جنگ سه روزه رژیم صهیونیستی علیه جهاد اسلامی- بخش دوم

به لحاظ نظامی به نظر می‌رسد رژیم صهیونیستی با حمله به بیش از ۱۶۵ هدف متعلق به جهاد اسلامی و ترور دو فرمانده پلندپایه به همراه چند تن از دیگر نیروهای این جنبش به اهداف خود رسید با این حال دستاوردهای رژیم در این جنگ به گونه‌های مختلفی مورد چالش است.

 

نتایج جنگ

شواهد و قرائنی مانند عنوان انتخابی (عملیات سپیده‌دم) نشان‌دهنده این بود که اسرائیل برنامه طراحی‌شده‌ای برای برای یک عملیات کوتاه‌مدت چندساعته علیه اهداف شناسایی‌شده و ترور فرماندهان جهاد داشت که اقتضائات عملیاتی آن را به جلو انداخت و عملیات سپیده‌دم تبدیل به عملیات عصرگاه و همچنین طولانی‌تر از آن شد که مقامات رژیم پیش‌بینی می‌کردند.

به لحاظ نظامی به نظر می‌رسد رژیم صهیونیستی با حمله به بیش از  165 هدف شامل پایگاه‌ها، مواضع نظامی و سکوهایی پرتاب موشک و حذف هدفمند فرماندهان جهاد با ترور دو فرمانده پلندپایه به همراه چند تن از دیگر نیروهای این جنبش به اهداف خود رسید اگر چه در هدف قرار دادن انبارهای مهمات و موشک‌های جهاد  ناکام بود. ترور دو فرمانده بلندپایه نشان داد که جهاد متناسب با تهدیداتی که کرده بود آمادگی درگیری نداشت و به نوعی غافلگیر شد؛ شاید به این دلیل که انتظار حمله پیش‌دستانه از سوی رژیم صهیونیستی را نداشت. سامانه دفاعی این رژیم نیز با درصد موفقیت بالایی موشک‌های شلیک‌شده از غزه را رهگیری و منهدم کرد و حجم تخریب موشک‌های اصابت کرده پایین بود و هیچ تلفات جانی در پی نداشت.

رژیم صهیونیستی همچنین به نظر می‌رسد توانسته سیاست تمایز و کاهش وابستگی بین عرصه‌های مبارزات فلسطینی‌ها را با موفقیت اجرا کند. در این نبرد حماس از صحنه نبرد دور ماند و جنگ برخلاف سال پیش و علی‌رغم نام «مناطق متحد» که جهاد برای عملیات خود انتخاب کرد به جبهه‌های کرانه باختری، قدس و سرزمین‌های اشغالی 1948 سرایت نکرد. اگر چه حملات اسرائیل منجر به شهادت 47 فلسطینی شامل 34 غیرنظامی که 17 نفر از آن‌ها کودک بودند شد باز برخلاف جنگ سال پیش جامعه بین‌المللی تقریباٌ سکوت کرد و انتقادات چندانی علیه این رژیم شکل نگرفت. به‌علاوه در روز دوم درگیری همزمان با روزه «تیشا بئاو» چند هزار یهودی بدون مشکل خاصی وارد محوطه »حرم شریف» در قدس شدند و حملات موشکی جهاد در این خصوص کارساز نبود و عملاً معادله «غزه مدافع قدس» که مقاومت فلسطین از جنگ سال پیش به دنبال برقراری آن بود تضعیف شد. با این شرایط و طبق نظرسنجی‌ها جامعه اسرائیلی دیدگاه مساعدی نسبت عملکرد کابینه این رژیم داشته است.

با این حال این دستاوردهای رژیم صهیونیستی در این جنگ به گونه‌های مختلفی مورد چالش است. یک هفته کامل از زمان ربودن بسام السعدی در جنین تا برقراری آتش‌بس زندگی معمول در بخش‌های گسترده‌ای از سرزمین‌های اشغالی مخصوصاً جوامع اطراف نوار غزه به صورت جدی مختل شد و طی سه روز درگیری بنا به اظهارات دبیرکل جهاد اسلامی ۵۸ شهرک صهیونیستی زیر باران موشک‌های سرایا القدس قرار داشت. این رژیم در شناسایی و هدف قرار دادن انبارهای موشکی ناکام بود.  اگر چه تعداد اصابت و حجم تخریب پایین بود و تلفات جانی در پی نداشت اما  تلفات و آسیب‌های ناشی از ترس و وحشت صهیونیست‌ها از راکت‌ها و موشک‌های شلیک شده از غزه قابل توجه بود و  احساس ناامنی مخصوصاً در محیط اطراف غزه تقویت شد.

به‌‌رغم ضربات وارده به جهاد، توانایی و تمایل این جنبش به ادامه نبرد همچنان باقی است و حتی اگر جنگی با حزب‌الله شکل بگیرد امکان فعال شدن مجدد جبهه غزه همزمان با آن وجود دارد. در واقع ترور فرماندهان این جنبش نه تنها باعث توقف مبارزه علیه رژیم صهیونیستی نمی‌شود چه بسا پس از هر ترور تهدیدات علیه این رژیم فزونی گرفته است و این رژیم صهیونیستی در مقابله با روند افزایش قدرت و حمایت‌ها از جریان مقاومت و تغییر دادن مواضع و رویکرد این جریان ناکام بوده است.

در خصوص دور ماندن حماس از درگیری و تنهایی جهاد در این نبرد نیز قضاوت درباره موفقیت «سیاست تفرقه بنداز و حکومت کن» رژیم صهیونیستی و ایجاد شکاف در دیوار اتحاد مقاومت و وحدتی که در نبرد «سیف‌القدس» شکل گرفته بود خیلی زود است. اگر چه حماس در این نبرد شرکت نکرد ولی همبستگی خود با جهاد را اعلام کرد و برای عدم مشارکت خود ملاحظاتی داشته که جهاد اسلامی آن‌ها را درک می‌کند و احتمالاً با آن‌ها کنار می‌آید.

شروط آتش‌بس نیز نشان‌دهنده ناتوانی تداوم جنگ از سوی رژیم صهیونیستی و تحت فشار بودن آن برای پایان جنگ بود. این رژیم نتوانست هیچ شرطی بر جهاد اسلامی تحمیل کند و مهم‌تر از همه پایان باز آتش‌بس با تعهد مصر برای تلاش برای آزادی بسام السعدی است. طبق اعلام  زیاد نخاله دبیرکل جهاد اسلامی اگر اسرائیل به شروط آتش‌بس از جمله آزادی اسیر خلیل عواوده و شیخ بسام السعدی پایبند نباشد توافق حاصل شده باطل است و نبرد از سر گرفته می‌شود. این پایان باز آتش‌بس خود چالشی مهم برای رژیم صهیونیستی و نشان‌دهنده پایان نیافتن تنش‌هاست. در صورتی که رژیم صهیونیستی برای پایان دادن به تنش‌ها بسام السعدی را آزاد کند جنبش جهاد به نوعی دستاوردی مهم در تسری معادله «غزه مدافع قدس» به سایر نقاط کرانه باختری کسب می‌کند و در غیر این صورت نیز ضمن افزایش وابستگی به مصر برای میانجیگری باید هزینه افزایش تنشنها از مرز غزه گرفته تا کرانه باختری و سرزمین‌های اشغالی 1948 را بپردازد که توان آن را برای رویارویی با چالش‌های دیگر مانند منازعه مرزهای دریایی با حزب‌الله تضعیف می‌کند. نقش مصر در تحولات این جنگ برجسته بود و این  تعهد مصر به تلاش برای آزادسازی بسام السعدی بود که جهاد اسلامی را به آتش‌بس راضی کرد. این که مصر چقدر به این تعهد عمل می‌کند و میزان ثمربخش بودن آن نقش تعیین‌کننده‌ای در ماندگاری آتش‌بس دارد.

[phps] if ( get_post_meta($post->ID, 'stitr2', true) ) : [/phps] [quote align="left"] [phps] echo get_post_meta($post->ID, "stitr2", true);[/phps] [/quote] [phps] endif; [/phps]

 

همان‌طور که قبلاً اشاره شد انگیزه انتخاباتی در مدیریت جنگ توسط کابینه رژیم صهیونیستی مشهود بود. هم لاپید و هم گانتز مکرراً عکس‌هایی از گفت‌وگوها و بازدیدهای خود از شهرک‌های مرزی و در ملاقات با نظامیان این رژیم منتشر کردند که کاملاً اهدافی انتخاباتی دنبال می‌کرد. با این حال، اگر چه دیدگاه‌ها نسبت به عملکرد لاپید و گانتز مثبت بوده ضمن این که این دو برای بدست آوردن آرای متمایل به جناح میانه با یکدیگر  رقابت می‌کنند بعید است که رقیب انتخاباتی آن‌ها نتانیاهو بواسطه دستاوردهای این جنگ حامیان خود را از دست بدهد و با توجه به فاصله زمانی مانده تا انتخابات تاثیرگذاری این موضوع بر انتخابات کم‌رنگ‌تر می‌شود. بر این اساس به نظر نمی‌رسد این جنگ در انتخابات کمک چندانی به لاپید و گانتز کند.

بخش نخست این مقاله را در اینجا می توانید مشاهده نمایید.

ارسال دیدگاه