مرکزی در سالهای 2019-2025 که بعد از سفر مایک پمپئو وزیر خارجه سابق این کشور به قزاقستان و ازبکستان و برگزاری پنجمین نشست C5+1 (پنج کشور آسیای مرکزی + آمریکا) در 16 بهمن 1398 (5 فوریه 2020) رونمایی شد، را میتوان شروع مرحله جدیدی از سیاست خارجی آمریکا در آسیای مرکزی و در رقابت با چین و روسیه در منطقه قلمداد کرد. در این استراتژی با اشاره به همکاری دولت ایالات متحده با کشورهای آسیای مرکزی برای تقویت استقلال آنها از بازیگران بدخواه، اهداف ششگانه حمایت و حفاظت از حاکمیت و استقلال کشورهای آسیای مرکزی، کاهش تهدیدات تروریستی در منطقه، حمایت از ثبات افغانستان، تشویق اتصال بین آسیای مرکزی و افغانستان، ارتقای حاکمیت قانون و حقوق بشر و افزایش سرمایهگذاری آمریکا مطرح شده است. در این استراتژی آنچه که بیشتر بر آن تأکید شده، حمایت از حاکمیت و استقلال کشورهای آسیای مرکزی است؛ موضوعی که در سخنان پمپئو پیش از سفر به قزاقستان و ازبکستان مطرح شد. وی اظهار داشت «کشورهای آسیای مرکزی میخواهند مقتدر و مستقل باشند» و واشنگتن «فرصت مهمی برای کمک به آنها در دستیابی به این هدف» است. [9] سیاستهای اعلامی و سیاستهای اعمالی آمریکا در این منطقه دارای تناقض است و آمریکا از طرفی شعار مبارزه با تروریسم را میدهد و از طرف دیگر در حمایت از تروریستها اقدام میکند، از ثبات کشورهای مختلف صحبت میکند اما با تمام امکانات در امور داخلی کشورهای دیگر دخالت میکند.
روسـیه از یـک سو، حاضر نیست که مناقشه قرهباغ با طرح صلح آمریکاییها حل شود و از سوي دیگر طـرح صلح مستقلی را در خصوص مناقشه قرهباغ تاکنون ارائه نکرده اسـت. در عـین حـال، مـسکو در موضعگیریهای خود، اعلام کرده است که آماده است اجراي هر طرح صـلحی را کـه بـه امضاء مقامات جمهوری آذربایجان و ارمنستان برسد، تضمین کند.[10] در جنگ 44 روزه نیز، روسیه با تاخیر از ارمنستان حمایت کرد تا دولت غربگرای ارمنستان را تنبیه کند و به آن بفهماند که بدون حمایت روسیه حتی قادر به حفظ تمامیت ارضی خود نیست. روسیه در ظاهر خواستار حل مناقشه قرهباغ است، اما منافع خود را در تدوام مناقشه میداند، زیـرا تجربه نشان داده است که مناقـشه قـرهبـاغ عمـلاً از دسـت جمهـوری آذربایجـان و ارمنستان خارج شده است و درگیر منافع پیچیده بـازیگران منطقـهای و فرامنطقـهای شـده است. این نگرانی برای روسیه وجود دارد که در صورت حـل مناقشه قرهباغ، طرحهای کلان آمریکا نظیر طرحهای انتقال انرژي و همچنین طرح اتحادیه کشورهای ترکزبان، مناطق قفقاز جنوبی را فرا گیرد.
[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr4', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr4", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]
تحولات قزاقستان
بخشی از مردم قزاقستان، به دلیل افزایش قیمت گاز مایع که نرخ آن در اول ژانویه ۲۰۲۲ دو برابر شده بود، معترض بودند و در شهر کوچک «آکتوبه» دست به تظاهرات زدند که دولت عقبنشینی و اعلام کرد قیمت سوخت را تعدیل میکند و اجازه نمیدهد روی سایر اقلام این افزایش قیمت تأثیر بگذارد، اما تظاهرکنندگان قانع نشدند و در شهر کوچک دیگری مجسمه «نور سلطان نظر بایف»، رئیس جمهور سابق قزاقستان را روز ۵ ژانویه به زیر کشیدند. [11]
این ناآرامیها منجر به کشته شدن ۲۶ نفر از معترضین و همچنین ۱۸ تن از نیروهای پلیس و امنیتی این کشور شد. طبق اعلام وزارت کشور قزاقستان بیش از ۳۰۰۰ نفر نیز در جریان این ناآرامیها دستگیر شدند. فاسم جومارت توکایف، رئیس جمهور قزاقستان این اعتراضات را در بیانیهای اقدامات تروریستی نامید و یک عملیات «ضدتروریسم» در کشور به اجرا درآورد. او به سرعت نظم قانون اساسی را در همه مناطق کشور بازیابی کرد.[12]
شواهدی در مورد دست داشتن آمریکا یا کشورهای غربی در تلاش برای سرنگونی قدرت در قزاقستان یا حمایت از اغتشاشات گسترده در این کشور معرفی شده است. با این وجود، با توجه به منافع ژئوپلیتیکی آمریکا در آسیای مرکزی میتوان این انتظار را داشت که «واشنگتن» طبق «استراتژی اقدامات غیرمستقیم» که به «لیدل هارت» کارشناس نظامی و استراتژیست بریتانیایی تعلق دارد، از سازمانهای غیردولتی و منابع رسانهای مخالفان قزاقستان حمایت میکند.[13]
آمریکا در صورت ملی شدن یا از دست دادن سرمایههای خود در بخش نفت و گاز در غرب قزاقستان، یک طرف بالقوه برای حمایت از گروههای مسلح زیرزمینی در قزاقستان خواهد بود. به ویژه اینکه «آنتونی بلینکن» وزیر امور خارجه آمریکا و دیگر مقامات غربی نسبت به حضور نیروی نظامی سازمان پیمان امنیت جمعی در قزاقستان واکنشهای تندی از خود نشان دادند.[14]
بیثباتی بیشتر قزاقستان به دلایل زیاد و از جمله داشتن موقعیت حساس ژئوپلیتیکی و منابع سرشار انرژی در منطقه، به نفع ثبات، امنیت و توسعه روسیه، چین، ایران و کشورهای آسیای مرکزی نخواهد بود. بنابراین کمک به دولت قزاقستان در این مرحله حساس، بدون تردید کمک به تحکیم و پایداری ثبات و امنیت در کل منطقه آسیای مرکزی خواهد بود. به عبارت دیگر همکاری منطقهای در این زمینه میتواند چشم انداز روشنتری از آینده آسیای مرکزی را ترسیم کند.
روندهای احتمالی آینده
با توجه به رویکرد نگاه به شرق در دولت آقای رئیسی و تمرکز بر فرصتهای موجود در کشورهای منطقه که اجلاس شانگهای، سفر رئیس جمهور به تاجیکستان، ازبکستان، روسیه، افزایش مناسبات اقتصادی و سیاسی کشور با کشورهای منطقه نمونهای از این اقدامات است نشانگر اراده جدی جمهوری اسلامی ایران برای افزایش مناسبات کشورمان با کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز است. دیدارها، تعاملات و قراردادهایی که در چند ماه گذشته با کشورهای آسیای مرکزی از جمله تاجیکستان و ازبکستان منعقد شده است نشان دهنده اراده جدی برای استفاده از ظرفیت عظیم همکاریهای منطقه را دارد. روابط کشورمان با قزاقستان نیز که یکی از کشورهای بزرگ آسیای مرکزی است و در در ماههای اخیر شاهد اعتراضات بود باید تقویت شود تا این کشور بتواند به سلامت از این بحران عبور کند.
در مورد منطقه قفقاز نیز با اینکه آتش بس اعلام شده است اما درگیریها و اختلافات بین جمهوری آذربایجان و جمهوری ارمنستان همچنان ادامه دارد و بعد از جنگ 44 روزه که رژیم صهیونیستی خود را به جمهوری آذربایجان نزدیکتر کرده است، حساسیت بیشتری برای کشورمان ایجاد شده است چرا که جمهوری اسلامی ایران، حضور رژیم صهیونیستی را در نزدیکی مرزهای خود برنمیتابد و جمهوری آذربایجان در این مورد باید تصمیمات جدی بگیرد و آنها را از خاک خود اخراج کند.
فهرست مقالات
بنابراین در سالی که گذشت، روندها و رویدادهای متعددی در منطقه قفقاز به وجود آمد که تحلیل و ارزیابی آنها واجد اهمیت بوده و هست که بخشی از آنها به صورت خلاصه مورد اشاره قرار گرفت. به همین منظور، اندیشکده راهبردی تبیین با نگارش مقالات و یادداشتهای متعدد در زمینههای مذکور و سایر موضوعات روز این منطقه، تلاش کرد تا تصویری همهجانبه، موشکافانه و واقعگرایانه از تحولات این کشور ارائه دهد. در زیر فهرست مقالات منتشرشده در سال 1400به همراه پیوند دسترسی به آنها آمده است که میتواند مورد استفاده پژوهشگران و مخاطبان گرامی قرار گیرد.
1- سیاست مطلوب ایران در قبال تحولات قفقاز
http://tabyincenter.ir/44533/slider/
2-داغ شدن رقابت روسیه و ایران در قفقاز جنوبی
3- قرهباغ، چشمانداز پس از جنگ
منابع و پی نوشت ها
[1] – پایگاه خبری قانون، قرهباغ همچنان علل اختلاف دو همسايه!، قابل دسترسی در لینک زیر:
http://www.ghanoondaily.ir/fa/news/main/93906
[2] – شورای راهبردی روابط خارجی، تحولات سیاسی ارمنستان و نقش قدرتهای خارجی در آن، 9 فروردین 1400، قابل دسترسی در پیوند زیر:
https://www.scfr.ir/fa/?p=131826
[3] – Neo-Totalitarianism
[4] – Post-conflict
[5] – دیپلماسی ایرانی، کارنامه علی یف ها در جمهوری آذربایجان، 4 بهمن 1399، قابل دسترسی در پیوند زیر:
http://irdiplomacy.ir/fa/news/1999311
[6] – دنیای اقتصاد، پیام مانور ارتش در مرز آذربایجان، 10 مهر 1400، قابل دسترسی در پیوند زیر:
https://www.donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-3803665
[7] – دنیای اقتصاد، پیام مانور ارتش در مرز آذربایجان، 10 مهر 1400، قابل دسترسی در پیوند زیر:
https://www.donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-3803665
[8] – خبرگزاری جمهوری اسلامی، عضویت ایران در سازمان شانگهای؛ از همگرایی تا تقویت ارتباطات منطقهای، ۲۶ شهریور ۱۴۰۰، قابل دسترسی در پیوند زیر:
[9] – مرکز مطالعات سیاسی و بین الملل، روسیه و چین هدف اصلی راهبرد جدید آمریکا در آسیای مرکزی، 22 شهریور 1399، قابل دسترسی در لینک زیر:
https://ipis.ir/portal/newsview/610070
[10] – علیرضا حجت زاده، احمد کاظمی، ارزیابی وضعیت اشغال قرهباغ کوهستانی از لحاظ حقوق بین الملل، فصلنامه آسیاي مرکزي و قفقاز، شماره 85، بهار1393
[11] – خبرگزاری دانشجویان ایران، جدیدترین تحولات در قزاقستان، 18 دی 1400، قابل دسترسی در لینک زیر:
https://www.isna.ir/news/1400101813024/
[12] – خبرگزاری دانشجویان ایران، جدیدترین تحولات در قزاقستان، 17 دی 1400، قابل دسترسی در لینک زیر:
https://www.isna.ir/news/1400101712285/
[13] – خبرگزاری فارس، چشمانداز تحولات قزاقستان؛ آیا زنجیره «بیثباتی» قطع میشود؟، 17 بهمن 1400، قایل دسترسی در لینک زیر:
[14] – خبرگزاری فارس، چشمانداز تحولات قزاقستان؛ آیا زنجیره «بیثباتی» قطع میشود؟، 17 بهمن 1400، قایل دسترسی در لینک زیر: