نظم جدید بین‌المللی و گام دوم انقلاب

تلاش این مقاله، بررسی آراء صاحب نظران درخصوص تغییرات نظام بین‌الملل و تطبیق آن با مفاهیم موجود در بیانیه گام دوم و دیگر بیانات رهبر معظم انقلاب است.

اندیشکده راهبردی تبیین – بازیگران نظام بین‌الملل همواره پیش‌بینی آینده را امری لازم می‌دانند تا بلکه از این راه، هم کنش‌ها و هم واکنش‌های خود را تعیین کنند و هم مختصات آتی نظام جهانی را با هدف حفظ امنیت و منافع خود، مورد شناسایی قرار دهند. بنا به اذعان اندیشمندان روابط بین‌الملل پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، جهان عملاً به‌صورت تک‌قطبی اداره شده و به‌‌رغم حضور چین، روسیه و اتحادیه اروپا در برخی از رقابت‌های جهانی، آمریکا تا سال‌های اخیر با فاصله بسیار، قدرت برتر در نظام جهانی بوده است.

اما در سال‌های اخیر، رهبران دنیا و کارشناسان خبره با توجه به نوع و سرعت تحولات، خبر از ایجاد تغییر در ساختار نظام بین‌الملل می‌دهند. رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز در دیدار با جمعی از دانشجویان پیرامون تحولات جاری بین‌المللی از جمله جنگ اوکراین به این موضوع اشاره و فرمودند: «امروز جهان در آستانه یک نظم جدید بین‌المللی است که این نظم، بعد از دوران نظم دوقطبی جهان و نظریه نظم جهانِ تک‌قطبی در حال شکل‌گیری است که البته در این دوره آمریکا روزبه‌روز ضعیف‌تر شده است.»

بنابراین در این مقاله ابتدا به‌صورت مختصر به تحولات سده اخیر نظام بین‌الملل و بحران اوکراین که بسیاری از کارشناسان این بحران را یکی از نشانه‌های نظم جدید بین‌المللی قلمداد می‌کنند، پرداخته‌ و در ادامه ویژگی‌های این نظم جدید را بررسی کرده و این تحولات و ویژگی‌ها را با مفاهیم موجود در بیانیه گام دوم مورد مداقه قرار خواهیم داد.

مروری بر تغییرات نظام بین‌الملل

ساختار نظام بین‌الملل در طول تاریخ دستخوش تحولات گوناگونی بوده است و در هر برهه‌ای از تاریخ، نظام‌های خاصی در پی حمایت معنوی و پشتیبانی ذهنی مكاتبی خاص، تحولات بین‌المللی را شكل می‌دهند. در قرن گذشته میلادی نیز درگیری اصلی میان سه مكتب كمونیسم، فاشیسم و نازیسم، لیبرالیسم در جهت كسب قدرت و ارتقای اندیشه‌های نظامی و عملی خودشان به وجود آمد. در جنگ جهانی دوم مكتب فاشیسم و نازیسم از گردونه رقابت خارج شدند تا رقابت میان دو مکتب باقیمانده در جهت جهانی كردن افكار و آمال خود در طول دوران جنگ سرد صورت پذیرد ولی این رقابت نیز درنهایت در ابتدای دهه ۱۹۹۰ میلادی با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سردمدار مكتب كمونیسم به پایان رسید. از ابتدای دهه ۹۰ میلادی عرصه روابط بین‌الملل، فضا و مكان فكری و عملكردی خود را تنها در اختیار مكتب سرمایه‌داری لیبرالیسم به رهبری ایالات ‌متحده آمریكا دید.

تقریباً نزدیک به سه دهه است که نظام بین‌الملل در مسیر گذار به نظم جدید قرار دارد. باید گفت که بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و بلوک شرق، همچنان نظام بین‌الملل در مسیر گذار به نظم جدید است؛ هنوز هم این نظم در حال شدن بوده و تثبیت نشده است. یک‌جانبه‌گرایی افراطی در دوره ترامپ و خیزش چین، شرایط را به سمت واگرایی بیشتر در نظام بین‌الملل برده است. به نظر می‌رسد در شرایط کنونی نظمی که در حال شکل‌گیری است یک نظم «دو چندقطبی» است.[1]

جنگ اوکراین و تأثیر آن بر نظام بین‌الملل

درخصوص بحران اوکراین و تاثیر آن بر نظام بین الملل تاکنون نظرات مختلفی ارائه شده است. یک سخن قابل‌تأمل در این خصوص این است که: «اگر روسیه در جنگ اوکراین، پیروز بلامنازع هم شود، بازهم نباید در سهم این پیروزی در تغییر نظم بین‌المللی، مبالغه شود؛ همان‌گونه که تقلیل آن به یک نبرد معمول در جهان نیز خطایی راهبردی است. تغییر نظم، نتیجه یک فرآیند زمان‌بر با پرونده‌های متعدد و البته آزاردهنده برای قدرت برتر است».[2]

نظر دیگر این است که حمله روسیه به  اوکراین ازجمله تغییرات در جهت حرکت به سمت نظم جدید بین المللی است. جنگ اوکراین نشان داد که اروپا به لحاظ امنیتی با چالش اساسی موجه است. ضعف و شکاف در ناتو کاملاً هویداست و از طرفی دیگر، اروپایی‌ها به این نتیجه رسیدند که باید به لحاظ امنیتی و قدرت نظامی به خود متکی باشند، زیرا آمریکا قابل‌اتکا نیست. آمریکا حاضر به مداخله در اوکراین نشد و این برای اروپایی‌ها یک چالش اساسی  محسوب می‌شود. تحولات اوکراین بیشترین چالش را هم به لحاظ مهاجرت و ناامنی اجتماعی و هم به لحاظ انرژی و مسائل امنیت برای اروپا ایجاد کرده است.

برخی از ناظران و کارشناسان سیاست بین‌الملل نیز نگاه متفاوتی به این بحران دارند و معتقدند که جنگ اوکراین و حمله نظامی روسیه به این کشور، بحرانی حاد برای نظم بین‌الملل و یک نقطه عطف برای نظام بین‌الملل است که می‌تواند منجر به تحولات و تغییرات عمده‌ای در نظم و نظام جهانی شود. در این میان محسن شریعتی‌نیا  معتقد است: «در تصویر کلان، بحران‌های سیاست بین‌الملل فزاینده هستند. «لحظه تک‌قطبی» به پایان رسیده و  توزیع قدرت دوقطبی در حال تثبیت است».[3]

ویژگی‌های نظم جدید بین‌المللی از منظر رهبر انقلاب و صاحب‌نظران

نظم جدیدی که رهبر انقلاب از آن نام بردند چه ویژگی‌هایی می‌تواند داشته باشد یا باید داشته باشد؟ با مدّاقه در بیانیه گام دوم می‌توان به این یافته دست پیدا کرد که نظم مطلوب در جهان باید ویژگی‌هایی داشته باشد که سبب امنیت و عدالت در نظام بین‌الملل گردد.  ازاین‌رو چهار مفهومِ «ارائه شعارهای انسانی و فطری»، «مرزبندی با دشمن»، «تمدن نوین اسلامی به‌مثابه چشم‌انداز مطلوب» و«دوگانه جدید اسلام و استکبار» تماماً در بیانیه گام دوم مطرح گردیده است. این مفاهیم ماهیت انتقادی انقلاب اسلامی را در قالب یک جریان همسو با تحولات و ساختار نظام بین‌الملل مبتنی بر ارزش‌ها و باورهای اسلامی، نظامات ناعادلانه بین‌الملل را در طول چهار دهه حیات سیاسی خویش مورد انتقاد قرار داده و همواره سعی نموده با تقابل عملی – نظری و اتخاذ مواضع تجدیدنظرطلبانه به وضع موجود واکنش نشان دهد. هژمون‌های بین‌المللی، قدرت‌های مسلط و در رأس آن آمریکا را قادر نمود نظم حاکم در حوزه‌های سیاسی و فرهنگی، ایدئولوژیکی و اقتصادی را در راستای منافع خود مصادره به مطلوب نمایند و دیگر قدرت‌های متوسط و عمدتاً ضعیف با کمترین مقاومت آن را بپذیرند و تن به استثمار و قبول سلطه دهند. جمهوری اسلامی ایران مهم‌ترین جریان فکری مخالف این نظم کنونی محسوب می‌گردد، مواضع رهبران سیاسی و نیز جهت‌گیری‌های سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران همواره در پی تحقق نظم جدید بین المللی در جهان است.[4]

[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]

برای نظم جدید بین‌المللی از سوی نویسندگان و تحلیلگران، ویژگی‌هایی ذکر شده است که در اینجا به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود:

  1. بقای وضعیت آنارشی و اصل خودیاری

گفتنی است که مراد از تغییر در نظم بین‌المللی به‌صورت دقیق‌تر، تغییر در هندسه نظم کنونی است وگرنه ویژگی‌های اساسی نظام بین‌الملل مانند «دولت‌محوری» دست‌نخورده باقی خواهند ماند. لذا این‌گونه می‌توان گفت که آنارشی به معنی «فقدان اقتدار مرکزی»، به‌عنوان ویژگی مسلط نظام بین‌الملل باقی خواهد ماند و موضوع تأمین امنیت ازطریق اتکای به خود، همچنان دغدغه اصلی و اساسی کشورها در نظم بین‌المللی جدید خواهد بود. ایالات‌متحده آمریکا دیگر مانند گذشته مرکز ثقل قدرت نظامی، اقتصادی و فرهنگی نیست و قدرت‌های نوظهور اقتصادی، سیاسی، نظامی در شرق به شمول کشورهایی مانند چین و اتحادیه‌های اقتصادی مانند «آ. سه. آن» نیز در شکل‌دهی به معادلات جهانی سهم چشم‌گیری دارند.

۲.  تغییر در توزیع توانمندی‌ها

روندهایی مانند «انتقال مرکز ثقل قدرت» از غرب به شرق، طبعاً موجب «تغییر در توزیع توانمندی‌ها» و نهایتاً تغییر در جایگاه کشورها خواهد شد. در این چارچوب بر مبنای توانمندی‌های نظامی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، کشورهایی مانند آمریکا که در رأس هرم قرار داشتند در حال سقوط به رده‌های پایین‌تر هستند و این نقطه عطف شکست تلاش‌های بیش از دو دهه ایالات ‌متحده برای ایجاد و استقرار نظم بین‌المللی آمریکامحور محسوب می‌شود.

۳.  نقش‌یابی و نقش‌آفرینی قدرت‌های نوظهور

مهم‌ترین ویژگی نظم جدید بین‌المللی که در حال تولد و تکوین است، نقش‌یابی و نقش‌آفرینی بازیگران نوظهوری است که توانسته‌اند جایگاه قابل‌ توجهی را در معادلات سطوح منطقه‌ای و بین‌المللی به دست آورند. بدون شک جمهوری اسلامی ایران یکی از این قدرت‌هاست که توانسته با ایجاد زیرساخت‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در سطح منطقه غرب آسیا، نقش‌آفرینی مؤثری در تحولات و معادلات آن داشته است. به هر ترتیب نقش‌یابی و نقش‌آفرینی قدرت‌های نوظهور یکی از واقعیات نظم بین‌المللی در حال شکل‌گیری است و کشورها به هر میزان که بتوانند مؤلفه‌های قدرت ملی خود را تنوع بخشیده و تقویت کنند، خواهند توانست از قدرت تأثیرگذاری بالایی نیز برخوردار باشند.[5]

[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr3', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr3", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]

تحلیلگر برجسته غرب[6] نیز در آخرین کتاب خود به نام ” نظم جهانی”[7] می‌نویسد : «هم‌اکنون که نظم بین‌المللی در حال چرخش از یک سیستم به سیستمی دیگر است، جهان در معرض بزرگ‌ترین خطر خود قرار دارد» وی اضافه می‌کند: «موانع دارند یکی‌یکی از بین می‌روند و میدان عمل برای پرهزینه‌ترین مدعاها و سنگدل‌ترین بازیگران باز است. این سیر آشوب‌ها آن‌قدر پیش می‌رود تا اینکه نظمی جدید در جهان برقرار شود».[8]

الزامات جمهوری اسلامی ایران در نظم جدید بین‌المللی با تأکید بر بیانیه گام دوم انقلاب

ایران یکی از مهم‌ترین کشورهای مخالف نظم جهانی موجود محسوب می‌شود و جهت‌گیری‌های سیاست خارجی آن در چهل سال اول نشانگر این مخالفت با وضع موجود است. از سویی، رهبر انقلاب در بیانیه گام دوم به تبیین چشم‌انداز چهل سال دوم جمهوری اسلامی پرداخته که طرح برخی مسائل نظیر ابتنای انقلاب ایران بر تمدن و ارزش‌های دینی، تأکید بر عدم جدایی دین از سیاست، تأکید بر ناکامی سردمداران گمراهی و ستم چپ و راست مدرنیته، نشانگر انتقاد به هنجارهای حاکم بر نظام بین‌الملل است. ایشان در تبیین آغاز عصر جدید چنین می‌فرمایند: «آن روز که جهان میان شرق و غرب مادی تقسیم‌شده بود و کسی گمان یک نهضت بزرگ دینی را نمی‌برد، انقلاب اسلامی ایران با قدرت و شکوه پا به میدان نهاد؛ چارچوب‌ها را شکست؛ کهنگی کلیشه‌ها را به رخ دنیا کشید؛ دین و دنیا را در کنار هم مطرح کرد و آغاز عصر جدیدی را اعلام نمود. چپ و راستِ مدرنیته، از تظاهر به نشنیدن این صدای جدید و متفاوت، تا تلاش گسترده و گونه‌گون برای خفه کردن آن، هرچه کردند به اجل محتوم خود نزدیک‌تر شدند».[9]

آنچه مهم می‌تواند باشد عدم وابستگی سیاسی جمهوری اسلامی ایران به ابرقدرت‌ها در پروسه ایجاد نظم جدید در نظام بین‌الملل است. موضوعی که در بیانات رهبران و مسئولین نظام از گذشته (صحیفه نور و…) تاکنون (بیانیه گام دوم) بارها اعلام شده است. به اذعان کارشناسان در صورت رفع آسیب‌ها و شناخت بهتر فرصت‌ها، می‌توانیم نقش مؤثر و جایگاه قابل قبولی در نظام بین‌الملل داشته باشیم. اما در نقطه مقابل، قدرت‌های منطقه‌ای مانند جمهوری اسلامی ایران اگر در این دوران فعال نباشند و تلاش برای تأمین منافع و امنیت ملی خود را به‌درستی و مناسب با شرایط نظم جدید انجام ندهند به حاشیه رانده خواهند شد. در پایان این مقاله اشاره‌ای خواهیم داشت به مهم‌ترین الزامات، نظرات و نکات رهبر انقلاب و دیگر تحلیلگران در خصوص ایفای نقش جمهوری اسلامی ایران در نظم جدید بین‌المللی:

1- واقعیات جهان و منطقه را به‌درستی درک و از تحلیل غلط و واژگونه پرهیز کنیم.[10]

2- آمادگی برای نقش‌آفرینی در نظم جدید جهانی ازطریق قوی‌تر کردن کشور. (از دیدگاه رهبر انقلاب، «علم و فناوری»، «اقتصاد» و «فرهنگ» سه عنصر کلیدی برای افزایش اقتدار کشوراست.)[11]

3- در مقطع فعلی دستگاه دیپلماسی باید بتواند حضور فعال، هوشمندانه و مقتدرانه داشته باشد، جایگاه و استحکام جمهوری اسلامی در چندین ده سال آینده و در نظم جدید جهانی به‌عنوان جایگاهی برجسته تثبیت می‌شود وگرنه در جهان پیش رو از موقعیت لازم برخوردار نخواهیم بود.[12]

[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr4', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr4", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]

4- جوانان مؤمن انقلابی کلید همه‌ قفل‌ها؛ (گام دوم قرار است زمینه‌ای فراهم کند تا جوانان را وارد عرصه‌های مدیریت و پیشبرد اهداف نظام کند.[13] این امر می‌تواند نقش مؤثر ایران در نظم جدید بین‌المللی را تسهیل کند.)

5- در الزامات  نقش‌آفرینی در نظم جدید جهانی، گسترش همکاری با همسایگان، زدودن موانع تولید و تجارت و پرهیز از افتادن در دام صف‌آرایی میان قدرت‌های بزرگ در صدر اولویت‌هایی قرار دارند که مقدمات پیمودن این راه دشوار اما تعیین‌کننده را فراهم می‌آورد. مهم‌تر از این‌ها، تکیه و اعتماد به مردم به‌عنوان موتور محرکه رشد و توسعه ملی، جایی بی‌بدیل در آماده‌سازی ایران در حرکت به‌سوی آینده‌ای پرتلاطم اما درخشان دارد.[14]

نتیجه‌گیری

در این پژوهش با مطالعه مطالب مختلف در خصوص تغییرات نظام بین‌الملل و بیانیه گام دوم انقلاب این نتیجه حاصل گردید که اکنون صدای واحدی از طرف تحلیلگران سطح کلان نظام بین‌الملل به گوش می‌رسد و آن بالا رفتن سرعت تحولات است که در آینده نزدیک به «نظم جدید بین المللی» منتج خواهد شد. بیانیه گام دوم در خصوص نظم نوین جهانی به موضوعاتی اشاره کرده که در دهه اخیر نقل محافل علمی در شرق و غرب عالم است. نهضت‌های بیداری اسلامی، شکست سیاست‌های آمریکا و متحدانش در غرب آسیا، ظهور جبهه مقاومت از مواردی است که رهبر انقلاب این حوادث را منتج به افول آمریکا و تغییر در نظام بین‌الملل می‌دانند.

با مدّاقه در بیانیه گام دوم می‌توان به این یافته دست پیدا نمود که نظم مطلوب در جهان باید ویژگی‌هایی داشته باشد که سبب امنیت و عدالت در نظام بین‌الملل گردد. بقای وضعیت آنارشی و اصل خودیاری، تغییر در توزیع توانمندی‌ها و نقش‌یابی و نقش‌آفرینی قدرت‌های نوظهور از دیگر ویژگی‌های نظم جدید است که در این مقاله به آن اشاره شده است. در پایان به برخی از الزامات ایران در جهت کسب جایگاه مناسب در نظم جدید بین‌المللی اشاره شد که این موارد برگرفته از بیانات رهبری و نظرات دیگر تحلیلگران است.

[1] – نظم جدید در نظام بین‌الملل، بررسی نقش ایران و ابرقدرت‌ها در تحولات منطقه در گفت‌وگو با غلامرضا حداد، منتشرشده در وبگاه تجارت فردا، قابل‌دسترس در:

https://b2n.ir/e79536

[2] -سعید ساسانیان، آیا جنگ اوکراین گام پایانی تغییر نظم جهانی است؟،خبرگزاری مهر،قابل‌دسترس در:

https://www.mehrnews.com/news/5485618/

[3] – اوکراین هدف کوتاه‌مدت روسیه است، بحران اوکراین از دیدگاه کارشناسان(بخش اول)/ دکتر محسن شریعتی نیا در گفتگو با تابناک،19اسفند1400، قابل‌دسترس در:

www.tabnak.ir/fa/news/1108889/

[4] -مهدی جعفری پناه، صورت‌بندی مفاهیم مطرح در بیانیه گام دوم جهت تحقق نظم نوین جهانی، فصلنامه علمی پژوهشی پژوهشنامه انقلاب اسلامی ، سال دهم، شماره 34، بهار 1399، ص124

[5] -سالار نامدار وندایی، ظهور نظم جدید بین‌المللی؛ نشانه‌ها و ویژگی‌ها، وبگاه خبرگزاری مهر،19/02/1401، قابل‌دسترس در:

https://www.mehrnews.com/news/5484792/

[6] – Henry Kissinger

[7] – World Order

[8] – Robert J. Samuelson, The new world order, 2017January 1, 2017,in:

https://www.washingtonpost.com/opinions/the-new-world-order/2017/01/01/fc54c3e6-ce9d-11e6-a747-d03044780a02_story.html?utm_term=.676a6d13ae04

[9] -بیانیه گام دوم انقلاب

[10] – بیانات در دیدار با اعضاى مجلس خبرگان رهبرى، 13/6/1393

[11] -همان

[12] – دیدار مسئولان وزارت خارجه و سفرا و رؤسای نمایندگی‌های جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور با رهبر انقلاب،22/05/1393

[13] – آقای میلاد کیایی، «آرمان‌گرایی واقع‌بینانه» در بیانیه گام دوم، 12/12/1397، قابل‌دسترس در:

https://farsi.khamenei.ir/others-note?id=41852

 

[14] -علی ربیعی، جایگاه ایران در نظم جدید جهانی، وبگاه دیپلماسی ایرانی، 17/2/1401، قابل‌دسترس در:

http://irdiplomacy.ir/fa/news/2011713/

 

ارسال دیدگاه